سلام دوستان در این تاپیک دکلمه ی معروف آنی و عکس کتاب های آنی(که من شخصا تا جلد ششم را مطالعه کردم و واقعا فوق العاده اند!)که همون طور که می دانید نویسنده شان خانم لوسی ماد مونتگمری هستش براتون گذاشتم امیدوارم که خوشتون بیاد!
متن دکلمه:
" آنه "تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت؟
وقتی روشنی چشمهایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود
بامن بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت
از تنهایی معصومانه ی دستهایت
آیا می دانی که در هجوم درد ها و غم هایت
و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت
حقیقت زلالی دریاچه ی نقره ای نهفته بود
" آنه" اکنون آمده ام تا دست هایت را
به پنجه ی طلایی خورشید دوستی بسپاری
در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی
و اینک " آنه" شکفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار توست
کتاب اول آن شرلی در گرین گیبلز
آنی شرلی دختری ککمکی است که موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شدهاست. او باهوش است، قوهٔ تخیل بی حد و مرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانیهای ساده اش، سعی میکند زندگی جدیدی را آغاز کند. هرچند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آنقدر زیبا و امیدبخش است که برای رسیدن به آن، با هر مشکلی کنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود.
کتاب دوم آن شرلی در آونلی
آن شرلی این بار پس از دوره دیدن در آکادمی کوئین، در مدرسه ی اونلی شروع به تدریس میکند و انجمن اصلاح روستا را تشکیل میدهد و اتفاقات جالبی را به وجود میاورد.سپس با گیلبرت بلایت که در جلد پیش به خاطر مسئله ای کوچک با انی قهر کرده بود با او دوست و همچنین از اولین لحظات دوستیشان عاشق این دختر کک مکی موقرمز میشود.
کتاب سوم آن شرلی در جزیره
این بار آن شرلی قدم به دانشگاه ردموند میگذارد و به همراه دوستانش در خانهای به نام خانهٔ پتی ساکن میشود .او با رویال گاردنر آشنا میشود. اما در انتها رویال را ترک کرده و با گیلبرت بلایت نامزد میکند.
کتاب چهارم آن شرلی در ویندی پاپلز
این بار آن شرلی به خانهای میرود و به مدت سه سال در آنجا ساکن میشود. این کتاب به سه بخش سال اول، سال دوم و سال سوم تقسیم شده و آنی در این مدت به گیلبرت که در حال گزراندن دوره پزشکی در ردموند است نامه مینویسد و این نامهها تشکیل دهندهٔ کتاب هستند است در این کتاب ان شرلی زوج هایی را به هم می رساند
دختری رابه پدرش می رساند.
کتاب پنجم آن شرلی در خانه رویاها
آن شرلی با گیلبرت بلایت ازدواج می کند و برای زندگی به روستایی به نام گلن سنت مری می رود.او با همسایگانش دوست می شود و به همراه آنها ماجراهایی به وجود میاورد.....
کتاب ششم آن شرلی در اینگل ساید
این بار آن شرلی از خانهٔ رویاها به اینگل ساید نقل مکان میکند. او یک پسر به نام جم دارد و در اینگل ساید دیگر فرزندانش، نن و دای که دوقلو اند، والتر، شرلی و برتاماریلا، ملقب به ریلا را به دنیا میآورد و داستانهای جالبی رخ میدهدحتی یک بار آن به گیلبرت شک می کندورفتار های عجیبی از او سر می زند.
کتاب هفتم آن شرلی در دره رنگین کمان
دره رنگین کمان نام محل مورد علاقهٔ فرزندان آنی برای بازی است. به همین سبب، داستانها هم در مورد فرزندان آنی است. کشیش جدیدی به گلن سنت مری میاید. او چهار فرزند دارد و همسرش را از دست داده. او دو پسر به نام کارل و جرالد و همین طور دو دختر به نام فیت و اونا دارد. این چهار نفر با فرزندان آنی دوست میشوند و اتفاقات جالبی را شکل میدهند....
کتاب هشتم ریلا در اینگل ساید
ریلا یا برتا ماریلا، دختر آن شرلی است و این بار، داستان، روایت گر بخشی از زندگی اوست.او در اولین مهمانی که به همراه خواهر و برادرانش می رود با کنت فورد کسی که از دو سالگی عاشقش بوده ملاقات می کند و با او می رقصد.در همان شب انگلستان به آلمان اعلام جنگ می کند و جم یا همان جیمز بلایت همراه جری مردیت به جنگ می رود. ریلا در سن 16-17 کودکی بی سرپرست که پدر او به جنگ رفته و مادرش مرده را به عهده می گیرد.در روز کنسرت ریلا برای کمک به بلژینی ها والتر برای جنگ داوطلب شد , به جنگ می رود
بیو گرافی لوسی ماد مونتگمری:
در سالهای کودکی به سرودن شعر و داستان نویسی پرداخت و در 12 سالگی، برنده جایزه مسابقه داستان نویسی نشریه مونترال استار شد.
در آن سالها که تعداد انگشت شماری از زنان به تحصیلات عالیه می پرداختند، لوسی نخست دوره کالج پرنس آوویلز واقع در شارلوت تاون را گذراند، سپس وارد دانشگاه دالهاوسیشهر هالیفاکس شد.
او در همان شهر اقامت گزید تا برای روزنامه اِکو که شماره عصر روزنامه هالیفاکس کرونیکل بود، کار کند. پس از مدتی به دهکده کاوندیش رفت و به عنوان آموزگار در آنجا مشغول به کار شد.
او سالها با مادربزرگش در مزرعه ای مسکونی که بعدها " گرین گیبلز (Green Gables )" نام گرفت و شهرت جهانی یافت، زندگی کرد و نظاره گر زندگی کشاورزان و ماهیگیران همسایه شد.
لوسی در سال 1911 و در 37 سالگی با یک کشیش ازدواج کرد. تجربه هایی که از کار آموزش، تعلیمات مذهبی و بررسی زندگی مردم روستا و رسوم و اعتقادهای آنان بدست آورده بود، دستمایه ای برای آفرینش مجموعه داستانهای آنی شد که به ترتیب نگارش عبارتند از:
- آنی در گرین گیبلز - آنی در آونلی - آنی در جزیره - آنی در سرزمین سپیدارهای بادگیر - خانه آرزوهای آنی - آنی در اینگلساید
هر یک از کتابهای این مجموعه با آنکه به دوره ای خاص از زندگی آنی می پردازد، دارای داستانی مستقل است. ماجراهای شورانگیز دوران کودکی، نوجوانی و بلوغ، دانشجویی و آموزگاری، ازدواج و بچه داری و در پایان میانسالی که با احساسی لطیف و شاعرانه نگاشته شده اند.
لوسی و شوهرش " کشیش اون مک دونالد" به ایالت اونتاریو رفتند و لوسی مونتگمری در سال 1942 در 68 سالگی در شهر تورنتو درگذشت.
" گرین گیبلز" مجموعه ای است شامل ساختمانی مسکونی، دو باغ میوه، یک مزرعه و چند انبار هیزم و علوفه و آغل. این مجموعه امروز به نام اقامتگاه آنی معروف است و به عنوان یک بنای یادبود حفظ شده است و همه ساله جهانگردان و دوستداران نویسنده و آثار او از آن دیدن می کنند.
و ....اینم چند عکس
آنه و گیلبرت
آن و متیو
آن و داینا
آن و ماریلا

