لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

vergilangleos

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه ..با این شرایط زیاد دووم نمیارین تو زندگی ، خودتونم میدونید .. بعدا مسایل خیلی جدی خواهید داشت . دیر بشه دیگه راه برگشتی نیستا .حتی همین اینکه شما ترکک کنی میتونه مقدمه بهتر شدنش باشه چون میفهمه شخصیت هرکس در جای خودش باید احترام گزاشته بشه و هر چیز حدی داره و قرار نیست کسی خودشو برتر ببینه
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
به نظر من بیشتر فکر کن .. خیلی بیشتر .. همه جوانب رو بسنج و پیش یک نفر که قبولش داری برو ..
مثلا اساتید دانشگاه .. یا مشاورین ..
ایشون بهتون گفتند که می خوان باهاتون ازدواج کنند؟؟

خیر گفتن که زمان لازم دارن تا شناخت کافی رو کسب کنن. من با مشاور هم صحبت کردم. البته همونطوری که گفتم همه متفق القول صفت غرور ایشون رو یک عیب بزرگ میدونن.
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
عزیزم،
اول،یک چیزی رو بدون. رابطه ی بلند مدت دو نفر، برای خانوم ماجرا به معنی این هست که طرف حتما قصد ازدواج با اونها رو داره و هرچقدر هم که زمان میگذره بیشتر به این گمان دچار میشن، در صورتی که برای آقایون اصلا چنین معنی رو نمیده! تا رسما این درخواست رو ازت نکرده، مطمئن نباش که صد در صد بالاخره پیشنهاد خواهد داد! باید همه جور احتمال رو در نظر بگیری که آماده باشی که هر اتفاقی افتاد شما ضربه نخوری.
دوم، رفتاری که شما در پیش گرفتی( وقتی مقصر اونه هم شما معذرت خواهی میکنی و رفتارها و خودت رو کوچک گرفتن هایی از این قبیل) اگه به همین رفتارت ادامه بدی ایشون رو از دست خواهی داد! میدونی چرا؟ چون هی به خودشیفتگی که هرکسی تو وجودش داره ولی بعضی خیلی بیشتر هم دارند، دامن میزنی و بهش القا میکنی که در حدش نیستی!
بدون که مردها از خانوم های با اعتماد به نفس خوششون میاد که همیشه برای خودشون ارزش قائلند و صد در صد به مرد نیازمند نیستند و کاملا به اونها تکیه نمیکنند!
نشون بده که تا حدی مستقل هستی و بهش نیازمند و محتاج نیستی، بذار متوجه بشه که همین قدر که اون قابل احترام هست، شما هم هستی! اینجوری علاقه ش بهت چند برابر میشه و رابطه موفقی ایجاد میشه.
;)

از راهکارهای شما واقعا ممنونم. البته من خودم چون ذاتا متواضعم و خودشیفته نیستم خیلی سخته که بخوام خودمو در مقابل کسی بگیرم و غرور به خرج بدم. مخصوصا که فرد محبوبم باشه اما خب سعیمو میکنم.
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
نه میشه دور شد و رد شد / نه میشه تحملت کرد

نه میشه آزاد گذاشتت / نه به زور تو قفست کرد

بابا این آدم دیونه هست, یا ادبش کن و اشتباهاتشو گوشزد کن اگه تغییر نکرد ولش کن !


راستش سعی کردم ادبش کنم یعنی تلویحا اشتباهاتش رو توی رفتارش بهش یاداوری کنم. اما برعکس شد و ایشون طلبکار من شد!
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه ..با این شرایط زیاد دووم نمیارین تو زندگی ، خودتونم میدونید .. بعدا مسایل خیلی جدی خواهید داشت . دیر بشه دیگه راه برگشتی نیستا .حتی همین اینکه شما ترکک کنی میتونه مقدمه بهتر شدنش باشه چون میفهمه شخصیت هرکس در جای خودش باید احترام گزاشته بشه و هر چیز حدی داره و قرار نیست کسی خودشو برتر ببینه

درست میین. اما نحوه تربیت ایشون طوری بوده که متاسفانه خودش رو برتر میدونه. منم خیلی سعی کردم که بتونم تغییری در ای نگرشش ایجاد کنم. نشد متاسفانه.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست نازنینم
مرسی که اینقدر خوب حس منو و شرایطم رو درک و تحلیل کردین. بله ایشون مغرور و خودشیفته است اونم در حد افراطیش. اما من شیفته موقعیت ایشون نیستم. شیفته شخصیتش و وجودش هستم. متاسفانه در حد و اندازه عجیبی دوستش دارم. طوری که میخوام بمیرم. نمیدونم چی شد که اینطوری شد و کاش هرگز ندیده بودمش.

عزیز دلم این حرفو الان میزنید من که از شما کوچیکتر بودم و طبیعتا احساسی تر تونستم کنار بیام....دوستمون حرف قشنگی زدن یه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایانه..شاید این ضرب المثل جاش اینجا نباشه اما شنیدید که میگن خاک مرده سرده؟؟یعنی بعد تدفین اروم میشی..بیقراریت کم میشه؟
اینجا هم همینه بعد اتمام خالی میشی سبک میشی..اینکه بعدا میبینی دیگه غرورت تحت الشعاع قرا نگرفته کافیته...تازه خودتو سرزنش میکنی که
چرا زودتر خاتمه ندادی...
عزیزم دارم میگم منم همین شرایطو داشتم با خودم میگفتم این بداخلاقی ها و غرورشم با جذبه ترش میکنه..اما دوستم این ما خانما یا بهتره بگم دخترا هستیم که عاشق قدرت مردامونیم...اما وقتی که قدرتشون مارو بالا ببره نه اینکه قدرت بشه بهونه ای واسه خرد کردن و شکوندن ما..که اون موقع مارو دیوونه میکنه...شما عاشق نیستید....یه تمرینی با خودتون بکنید...یه هفته مطلق نباشید...بزارید حضورتونو حس نکنه...بزارید کمتون داشته باشه..گاها تو تمرین عشق لازمه...هر دو طرفو به خودتون ثابت کنید...روز اول و دوم مطمئنا دیوونه کننده است..اما بعدا عادی میشه و شما یاد میگیرید روال زندگیتونو دوباره تنهایی یا بدون حضور ایشون به دستتون بگیرید..اونوقت میتونید بفهمید که ایشونم چه حسی دارن ایا به شما نیاز پیدا میکننن و اصرار واسه بازگشت؟؟؟این تمرینو من به خیلی از دوستامن سفارش کردم و نتیجه گرفتن...
ببینید مردان با وجود تمام غروری که دارن با حضور زن رشد میکنن.البته زنی که دوسش داشته باشن..اگه شما واقعا انتخاب ایشون باشید خودشون کار یمیکنن که برگردید..بعدشم الان به خودتون بی تعارف بگید اگه قرار باشه من همیشه کوتاه بیام پس بعدا چی..طبیعتا تا یه روزی کاسه صبرتون جا داره و وقتی لبریز شده خودتون میدونید که چی میشه....
اگر نیومد که تکلیفتون حداقل با خودتون روشن میشه که (قصد توهین ندارم عزیزم) شاید دارید خودتونو تحمیل میکنید و این عشق یطرفه است...
تذکر:همونطور که یه عشق دو طرفه میتونه خیلی شیرین باشه عشق یطرفه تلخ ترین چیز دنیاست.
و اگر اومد میتونید خیل یراحت بهش بگید که این تنبیه شماست..تا یاد بگیرید که من هم شخصیت قابل احترامی دارم و توقعی که ایجاب میکنه شما هم به اندازه ای که من واستون وقت و ارزش میزارم شما هم متقابلا همونطور رفتا رکنید..
 
