خلوتی با خدا

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدای مهربانیها
میدانم همیشه مراقب همه هستی
میدانم حواست هست
میشود کمی حواست به این دلم باشد
نمیدانم حالش چطور هست
نمیدانم شاد هست یا نه
نمیدانم اشکی ریخته یا نه
نمیدانم چگونه حالش هست
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خطــا از مـن اسـت می دانمـ .

از مـن کـــه سـال هـاسـت گـفتـــه امـ
“ ایــاک نــعبد ”

امـا بـــه دیـگران هـمـ دلـسپــرده امـ

از مـن کـــه سـال هـاسـت گـفتـــه امــ
” ایــاکَ نستَعيـن "

امــا بــه ديگران همــ تـكيــه كــرده امـ

امـا رهایـمــ نـکـن


بیـش از هـمـیشــه دلـتـنگمــ
بـــه انـدازه ی تـمامــ روزهـای نـبودنـمــ ...
 

hanifzade

عضو جدید
خدایا یه غلطی کردم..... حالا نمی دونم چجور میشه جبرانش کرد......
به هر که پناه بردم سرزنشم کرد.....
اومدم به درگاه تو .....اگه تو هم منو برونی....دیگه نمی دونم باید کجا برم......

خدایا.............. ک.م.ک
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خـــــــــدايــــا !

مــــن ايـمـــان دارم؛

ايـمـــان دارم بــه ايـنکـــه هـــر کـه دلــش هـوايــي تــو شــود

تــو هــوايــش را داري
 
  • Like
واکنش ها: agin

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا توانایی ام ده به سامان کنم آنچه باید تغییر دهم، آنچنان که باید باشد و می توانم.
تا در روز قیامت شرمنده تو و تمام کسانی که دوستم داشتن و به من مهر ورزیدند نباشم.
آنان که تمام بدی ها و کاستی های مرا با مهر خود پوشاندند.
آنان که بی دریغ تحملم کردند.
تا شرمنده تو و تمام توانایی های که به من دادی نباشم.
و افسوس عمری را که گزراندم نخورم.
خدایا بگزار تا سپاس گویم تمام نعمت هایت را با تلاشم.
بگزار تا امید در تمام وجودم سیال گردد.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدایا میدانی هر لحظه شکرت میگویم
حتی لحظه ای فکر نمیکردم اشکهای سر نمازم
باعث بشه اونی که براش اشک میریزم
بیاد سراغم و بهم بگه اون هم همون احساس به من داره که من بهش دارم
اما نمیدونم یه چیز خدا یعنی هنوز جایی تو دلش دارم
یعنی وفاداری به احساسم حماقت نبود اخه همه میگفتن اشتباه میکنی اما من اهمیتی نمیدادم
خدا جون تنها یه خواهش اگه واقعا همه چیز حقیقت داره یا حتی فقط یه رویا من از این رویا در نیار
دیگه تحمل کابوسهای هر روزه ام ندارم
هر روز بغض هر روز اونقدر تلخ که هیچ کس کنارم احساس ارامش نمیکرد
کمکم کن خدایا نذار یه وقت از روی احساس کاری کنم اخه الان حسابی احساسی هستم نمیخوام یه وقت باعث خشم تو بشم
لطفا راه درست بهم نشون بده تا هم من و هم عزیز ترین من شاد باشیم نه اینکه دوباره غمگین بشیم
سپاس خدای مهربانم
 

arash 4

عضو جدید
کاربر ممتاز
گر بگویم بر من نظر کن گرده ام کفر بر درگاهت چون گر نظرت نباشد من به خودی خود با تو نگویم سخن
بارالهی میدانم میشونی و نگاه م میکنی چون در پرتو توست همه ی اعمال من
بار الهی معرفتم ده تا ببینم هر چه که از خلقت زیبای توست با نوری از جانب خودت.
 
