گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

dozd daryai

عضو جدید
برای دوست

برای دوست

به نام عشق
برای دوست
مدتهاست که فراموشت کردم اما نه دروغ است.عشق تو در ذره ذره ی وجودم است مگر می توان فراموشت کرد تو که همه چیز من هستی ولی انقدر لجبازم که حتی میل قلبی ام را سرکوب می کنم.اخر یکی نیست بگوید:رسوا چگونه می توانی فراموش کنی انچه را که با خون و گوشت و پوستت اجین شده است. امروز می خواهم برای تو بگویم برای تو که فراموشت کرده ام و می دانم فراموشم نکرده ای. قلبم سنگین تر از ان است که بغض شکسته ام و اشکهای سیلاب شده ام بتواند ارامش کند. نگاه مهربانت را از من دریغ مکن که خسته تر از انم که سنگینی نگاه پرسشگر تو را بتوانم تحمل کنم. از من مپرس که با خود چه کردم. در هیاهوی زندگی گم گشتم. من این دنیا و امدم های حسابگرش را نمی شناسم . من نمیفهمم وقتی انسان ها این همه تشنه ی محبت کردن هستند پس چرا برای ان میزان و ترازو قائل میشوند . بگذریم از خودم بگویم که این روزها مثل ماهی از اب بیرون افتاده ای میمانم که تقلا میزند شاید چاله ی ابی بیابد . من ... مثل کبوتر خسته ای گشته ام با بال های زخمی و ره گم کرده هر بار سویی می رود . چقدر احمق هستم ره تویی * مقصد توای . معشوق من می خواهم نجواهای اشک الود اما عاشقانه ام را فقط برای تو بخوانم برای تو که سرمقصد همه ی خوبی ها هستی . خوب من از چه بگویم؟از کجا؟از تو که سر منشاء همه ی خوبی ها هستی یا از خود که... نمی دانم خوبی هایت را شمارش کنم و یا اوصافت را بخوانم. نمی دانم غم هایم را گلایه کنم که نتیجه ی ندانم کاریهایم است و یا شادی هایم که همه از لطف توست
امروز پشیمان از قهر کودکانه ام امده ام که بگویم اگر چه من فاصله گرفتم از تو اما چقدر مهربانانه مراقبم بودی* مراقبم بودی که زمین نخورم و هربار که زمین خوردم چه دلسوزانه دستم را گرفتی و بلند کردی.
میخواهم بخوانم تو را به زبان قاصر خویش نه در حد اوصاف تو. می خواهم بخوانم تو را در حد بندگی خود نه در حد بنده نوازی تو . درحد کوچکی خویش نه درحد بزرگی تو . می خواهم بگویم که مهربانی و انقدر می فهمم که می بینم به اندازه ی دیدگاه محدودم نه به اندازه ی وسعت مهربانی بی کرانت.
تو را با کدامین نامت بخوانم که روی امدن به درگاهت را داشته باشم . با رحمانیتت که رحمم کنی و رهایم مکنی و یا غفاریتت که ببخشیم و سرزنشم مکنی .
ای خدای غفار من ببخش مرا که از هر انچه که تورا خشنود می کرد و به تو نزدیک می کرد فاصله گرفته ام و به هر انچه که از تو دورم می ساخت روی اورم .
معبود مهربانم من به امید آغوش مهربان تو برخواسته ام تا بازگردم به اصل خویش و رها سازم خویش را از همه ی ان تعلقاتی که دورم ساخت از تو.
تو خود گفته ای:بازآی *هر انچه هستی بازآی *گر کافر و بت پرستی بازآی ... تو خود گویی تو ای زیباترین مخلوق دنیایم*تو ای تنهاترین خورشید فردایم * بدان آغوش من باز است * شروع کن یک قدم با تو تمام گام های مانده اش با من
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
خدایا !


اگر روزی آدم ها بتوانند همه ی آنچه را در دل دارند ،

بدون ذره ترسی به زبان آورند ...


آیا باز کسی بهشت را آرزو خواهد کرد ؟!
 

hamid221

عضو جدید
کاربر ممتاز
کی گفته تو میسوزانی...
من که باورم نمیشود
یادم میاد دورانی
دورانی که با تو بودم
همیشه عشق اول یه چیز دیگست
باور نمیکنم مرا به دورزخت ببری
دنیا که نشد ببینمت
حتم دارم سر میز محاکمه قیامت
چند سالی خیره ات شوم
بعد هر چه خواهی کن...
 

raha.68m

عضو جدید
کاربر ممتاز
غریب این زمین خاکی ات...با تو می گوید
به نجوایی دلش خوش کن
اجابت را ضمانت کرده ای تو
ضمانت را رعایت کن..بشنو صدایم را
 

dozd daryai

عضو جدید
تو را می خوانم ای معشوق

تو را می خوانم ای معشوق

به نام دوست که هر انچه دارم از ان اوست

خوب من سلام ... سلام به تو ای نهایت همه ی خوبی ها.نمی دونم چرا هروقت دلتنگ می شم و از همه دل می برم سراغ تو میام نمی دونم اصلا با چه رویی میام.
وقتی تنها می شی ، وقتی با همه غریبه می شی،وقتی هیچ صدایی ارومت نمی کنه ،وقتی بغض گلوتو فشار میده و تو به نهایت عجز و درماندگی می رسی. وقتی می خوای فریاد بزنی اما زبان همراهیت نمی کنه،وقتی کلمات توی زهنت به ریخته هستن و بیشتر تو وجودت بلوا به پا می کنن،وقتی احتیاج داری یکی باشه که فقط گوش کنه و تو هرچی که توی دلت سنگینی می کنه بی پروا و شرم به زبون بیاریفوقتی شونه ی محکمی نیست که با اطمینان بخوای به اون تکیه کنی تا بتونی سختی هارو پشت سر بگذاری،وقتی به هر طرف نگاه می منی و هر کسی رو می بینی اونقدر به خودت نزدیک نمی بینیش که بخوای بغض گلوتو پیش اون باز کنی ،درمانده و شرمنده فقط می گی،خداااا...خدا...خدا
حالا ای خدای من امروز درمانده و شرمنده از خطلهام با سری به زیر افکنده و دستانی به اسمان بلند شده به پیشگاه تو امدم اخه تو خدای منی و دردهامو رو بهتر از هرکسی می فهمی. تو خدای منی!خالق منی،اگه به تو نگم به کی بگم،اگه به تو شکایت نکنم به کی شکایت کنم
****
پس ای خدای من فریاد می زنم تو را ...ای خدایی که دیده ی بندگان از دیدار تو فرو مانده و اندیشه ی ستایشگرانت در وصف تو عاجز . جهان را به قدرت بی مانندت افریدی و به هر جنبنده ای به فراخور نیازش زندگی دادی که نه هیچ کس را توان کاستن از ان و نه افزودن به ان است . خدایا ...من هر چه هستم مملوک تو هستم و تو مالک منی ،پس ای مالک من راضی مشو به ضعفم . خدایا ...من افریده ی تو هستم فتو خالق منی و اگر تو کمکم نکنی و به من رحم نکنی من با این همه ضعفم چه کنم.
خدایا...تو قوی هستی و من ضعیف.خدایا...تو غنی هستی و من در نهایت فقر.تو هستی که می مانی و من فانی،اگر تو به من فانی رحم نکنی چه کنم ؟ خدایا...بی نیازان تنها به سبب فضل تو بی نیازند . تو رحمانی و من نیازمند ترحم تو . خدایا... هر که را تو یاری دهی،خار کردن دیگران او را زیانی نمی رساند . خدایا...تو که پرده ی تاریک شب را با روشنایی صبح شکافتی و ما را از روشنایی روز بهره مند ساختی ،نخواه که در تاریکی جهل خویش بمانم ،بر من روا مدار که در ظلمت خویش گم گردم.
خدایا...تو را به گواهی می گیرم که شهادت می دهم که تو به حقیقت ان خدایی هستی که معبودی جز ان نیست چرا که به پا دارنده ی قسط و عادل در حکم و مهربان به بندگانی . پس ای معبود من مرا دریاب که جز تو هیچکس نمی تواند یاریم دهد . معشوق من چه کسی جز تو سزلوار عشق بی پایان است و عشق تنها سزاوار توست.
قلم قضا و سرنوشت هر موجودی به قدرت تو جاری است و هر چیزی طبق اراده و خواست تو پدید می اید . پس رحم بنما به من در حد بزرگی خودت ،ببخش مرا با همه بخشندگیت. تو را می خوانم در حد درک و فهم خود نه به اندازه ی وسعت بزرگواری تو ...
خدایا...من همان رنج دیده و شکسته دلی هستم که تو رفع گرفتاریش را وعده داده ای امروز شکسته تر از هر زمانی به پیشگاهت امده ام ای کسی که یاد تو مایه ی ارامش است .
ای بزرگ خوب ،ای بهترین صدایت می کنم،هرگاه صدایم خفته در سینه . شبا هنگام وقتی که تمام شب در خواب است کنارم باش



 

مهندس2010

عضو جدید
از خدا پرسیدم :خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟؟
خدا جواب داد: شک هایت را باور نکن...و هیچ وقت به باورهایت شک نکن...
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]بچه تر از حالا که بودیم میگفتن خدا نه میخوره... نه میپوشه... نه منزل داره... کمی بزرگتر که شدیم، دیدیم اتفاقا ؛ خدا هم خیلی میخوره!!! هم خوب میپوشه!!! هم منزل و مسکن داره!!! میخوره ، غم بنده هاشو می پوشه ، گناهانشونو منزل و مسکن داره ، در دل های شکسته[/FONT]
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا...
این شب ها، کمی مرا تلاوت کن
شاید ختم شد
جزء هزارم دلتنگیم....
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
خــــُداے من...
اَگـــــر بــِشکَــند اینــ بُغــضِــ گِـــره خـــورده

نَــ عَرشــ و نَــ فَرشــ
هیچــ یِکــ را نــــِمے خواهَـــــــــــمــ
تَنــــــــــــهآ گرمے ِ نِــــــگاهَتــــ را مے خواهــَـــــــــــمــ
کــ بپـــــوشآنَد سَـــردے ِ دِلَــمـــ را ..
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
خُــــدایا
باز دلتنگیهـــــا بـی دعـوت
بـه ســراغــم آمـدند...
اکنـــون سخت تـــو را میخــواهـم
 

"Dezire"

عضو جدید
کاربر ممتاز
در هوای تو پر میگشایم
به امیدی که روزی سوی تو آیم
در وصفِ تو جمله ها را گشتم
کلمه ای نجستم جز اینکه گویم

سبحان ال.. والحمد الل.. لا اله الا الل.. والل.. الاکبر
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا قول نداده آسمون هميشه آبی باشه و باغ ها پوشيده از گل
قول نداده زندگی هميشه به كامت باشه
خدا روزهای بی غصه و شادی های بدون غم و سلامت بدون درد رو هم قول نداده
خدا ساحل بی طوفان، آفتاب بی بارون و خنده های هميشگی رو قول نداده
خدا قول نداده که تو رنج و وسوسه و اندوه رو تجربه نكنی
خدا جاده های آسون و هموار، سفرهای بی معطلی رو قول نداده
قول نداده کوه ها بدون صخره باشن و شيب نداشته باشن
رود خونه ها گل آلود و عميق نباشن
قول داده ؟
ولی خدا رسيدن يه روز خوب رو قول داده؛ وقتی حس کردی به اون چيزی كه می خواستی نرسيدی خدا رو شکر کن چون اون می خواد تو يه زمان مناسب ترا غافلگيرت کنه و يه چيزی فراتر از خواسته الانت بهت بده
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خدايا عشق من هستي ، بقا در تو زوال از من


درست نشناختمت انگار ، هميشه بد سگال از من


در اين آزمون جان فرسا ، که آخر مي کشد ما را


به من رحمي بکن جانا ، جواب از تو سوال از من
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا ....

بباران آسمانت را ....

دلم باران می خواهد .....

تا به زیر قطره های تو .....

کمی این دل بیاساید .....

بباران آسمانت را .....

به حرفم .. تو .. کمی گوش کن ..

بیا با قطره هایِ عشق ...

من و دل را نوازش کن ....​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند . یا ... رسد آدمی به جایی که بجز خودش نبیند .

گاهی بر سر دوراهی های زندگی می مانیم که کدام را انتخاب کنیم :

خود را یا خدا را ؟

خدایا میدانم به من اختیار انتخاب داده ای؛

ولی کمک کن از خودم بگذرم تا بتوانم به تو برسم.

خدایا من در خودم مانده ام ...

ماندنی که سرانجامش به تباهی میرسد ...
.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شادی امروزم را به خاطر

نادانی دیروزم از دست دادم.

خداوندا !

نادانی امروزم را بگیر

تا شادی فردایم را از دست ندهم..............
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و گفتی «آن غیر ممکن است»، خداوند پاسخ داد «همه چیز ممکن است»،
تو گفتی «هیچ کس واقعاً مرا دوست ندارد»، خداوند پاسخ داد «من تو را دوست دارم»،
تو گفتی «من بسیار خسته هستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو آرامش خواهم داد»،
تو گفتی «من توان ادامه دادن ندارم»، خداوند پاسخ داد «رحمت من کافی است»،
تو گفتی «من نمی*توانم مشکلات را حل کنم»، خداوند پاسخ داد «من گامهای تو را هدایت خواهم کرد»
، تو گفتی «من نمی*توانم آن را انجام دهم»، خداوند پاسخ داد «تو هر کاری را با من می*توانی به انجام برسانی»
، تو گفتی «آن ارزشش را ندارد»، خداوند پاسخ داد «آن ارزش پیدا خواهد کرد»،
تو گفتی «من نمی*توانم خود را ببخشم»
،
خداوند پاسخ داد «من تو را *بخشیده ام،