متن دکلمه:
" آنه "تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت؟
وقتی روشنی چشمهایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود
بامن بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت
از تنهایی معصومانه ی دستهایت
آیا می دانی که در هجوم درد ها و غم هایت
و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت
حقیقت زلالی دریاچه ی نقره ای نهفته بود
" آنه" اکنون آمده ام تا دست هایت را
به پنجه ی طلایی خورشید دوستی بسپاری
در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی
و اینک " آنه" شکفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار توست
کتاب اول آن شرلی در گرین گیبلز

آنی شرلی دختری ککمکی است که موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شدهاست. او باهوش است، قوهٔ تخیل بی حد و مرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانیهای ساده اش، سعی میکند زندگی جدیدی را آغاز کند. هرچند برای ورود به این دنیای تازه باید سختیهای بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آنقدر زیبا و امیدبخش است که برای رسیدن به آن، با هر مشکلی کنار میآید و با هر شرایطی سازگار میشود.
کتاب دوم آن شرلی در آونلی

آن شرلی این بار پس از دوره دیدن در آکادمی کوئین، در مدرسه ی اونلی شروع به تدریس میکند و انجمن اصلاح روستا را تشکیل میدهد و اتفاقات جالبی را به وجود میاورد.سپس با گیلبرت بلایت که در جلد پیش به خاطر مسئله ای کوچک با انی قهر کرده بود با او دوست و همچنین از اولین لحظات دوستیشان عاشق این دختر کک مکی موقرمز میشود.
کتاب سوم آن شرلی در جزیره

این بار آن شرلی قدم به دانشگاه ردموند میگذارد و به همراه دوستانش در خانهای به نام خانهٔ پتی ساکن میشود .او با رویال گاردنر آشنا میشود. اما در انتها رویال را ترک کرده و با گیلبرت بلایت نامزد میکند.
کتاب چهارم آن شرلی در ویندی پاپلز

این بار آن شرلی به خانهای میرود و به مدت سه سال در آنجا ساکن میشود. این کتاب به سه بخش سال اول، سال دوم و سال سوم تقسیم شده و آنی در این مدت به گیلبرت که در حال گزراندن دوره پزشکی در ردموند است نامه مینویسد و این نامهها تشکیل دهندهٔ کتاب هستند است در این کتاب ان شرلی زوج هایی را به هم می رساند
دختری رابه پدرش می رساند.
کتاب پنجم آن شرلی در خانه رویاها

