همه گفته های شما درسته وقتی که دو طرف ادم های یک رابطه ادم های طبیعی باشن. من نمیدونم خودم هم شاید ادم طبیعی نباشم یا باشم. اما ایشون اصلا طبیعی نیست. یه حالت عجیب و غریبی داره وقتی به اطرافش نگاه میکنه هم حالت عجیبی توی چشماش هست. غرور و خشم و بیزاری و هرچی که بگین توی چشماش پیداست. اون اقا متاسفانه از اون افرادی نیست که برا به دست اوردن کسی یا چیزی خودش رو به مشقت بندازه بلکه دوست داره بقیه بیان و ازش التماس و خواهش کنن. اونچه که اون میپسنده یه دختری هستش که بیاد و ازش خواهش و تمنا کنه و ایشون متقابلا کلاس بذاره براش.
یعنی ماجرا کاملا برعکسه برای ما. اونی که شما دوست عزیز میگین مال روابط طبیعیه بین یه دختر و پسر طبیعی که یعنی دو طرفشون ادم های نرمال باشن.
عزیزم من از یه دنیای دیگه نیومدم..منم یه دخترم با تمام احساسات دخترانه که روزی دیوانه وار عاشق شد و هنوزم عاشقه...اما عاقل بودم...خیلی کار ها کردم که از نظر به قول شما روابط طبیعی احمقانه به نظر میرسید اما در نهایت عاشق عشقم بودم..عاشق شادی عشقم...دوست داشتم فقط شاد باشه ..عشقی خوبه که ادمو به کمال برسونه....شما نمیتونی این حرفو بزنی همه خودشونو غیر عادی میدونن..شرایط خودشونو...منم قبول دارم چون معتقدم همه ادم های جهان با هم فرق دارن و با توجه به قدرت فکر و تفکر و خلاقیتی که بشر داره تمام روابط با هم فرق داره...
اما این حرفو نزنید مطمئنا یه روزی کسی پیدا میشه که میتونه درجات فکریش نزدیک شما و نزدیک ایشون باشه... یه روزی همین آقایی که شما میگید همه رو از بالا میبینه دیوونه یه نفری میشه مطمئن باشید بهتون قول میدم...مرد ها هر چقدم مغرور باشن وقتی عاشق میشن خیلی شیرین و نرم و دوست داشتنی تر از همیشه ان و خیلی از ما دخترا جسارت و جرآت ریسکشون بالاست..
تا حالا نشده دلتون بخواد یه نفرم حتی یه نفر اون رفتارایی قشنگی که با اون آقا دارید با شما داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟واقعا نشده؟ نخواستید؟
چطور حرف از احساسی بودن میزنید در صورتی که نیاز ی درتون وجود نداشته باشه؟..نمیخواین بهتون ابراز علاقه کنه؟؟؟؟؟
ببین مردها تا وقتی چیزیو به دست نیاوردند و بخوان بدستش بیارن اینقد ررو مخش میرن تا بدستش بیارن...
گل من من نمیخوام بگم ایشون بدن..نه من حق ندارم..من فقط میگم شاید یه درصد شما مثه هم نباشید ماله هم نباشید...خوبه عزیزه دلم..چرا نمیگی...چرا نمیگی حالا که منو نداره هیچ تلاشی نمیکنه ...الانی که باید اون به دست و پام بیفته تا بدستم بیاره..تا منو مالهخودش بکنه اما هیچ تلاشی نمیکنه..ها؟؟؟؟؟؟/گفتی اینارو به خودت؟
خوب بعدا که ماله اون بشی که خبری نیست عمرم...
من واقعا دوست دارم کمکت کنم...تورو خدا چشاتو باز کن....عاقل شو....بشین پای حرفه عقلت منطقت..به خدا الان دلتم ازت دلگیره که چرا اینقد غرورشو له میکنی
خوب عزیز من .. شما الان خودتو تو اقلا 5 سال آینده حس کن که فرضا از تب و تاب عشق هم بیفتی ... بازم می تونی تحمل کنی این اخلاقیات رو ..
ببین من نمی خوام مثل بقیه بگم این بده و فلان و ..
این همه اش وابسته به شخصیت و درون خودته .. شما می تونی چند سال دیگه هم که گذشت .. اصلا تا آخر عمرت .. این فرد رو بپذیری ..
قبولش کنی ... اینکه می گم به مشاور مراجعه کن .. اونا میان و چند تایی که مثل خودت بودن رو مثال می زنند و آینده اونایی که شبیه شما بودن رو
می گن ... خیلی دقت کن ... اونوقت نه بیاید و 5 نه 10 سال دیگه بگی خدا این چه آتیشی بود تو دامن من گذاشتی ...
همین الان خودت روراستانه باش و خوب فکر کن ..
دوست عزیزم حرفت کاملا درسته....
ولی من نگفتم ایشون بد هستند نه....حق همچین جسارت و توهینی و در مورد هیچ کسی به خودم نمیدم ..من میگم مریم خانم ما ...هم رنگ ایشون نیست همین...
تورو خدا مریم گوش کن یبار برو پیش مشاور....به خدا دوست داشتن واسه یه زندگی کافی نیست..به خدا نیست...