دختر شرقی
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
ما نیز مخسی می نماییم
سلام
شما که مشکلی ندارید با شوخیای من؟
اگر مشکلی هست بگید با شما هم شوخی نکنم
سیلام خاله خوشمله
شوما که نمیای به پروف ما سر بزنی ولی ما به یادتیم
چطوریایی؟
ها ترقیبا
وای وای عزیزمی نفس همون نوشتت تو تاپیک یه دنیا تمشکر بود خیلی موخوامت نفس.....
نوخوام
اینم جوراب بوگندوها عطولی
هیچی چون مهربونی موبوخشمت....درضمن معلوم نیست من دخترم با عکس صفحه و اواتار دختر و اسم و نام کاربریه دخترانه؟؟؟
قر یواش ریز ریز ریز ریز [IMG]
نوچ.خوشم نمياد ازش
باشه تسليم
نيدونم. در جستجوشم
خودت بيشترترترترترترترترترترترتر
سلام عسییییییییییییییییسممممممممممممممم....عخش منی تو ..دل میبری تو توووو.....
ع ش ق--------> یعنی علاقه شدید قلبی و تو هنو تو قلبمیو .........نگاه قلبمو قلمبه شده......
سپیده ژونی وااای چیکار کردی منو هیجانی کلدی...میسسسسسسسسسی عجیجم ماچ ماچ...خوبی خوشملم؟؟؟؟
از شما نيز همچنين
نچ! ورژن جيديدشه
خودتي
آخه چرا اااا حس بن جنسي داشتي ؟؟؟؟ تازشم هرموقع حس بنجسي داشته باشي بايد از اينا استفاده كني كه كاملا حست برسه به حسم...[IMG][IMG]
جيگرتو برم با اون كردي حرف زدنت....حسابي راه افتادياااا عسل خانومي...
سلام
مرسی
تو خوبی؟
چی شده دختر خانوووووم؟
جان پيسمل خاله
وظيفه بود ژان ژان
من كه هميشه ميگم تو ميتوني
اکانت شکلاتش پولی نیست که !
دامین که جوین نکردم بهش !
خودش دامین یا ساب دامین نمیده ؟
اینورو نیگا کن همش قر قر قر قر
اونورو نیگا کن همش قر قر قر قر [IMG]
چشم ماهو در میارم، یه نبردبون میارم
عکس چشمت رو میگیرم، جای چشم اون میزارم ...
سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت،
سرها در گریبان است.
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را.
نگه جز پیش پا را دید نتواند،
که ره تاریک و لغزان است.
و گر دست محبّت سوی کس یازی،
به اکراه آورد دست از بغل بیرون;
که سرما سخت سوزان است.
...
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن‌چرکین!
هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی...
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ‌گوی، در بگشای!
منم من، میهمان هر شبت، لولی‌وش‌ِ مغموم.
منم من، سنگ‌ِ تیپا خورده رنجور.
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ناجور.
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ‌ِ بیرنگم.
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم.
...
سلامت را نمی‌خواهند پاسخ‌گفت.
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان،
نفسها ابر، دل ها خسته و غمگین،
درختان اسکلت های بلورآجین،
زمین دلمرده، سقف‌ِ آسمان کوتاه،
غبارآلوده مهر و ماه،
زمستان است
تشکریدم، تاوزشم خاله عمته! :دی
باهاشون صوبت میکنم بزاریش تو بالکن ...
برو باو، سند زده به نام خودش، دزدگیرم وصل کرده دست غریبه نزدیکش بشه اون میفهمه!
الهی ... قربون دوتاش !
بیریخ، اصنم نبود شرخی کرده بودیش ...
این یکی جا مونده بود طفلی:
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
