آيا شما هوش اجتماعي داريد؟

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
موقع زنگ تفريح در مدرسه پيش دبستاني است، گروهي از پسرها برروي علف ها مي دوند. سارا زمين مي خورد و زانويش زخم مي شود و شروع به گريه مي كند. اما همه ي پسرها به جز شهلا كه مي ايستد به دويدن ادامه مي دهند. سارا همچنان گريه مي كند تا اين كه شهلا به نزدش مي رود و زانوي خودش را مي مالد و مي گويد: «من هم زانويم زخم شده!» روان شناسان اين چنين رفتاري را هوش بين فردي مي نامند. شهلا معمولأ احساسات همشاگردي ها ي خود را خيلي خوب تشخيص مي دهد و خيلي سريع با آن ها ارتباط برقرار مي كند. اين فقط شهلا بود كه به درد و ناراحتي سارا توجه كرد و سعي كرد به او دلداري بدهد - اگرچه تنها كاري كه توانست بكند ماليدن زانوي خودش بود. شهلا با همين عمل كوچك خود نشان داد كه استعداد درك ديگران را دارد. چنين مهارت هايي در دوره ي پيش دبستاني جوانه هاي استعدادهايي هستند كه بعدها در زندگي پخته و كامل مي شوند و براي برقراري رابطه ي نزديك و صميمانه با ديگران - در ازدواج، دوستي يا شركت در كار - اساسي هستند. هاچ و گاردنر معتقدند هركس چهار خصوصيت زير را داشته باشد صاحب هوش بين فردي است: * سازماندهي گروه: داشتن ابتكار عمل براي هماهنگ كردن فعاليت هاي عده اي از افراد. اين استعدادها را مي توان در كارگردانان تئاتر، افسران ارتش و مديران شركت ها و سازمان هاي مختلف مشاهده كرد. در كودكي، اين گونه افراد در زمين بازي، كاپيتان تيم هستند و درباره ي نحوه ي بازي تصميم گيري مي كنند. * مذاكره براي حل مسايل: استعداد ميانجي گري، جلوگيري از بروز اختلاف، حل و فصل دادن به مشكلات. افرادي كه از اين خصوصيت برخوردارند براي داوري كردن در مشاجرات مناسب هستند و نقش ميانجي را خيلي خوب بازي مي كنند. براي مشاغل سياسي و حقوقي عالي هستند. در كودكي همان كساني هستند كه بحث و جدل در زمين بازي را فرو مي نشانند. * روابط شخصي: استعداد همدردي و دلجويي از ديگران. كسي كه داراي اين ويژگي باشد خيلي راحت با ديگران روبرو مي شود و در قبال احساسات ديگران احساس مسئوليت مي كند - هنر ايجاد رابطه. اين گونه افراد مي توانند همسران قابل اعتماد، رفقاي صميمي، شركاي تجاري مناسب و بازيكنان تيمي خوبي باشند. در دنياي تجارت مي توانند مأمور فروش يا مديران شايسته اي باشند. براي شغل معلمي عالي هستند. بچه هايي مثل شهلا با همه ي افراد دور و بر خود خيلي خوب كنار مي آيند و به راحتي داخل بازي مي شوند و همواره شادند. اين گونه بچه ها احساسات ديگران را از روي چهره شان به خوبي مي خوانند و در بين همشاگردي هاي خود خيلي محبوب هستند. * تجزيه و تحليل اجتماعي: شناخت و بصيرت دروني راجع به عواطف. انگيزه ها و علايق ديگران. اين گونه افراد به راحتي مي توانند با