آن شرلی با گیلبرت بلایت ازدواج می کند و برای زندگی به روستایی به نام گلن سنت مری می رود.او با همسایگانش دوست می شود و به همراه آنها ماجراهایی به وجود میاورد.....
کتاب ششم آن شرلی در اینگل ساید

این بار آن شرلی از خانهٔ رویاها به اینگل ساید نقل مکان میکند. او یک پسر به نام جم دارد و در اینگل ساید دیگر فرزندانش، نن و دای که دوقلو اند، والتر، شرلی و برتاماریلا، ملقب به ریلا را به دنیا میآورد و داستانهای جالبی رخ میدهدحتی یک بار آن به گیلبرت شک می کندورفتار های عجیبی از او سر می زند.
کتاب هفتم آن شرلی در دره رنگین کمان

دره رنگین کمان نام محل مورد علاقهٔ فرزندان آنی برای بازی است. به همین سبب، داستانها هم در مورد فرزندان آنی است. کشیش جدیدی به گلن سنت مری میاید. او چهار فرزند دارد و همسرش را از دست داده. او دو پسر به نام کارل و جرالد و همین طور دو دختر به نام فیت و اونا دارد. این چهار نفر با فرزندان آنی دوست میشوند و اتفاقات جالبی را شکل میدهند....
کتاب هشتم ریلا در اینگل ساید

ریلا یا برتا ماریلا، دختر آن شرلی است و این بار، داستان، روایت گر بخشی از زندگی اوست.او در اولین مهمانی که به همراه خواهر و برادرانش می رود با کنت فورد کسی که از دو سالگی عاشقش بوده ملاقات می کند و با او می رقصد.در همان شب انگلستان به آلمان اعلام جنگ می کند و جم یا همان جیمز بلایت همراه جری مردیت به جنگ می رود. ریلا در سن 16-17 کودکی بی سرپرست که پدر او به جنگ رفته و مادرش مرده را به عهده می گیرد.در روز کنسرت ریلا برای کمک به بلژینی ها والتر برای جنگ داوطلب شد , به جنگ می رود
بیو گرافی لوسی ماد مونتگمری:
در سالهای کودکی به سرودن شعر و داستان نویسی پرداخت و در 12 سالگی، برنده جایزه مسابقه داستان نویسی نشریه مونترال استار شد.
در آن سالها که تعداد انگشت شماری از زنان به تحصیلات عالیه می پرداختند، لوسی نخست دوره کالج پرنس آوویلز واقع در شارلوت تاون را گذراند، سپس وارد دانشگاه دالهاوسیشهر هالیفاکس شد.
او در همان شهر اقامت گزید تا برای روزنامه اِکو که شماره عصر روزنامه هالیفاکس کرونیکل بود، کار کند. پس از مدتی به دهکده کاوندیش رفت و به عنوان آموزگار در آنجا مشغول به کار شد.
او سالها با مادربزرگش در مزرعه ای مسکونی که بعدها " گرین گیبلز (Green Gables )" نام گرفت و شهرت جهانی یافت، زندگی کرد و نظاره گر زندگی کشاورزان و ماهیگیران همسایه شد.
لوسی در سال 1911 و در 37 سالگی با یک کشیش ازدواج کرد. تجربه هایی که از کار آموزش، تعلیمات مذهبی و بررسی زندگی مردم روستا و رسوم و اعتقادهای آنان بدست آورده بود، دستمایه ای برای آفرینش مجموعه داستانهای آنی شد که به ترتیب نگارش عبارتند از:
- آنی در گرین گیبلز - آنی در آونلی - آنی در جزیره - آنی در سرزمین سپیدارهای بادگیر - خانه آرزوهای آنی - آنی در اینگلساید
هر یک از کتابهای این مجموعه با آنکه به دوره ای خاص از زندگی آنی می پردازد، دارای داستانی مستقل است. ماجراهای شورانگیز دوران کودکی، نوجوانی و بلوغ، دانشجویی و آموزگاری، ازدواج و بچه داری و در پایان میانسالی که با احساسی لطیف و شاعرانه نگاشته شده اند.
لوسی و شوهرش " کشیش اون مک دونالد" به ایالت اونتاریو رفتند و لوسی مونتگمری در سال 1942 در 68 سالگی در شهر تورنتو درگذشت.
" گرین گیبلز" مجموعه ای است شامل ساختمانی مسکونی، دو باغ میوه، یک مزرعه و چند انبار هیزم و علوفه و آغل. این مجموعه امروز به نام اقامتگاه آنی معروف است و به عنوان یک بنای یادبود حفظ شده است و همه ساله جهانگردان و دوستداران نویسنده و آثار او از آن دیدن می کنند.

و ....اینم چند عکس
آنه و گیلبرت

آن و متیو
آن و داینا
آن و ماریلا

آخرین ویرایش: