سر كار رفتن ملت با يك طنز

Rana-T

عضو جدید
دسته گلی که 5.5 سال گذشته تا به حال یک روزنامه نگار به آب داد!!


روزنامه شرق در آخرين شماره خود در اسفند سال 1382 و يك روز پيش از آغاز تعطيلات نوروزي، صفحه دروغ سيزده را براي نخستين‌بار در ايران چاپ كرد. ظاهر گرافيكي اين صفحه كاملا شبيه صفحه نخست روزنامه بود اما با اين تفاوت كه در آن تنها اخبار طنز گنجانده شد. با توجه به همزماني زلزله بم در پايان سال 82، تيتر يك صفحه دروغ سيزده به همين موضوع اختصاص يافت.
«انتقال پايتخت به بم» تيتر يك اين صفحه بود. اما انتشار شايعه انتقال پايتخت به بم، خيلي زود متوقف شد. زيرا شهرونداني كه آن را مي‌شنيدند پس از مطالعه خبر روزنامه، به طنز بودن متن پي مي‌بردند.

يك سال بعد، طنزنويس روزنامه شرق به مذاكره با فرمانده انتظامي تهران بزرگ پرداخت. او اين بار قصد داشت شايعه اتفاق مهمي را منتشر كند: «سردار طلايي ربوده شد». اما شايعه ربوده شدن فرمانده انتظامي پايتخت، موضوع ساده‌اي نبود و سردار طلايي با بيان اين كه چون آن مطلب در آخرين روز سال چاپ مي‌شود و فرصت چاپ خبرهاي تكميلي وجود ندارد، با انتشار آن مخالفت كرد. «پيدا شدن تونل مخفي در تخت‌جمشيد» خبر ديگري بود كه طنزنويس روزنامه، خود از انتشار آن منصرف شد. خبر به گونه‌اي نوشته شده بود كه هر فردي را نسبت به موضوع كنجكاو مي‌كرد و ممكن بود سيل عظيمي از مردم در تعطيلات نوروزي به شيراز سفر كنند.
با توجه به شيطنت‌هاي طنزنويس، مديران روزنامه شرق به او هشدار دادند تا خبري را منتشر كند كه كاملا غير قابل باور باشد. «كج شدن برج ميلاد» خبري بود كه از سوي طنزنويس مطرح شد و مورد تأييد تحريريه روزنامه قرار گرفت. نويسنده آن با در نظر گرفتن اين كه برج ميلاد از پنجره يا پشت‌بام بسياري از خانه‌ها قابل مشاهده است و شهروندان خيلي زود به دروغ بودن شايعه پي خواهند برد، متن خبر را نوشت. او از اين كه مجبور بود تا خبري لوس و بي‌مزه را بنويسد، از مديران روزنامه گله‌مند بود. يكي از عكس‌هاي قديمي برج ميلاد با فتوشاپ كج شد و در صفحه قرار گرفت.
در روز پنجشنبه ۲۷ اسفندماه، آخرين شماره روزنامه شرق در سال 83 به چاپ رسيد. چند ساعت بعد مديرعامل روزنامه از خبري عجيب مطلع شد. روزنامه تمام شده بود و چاپخانه آماده انجام سفارش چاپ دوم بود، اما او با چاپ دوم موافقت نكرد. اتفاق عجيبي در حال رخ دادن بود. مردم در تمام شهرها در جست‌وجوي روزنامه شرق بودند، چون خبر كج شدن برج ميلاد را چاپ كرده بود.
تعدادي از عكاس‌هاي خبري رسانه‌هاي خارجي به محض شنيدن خبر، به طرف برج ميلاد حركت كردند. خبر به سرعت در حال گسترش بود. در مترو، اتوبوس و تاكسي، شهروندان روزنامه شرق را با صداي بلند مي‌خواندند و درباره آن بحث مي‌كردند. حتي عكس برج نيز در روزنامه چاپ شده بود و جاي شك وجود نداشت. مردم به برج خيره مي‌شدند و هنگامي كه به علت انحراف ديد، آن را كج مي‌ديدند، خبر روزنامه را تأييد مي‌كردند.
تلفن‌هاي دفتر روزنامه شرق به صدا در آمد. نگهبان ساختمان كه تصور نمي‌كرد در روز پاياني سال بايد تلفن‌هاي روزنامه را جواب بدهد، پاسخگوي پرسش‌هاي مردم بود. در اين ميان، همسر يكي از مهندسان برج ميلاد تماس گرفت و گفت كه شوهرش با ديدن تيتر خبر از حال رفت و حالا كه به هوش آمده است، وسط سالن پذيرايي خانه دراز كشيده و نويسنده خبر را نفرين مي‌كند. نگهبان ساختمان روزنامه از او عذرخواهي كرد. با آن كه در بالاي صفحه دروغ نوشته شده بود «كليه محتويات اين صفحه دروغ سيزده است»، اما كسي آن جمله و خبرهاي طنز ديگر كه در صفحه بودند را نمي‌ديد و همه به عكس برج خيره مي‌شدند. تماس بعدي بدتر از قبلي بود. خانم عصباني كه پشت خط بود، گفت كه با تمام سرمايه‌اش در گيشا خانه ساخته است و اگر به علت اين شايعه از قيمت آن كاسته شود، نويسنده شايعه و تمام كاركنان روزنامه را نفرين مي‌كند.