ديگران رابطه صميمي برقرار كنند. آن ها با اين توانايي خود مي توانند مشاور يا روان درمانگر خوبي باشند و اگر كمي بر طبع ادبي خود نيز بيفزايند رمان نويسان خوبي از آب درمي آيند. مهارت هاي فوق، عوامل ضروري بر جذبه جادويي و موفقيت هاي اجتماعي هستند. افرادي كه از هوش اجتماعي خوبي برخوردارند. به راحتي با ديگران رابطه برقرار مي كنند، احساسات و واكنش هاي مردم را به خوبي پيش بيني كرده و به آن جهت مي دهند و مشاجرات را حل و فصل مي كنند. آن ها از آن دسته افراد هستند كه همه دوست دارند با آن ها باشند چون رفتارشان دلگرم كننده و روحيه بخش است و خلاصه «مهره ي مار» دارند. اما اگر اين مهارت هاي اجتماعي به كمك درك هوشمندانه اي از احساسات و نيازهاي حقيقي شخص متعادل نشوند آن گاه ممكن است به موفقيت هاي اجتماعي توخالي و بي ثباتي منجر گردند. اين اظهار نظر مربوط به مارك اسنايدر روان شناس دانشگاه مينه سوتا است كه در مورد افرادي تحقيق كرده است كه مهارت هاي اجتماعي شان آن ها را به بوقلمون صفتان اجتماعي تبديل كرده است. بوقلمون صفتان اجتماعي كساني هستند كه هر كاري را براي مورد توجه واقع شدن انجام مي دهند. اسنايدر مي گويد «نشانه ي كاري را براي مورد توجه واقع شدن انجام مي دهند. اسنايدر مي گويد: «نشانه ي آن كه كسي به بوقلمون صفتي دچار شده اين است كه وي از نظر اجتماعي خيلي محبوب و دوست داشتني است ولي روابط خصوصي پايدار و ارضا كننده اي ندارد. به هرحال روش صحيح آن است كه مهارت هاي اجتماعي را با صداقت كامل مورد استفاده قرار دهيم. بوقلمون صفتان اجتماعي اگر لازم باشد براي پسند مردم يك چيز مي گويند اما چيز ديگري را انجام مي دهند. آن ها به راحتي با اين تضاد كه ميان چهره ي اجتماعي و چهره ي فردي و خصوصي شان وجود دارد كنار آمده و زندگي مي كنند. چنين افرادي به جاي آن كه به سادگي احساس واقعي خود را بروز دهند همواره در جستجوي نشانه اي هستند تا بفهمند ديگران چه انتظاري از آن ها دارند. آن ها از قابليت هاي اجتماعي خود استفاده كرده و اعمال خود را با موقعيت هاي متمايز اجتماعي تنظيم مي كنند و در هر جمعي به رنگ خاصي در مي آيند تا مورد توجه و پسند ديگران قرار بگيرند. اما از طرف ديگر، نوع ديگري از خويشتن نگري وجود دارد كه بوقلمون صفتان اجتماعي - افراد بدون هدفي كه فقط سعي دارند ديگران را تحت تأثير قرار دهند - را از كساني كه مهارت هاي اجتماعي خود را با خلوص نيت به كار مي برند متمايز مي كند و اين همانا صادق بودن با خويشتن است زيرا باعث مي شود اعمال و رفتار شخص، بدون در نظر گرفتن پيامدهاي اجتماعي، با عميق ترين احساسات و عواطف وي هماهنگ گردد. اين صداقت عاطفي به طور آگاهانه راه را بر هر نوع فريب و نيرنگ مي بندد- اقدام شجاعانه اي كه بوقلمون صفتان اجتماعي هرگز جرأت انجام آن را ندارند.

نويسنده: دكتر دانيل گلمن
مترجم: حميدرضا بلوچ


 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
انواع هوش

انواع هوش

انواع هوش چندگانه کدامند ؟
هوش دیداری / فضایی
این نوع هوش توانایی درک پدیده های بصری است . یادگیرنده های دارای این نوع هوش ، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای بدست آوردن اطلاعات نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند آنها از نگاه کردن به نقشه ها ، نمودار ها ، تصاویر ، ویدئو و فیلم خوششان می آید .
مهارت های انها شامل موارد زیر است :
ساختن پازل ، خواندن ، نوشتن ، درک نمودار ها و شکل ها ، حس جهت شناسی خوب ، طراحی ، نقاشی ، ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری ( احتمالا از طریق هنر های تجسمی ) ، دست کاری کردن تصاویر ، ساختن ، تعمیر کردن و طراحی وسائل عملی ، تفسیر تصاویر دیداری .
شغل های مناسب برای آنها عبارتند از :
دریانورد ، مجسمه ساز ، هنرمند تجسمی ، مخترع ، کاشف ، معمار ، طراح داخلی ، مکانیک ، مهندس .
هوش کلامی / زبانی
این نوع هوش یعنی توانایی استفاده از کلمات و زبان . این یاد گیرنده ها مهارت های شنیداری ، تکامل یافته ای دارند و معمولا سخنوران برجسته ای هستند آنها به جای تصاویر ، با کلمات فکر می کنند .
مهارت های آنها شامل موارد زیر است :
گوش دادن ، حرف زدن ، قصه گویی ، توضیح دادن ، تدریس ، استفاده از طنز ، درک قالب و معنی کلمه ها ، یاد آوری اطلاعات ، قانع کردن دیگران به پذیرفتن نقطه نظر آنها ، تحلیل کاربرد زبان .
شغل های مناسب برای آنها عبارتند از :
شاعر ، روزنامه نگار ، نویسنده ، معلم ، وکیل ، سیاست مدار ، مترجم .
هوش منطقی / ریاضی
هوش منطقی / ریاضی یعنی توانایی استفاده از استدلال ، منطق و اعداد . این یادگیرنده ها به صورت مفهومی با استفاده از الگوهای عددی و منطقی فکر می کنند و از این طریق بین اطلاعات مختلف رابطه بر قرار می کنند آنها همواره در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند ، سوال های زیادی می پرسند و دوست دارند آزمایش کنند .
مهارت های انها شامل این موارد می شود :
مسئله حل کردن ، تقسیم بندی و طبقه بندی اطلاعات ، کار کردن با مفاهیم انتزاعی برای درک رابطه شان با یکدیگر ، به کار بردن زنجیره طولانی از استدلال ها برای پیشرفت ، انجام آزمایش های کنترل شده ، سوال و کنجکاوی در پدیده های طبیعی ، انجام محاسبات پیچیده ریاضی ، کارکردن با شکل های هندسی .
رشته های شغلی مورد علاقه آنها عبارتند از :
دانشمند ، مهندس ، برنامه نویس کامپیوتر ، پژوهش گر ، حسابدار ، ریاضی دان .
هوش بدنی / جنبشی
این هوش یعنی توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن و استفاده از اشیاء . این یادگیرنده ها خودشان را از طریق حرکت بیان می کنند . آنها درک خوبی از حس تعادل و هماهنگی دست و چشم دارند ( به عنوان مثال در بازی با توپ ، یا استفاده از تیر های تعادل مهارت دارند ) آنها از طریق تعامل با فضای اطرافشان قادر به یادگیری و فراوری اطلاعات هستند .
مهارت های آنها شامل این موارد می شود :
رقص ، هماهنگی بدنی ، ورزش ، استفاده از زبان بدن ، صنایع دستی ، هنرپیشگی ، تقلید حرکات ، استفاده از دست هایشان برای ساختن یا خلق کردن ، ابراز احساسات از طریق بدن .
شغل های مورد علاقه انها عبارتند از :
ورزشکار ، معلم تربیت بدنی ، رقصنده ، هنر پیشه ، آتش نشان ، صنعت گر .
هوش موسیقی / ریتمیک
این نوع هوش یعنی توانایی تولید و درک موسیقی . این یادگیرنده های متمایل به موسیقی با استفاده از صداها ، ریتمها و الگوهای موسیقی فکر می کنند . آنها بلافاصله چه با تعریف و چه با انتقاد ، به موسیقی عکس العمل نشان می دهند . خیلی از این یادگیرنده ها به صداهای محیطی ( مانند صدای زنگ ، صدای جیرجیرک و چکه کردن شیر های آب ) حساس هستند .
مهارت های انها شامل موارد زیر می شود :
آواز خواندن ، صوت زدن ، نواختن آلات موسیقی ، تشخیص الگوهای آهنگی ، آهنگ سازی ، به یاد آوردن ملودی ها ، درک ساختار و ریتم موسیقی .
شغل های مناسب برای آنها عبارتند از :
موسیقی دان ، خواننده ، آهنگ ساز .
هوش درون فردی
یعنی توانایی ارتباط بر قرار کردن وفهم دیگران . این یاد گیرنده ها سعی می کنند چیز ها را از نقطه نظر آدم های دیگر ببینند تا بفهمند آنها چگونه می اندیشند و احساس می کنند . آنها معمولا توانایی خارق العاده ای در درک احساسات ، مقاصد و انگیزه ها دارند . آنها سازمان دهنده های خوبی هستند ، هرچند بعضی وقت ها به دخالت متوسل میشوند آنها معمولا سعی می کنند که در گروه آرامش را بر قرار کنند و همکاری را تشویق کنند . آنها هم از مهارت های کلامی ( مانند حرف زدن ) و هم مهارت های غیر کلامی ( مانند تماس چشمی ، زبان بدن ) استفاده می کنند تا کانال های ارتباطی با دیگران بر قرار کنند .
مهارت های انها شامل موارد زیر می شود :
دیدن مسائل از نقطه نظر دیگران ( نقطه نظر دوگانه ) ، گوش کردن ، همدلی ، درک خلق و احساسات دیگران ، مشورت ، همکاری با گروه ، توجه به خلق و خو ، انگیزه ها و نیت های مردم ، رابطه بر قرار کردن چه از طریق کلامی چه غیر کلامی ، اعتماد سازی ، حل و فصل آرام درگیری ها ، بر قراری روابط مثبت با دیگر مردم .
شغل های مناسب برای آنها عبارتند از :
مشاور ، فروشنده ، سیاست مدار ، تاجر
هوش برون فردی ( فرا فردی )
این هوش یعنی توانایی درک خود و آگاه بودن از حالت درونی خود . این یادگیرنده ها سعی می کنند احساسات درونی ، رویاها ، روابط با دیگران و نقاط ضعف و قوت خود را درک کنند .
مهارت های آنها شامل موارد زیر می شود :
تشخیص نقاط ضعف و قوت خود ، درک و بررسی خود ، آگاهی از احساسات درونی ، تمایلات و رویاها ، ارزیابی الگوهای فکری خود ، با خود استدلال و فکر کردن ، درک نقش خود در روابط با دیگران .
مسیر های شغلی ممکن برای آنها عبارتند از :
پژهشگر ، نظریه پرداز ، فیلسوف .
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
انواع هوش
جامعه و علوم اجتماعی > روانشناسی > روان شناسی یادگیری > تفکر وهوش