آخرین ویرایش:

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش سعی کردم ادبش کنم یعنی تلویحا اشتباهاتش رو توی رفتارش بهش یاداوری کنم. اما برعکس شد و ایشون طلبکار من شد!

خب اینم یه دلیلی داره...
اول قضیه غرو ر و همیشه حق به جانب بودن ایشونو که اصلی فراموش نشدنیه رو بزاریم کنار...
میرسیم به اینجا که..
وقتی یه اقا تو رابطه اش با همسرش یا دوستش یا نامزدش ازش کار اشتباهی دید و خواست رفتاری کنه که دیگه تکرار نشه تصمیم میگیره دیگه مثلا تو یه ساعات خاصی سرد باشه و جواب تلفنو نده..دقت کردید اگه خانم خودشو بکشه حتی از منت کشی مرد از حرف خودش بر نمیگیرده و اون کاریو که گفته انجام میده..این یعنی اراده فوق العاده بالا....حالا خانمی که واقعا اون مردو دوس داشته باشه عکس العملش جیه؟؟؟صد در صد دیگه تا عمر داره اون کارو تکرار نمیکنه چون طاقت دوریو سردیو نداره..

اما خانم ها..وقتی میگیم قهریم با دو تا پیامک.... چی؟؟؟؟؟؟؟خودتون میدونید ..و این راهو واسه ادامه و تکرار حرکت اشتباه آقا فراهم میکنه و اونا عادت کردن که با یه چیز کوچیک میشه سر و ته قضیه رو هم آورد

پس شما باید رو تنبیهاتتون بمونید و با اراده پیش برید...زود نبازید رابطه ای که قرار باشه با دو ساعت قهر و سردی شما از بین بره بهتره که زودتراز بین بره..درسته؟؟؟؟

و یه چیز دیگه..هیچوقت فکر نکنید بدون ایشون میمیرید....این فکر شماست که واقعیت نداره..هیچکس بدون فرد مورد علاقش نمرد...


بهتون پیشنهاد میکنم یاد بگیرید اولین فردی که تو این دنیا واستون اولویت داشته باشه خودتون باشید...حفظ غرور، شخصیت و احترمتون...
فردی که هنوز مالک شما نشده باید واسه به دست اوردنتون خیلی کارها بکنه و مشقت به جون بخره...نه اینکه خیلی راحت خردتون کنه...پس بعدا که تصاحبتون کرد چی؟؟؟؟/همیشه با خودتون جلسه بزارید و رو راست با خودتون حرف بزنید ...با خودتون عقلتون احساستون...همیشه تو این موارد احساس خودش بهتون فرمان میده حرف عقلو گوش کن.چون داره خدشه دار میشه
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
از راهکارهای شما واقعا ممنونم. البته من خودم چون ذاتا متواضعم و خودشیفته نیستم خیلی سخته که بخوام خودمو در مقابل کسی بگیرم و غرور به خرج بدم. مخصوصا که فرد محبوبم باشه اما خب سعیمو میکنم.

نه د راین مورد عیبی نداره ..شما میشید آیینه ایشون تا بهشون بفهمونید کارش خیلی اشتباه بوده..دقیقا یه مدتی بشید مثه خود ایشون این کار سخت نیست.....
حرف دوستمون خیلی درسته مردان زنانیو دوس دارن که دست یافتن بهشون سخت باشه نه کسی که راحت در اختیارشون قرار بگیره..حالا شما هم که خودتونو همیشه مقابل ایشون میشه گفت کوچیک میکنید..این رفتار شما نمیگم بده.ریشه در مهربونی و علاقتون به ایشون داره..اما بدونید که اونوقت در نظر ایشون کوچیک میاد و کسی که خیلی راحت با همه چیز کنار میاد و هر رفتاری ببینه اعتراضی نمیکنه و این بعنی هیچ مشکلی با اون موضوع نداره...
 

amireza_2000

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
عزیز دلم این حرفو الان میزنید من که از شما کوچیکتر بودم و طبیعتا احساسی تر تونستم کنار بیام....دوستمون حرف قشنگی زدن یه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایانه..شاید این ضرب المثل جاش اینجا نباشه اما شنیدید که میگن خاک مرده سرده؟؟یعنی بعد تدفین اروم میشی..بیقراریت کم میشه؟
اینجا هم همینه بعد اتمام خالی میشی سبک میشی..اینکه بعدا میبینی دیگه غرورت تحت الشعاع قرا نگرفته کافیته...تازه خودتو سرزنش میکنی که
چرا زودتر خاتمه ندادی...
عزیزم دارم میگم منم همین شرایطو داشتم با خودم میگفتم این بداخلاقی ها و غرورشم با جذبه ترش میکنه..اما دوستم این ما خانما یا بهتره بگم دخترا هستیم که عاشق قدرت مردامونیم...اما وقتی که قدرتشون مارو بالا ببره نه اینکه قدرت بشه بهونه ای واسه خرد کردن و شکوندن ما..که اون موقع مارو دیوونه میکنه...شما عاشق نیستید....یه تمرینی با خودتون بکنید...یه هفته مطلق نباشید...بزارید حضورتونو حس نکنه...بزارید کمتون داشته باشه..گاها تو تمرین عشق لازمه...هر دو طرفو به خودتون ثابت کنید...روز اول و دوم مطمئنا دیوونه کننده است..اما بعدا عادی میشه و شما یاد میگیرید روال زندگیتونو دوباره تنهایی یا بدون حضور ایشون به دستتون بگیرید..اونوقت میتونید بفهمید که ایشونم چه حسی دارن ایا به شما نیاز پیدا میکننن و اصرار واسه بازگشت؟؟؟این تمرینو من به خیلی از دوستامن سفارش کردم و نتیجه گرفتن...
ببینید مردان با وجود تمام غروری که دارن با حضور زن رشد میکنن.البته زنی که دوسش داشته باشن..اگه شما واقعا انتخاب ایشون باشید خودشون کار یمیکنن که برگردید..بعدشم الان به خودتون بی تعارف بگید اگه قرار باشه من همیشه کوتاه بیام پس بعدا چی..طبیعتا تا یه روزی کاسه صبرتون جا داره و وقتی لبریز شده خودتون میدونید که چی میشه....
اگر نیومد که تکلیفتون حداقل با خودتون روشن میشه که (قصد توهین ندارم عزیزم) شاید دارید خودتونو تحمیل میکنید و این عشق یطرفه است...
تذکر:همونطور که یه عشق دو طرفه میتونه خیلی شیرین باشه عشق یطرفه تلخ ترین چیز دنیاست.
و اگر اومد میتونید خیل یراحت بهش بگید که این تنبیه شماست..تا یاد بگیرید که من هم شخصیت قابل احترامی دارم و توقعی که ایجاب میکنه شما هم به اندازه ای که من واستون وقت و ارزش میزارم شما هم متقابلا همونطور رفتا رکنید..