آخرین ویرایش:

nayyerr

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
الهي ...
الهي، اگر بهشت شيرين است بهشت آفرين شيرينتر است.
الهي، همه گويند خدا كو، من گويم جز خدا كو.
الهي، آن خواهم كه هيچ نخواهم.
الهي، همه از تو دوا خواهند، من از تو درد.
الهي، ما را ياراي دين خورشيد نيست؛ دم از ديدار خورشي آفرين چون زنيم؟
الهي، همه گويند بده، من گويم بگير.
الهي، همه سر آسوده خواهند و من دل آسوده.
الهي، اگر چه درويشم، ولي داراتر از من كيست كه تو دارايي مني.
الهي، واي برمن اگر دانشم رهزنم شود.
الهي، انگشتري سليماني ام دادي، انگشت سليماني ام ده!
الهي، اگر ستارالعيوب نبودي، ما از رسوايي چه ميكرديم.
الهي، اثر و صنع توام، چگونه به خود نبالم.
الهي، خنك آن كس كه وقف تو شد.
الهي، پيشاني بر خاك نهادن آسان است دل از خاك برداشتن دشوار است.
الهي، آن كه تو را دوست دارد چگونه با خلقت مهربان نيست.
الهي، من واحد بي شريكم چگونه تو را شريك باشد.
الهي، چه رسواييي از اين بيشتر كه گدا از گدايان گدايي كند.
الهي، همه از مردن مي ترسند، و من از زيستن، كه اين كاشتن است و آن درويدن.
الهي، بدان بر ما حق بسيار دارند تا چه رسد به خوبان.
الهي، استغفار خواستن غفران توست، با خاطره گناه چه كنيم؟
الهي، آن كه در نماز جواب سلام را نمي شنود، هنوز نمازگزار نشده. ما را با نمازگزاران بدار!
الهي، نمي گويم كه از دوستانم، ولي شكر كه از دشمنان نيستم.
الهي، ما هر چه كنيم كم است و تو هر چه دهي بسيار.
الهي، از گناه اين و آن رنج ميبرم كه از چون تويي روي گردانيدند.
الهي، از دردم خرسندم كه درمانش تويي.
الهي، اگر من مال مي يافتم و حال نمي يافتم، از حسرت چه مي كردم.
الهي، اعيانتر از من كيست كه با تو همنشينم.
الهي، تو كه يوسف آفريني من از زليخا كمتر باشم، و تو كه ليلي آفريني من مجنون تو نباشم؟!
الهي، شنيدم كه فرمودي: چه كنم با مشتي خاك، مگر بيامرزم.
الهي، اگر من بنده نيستم تو كه مولاي من هيستي.

سلام آخه حیف شمانیست که این عکس و گذاشتین بااین جمله هی زیبااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
سعادت مندباشی عزیزمممممممممممممم:gol:
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا بخاطر همه چیز ازت ممنونم.....
بخاطره این روزای خوب.....
بخاطره این آرامش....
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا جونم ...
مرسی که همه چیز جور شد، تا عشق پاکم به سرانجام رسید !!!!
عاشقانه می پرستمت خدای خوبی ها ....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا نگویم دستم بگیر عمریست گرفته ای مبادا رها کنی
 

Ghazal Mo

عضو جدید
دوستان می دونم اینجا قراره حرف های خودمونو به خدا بگیم ولی وقتی اینو دیدم دیگه حرفم نیومد........

نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام
( ضحی 1-2)

افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی.
(یس 30)

و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.
(انعام 4)

و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری.
(یونس 24)
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی
و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری
(حج 73)
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید چه لرزشی،
گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .
( احزاب 10)

تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری،
پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن.
(توبه 118)

وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می‌مانی،
تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی
.(انعام 63-64)

این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و
رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای.
(اسرا 83)
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟
(سوره شرح 2-3)

غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟
(اعراف 59)

پس کجا می روی؟
(تکویر26)
پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟
(مرسلات 50)

چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟
(انفطار 6)
مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند
و ابرها را پاره پاره
به هم فشرده می کنم
تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی،
و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود.
(روم 48)

من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی بازمی ستانم
تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم.
(انعام 60)

من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می‌دهم.
(قریش 3)

برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم.
(فجر 28-29)
تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم.
(مائده 54)

این پیام زیبا را برای کسانیکه دوست شان داریم ارسال نماییم

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه فکر می کنیم چون گرفتاریم به خدا نمیرسیم ولی در حقیقت چون به خدا نمیرسیم گرفتاریم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدایا همیشه مراقب باش تا مبادا دلی را بشکنم
خدایا اگر توانستم کمکی کنم اما اگر انجامش ندادم مرا ببخش
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا خط ونشان دوزخت را برایم نکشجهنم تر از نبودنش ؛جایی را سراغ ندارم..........
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدایا من
زیباترینها را به تمام انها که دوستشان دارم هدیه کن
سلامتی نشاط شادابی
امین
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدایا میشود دستم را بگیری
مرا ببری پیش خودت گاهی از تمام زمینت بیزار میشوم و گاهی دوستش دارم
میخواهم بی هیچ وابستگی قضاوت پیش داوری زندگی کنم
 

Bahar_91

عضو جدید
خدایا..... روم نمیشه دیگه صدات کنم.... ولی اگه تو رو صدا نکنم پس به کی پناه ببرم ..........خداااااااااااااااااااااااااااااا........غلط کردم .....به خودت قسم غلط کردم............تنهام نذار....
مرسی.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام خدا. خوبی خدا؟ منم خوبم. میدونی، خیلی خوب. خوبم ولی تو باور نکن. نمیدونم، اصلا واست مهم هست حالم، اصلا می بینیم یا نه؟ اصلا از حال و روزگارم خبر داری؟

نمیدونم کی هستی. نمیدونم چی هستی! فقط میدونم بهت میگن خدا. اونوقت ها که بچه بودم، مامانم همیشه دوستت داشت. همیشه صدات می کرد. می گفت خدا منو بهشون داده. می گفت خدا مواظبته، خدا دوستت داره. مادرم اینقدر عاشقونه دوستت داشت که منم عاشقت کرد. مادرم با اسمت گریه می کرد، صدات می کرد، دعات می کرد. مادرم خیلی دوستت داشت. من هم مادرم رو خیلی دوست داشتم. مادرم تو رو به من داد.

بهت میگن خدا. صدات میزنن خدا. خدا! نمیدونم اصلا هستی یا نه. نمیدونم شاید اصلا وجود نداشته باشی. خدایا ناراحت نشو. بهم حق بده، من هیچوقت ندیدمت خدا. هیچوقت. خدا هستی که باش. بزرگ هستی که باش. تو مگه خدای من نیستی؟ چرا هیچوقت نیومدی پیشم؟ چراصدات کردم و جوابم ندادی؟ مگه نمی گن بزرگی؟ مگه مهربون نیستی؟ پس چرا هیچ وقت نگرانم نشدی، جوابم رو ندادی؟ چرا دلت واسم نسوخت! خدایا درسته که گناهکارم. ولی آخه خدا، گناه دارم! پس چرا دلت واسم نمی سوزه؟

میگن تو از همه چیز خبر داری. از حقیقت چشم ها و نگاه ها. از راز دل ما آدم ها. راست میگن خدا؟ خب من الآن دلم میخواد پیشم باشی. خدا هم هستی که باش. من دلم میخواد آرومم کنی. بغلم کنی. دلم میخواد بغلت گریه کنم. آخه من جز تو دیگه کی رو دارم؟ کی نزدیک تر از تو؟ تو که از قلب آدم ها خبر داری. تو که از دلم خبر داری، من الآن دلم تو رو میخواد، که پیشم باشی. پس تو چرا دلت منو نمی خواد؟

دلم میخواد ببینمت. دلم میخواد رو در رو باهات حرف بزنم. تموم حرفایی رو که یه عمر توی دلم باهات زدم و جوابش رو ندادی. حرفایی که فقط توی دلم باهات زدم. دلم میخواد ببینمت. دلم میخواد حرفام رو داد بزنم! دلم میخواد بغض توی گلوم بشکنه. ببین! اشک توی چشم هام خشک شد خدا، ولی هنوز نیومدی. خدایا پس تو کجایی؟ خدایا، ببین! من “دقیقا” اینجام. “تو” دقیقا کجایی؟!!

خدایا؟ ای کاش بودی!! کاش بودی. راست راسکی هم بودی. کاش وجود داشتی. کاش واقعا دنیا خدا داشت. کاش منم خدا داشتم. کاش خدای من خوب بود. مهربون بود. مهربونتر از تو. کاش یه خدا بود. یه خدا که مغرور نبود. بزرگ بود اما به اندازه فهم ما کوچیک میشد. اینقدر کوچیک که می شد بغلش کرد! اینقدر که می شد روی شونه هاش هق هق گریه کرد. ازش گله کرد، باش حرف زد، بابا اصلا بهش نق زد! داد زد! خدا که مثل ما آدما نیست که دلخور شه، ناراحت شه. خدا، خداست! خدا که با این کارا کوچیک نمیشه! خدا با همین کاراشه که با ماها فرق داره، که بهش میگن خدا! خدایا کاش اینقدر به خودت مغرور نبودی! کاش اینقدر احساس خدا بودن نمی کردی!

کاش خدا بزرگ بود، اما مهربون بود. کاش خدا راست راساکی کمکمون می کرد. به همه مون. چه اونی که نماز میخونه چه نمی خونه. چه مسلمون و چه کافر. کاش خدا همه رو کمک می کرد. کاش همه رو دوست داشتی خدا. هم اونایی رو که دوستت دارن، هم اونا که دوستت ندارن. کاش دلت واسمون می سوخت . اصلا کاش خدا دل داشت! کاش بودی. کاش خدا بودی ولی دلت می سوخت. کاش خدا بودی ولی “می فهمیدی” که تو فقط خدای آدم خوبا نیستی. خدای همه ای. کاش “می فهمیدی” گناهکارا گناهکارن. ولی بازم گناه دارن! گناه دارن که بسوزونیشون!

خدایا مگه میشه چیزی رو آفرید و دوستش نداشت؟ خدایا مگه تو ما رو نساختی؟ مگه نمیگن ما رو آفریدی؟ خدا خب چرا این همه بهمون سختی میدی؟ ها؟ نمی تونم تصور کنم که چیزی رو که خودم ساختم، دلم بیاد خودم با دستای خودم خرابش کنم. اذیتش کنم. بسوزونم. عذابش بدم. فشار قبر براش بیارم! تیکه تیکه اش کنم، جونش رو ذره ذره بگیرم. یه عمر بچرخونمش و آخر سر بزارمش توی سینه خاک! خدایا من دلم نمیاد با چیزی که ساختم اینکار رو کنم. خودت هم خوب از دلم خبر داری. پس تو چطور دلت میاد اینکارها رو با ما کنی؟ یعنی تو از من هم کمتر مهربونی؟ از یه بنده گناهکارت؟!! این اون مهربونیته که میگن؟ آره؟

خدایا نیستی. نه نیستی. وجود نداری. همش الکیه. خرافاته!… اینا رو میگم چون میدونم از دستم ناراحت نمی شی. اصلا حرفهای یه آدم کوچیکی مثل من چرا باید ناراحتت کنه؟ خودت خوب میدونی راست یا دروغ، جزئی از دنیای من شدی. بخشی از باورم هستی. بخشی از دنیای قشنگم، جزئی از رنگین کمون آرزوهام. تصور دنیایی بدون خدا، برام مثل یه کابوس وحشتناک میمونه. ولی بهم حق بده. خسته شدم. خیلی خسته شدم خدایا. دوست دارم بیای و یه کشیده بخوابونی بیخ گوشم، اما فقط بیای. فقط لمست کنم، حتی اگه لمس تنت واسم دردناک باشه.