هوش از جمله مواردی است که بسیار مورد توجه روان شناسانبوده و در طولتاریخچه روانشناسیتلاش بر این بوده کهماهیت هوش ، انواع آن ، تغییرپذیری آن و ... ، مورد بررسی قرار گیرد. وقتی درباره هوش صحبت می‌شود، ویژگی چونیادگیری سریع زیاد ، محاسبات دقیق و فوری و راه حلهای جدید به ذهن خطورمی‌کند.
انواع هوش از دیدگاه ثرندایک
ثرندایک رفتار هوشمندانه را متشکل ازتوناییهای خاص گوناگون می‌داند. او از سه نوع صحبت می‌کند که افراد مختلف در هر یکاز این انواع می‌توانند متفاوت باشند.

· هوش انتزاعی:این نوع از هوش بااندیشه و نهادها سروکار دارد. در ک روابط اجزا و پدیده‌ها با این نوع از هوش ارتباطدارد. توان درک نظریه‌ها ،ریاضیات و ... به این نوع هوش مرتبط است.
· هوش مکانیکی:به ویژگیهایی ارتباطدارد که به بهره‌گیری موثر از ابزارها و انجام اعمال و فعالیتها مربوط می‌شود. افرادی که از نظر انجام فعالیتها و مهارتهای عملی بازده خوبی دارند، از هوش مکانیکیبالایی برخورداند.
· هوش اجتماعی:به توناییهای فرد کهایجاد روابط اجتماعی مناسب را میسر می‌سازد اطلاق می‌شود.
انواع هوش از دیدگاه اسپیرمن
اسپیرمن معتقد است که در همه کارکردهای روانییک حامل کلی هوشی (g) و شماری از عوامل اختصاصی هوشی (s) وجود دارد. به عبارتی اوهوش را به یک نوع هوش کلی و تعدادی هوش اختصاصی تقسیم می‌کند.
انواع هوش از دیدگاه ترستون
ترستون برخلاف اسپیرمن معتقد است که نوعی ازهوش به نام هوش کلی وجود ندارد و بلکه هوش از انواعی از استعدادهای نخستین روانیتشکیل یافته است. که شاملهوش کلامی،استعداد عددی، درک روابط فضایی ، درک معنایکلامی ،حافظه،استدلال و ادراکرا شامل می‌شود. هوش کلامیروابط واژگان ارتباط کلامی و استعداد عددی سرعت و دقت در عملیات حساب را شاملمی‌شود. درک روابط فضایی به استعداد پی بردن به بازشناسی و همگونی شکلها به یاریبینایی اطلاق می‌شود و منظور از درک معنای کلامی عبارت از به خاطر سپردن واژه‌هایمنحصر به فرد است.

منظور از حافظه ، حفظ کردن هر گونه طرح و نقشه ، شعر وقطعه یا اعداد و ارقامی ، به صورت طولی‌وار است و استدلال به استنتاج قاعده و اصولاز موارد مختلف و همچنینتوانایی در حل مسائل اطلاق می‌شود. ادراکعبارت است از تمییز دادن اختلافهایاندازه ، شکل ، طول و عرض یا جای خالی واژه‌ها و اندامها در شکلها.
تقسیم بندی هوش به انواع کلامی و عملی (غیر کلامی
این نوع تقسیم بندی درآزمونهایی چون استنفر و پیته و آزمون هوشی و کسر دیده می‌شود. در سال 1937 ترمن باهمکاری مریل تجدید نظری درآزمون هوش استنفرد - بینهبه عمل آوردند وآنرا به دو دسته M و C (کلامی و عملی) تقسیم نمودند. هر چند این دسته بندیدر تجدید نظر سال 1960 چهار گستره عمده استدلال کلامی ، استدلال انتزاعی ، استدلالکمی و حافظه کوتاه مدت را در انواع هوش که مورد سنجش قرار می‌داد شاملشد.
انواع هوش از دیدگاه اشترن برگ
اشترن برگ که نظریه خود را در دهه 80میلادی مطرح کرده به اجزای عالیه ، عملیاتی و اجزا کسب معلومات در هوش اشاره می‌کندو بر این اساس وی نیز هوش را به انواعهوش کلامی،هوش کاربردیوهوش اجتماعیتقسیم می‌کند.


· هوش کلامی:در این نوع هوش فرد مطالبرا به سرعت می‌خواند و می‌فهمد و در سخن گویی واژگان بیشتر و دقیقتری بکارمی‌برد.
· هوش کاربردی:با استفاده از این نوعهوش فرد هوشمند همواره موقعیتها را خوب بررسی می‌کند و مسائل خود را به نحو مطلوب وموفقیت آمیز حل می‌کند.
· هوش اجتماعی:فرد هوشمند با این نوعاز هوش را آن گونه که هستند می‌پذیرد، پیش از سخن گفتن می‌اندیشد و رفتار و کردارشبا سنجیدگی و ژرف نگری همراه است.
انواع هوش از دیدگاه گاردنر
هاوردگاردنر روان شناس آمریکایی را در هفت نوعجداگانه مشخص کرده است: هوش زبانی یا کلامی ، هوش هنر موسیقی ، هوش منطق ریاضی ،هوش فضایی، هوش حرکات بدنی ، هوش اجتماعی وهوش درون فردی یا مهار نفس. گاردنر معتقد است که افراد آدمی برای هر مساله خاصی ،هوش مربوط به آن مساله را بکار می‌برند.
 

Similar threads

بالا