مديران روزنامه با نويسنده دروغ تماس گرفتند و او به آنها اطمينان داد كه به علت وجود نكته‌هاي طنز و غيرقابل باور، انتشار شايعه به زودي متوقف مي‌شود. اما ناگهان چند برنامه تلويزيوني و راديويي و بخش خبري سيما خبر را رسما اعلام كردند. به دنبال اين رخداد يكي از سازمان‌هاي بين‌المللي مستقر در طهران، تشكيل كميته بحران درباره كج شدن برج ميلاد را در دستور كار قرار داد. هيچ منبعي خبر كج شدن برج ميلاد را تأييد و يا تكذيب نمي‌كرد. برخي از مسافركش‌هايي كه از ميدان صنعت به طرف جنوب در حركت بودند، هنگام عبور از نزديكي برج ميلاد، با سرعت از آن عبور مي‌كردند تا برج روي اتومبيل‌شان نيفتد. شهروندان در حالي كه به برج نگاه مي‌كردند، مشغول خريد عيد بودند. كساني كه خانه‌هايشان اطراف شهر بود، با مؤسسه‌هاي كرايه اتومبيل تماس مي‌گرفتند و پس از درخواست خوردو، مي‌گفتند كه قصد دارند از برج ميلاد ديدن كنند و دوباره به خانه بازگردند.
مركز فوريت‌هاي پليسي 110 با تماس‌هاي اهالي گيشا مواجه شد كه درباره تخليه منطقه از پليس راهنمايي مي‌خواستند. با هدف ايجاد شك در مخاطبان روزنامه، در قسمتي از خبر عنوان شده بود كه برج ميلاد پس از سقوط، دوباره از روي زمين بلند شده و روي ساختمان جديد كتابخانه ملي ايران سقوط مي‌كند. اما مردم اين را نيز باور كرده بودند. وبلاگ‌ها و سايت‌هاي خبري غيررسمي اقدام به بررسي گزارش روزنامه شرق كردند و خبر را اين‌گونه توصيف مي‌كردند كه هر لحظه ممكن است برج ميلاد مانند برج‌هاي تجارت جهاني در نيويورك سقوط كند. با آن كه در خبر روزنامه هيچ عدد و اصطلاح فني ذكر نشده بود، اما برخي وبلاگ‌ها بيان كردن كه برج چند درجه و در چه جهتي كج شده است. با انتشار خبر در اينترنت، شايعه كج شدن برج ميلاد از كشور فراتر رفته و پس از دبي به غرب كشيده شد و يكي از شبكه‌هاي خبري آمريكا نيز خبر را اعلام كرد.
طنزنويس روزنامه شرق با حيرت خبرها را پيگيري مي‌كرد. براي او قابل باور نبود كه يك خبر طنز 885 كلمه‌اي، باعث رخ دادن اين اتفاقات باشد. با آغاز تعطيلات نوروزي، مردم در مهماني‌ها درباره خبر با يكديگر بحث مي‌كردند. شايعه هر روز بيش از گذشته منتشر مي‌شد. پس از پايان تعطيلات نوروز، برج ميلاد در ذهن مردم كج شده بود.

 

En-mechanic

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون دوست عزیز
اتفاقا من هم اون زمان این خبر رو شنیدم خیلی روی مردم تاثیر منفی گذاشت
ولی خوشبختانه این طنز یه تلنگر جدی هم به مهندسان سازنده این برج داد که حواسشون رو بیشتر جمع کنن
 

khanom-mohandes

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقعا جاي تاسف داره معلوم نيست سازنده اين مكان اصلا سواد ساختمون سازي داشته يا نه؟

با جون مردم بهمين راحتي بازي ميشه پيش خودشونم ميگن هيچ خيالي نيست....
 

pishoo

عضو جدید
ای بابا ملت ایران با چی سر کار نمیرن که این دومیش نباشه:biggrin:;)
 

معمارباشی

عضو جدید
بهم نخندینا ... ولی این مطلب رو تازه من امروز خوندم و با خبر شدم (البته یه چیزایی درباره کج شدنش شنیده بودم ولی زیاد جدی نگرفته بود ...) ..... وای خدا مردم از خنده :biggrin:
 
بالا