وجدانتون از کدوم کارتون ناراحته؟؟؟؟؟؟

Z.ANSARI

کاربر فعال
وجدان هر کسی در یک مرحله ای از زندگی حسابی خود نمایی کرده که فقط خودمون میدونیم کی و برای چی بوده...؟؟؟؟؟؟؟
من وقتی باعث ناراحتی پدر و مادرم بشم بیش از حد احساس عذاب وجدان میکنم :cry:و به غلط کردن میفتم:biggrin:
تازه بعدشم باید تا دو هفته فقط منت کشی کنم...:redface:
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
وقتی بچه بودم عاشق این بودم که یه جورایی حال برادر هام رو بگیرم...:razz:یه بار تب بر مامانم رو شکوندم و انداختم گردن یکی از برادرهام...اونم یه کتک حسابی خورد...
:surprised:دو سال بعد راستش رو به مامانم گفتم
و اونوقت من فقط سرزنش شدم
ولی خداوکیلی خیلی حال داد...!!!:biggrin:
 

mahmood.A

عضو جدید
:biggrin:واقعا کهههههههه...
من بچه که بودم 6.7تا بچه گربه کوچولو تو خونمون پیدا کردم
تو سرمای زمستون آب سرد ریختم روشون داشتن میلرزیدن حیوونیا:cry:
دیگه وخ نکردم ازشون عذر بخوام ولی خیلی پشیمون شدم
هیییییییی روزگااااااار...
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتايي كه به خانواده ام دروغ مي گم خيلي وجدانم درد مي گيره:(
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
امروز سر کلاس برای استادم یه صندلی شکسته گذاشتیم...!:biggrin:اولش هیچی نشد ولی نیم ساعت بعد از شروع کلاس با مغز اومد روی زمین...(اساتید در اینجور مواقع دیدنی هستند)
منم هرهر بهش خندیدم...
ولی بعدش دلم سوخت که جلوی دانشجوهاش سنگ روی یخ شد...
ولی ولی ولی این کارها در رابطه با اساتید محترم بد جوری حال میده....
مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟;)
 

paeeizan

اخراجی موقت
تو فرودگاه ما یه گربه بود که وقتی پرواز می نشست میومد پای پرواز که غذا بخوره ...
یه شب ...
با ویتارا ... تو فرودگاه از رو گربهه رد شدم .... :(
و مرد !
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
:biggrin:واقعا کهههههههه...
من بچه که بودم 6.7تا بچه گربه کوچولو تو خونمون پیدا کردم
تو سرمای زمستون آب سرد ریختم روشون داشتن میلرزیدن حیوونیا:cry:
دیگه وخ نکردم ازشون عذر بخوام ولی خیلی پشیمون شدم
هیییییییی روزگااااااار...
شما دیگه رو دست منم اوردید...مگه آدمیزاد کمه که به این زبون بسته ها گیر دادید...
خدا رو خوش میاد؟؟
حداقل آدما رو میشه بعدها ازشون حلالیت گرفت ولی گربه ها رو چی؟؟
 

paeeizan

اخراجی موقت
یه بارم با 206 تو یه بزرگراه ... یه کبوتر به شدت خورد به جلوی ماشینم و افتاد رو آسفالت ... فکر کنم مرد !
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
تو فرودگاه ما یه گربه بود که وقتی پرواز می نشست میومد پای پرواز که غذا بخوره ...
یه شب ...
با ویتارا ... تو فرودگاه از رو گربهه رد شدم .... :(
و مرد !

واقعا که...ماشین مدل بالا دارید که باعث نمیشه برین روی گربه...:{
من نمیدونم شماها با گربه چه مشکلی دارید؟؟؟؟؟؟؟
 

paeeizan

اخراجی موقت
واقعا که...ماشین مدل بالا دارید که باعث نمیشه برین روی گربه...:{
من نمیدونم شماها با گربه چه مشکلی دارید؟؟؟؟؟؟؟

دقت نکردی ....
گفتم شب بود ... و من حواسم نبود ندیدمش ...
بعدشم خودم خیلی ناراحتش شدم!
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
یه بارم با 206 تو یه بزرگراه ... یه کبوتر به شدت خورد به جلوی ماشینم و افتاد رو آسفالت ... فکر کنم مرد !

واقعا که...
فقط بلدید با ماشینتون حیوون زیر کنید
تازه پیاده هم نشدید ببینید حیوون زبون بسته چی شد؟؟؟
 

dejbanan

اخراجی موقت
من روح موچه هایی که صب تا شب لگد میکنم به خوابم میان و اذیت میکنن:(
تابستونام مگسا روحشون آذارم میدن:(

اسماشونو بلد شدم از بس اذیت میکنن:D
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
دقت نکردی ....
گفتم شب بود ... و من حواسم نبود ندیدمش ...
بعدشم خودم خیلی ناراحتش شدم!
میخوام بدونم تا حالا با هیچ آدمی رفتاری نداشتید که باعث عذاب وجدانتون بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

paeeizan

اخراجی موقت
واقعا که...
فقط بلدید با ماشینتون حیوون زیر کنید
تازه پیاده هم نشدید ببینید حیوون زبون بسته چی شد؟؟؟

تو اتوبان بودم ... اتفاقا دور زدم ... دنبالش گشتم ندیدمش ... فکر کنم افتاده بود اطراف جاده ... ولی هرچی گشتم ندیدم
 

fati24

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
یکی از بستگان ما با کامیون ملخ ها رو زیر میکرد... :D
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
من روح موچه هایی که صب تا شب لگد میکنم به خوابم میان و اذیت میکنن:(
تابستونام مگسا روحشون آذارم میدن:(

اسماشونو بلد شدم از بس اذیت میکنن:D

خخخیییلللییی خوب بود...؟حالا چند نفر هستند؟یعنی شما از سوسک و مارمولک میترسید؟
چون هنوز به خوابتون نیومدند........آخه هنوز نکشتنتون..........
 

AMMARIYA

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه که بودم همیشه کاری میکردم خواهرمو زنداداشم به جونه هم بیافتن:D...الان تو این سن عذاب وجدان گرفتمو ازشون معذرت خواستم:D
 

paeeizan

اخراجی موقت
یکبارم با ماشینم تصادف کردم ... شب!
زنگ زدم امدا خودرو ... بردنش پارکینک نمایندگی ... و رفتم خونه ... صبح که رفتم دیدم زنجیر نقره که جلو داشوورد بود نیستش ..فکر کردم نگهبانه برداشته ... به رییسش گفتم فکر کنم نگهبانتون زنجیرمو برداشته .... و دیگه پیگیر نشدم ...
بعد چندماه دیدم زنجیر رفته بود پشت ضبط ماشین!
خیلی ناراحت شدم الکی در مورد اون اقا فکر بد کردم !
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
یکبارم با ماشینم تصادف کردم ... شب!
زنگ زدم امدا خودرو ... بردنش پارکینک نمایندگی ... و رفتم خونه ... صبح که رفتم دیدم زنجیر نقره که جلو داشوورد بود نیستش ..فکر کردم نگهبانه برداشته ... به رییسش گفتم فکر کنم نگهبانتون زنجیرمو برداشته .... و دیگه پیگیر نشدم ...
بعد چندماه دیدم زنجیر رفته بود پشت ضبط ماشین!
خیلی ناراحت شدم الکی در مورد اون اقا فکر بد کردم !
برای همین این پست رو گذاشتم ... چون بعضی از کارهای ما و اشتباهاتمون غیر قابل جبران اند....!!!!:(
 

پری جوون

عضو جدید
مزاحم تلفنی داشتم.به گوشیم اس میداد زنگ میزد وقت وبی وقت.
به یک نفرشک کردم زنگ زدم بهش هرچی فحش بلد بودم نثارش کردم .
بنده خدا ناراحت شد هرچی هی میخواست منو متقاعد کنه من گوش نمیدادم.
بعد فهمیدم اون نبوده. بدجور عذاب وجدان گرفتم . ولی چه کنیم غرورم اجازه نداد معذرت خواهی کنم از بس که حرفهای زشت زدم :(
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
بچه که بودم همیشه کاری میکردم خواهرمو زنداداشم به جونه هم بیافتن:D...الان تو این سن عذاب وجدان گرفتمو ازشون معذرت خواستم:D

واکنش اونا چی بود؟؟...........یه فصل کتکتون نزدند؟؟
واکنش برادرتون چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

AMMARIYA

عضو جدید
کاربر ممتاز
واکنش اونا چی بود؟؟...........یه فصل کتکتون نزدند؟؟
واکنش برادرتون چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟

جفتشون ناراحت شدن...ولی با یه ماچ تپل از دلشون دراوردم:)...برادرم تو این مسائل دخالت نمیکنه...ا
 

Z.ANSARI

کاربر فعال
مزاحم تلفنی داشتم.به گوشیم اس میداد زنگ میزد وقت وبی وقت.
به یک نفرشک کردم زنگ زدم بهش هرچی فحش بلد بودم نثارش کردم .
بنده خدا ناراحت شد هرچی هی میخواست منو متقاعد کنه من گوش نمیدادم.
بعد فهمیدم اون نبوده. بدجور عذاب وجدان گرفتم . ولی چه کنیم غرورم اجازه نداد معذرت خواهی کنم از بس که حرفهای زشت زدم :(

تا دیر نشده از دلشون در بیارید
چون ممکنه دیگه هرگز نتونید این کار رو کنید.....................................
 

Similar threads

بالا