این جمله تونو باید با طلا نوشت
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
نه من اینو تکذیب میکنم چون من پسر 24 ساله ایو میشناختم که دقیقا همچین اخلاق و شخصیتی داشت...


ببینید من خودم معتقدم گاها غرور ادم کمتر از تدوام رابطه ای که واسش ارزشمنده می ارزه..یعنی یه جاهایی یکی از طرفین واسه تداوم رابطش با وجود اینکه میدونه مقصر نیوده غرورشو زیر پا بزاره و معذرت خواهی کنه...اما راستش تو روابط مخصوصا آقایون خیلی بده که به این موضوع عادت کنن..
هر ادمی بسته به موقعیتی که توشه ممکنه به خودش غره بشه و دیگران از نظرش خرد و کوچیک بیان...اما در واقع کسی حق نداره که دیگرانو خرد کنه...
الان شما زیر یه سقف نیستید و این سختی ها و سردی ها با نبودنش و نیاز به حس بودنش برطرف میشه و احتمال اینکه شما بخوای واسه برقراری مجدد رابطه کوتاه بیای زیاده اما وقتی که وارد زندگی بشی این رفتار غیر قابله تحمله..من 23 سالمه...اما زیاد نخوردم نان گندم اما خیلی دیدم دست مردم..تو این مسائل باید افرادی که خارج از گود دارن به شما نگاه میکنن نظر بدن....خودتون داخل گودید همه حقایقو نمیتونید کامل ببینید...
همه ادما با هم یه فرق های اساسی دارن...اما ببینید من ادمی هستم که سازگار یو انعطاف پذیری فوق العاده ای تو روابطم با افراد دارم اما سردیو نمیشه تحمل کرد به خصوص که شما هم گفتید احساسی هستید...
زن ها نیاز بیش از حدی به توجه دارن...شاید خیلی اوقات هم خیلی بی دلیل..ما خانوما خیلی کارها میکنیم که خودمونو مچ کنیم ..شما باید با ایشون حتما بدون تعارف راجع به این قضیه صحبت کنید و زندگی وقتی میتونه خوب باشه که هر دو طرف خودشونو کم و زیاد کنن..
یه سوالی ایشون احیانا عادت ندارن بگن شما باید اون کار یکه من میخوامو انجام بدی ول یواسه خودش بگه این رفتارمه و نمیتونم ترکش کنم؟؟؟؟؟؟/
هیچوقت یه طرف نمیتونه دقیقا عوض شه اما من معتقدم که تو رابطه من باید یخورده خودمو زیاد کنم..ایشون خودشو کم کنه یا برعکس تا به یه سطح توازنی برسیم.نه من میتونم کامل بشم اون چیزی که ایشون میخواد نه اون میتونه کاملا بشه اون چیزی که من میخوام...

حتما کتاب آنچه زنان باید در مورد مردانو خودتون بخونیدو کتاب مقابلشو به ایون هدیه بدید و مجبورش کنید بخونه..یا اگه اهل خوندن نیست خودتون کوتاه کوتاه واسشون توضیح بدید که همه خانوما این توقعو دارن...چند تا مثال از روابط دور و بریاتون هم که بزنید ملموس تر میشه
این حرفارو یه مشاور هم میزنه و وقتی ایشون این حرفو از زبان یه متخصص در این حرفه بشنون خیلی روشون تاثیر داره

فرمایش شما درسته. تحمل غرور طرف مقابل خیلی وقتها غیر ممکنه. اما خوب اینور قضیه دوست داشتن خیلی زیادی هست از جانب خودم به ایشون که همین دوست داشتن نمیذاره که بتونم از ایشون فاصله بگیرم.
این اقا اهل دستور دادن نیست و معمولا هم نمیگه حتما فلان کار رو بکن اما با رفتارش ادمو مجبور میکنه که به خواسته هاش عمل کنه. بسیار سرده و مغرور و خیلی وقتا هم میگه که من خیلی می فهمم!!
متاسفانه ایشون از اینکه کتابی رو بهش توصیه کنن خوشش نمیاد اما به قول شما میتونم کتاب مربوطه رو بخونم و محتوای اونو براش به صورت خلاصه وار تعریف کنم.
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
عزیز دلم این حرفو الان میزنید من که از شما کوچیکتر بودم و طبیعتا احساسی تر تونستم کنار بیام....دوستمون حرف قشنگی زدن یه پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایانه..شاید این ضرب المثل جاش اینجا نباشه اما شنیدید که میگن خاک مرده سرده؟؟یعنی بعد تدفین اروم میشی..بیقراریت کم میشه؟
اینجا هم همینه بعد اتمام خالی میشی سبک میشی..اینکه بعدا میبینی دیگه غرورت تحت الشعاع قرا نگرفته کافیته...تازه خودتو سرزنش میکنی که
چرا زودتر خاتمه ندادی...
عزیزم دارم میگم منم همین شرایطو داشتم با خودم میگفتم این بداخلاقی ها و غرورشم با جذبه ترش میکنه..اما دوستم این ما خانما یا بهتره بگم دخترا هستیم که عاشق قدرت مردامونیم...اما وقتی که قدرتشون مارو بالا ببره نه اینکه قدرت بشه بهونه ای واسه خرد کردن و شکوندن ما..که اون موقع مارو دیوونه میکنه...شما عاشق نیستید....یه تمرینی با خودتون بکنید...یه هفته مطلق نباشید...بزارید حضورتونو حس نکنه...بزارید کمتون داشته باشه..گاها تو تمرین عشق لازمه...هر دو طرفو به خودتون ثابت کنید...روز اول و دوم مطمئنا دیوونه کننده است..اما بعدا عادی میشه و شما یاد میگیرید روال زندگیتونو دوباره تنهایی یا بدون حضور ایشون به دستتون بگیرید..اونوقت میتونید بفهمید که ایشونم چه حسی دارن ایا به شما نیاز پیدا میکننن و اصرار واسه بازگشت؟؟؟این تمرینو من به خیلی از دوستامن سفارش کردم و نتیجه گرفتن...
ببینید مردان با وجود تمام غروری که دارن با حضور زن رشد میکنن.البته زنی که دوسش داشته باشن..اگه شما واقعا انتخاب ایشون باشید خودشون کار یمیکنن که برگردید..بعدشم الان به خودتون بی تعارف بگید اگه قرار باشه من همیشه کوتاه بیام پس بعدا چی..طبیعتا تا یه روزی کاسه صبرتون جا داره و وقتی لبریز شده خودتون میدونید که چی میشه....
اگر نیومد که تکلیفتون حداقل با خودتون روشن میشه که (قصد توهین ندارم عزیزم) شاید دارید خودتونو تحمیل میکنید و این عشق یطرفه است...
تذکر:همونطور که یه عشق دو طرفه میتونه خیلی شیرین باشه عشق یطرفه تلخ ترین چیز دنیاست.
و اگر اومد میتونید خیل یراحت بهش بگید که این تنبیه شماست..تا یاد بگیرید که من هم شخصیت قابل احترامی دارم و توقعی که ایجاب میکنه شما هم به اندازه ای که من واستون وقت و ارزش میزارم شما هم متقابلا همونطور رفتا رکنید..


دوست گلم
حرفاتون همه درستن. اتفاقا این راهکاری که میگین خیلی اوقات جوابگو هستش. اما من متاسفانه به قدری ایشون رو دوست دارم و بهش دل سپرده ام که تا الان سه چهار دفعه خواستم اینکار رو بکنم و یه مدت رابطه ای نداشته باشم اما چنان دیوونه اش شدم و محتاج دیدنش و شنیدن صداش که دوباره خودم برگشتم و کلی هم ازش عذر خواستم تا بالاخره منو ببخشه.
در مورد عشق یکطرفه درست میگین شما. بله خب همینه که میگین. اما ایشون اصولا کسی رو توی این دنیا جز خودش دوست نداره. یعنی میخواد من باشم یا خانواده خودش و یا دوستاش و فامیل هاش. اصلا و اساسا اون هیچکس رو دوست نداره مگر خودش و همه چیز براش وقتی معنا پیدا میکنه که در جهت منفعت و اسایش خودش باشه. دقیقا اوج محبتش حالت ترحم هستش به دیگران. من توی کمتر ادمی اینهمه غرور دیدم. مشکلش فقط همین غرورشه وگرنه بقیه صفاتش خیلی عالی هستن و فوق العاده.
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
نه د راین مورد عیبی نداره ..شما میشید آیینه ایشون تا بهشون بفهمونید کارش خیلی اشتباه بوده..دقیقا یه مدتی بشید مثه خود ایشون این کار سخت نیست.....
حرف دوستمون خیلی درسته مردان زنانیو دوس دارن که دست یافتن بهشون سخت باشه نه کسی که راحت در اختیارشون قرار بگیره..حالا شما هم که خودتونو همیشه مقابل ایشون میشه گفت کوچیک میکنید..این رفتار شما نمیگم بده.ریشه در مهربونی و علاقتون به ایشون داره..اما بدونید که اونوقت در نظر ایشون کوچیک میاد و کسی که خیلی راحت با همه چیز کنار میاد و هر رفتاری ببینه اعتراضی نمیکنه و این بعنی هیچ مشکلی با اون موضوع نداره...

اره عزیزم تا الان که 8 ماه گذشته و ایشون روز به روز بیشتر فهمیده که من خیلی دوستش دارم. البته از اون ادم هایی هستش که انتظار داره همه در مقابلش فروتن باشن. این حالت غرور و خودبزرگ بینی از بدترین ابعاد شخصیت یه ادمه. حتما خودتون توی جامعه نمونه اینجور ادمها رو دیدین. این اقا غرورش در اوجه.
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
خب اینم یه دلیلی داره...
اول قضیه غرو ر و همیشه حق به جانب بودن ایشونو که اصلی فراموش نشدنیه رو بزاریم کنار...
میرسیم به اینجا که..
وقتی یه اقا تو رابطه اش با همسرش یا دوستش یا نامزدش ازش کار اشتباهی دید و خواست رفتاری کنه که دیگه تکرار نشه تصمیم میگیره دیگه مثلا تو یه ساعات خاصی سرد باشه و جواب تلفنو نده..دقت کردید اگه خانم خودشو بکشه حتی از منت کشی مرد از حرف خودش بر نمیگیرده و اون کاریو که گفته انجام میده..این یعنی اراده فوق العاده بالا....حالا خانمی که واقعا اون مردو دوس داشته باشه عکس العملش جیه؟؟؟صد در صد دیگه تا عمر داره اون کارو تکرار نمیکنه چون طاقت دوریو سردیو نداره..

اما خانم ها..وقتی میگیم قهریم با دو تا پیامک.... چی؟؟؟؟؟؟؟خودتون میدونید ..و این راهو واسه ادامه و تکرار حرکت اشتباه آقا فراهم میکنه و اونا عادت کردن که با یه چیز کوچیک میشه سر و ته قضیه رو هم آورد

پس شما باید رو تنبیهاتتون بمونید و با اراده پیش برید...زود نبازید رابطه ای که قرار باشه با دو ساعت قهر و سردی شما از بین بره بهتره که زودتراز بین بره..درسته؟؟؟؟

و یه چیز دیگه..هیچوقت فکر نکنید بدون ایشون میمیرید....این فکر شماست که واقعیت نداره..هیچکس بدون فرد مورد علاقش نمرد...


بهتون پیشنهاد میکنم یاد بگیرید اولین فردی که تو این دنیا واستون اولویت داشته باشه خودتون باشید...حفظ غرور، شخصیت و احترمتون...
فردی که هنوز مالک شما نشده باید واسه به دست اوردنتون خیلی کارها بکنه و مشقت به جون بخره...نه اینکه خیلی راحت خردتون کنه...پس بعدا که تصاحبتون کرد چی؟؟؟؟/همیشه با خودتون جلسه بزارید و رو راست با خودتون حرف بزنید ...با خودتون عقلتون احساستون...همیشه تو این موارد احساس خودش بهتون فرمان میده حرف عقلو گوش کن.چون داره خدشه دار میشه

همه گفته های شما درسته وقتی که دو طرف ادم های یک رابطه ادم های طبیعی باشن. من نمیدونم خودم هم شاید ادم طبیعی نباشم یا باشم. اما ایشون اصلا طبیعی نیست. یه حالت عجیب و غریبی داره وقتی به اطرافش نگاه میکنه هم حالت عجیبی توی چشماش هست. غرور و خشم و بیزاری و هرچی که بگین توی چشماش پیداست. اون اقا متاسفانه از اون افرادی نیست که برا به دست اوردن کسی یا چیزی خودش رو به مشقت بندازه بلکه دوست داره بقیه بیان و ازش التماس و خواهش کنن. اونچه که اون میپسنده یه دختری هستش که بیاد و ازش خواهش و تمنا کنه و ایشون متقابلا کلاس بذاره براش.
یعنی ماجرا کاملا برعکسه برای ما. اونی که شما دوست عزیز میگین مال روابط طبیعیه بین یه دختر و پسر طبیعی که یعنی دو طرفشون ادم های نرمال باشن.
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
دوست نازنینم
مرسی که اینقدر خوب حس منو و شرایطم رو درک و تحلیل کردین. بله ایشون مغرور و خودشیفته است اونم در حد افراطیش. اما من شیفته موقعیت ایشون نیستم. شیفته شخصیتش و وجودش هستم. متاسفانه در حد و اندازه عجیبی دوستش دارم. طوری که میخوام بمیرم. نمیدونم چی شد که اینطوری شد و کاش هرگز ندیده بودمش.

خوب عزیز من .. شما الان خودتو تو اقلا 5 سال آینده حس کن که فرضا از تب و تاب عشق هم بیفتی ... بازم می تونی تحمل کنی این اخلاقیات رو ..
ببین من نمی خوام مثل بقیه بگم این بده و فلان و ..
این همه اش وابسته به شخصیت و درون خودته .. شما می تونی چند سال دیگه هم که گذشت .. اصلا تا آخر عمرت .. این فرد رو بپذیری ..
قبولش کنی ... اینکه می گم به مشاور مراجعه کن .. اونا میان و چند تایی که مثل خودت بودن رو مثال می زنند و آینده اونایی که شبیه شما بودن رو
می گن ... خیلی دقت کن ... اونوقت نه بیاید و 5 نه 10 سال دیگه بگی خدا این چه آتیشی بود تو دامن من گذاشتی ...
همین الان خودت روراستانه باش و خوب فکر کن ..
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
خوب عزیز من .. شما الان خودتو تو اقلا 5 سال آینده حس کن که فرضا از تب و تاب عشق هم بیفتی ... بازم می تونی تحمل کنی این اخلاقیات رو ..
ببین من نمی خوام مثل بقیه بگم این بده و فلان و ..
این همه اش وابسته به شخصیت و درون خودته .. شما می تونی چند سال دیگه هم که گذشت .. اصلا تا آخر عمرت .. این فرد رو بپذیری ..
قبولش کنی ... اینکه می گم به مشاور مراجعه کن .. اونا میان و چند تایی که مثل خودت بودن رو مثال می زنند و آینده اونایی که شبیه شما بودن رو
می گن ... خیلی دقت کن ... اونوقت نه بیاید و 5 نه 10 سال دیگه بگی خدا این چه آتیشی بود تو دامن من گذاشتی ...
همین الان خودت روراستانه باش و خوب فکر کن ..

حتما مرسی قصد دارم برم پیش مشاور. من الان میگم خیلی دوستش دارم اما خب جدی خبر ندارم 5 سال دیگه نظرم چی باشه راجع بهش. ادم خیلی خوبیه اما بینهایت مغروره.
 

amireza_2000

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
حتما مرسی قصد دارم برم پیش مشاور. من الان میگم خیلی دوستش دارم اما خب جدی خبر ندارم 5 سال دیگه نظرم چی باشه راجع بهش. ادم خیلی خوبیه اما بینهایت مغروره.
ایکاش هیچوقت عشق یه طرفه وجود نداشت
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
حتما مرسی قصد دارم برم پیش مشاور. من الان میگم خیلی دوستش دارم اما خب جدی خبر ندارم 5 سال دیگه نظرم چی باشه راجع بهش. ادم خیلی خوبیه اما بینهایت مغروره.

من این رو می گم با گذشت زمان همه چیز به عادت تبدیل میشه .. حالا هر چی می خواد باشه .. مثلا تمام چیزایی که اطرافته یه روز آرزو بدن و حالا
دیگه داریشون ... به این می گن عادت .. فکر اون روز باش که بتونی تحمل کنی همچین وضعی رو ...
خیلی خوبه . حتما برو .. انشالله در زندگیت موفق باشی و هر کاری کردی ما رو بی خبر نذار ..
موفق باشی ..
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرمایش شما درسته. تحمل غرور طرف مقابل خیلی وقتها غیر ممکنه. اما خوب اینور قضیه دوست داشتن خیلی زیادی هست از جانب خودم به ایشون که همین دوست داشتن نمیذاره که بتونم از ایشون فاصله بگیرم.
این اقا اهل دستور دادن نیست و معمولا هم نمیگه حتما فلان کار رو بکن اما با رفتارش ادمو مجبور میکنه که به خواسته هاش عمل کنه. بسیار سرده و مغرور و خیلی وقتا هم میگه که من خیلی می فهمم!!
متاسفانه ایشون از اینکه کتابی رو بهش توصیه کنن خوشش نمیاد اما به قول شما میتونم کتاب مربوطه رو بخونم و محتوای اونو براش به صورت خلاصه وار تعریف کنم.

دوست گلم
حرفاتون همه درستن. اتفاقا این راهکاری که میگین خیلی اوقات جوابگو هستش. اما من متاسفانه به قدری ایشون رو دوست دارم و بهش دل سپرده ام که تا الان سه چهار دفعه خواستم اینکار رو بکنم و یه مدت رابطه ای نداشته باشم اما چنان دیوونه اش شدم و محتاج دیدنش و شنیدن صداش که دوباره خودم برگشتم و کلی هم ازش عذر خواستم تا بالاخره منو ببخشه.
در مورد عشق یکطرفه درست میگین شما. بله خب همینه که میگین. اما ایشون اصولا کسی رو توی این دنیا جز خودش دوست نداره. یعنی میخواد من باشم یا خانواده خودش و یا دوستاش و فامیل هاش. اصلا و اساسا اون هیچکس رو دوست نداره مگر خودش و همه چیز براش وقتی معنا پیدا میکنه که در جهت منفعت و اسایش خودش باشه. دقیقا اوج محبتش حالت ترحم هستش به دیگران. من توی کمتر ادمی اینهمه غرور دیدم. مشکلش فقط همین غرورشه وگرنه بقیه صفاتش خیلی عالی هستن و فوق العاده.

اره عزیزم تا الان که 8 ماه گذشته و ایشون روز به روز بیشتر فهمیده که من خیلی دوستش دارم. البته از اون ادم هایی هستش که انتظار داره همه در مقابلش فروتن باشن. این حالت غرور و خودبزرگ بینی از بدترین ابعاد شخصیت یه ادمه. حتما خودتون توی جامعه نمونه اینجور ادمها رو دیدین. این اقا غرورش در اوجه.

عزیزم...شما نمیخواین قبول کنید که شما همرنگ ایشون نیستید و ظاهرا اصرار دارید که فقط به ایشون برسید اما بدونید ادم در کنار کسی میتونه باشه که بتونه رشد کنه نه اینکه شما تو این رابطه کاملا خرد شید و ر وتمام اعتقاد و اصولی که دارید واسه شاد کردن اون آقا پا بزارید..
شما اول باید خودتون بخواین...اما شما نمیخواین...و من واقعا دیگه نمیدونم چی بگم..دوست عزیز...شما همیشه شور و شوق ندارید...زیر یک سقف رفتن خیلی چیزارو عوض میکنه...
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه گفته های شما درسته وقتی که دو طرف ادم های یک رابطه ادم های طبیعی باشن. من نمیدونم خودم هم شاید ادم طبیعی نباشم یا باشم. اما ایشون اصلا طبیعی نیست. یه حالت عجیب و غریبی داره وقتی به اطرافش نگاه میکنه هم حالت عجیبی توی چشماش هست. غرور و خشم و بیزاری و هرچی که بگین توی چشماش پیداست. اون اقا متاسفانه از اون افرادی نیست که برا به دست اوردن کسی یا چیزی خودش رو به مشقت بندازه بلکه دوست داره بقیه بیان و ازش التماس و خواهش کنن. اونچه که اون میپسنده یه دختری هستش که بیاد و ازش خواهش و تمنا کنه و ایشون متقابلا کلاس بذاره براش.
یعنی ماجرا کاملا برعکسه برای ما. اونی که شما دوست عزیز میگین مال روابط طبیعیه بین یه دختر و پسر طبیعی که یعنی دو طرفشون ادم های نرمال باشن.

عزیزم من از یه دنیای دیگه نیومدم..منم یه دخترم با تمام احساسات دخترانه که روزی دیوانه وار عاشق شد و هنوزم عاشقه...اما عاقل بودم...خیلی کار ها کردم که از نظر به قول شما روابط طبیعی احمقانه به نظر میرسید اما در نهایت عاشق عشقم بودم..عاشق شادی عشقم...دوست داشتم فقط شاد باشه ..عشقی خوبه که ادمو به کمال برسونه....شما نمیتونی این حرفو بزنی همه خودشونو غیر عادی میدونن..شرایط خودشونو...منم قبول دارم چون معتقدم همه ادم های جهان با هم فرق دارن و با توجه به قدرت فکر و تفکر و خلاقیتی که بشر داره تمام روابط با هم فرق داره...
اما این حرفو نزنید مطمئنا یه روزی کسی پیدا میشه که میتونه درجات فکریش نزدیک شما و نزدیک ایشون باشه... یه روزی همین آقایی که شما میگید همه رو از بالا میبینه دیوونه یه نفری میشه مطمئن باشید بهتون قول میدم...مرد ها هر چقدم مغرور باشن وقتی عاشق میشن خیلی شیرین و نرم و دوست داشتنی تر از همیشه ان و خیلی از ما دخترا جسارت و جرآت ریسکشون بالاست..

تا حالا نشده دلتون بخواد یه نفرم حتی یه نفر اون رفتارایی قشنگی که با اون آقا دارید با شما داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟واقعا نشده؟ نخواستید؟
چطور حرف از احساسی بودن میزنید در صورتی که نیاز ی درتون وجود نداشته باشه؟..نمیخواین بهتون ابراز علاقه کنه؟؟؟؟؟
ببین مردها تا وقتی چیزیو به دست نیاوردند و بخوان بدستش بیارن اینقد ررو مخش میرن تا بدستش بیارن...
گل من من نمیخوام بگم ایشون بدن..نه من حق ندارم..من فقط میگم شاید یه درصد شما مثه هم نباشید ماله هم نباشید...خوبه عزیزه دلم..چرا نمیگی...چرا نمیگی حالا که منو نداره هیچ تلاشی نمیکنه ...الانی که باید اون به دست و پام بیفته تا بدستم بیاره..تا منو مالهخودش بکنه اما هیچ تلاشی نمیکنه..ها؟؟؟؟؟؟/گفتی اینارو به خودت؟
خوب بعدا که ماله اون بشی که خبری نیست عمرم...
من واقعا دوست دارم کمکت کنم...تورو خدا چشاتو باز کن....عاقل شو....بشین پای حرفه عقلت منطقت..به خدا الان دلتم ازت دلگیره که چرا اینقد غرورشو له میکنی
خوب عزیز من .. شما الان خودتو تو اقلا 5 سال آینده حس کن که فرضا از تب و تاب عشق هم بیفتی ... بازم می تونی تحمل کنی این اخلاقیات رو ..
ببین من نمی خوام مثل بقیه بگم این بده و فلان و ..
این همه اش وابسته به شخصیت و درون خودته .. شما می تونی چند سال دیگه هم که گذشت .. اصلا تا آخر عمرت .. این فرد رو بپذیری ..
قبولش کنی ... اینکه می گم به مشاور مراجعه کن .. اونا میان و چند تایی که مثل خودت بودن رو مثال می زنند و آینده اونایی که شبیه شما بودن رو
می گن ... خیلی دقت کن ... اونوقت نه بیاید و 5 نه 10 سال دیگه بگی خدا این چه آتیشی بود تو دامن من گذاشتی ...
همین الان خودت روراستانه باش و خوب فکر کن ..

دوست عزیزم حرفت کاملا درسته....
ولی من نگفتم ایشون بد هستند نه....حق همچین جسارت و توهینی و در مورد هیچ کسی به خودم نمیدم ..من میگم مریم خانم ما ...هم رنگ ایشون نیست همین...
تورو خدا مریم گوش کن یبار برو پیش مشاور....به خدا دوست داشتن واسه یه زندگی کافی نیست..به خدا نیست...
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیییییییییییییییییییییییییییییی..............................

دوست عزیز...داغ هر دوتاش تموم شدنی نیست ...وقتی دو طرفه باشه و عومال بیرونی نزارن برسین اونوقته که میگی اگه اونم دوسم نداشت دلم نمیسوخت..الان اتیش میگیرم که اونم دیوونه من بود و نشد.نزاشتن که بشه...
هر دوش هعیییییییییی
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
29
اما من دوتا مشکل دارم:
اول اینکه به طرز عجیبی شیفته و فریفته ایشان شده ام و باتوجه به اینکه بسیار سخت و دشوار می توانم با جنس مخالف خودم ارتباط صمیمی برقرار کنم و کمتر کسی می تواند مطلوب من باشد، از اینهمه شیفتگی و عشق و علاقه خودم به او متعجبم.
این عشق و علاقه در همان چند دقیقه اول آشنایی و اولین دیدار ما ایجاد شده و هرچه زمان می گذرد پررنگ تر و عمیق تر می شود و الان تمام زندگی و کارهای مرا تحت سیطره خودش درآورده و مرا به طور دایمی با فکر و یاد او درگیر کرده است.


اما متاسفانه هیچکس را به عنوان یک انسان هم سطح خودش به رسمیت نمی شناسد و هنگام صحبت کردنش در مسایل مختلف، آشکارا برتر بودن خودش را عنوان می کند و بقیه را غیر مستقیم تحقیر می کند. هر زمان من با حسن نیت به او مهربانی کنم و یا هدیه ای برایش بخرم، در واکنش به من واژه هایی سرد و نامهربانانه به کار می برد و اگر کوچک ترین اشتباهی ازم سر بزند. مثلا یک تماس تلفنی را فراموش کنم و یا سر موعد مقرر در قرار حاضر نشوم، حتی گاهی سر من داد می زند و به طور غیرمستقیم مرا به "نفهم بودن" متهم می کند. اگر نگران حالش باشم متقابلا با سردی و تمسخر واکنش نشان میدهد و اگر احوالش را بپرسم گاهی با طعنه و گاهی با تحقیر مرا نگاه می کند.
گرچه ایشان هنوز پیشنهاد قطعی ازدواج را نداده و دوست دارد به شناخت عمیق تری برسد و بعدا تصمیم بگیرد.
در ضمن آدم خیلی ارامی هست و در عینحال اصلا هم دنبال ایجاد رابطه های خارج از عرف نیست. نسبت به هیچ چیزی هیجان نشون نمی ده مگر اینکه به خودش و منافع خودش مربوط بشن و مطمئن هستم که توی این دنیای بزرگ فقط خودش رو دوست داره.
اما از طرف دیگر نمیدانم آیا ما از نگاه روان شناسی، می توانیم زوج مناسبی برای هم باشیم یا خیر؟
لطفا مرا راهنمایی کنید.

سلام بر شما
من تکه هایی از صحبتتون که مهم تر بود نقل قول گرفتم
اولین مشکل شما این هست که در مرحله اول عاشق شدین
اتفاقا تاپیک های مختلفی برای برخورد اول در تالار هست...یکی ا زموارد اینکه ببینید در دیدار بعد شما و ایشون چقدر علاقه نشون دادین
به این دیدار و در پی بحث گفت گو چه چیزهایی به وجود امده ایا نظرتون هنوز همونه
مورد بعدی که مهم تره شماتنها ابراز علاقه کردین آقا فقط با شما ملاقات داشته همین صرف ملاقات که علاقه نشد شاید ایشون با همکارشون هم بگه چرا دیر امدی شاید به موقع بودن حساسند این رفتارهاش چیزهایی نیست که فکرکنید ایشون علاقه دارند یا دنبال ازدواجند
چرا شما شخصیت خودتون بالاترنگیرید هرانسانی جایگاهی دارد مطمئن باشید اگر شما مدام با این اقا برخورد داشته باشید شروع همه چیز شما باشید اگر بعدا هم ازدواجی به وجود بیاد ومشکل یپیش بیاد ان اقا نظرش اینه که خودت خواستی

به نظرتون چرا در بحث خواستگاری گفتن مرد به خواستگاری زن بره؟
در ضمن اگر این اقا غرور دارن که بدتر اگر هم نداشته باشن شما نباید خودتون عاشق شیفته نشون بدین
اصلا یکی ا زخصوصیت اقایون این است که چیزی که به سختی به دست بیارن قدرشو بیشتر میدونند بذارید اجباری هم برای اقا نباشه

به نظر من بهتره از این به بعد شما شخصیتتون حفظ کنید در اصل در جایگاه اصلی قرار بدین

شما در خواست ملاقات ندین اصلا این درست نیست
اگر آن اقا هم درخواست ملاقات دادن شما بگید مایل نیستید و ایشون درمرحله تصمیم گیری قرار بدین بذارید

اگر واقعا شما بخوان ازطریق خانواده اقدام میکنن انجا هم میشه شناخت بدست اورد یا فوقش با اجازه خانواده ها بذارید بدونن شما فرد خانواده داری هستن
هرکدوم ازاین رفتارها یک ذهنیت بد در مرد ایجاد میکنه...مثلا چه تضمینی داره براشون شما با یکی دیگه به همین راحتی قرار نذاری هدیه بدی غیره
نگران نباشید مردها زرنگ تر از این حرفها هستن:D
موفق باشید:gol:
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
من این رو می گم با گذشت زمان همه چیز به عادت تبدیل میشه .. حالا هر چی می خواد باشه .. مثلا تمام چیزایی که اطرافته یه روز آرزو بدن و حالا
دیگه داریشون ... به این می گن عادت .. فکر اون روز باش که بتونی تحمل کنی همچین وضعی رو ...
خیلی خوبه . حتما برو .. انشالله در زندگیت موفق باشی و هر کاری کردی ما رو بی خبر نذار ..
موفق باشی ..

اره منم تایید میکنم...چون تو موقعیتش قرار گرفتم


مریم جان میدونی چیه که نمیزاره تو بری پیش مشاور با وجو اینکه اونم همینارو بهت میگه..چون میترسی که بقول خودت بدون ایشون بمیری..اما من اینجا به شرفم قسم میخورم که هیچی نمیشه...به خدا ارادتو ببری بالا میتونی دنیارو فتح کنی..من خیلی قوی تر از این هستیم که وجود یا عدم وجود یه فرد بتونه خللی تو زندگیمون وارد کنه..
تو ادمی..انسان..بزرگی..اشرف مخلوقاتی..تمام ادم هایی که دور بر ما هستن...موقتن....هدف یه چیز دیگس... فراموش شدنیو باید هر چه سریع تر فراموش کنی..

به این فکر کن چه مادر هایی برای همیشه بچه شونو از دست دادن...دنیای اونا تموم شد...اگه عاشقی باید قدرت داشته باشی که برای همیشه آرزو کنی که عزیزه دلت هرجایی هست ایشالا سالم و سلامت و شاد باشه..حالا در کنار هر کسی...این معنی عاشق بودنه...با این کار تو بزرگ میشی ..قوی میشی..
این زیباترین حس دنیاست..شاد باشی چون عزیزت شاده..
فرصت عاشق شدن زیاده....میش تو عشقم عاقل بود...
 

amireza_2000

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دوست عزیز...داغ هر دوتاش تموم شدنی نیست ...وقتی دو طرفه باشه و عومال بیرونی نزارن برسین اونوقته که میگی اگه اونم دوسم نداشت دلم نمیسوخت..الان اتیش میگیرم که اونم دیوونه من بود و نشد.نزاشتن که بشه...
هر دوش هعیییییییییی
به نظر من که ا
اگه دونفر همو بخوان هیچی نمیتونه جداشون کنه
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من که ا
اگه دونفر همو بخوان هیچی نمیتونه جداشون کنه

منم این حرفو میزدم..اما ایشالا هیچ کسی بهش حرفم اثبات نشه...
اره نمیتونه...ولی شما زندگی که هیچ کدوم از دوطرف راضی نباشنو قبول داری؟؟؟؟؟؟؟
من میخوام دعای بزرگترام پشتم باشه نه نفرینشون..نمیخوام روزی بشه که بین عشق و خانوادم یکیو انتخاب کنم...
اره اگه قید دنیارو بزنید میشه.تارک دنیا شی..فرار کنی از همه...ولی نه اون اصن قشنگ نیست
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
دوست عزیزم حرفت کاملا درسته....
ولی من نگفتم ایشون بد هستند نه....حق همچین جسارت و توهینی و در مورد هیچ کسی به خودم نمیدم ..من میگم مریم خانم ما ...هم رنگ ایشون نیست همین...
تورو خدا مریم گوش کن یبار برو پیش مشاور....به خدا دوست داشتن واسه یه زندگی کافی نیست..به خدا نیست...

دوست گل و عزیزم منم منظورم به فرد خاصی نبود .. مخصوصا شما که اینقدر قشنگ مشاوره میدی ...
منم کاملا با صحبت هات موافقم ... من به همه می گم دوست داشتن واسه خیلی ، خیلی باشه همون 2 تا 3 سال اوله ..
ببین عشق آدمی رو کر می کنه ... قدرت تصمیم گیری رو می گیره ... اولش هم فقط می یایی و روی چیزای خوب طرف
تاکید می کنی ... بیا روی کاغذ خوب و بدش رو بنویس .. صادقانه نه اینکه خودت رو گول بزنی ها .. اونجا خودت هستی
و خودت ... بعد ببین میشه روی خصوصیات مثبت اون فرد حساب کرد که از بدی هاش بگذری ..
واینکه می تونی روزی این بدی ها رو از بین ببری .. عزیزم منم تاکید دارم کمی بیشتر فکر کن ..
بحث تا آخره عمرته که ازدواج کنی .. می فهمی ... این باعث میشه نه تنها خودت بلکه اطرافیانت رو هم تحت الشعاع قرار
بدی ...


اره منم تایید میکنم...چون تو موقعیتش قرار گرفتم


مریم جان میدونی چیه که نمیزاره تو بری پیش مشاور با وجو اینکه اونم همینارو بهت میگه..چون میترسی که بقول خودت بدون ایشون بمیری..اما من اینجا به شرفم قسم میخورم که هیچی نمیشه...به خدا ارادتو ببری بالا میتونی دنیارو فتح کنی..من خیلی قوی تر از این هستیم که وجود یا عدم وجود یه فرد بتونه خللی تو زندگیمون وارد کنه..
تو ادمی..انسان..بزرگی..اشرف مخلوقاتی..تمام ادم هایی که دور بر ما هستن...موقتن....هدف یه چیز دیگس... فراموش شدنیو باید هر چه سریع تر فراموش کنی..

به این فکر کن چه مادر هایی برای همیشه بچه شونو از دست دادن...دنیای اونا تموم شد...اگه عاشقی باید قدرت داشته باشی که برای همیشه آرزو کنی که عزیزه دلت هرجایی هست ایشالا سالم و سلامت و شاد باشه..حالا در کنار هر کسی...این معنی عاشق بودنه...با این کار تو بزرگ میشی ..قوی میشی..
این زیباترین حس دنیاست..شاد باشی چون عزیزت شاده..
فرصت عاشق شدن زیاده....میش تو عشقم عاقل بود...

منم با اون قسمت که پررنگ کردم کاملا موافقم ....
کمی حساب شده تر در مورد زندگیت تصمیم بگیر ..
این طور که نشون میده شما از این بچه هایی هم نیستی که تازه عاشق شده .. درسته ..
منظورم سنتون هست ؟؟؟؟؟
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست گل و عزیزم منم منظورم به فرد خاصی نبود .. مخصوصا شما که اینقدر قشنگ مشاوره میدی ...
منم کاملا با صحبت هات موافقم ... من به همه می گم دوست داشتن واسه خیلی ، خیلی باشه همون 2 تا 3 سال اوله ..
ببین عشق آدمی رو کر می کنه ... قدرت تصمیم گیری رو می گیره ... اولش هم فقط می یایی و روی چیزای خوب طرف
تاکید می کنی ... بیا روی کاغذ خوب و بدش رو بنویس .. صادقانه نه اینکه خودت رو گول بزنی ها .. اونجا خودت هستی
و خودت ... بعد ببین میشه روی خصوصیات مثبت اون فرد حساب کرد که از بدی هاش بگذری ..
واینکه می تونی روزی این بدی ها رو از بین ببری .. عزیزم منم تاکید دارم کمی بیشتر فکر کن ..
بحث تا آخره عمرته که ازدواج کنی .. می فهمی ... این باعث میشه نه تنها خودت بلکه اطرافیانت رو هم تحت الشعاع قرار
بدی ...




منم با اون قسمت که پررنگ کردم کاملا موافقم ....
کمی حساب شده تر در مورد زندگیت تصمیم بگیر ..
این طور که نشون میده شما از این بچه هایی هم نیستی که تازه عاشق شده .. درسته ..
منظورم سنتون هست ؟؟؟؟؟

نه منم کلی گفتم که مریم خانم یوقت فک نکنن کسی به عشقشون داره توهین میکنه...

ممنونم خط آخرو با مریم خانم بودی دیگه؟؟؟؟ایشون اول فرمودند که 29 سالشونه
 

maryam.t.azadeh

عضو جدید
عزیزم من از یه دنیای دیگه نیومدم..منم یه دخترم با تمام احساسات دخترانه که روزی دیوانه وار عاشق شد و هنوزم عاشقه...اما عاقل بودم...خیلی کار ها کردم که از نظر به قول شما روابط طبیعی احمقانه به نظر میرسید اما در نهایت عاشق عشقم بودم..عاشق شادی عشقم...دوست داشتم فقط شاد باشه ..عشقی خوبه که ادمو به کمال برسونه....شما نمیتونی این حرفو بزنی همه خودشونو غیر عادی میدونن..شرایط خودشونو...منم قبول دارم چون معتقدم همه ادم های جهان با هم فرق دارن و با توجه به قدرت فکر و تفکر و خلاقیتی که بشر داره تمام روابط با هم فرق داره...
اما این حرفو نزنید مطمئنا یه روزی کسی پیدا میشه که میتونه درجات فکریش نزدیک شما و نزدیک ایشون باشه... یه روزی همین آقایی که شما میگید همه رو از بالا میبینه دیوونه یه نفری میشه مطمئن باشید بهتون قول میدم...مرد ها هر چقدم مغرور باشن وقتی عاشق میشن خیلی شیرین و نرم و دوست داشتنی تر از همیشه ان و خیلی از ما دخترا جسارت و جرآت ریسکشون بالاست..

تا حالا نشده دلتون بخواد یه نفرم حتی یه نفر اون رفتارایی قشنگی که با اون آقا دارید با شما داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟واقعا نشده؟ نخواستید؟
چطور حرف از احساسی بودن میزنید در صورتی که نیاز ی درتون وجود نداشته باشه؟..نمیخواین بهتون ابراز علاقه کنه؟؟؟؟؟
ببین مردها تا وقتی چیزیو به دست نیاوردند و بخوان بدستش بیارن اینقد ررو مخش میرن تا بدستش بیارن...
گل من من نمیخوام بگم ایشون بدن..نه من حق ندارم..من فقط میگم شاید یه درصد شما مثه هم نباشید ماله هم نباشید...خوبه عزیزه دلم..چرا نمیگی...چرا نمیگی حالا که منو نداره هیچ تلاشی نمیکنه ...الانی که باید اون به دست و پام بیفته تا بدستم بیاره..تا منو مالهخودش بکنه اما هیچ تلاشی نمیکنه..ها؟؟؟؟؟؟/گفتی اینارو به خودت؟
خوب بعدا که ماله اون بشی که خبری نیست عمرم...
من واقعا دوست دارم کمکت کنم...تورو خدا چشاتو باز کن....عاقل شو....بشین پای حرفه عقلت منطقت..به خدا الان دلتم ازت دلگیره که چرا اینقد غرورشو له میکنی


دوست عزیزم حرفت کاملا درسته....
ولی من نگفتم ایشون بد هستند نه....حق همچین جسارت و توهینی و در مورد هیچ کسی به خودم نمیدم ..من میگم مریم خانم ما ...هم رنگ ایشون نیست همین...
تورو خدا مریم گوش کن یبار برو پیش مشاور....به خدا دوست داشتن واسه یه زندگی کافی نیست..به خدا نیست...

دردونه عزیز
واقعا از راهنماییت ممنونم. حرفای شما درسته و خودمم گاهی وقتا فکر میکنم ما از یک جنس و یک رنگ نیستیم و خیلی با هم فرق میکنیم. اما خب واقعیتش منم که پیش اون کم میارم. یعنی اون تو وضعیت و موقعیت درستی هستش و اگه ایرادی باشه که باعث بشه ما با هم مچ نباشیم عیب از منه. من حتما پیش مشاور میرم. حتما حتما هم میرم چون لازمه این رابطه رو یه مشاور انالیز کنه. تا الان چیزی که از حرفای شما دوستای گلم دستگیر من شد این بوده که این رابطه باید بازنگری بشه. میدونم دوست داشتن کافی نیست. اما باور کن فقط دوست داشتن محض نیست بلکه من هم دوستش دارم و هم بهش محتاجم از لحاظ روانی و عاطفی و ... هم اینکه نمیتونم نبودنش رو توی زندگیم تصور کنم. هرکی ببیندش از اینهمه خوبی هاش متعجب میشه. خیلی ادم فوق العاده ایه کاش می دیدینش تا حس منو درک کنین.
من خیلی دوست دارم کسی بهم یک هزارم اون محبتی رو که من به این اقا عرضه میکنم به من داشته باشه. خیلی ادم احساسی ای هستم. اما فعلا اون کسی که برای به دست اوردن طرف مقابلش تلاش میکنه و از هیچ محبتی دریغ نمیکنه منم نه ایشون.
پریروز که دیدمش میدونستم یک مقدار کسالت داشته و روز قبل بیمارستان بوده. خدا میدونه چقدر غصه خوردم و تو راه براش شیرکاکائو خریدم و دادم بخوره اما بهم پوزخند زد و با تحقیر نیگام کرد و با لحن تمسخر ازم تشکر کرد. شما یا هرکسی جای من بود همونجا به این رابطه خاتمه میداد. اما من... اونو پاره وجودم میدونم و جدایی ازش برام متصور نیست.
 

Similar threads

بالا