خدایا خیلی خوابم میاد. چشام دیگه باز نمی شن. میشه برم بخوابم؟ خدا؟ میشه امشب بیای به خوابم؟ تورو خدا. میدونم من اگه خیلی باشم فقط یه آدمم و تو خدایی. ولی یکم منو دوسم داشته باش. دوسم داری خدا؟ راستی خدایا؟ نکنه یه وقت فکر کنی دیگه دوستت ندارم ها. ببین! ببین چقدر باهات حرف زدم! چقدر واست نوشتم! اگه نیستی، پس من دارم واسه کی مینویسم؟

خدایا میخوام بخوابم. میشه امشب بیای به خوابم؟ توروخدا به خوابم بیا. توی بیداری نمیای، میشه یه بار توی خواب ببینمت؟ دلم خیلی واست تنگ شده. دوست دارم توی خواب باهات حرف بزنم. خواهش می کنم بیا… میخوام ببینمت. کلی حرف دارم واست تعریف کنم. تعریف کنم و از آدمات بگم. از این دنیایی که کاش هیچوقت دست به ساختنش نمی زدی. خدایا بیا و امشب، فقط همین یک شب خدا نباش. مثل خود من باش. همین یک بار… کنارم باش.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خداوندا نمی دانم ...در این دنیای وانفسا [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]
كدامین تكیه گه را تكیه گاه خویشتن سازم
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نمیدانم... نمی دانم خداوندا
در این وادی كه عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد
كدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نمی دانم خداوندا
به جان لاله های پاك و والایت نمی دانم
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دگر سیرم خداوندا
دگر گیجم خداوندا
خداوندا تو راهم ده
پناهم ده
امیدم ده خداوندا
كه دیگر نا امیدم من...
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و میدانم كه نومیدی ز درگاهت گناهی بس ستمبار است و لیكن من نمیدانم[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
دگر پایان پایانم
همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد​
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و می دانم كه آخر بغض پنهانم مرا بی جان و تن سازد[/FONT]​
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
چرا پنهان كنم در دل؟؟
چرا با كس نمی گویم؟؟
چرا با من نمی گویند یاران رمز رهگشایی را؟؟
همه یاران به فكر خویش و در خویشند....
ولی در انزوای این دل تنها .... چرا یاری ندارم من ...... كه دردم را فرو ریزد
دگر هنگامه ی تركیدن این درد پنهان است​
[/FONT]




خداوندا نمی دانم....نمی دانم
و نتوانم به كس گویم
فقط می سوزم و می سازم
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و با درد پنهانی بسی من خون دل دارم.... دلی بی آب و گل دارم [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به پو چی ها رسیدم من.....به بی دردی رسیدم من[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]به این دوران نامردی رسیدم من[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نمیدانم....نمی گویم....نمی جویم..... نمی پرسم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نمی گویند.....نمی جویند[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]جوابی را نمی دانم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]سوالی را نمی پرسند و از غمها نمی گویند[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چرا من غرق در هیچم؟؟....چرا بیگانه از خویشم؟؟[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خداوندا رهایی ده.....كلام آشنایی ده[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خدایا آشنایم ده[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خداوندا پناهم ده....امیدم ده[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خدایا یا بتركان این غم دل را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و یا در هم شكن این سد راهم را[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]كه دیگر خسته از خویشم....كه دیگر بی پس و پیشم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]فقط از ترس تنهایی....هر از گاهی چو درویشم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و صوتی زیر لب دارم.....وبا خود می كنم نجوای پنهانی[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]كه شاید گیرم آرامش[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ولی آن هم علاجی نیست.....و درمانم فقط درمان بی دردیست[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]و آن هم دست پاك ذات پاكت را نیازی جاودانش هست[/FONT]

__________________

 

ghasem-sh

عضو جدید
خدایا ان گونه ام زنده بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و ان گونه ام بمیران که به وجه نیاید کسی از نبودنم
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداوندا
من اگر تو رو نداشتم ....
هیچ چیز نداشتم ...خدایا کمکم کن از داشتنت محروم نشم ....
 

*N.A*

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا جونم همه مریضاروشفا بده این دوسته گلمونم شفا بده.ب کمکت نیاز داره ناامیدش نکن
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ازاین همه نامردمی ها قلبم داره میمیره کم کم،

من از تو میپرسم خدایا اینجا زمینه یا جهنم .....
 

پسر بهاری

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا در تمام لحظاتم در کنارم بودی و به راستی یاریم کردی,اما چه گستاخانه درکنار تو نافرمانیت راکردم و شیطان را پیروی نمودم _
اینک نمیدانم بامن چگونه ای .....؟
اما نادم و پشیمان از انچه که نباید میکردم و کردم , و انچه باید انجام میدادم و ندادم ,در مانده ام . ای خالق هستی حیران و اواره و گریزان از خیش به کجا پناه برم و به چه کسی که تو انجا نباشی و شرمسار تو نباشم .
پروردگارا ............پروردگارا ........من به تو ایمان دارم و جز برای تو سجده نکردم و جز تو کسی را دوست نمیدارم و بیش از این که از عذابت بترسم از دوری من از تو رنج میبرم ........ پروردگارا مرا بخوان ,میخواهم به سوی تو باز گردم .......آغوشت را باز کن و مرا بپذیر که من به کرمت و مهربانیت ایمان دارم .....
.
.
.
.
از شهد دوستی علوی مرا نوشاندی "
عاشقم کردی ,
مجنون شدم ,
نور ایمانم نمایاندی ,
راهی شدم ,
در پس اولین گذر ,
اما گم شدم ,
راه می جستم لنگ شدم ,
بی خبر با شیطان همراه شدم ,
در پس پیچ و تاب کوچه ها ,
مستی از سرم برفت ,
آرام آرام بیمار شدم ,
آواره و اسیر هرکسی ,
با هزاران دلواپسی ,
با شیطان , دیگر شیطان شدم ,
میدیدم ,آینه رو به زوالم را ,
از تو دورتر و فرو رفتنم را ,
دیگر از خود بی خود شدم ,
انجا که دیگر نبود شیطان هم ,
تنها من ماندم و گناهان نیز هم ,
تاریکتر از تاریکی کوچه ها شدم ,
من نه آن من بودم , دیگر من این من شدم ,
نه دل بود نه دلداری ,
نه دوست بود و نه دوستداری ,
کوچه در پس کوچه گم شدم ,
هیچم نبود و هیچ نبودم ,
خاطرات عاشقی بود , دیگر اما من من نبودم ,
روزی با گذشته همسفر شدم ,
هر لحظه در پی جای اشتباه ,
هر لحظه در پی اولین گناه ,
در کجای کوچه بود ؟ پیدا شدم ,
آن شعر آن شور و آن مستی ,
آن غلط , خود را شیعه انگاشتن ,
این همان بود و من گم شدم ,
شیعه یعنی حسن یعنی حسین ,
یعنی مقداد و ابوذر یعنی عمار ,
شیعه یعنی پیرو , من کجا آن شدم ,
با هزاران گریه و زاری ,
با ناله ها و با بیقراری ,
بازگشتم تا من آن من شدم ,
ما شیعه نیستیم , محبان آل علیم ,
یک قطره ایم , محتاج دریای علیم ,
سپاس خدایی را که من آن شدم ,
این آرزوست مرا در سینه ,
شیعه گردم روزی روم به مدینه ,

 

Similar threads

بالا