تو گفتی «من می*ترسم»، خداوند پاسخ داد «من روحی ترسو به تو نداده ام»،
تو گفتی «من همیشه نگران و ناامیدم»،
خداوند پاسخ داد «تمام نگرانی هایت را به دوش من بگذار»،

تو گفتی «من به اندازه کافی ایمان ندارم»، خداوند پاسخ داد «من به همه به یک اندازه ایمان داده ام»،
تو گفتی «من به اندازه کافی باهوش نیستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو عقل داده ام»،
تو گفتی «من احساس تنهایی می*کنم»، خداوند پاسخ داد «من هرگز تو را ترک نخواهم ک
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خدایـــــــــــا ،

دخـلـَم با خرجـم نمیخواند ،

کم آورده ام ،

صبری که داده بودی تمام شد ،

ولی دردم همچنان باقیست !!!

بدهکار قلبم شده ام ،

میدانم شرمنده ام نمیکنی؛

باز هم صبـــــــر میخواهم...

صبــــــــــــــــر
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدایا ارام مرا در اغوش بگیر و از زمینت ببر خیلی سرم درد میکند از کلمات تکراری ادمهاان هم به دروغ نمیتوانم باور کنم کسی وجود دارد که مرا دوست بدار و دل تنگم باشد نه وجود ندارد باور نمیکنم نبودنم کسی را غمگین کند
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا جونم یه چیزی فهمیدم .وقتی دلم زیاد تنگ بشه واشکام سرازیر شه وندونم دلیلش چیه باید باتو حرف بزم اونوقت خوب میشم دیگه گریه نمیکنم .قول میدم کشفم یادم بمونه
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا ....
دلم مرهمی می خواهد از جنس خودت !
نزدیـــک ؛
بی خطــــر ،
بخشــــنده ....
...
بی منّـــــــــــــــــت ... !!!
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداوندا تو را سپاس
هر که به من میرسد بوی قفس میدهد
جز تو که پر میدهی تا بپرانی مرا . . ..


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پروردگــــارا ؛

قیامـــــتت را بر پا کن!!!

تــــو اگـــر خــــسته نــــشده ای ، من عجــــیب خســــــته ام ..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بارالها

برای همسایه ای که نان مرا ربود نان،

برای دوستی که قلب مرا شکست مهربانی

برای آنکه روح مرا آزرد بخشایش

و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق میطلبم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
الهی !

مجال زندگی کردن در لحظه هایی را عطایم کن و ببخشای

که همواره گامهایم در مسیر خدمت به آفریدگان تو

و رسیدن به شکوه و بزرگی تو باشد

و چه زیباست نفسی که با یاد تو برآید و با نام بلندت فرو رود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا ! به روحم وسعتی بخش تا در حقارتهایم نپوسم

خدایا ! کمکم کن که بلندیهای روحم را زندگی کنم تا در گندابهای جسمم توهم زندگی نداشته باشم.

خدایا من را ببخش که شاید از یاد برده ام ما تنها آفریده شده ایم .گاهی که یادم میرود این تنهایی وسیع بشر را، قبل از تلنگر کائنات ، به گوش جانم نجوا کن که تو به تنهایی جای تمام نداشتنهایم را پر میکنی

در برابر دیدگانم بگذار این جمله طلاییت را که :

لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتاکم الله

نه برای آنچه از دست دادید دق مرگ شوید و نه بدانچه به شما میدهد ذوق مرگ شوید

خدایا ! مگذار شهرت و محبوبیت مرا به حماقتی وسیع بکشاند که از یاد ببرم چقدر یک موریانه بزرگتر و بی نقص تر از من میزید و هرگز در موران ، فرعونها سر بر نیاورده اند.

خدایا مگذار دغدغه ای زمینی زمینگیرم کند.

خدایا از من لذت باران و پاییز و مه را به خاطر مشتی روزمرگی نگیر.

خدایا ! مگذار وقتی عزیزی را از دست میدهم یا ثروتی از کفم میرود ،در هم بپیچم.

خدایا ! اگر گریستم و از دردها و بغضهایم گلگی کردم ، حتی برای کسری از ثانیه، عفریت نا امیدی را با من تنها مگذار، اشکی که در انتها دلخوشی نداشته باشد ، مرداب است...و تو به من آموختی که رود باشم نه گنداب.

خدایا ! دغدغه مرا کف زدنهای مردمی قرار نده که به اشاره ای تف به روی من می اندازند.مبادا از یادم ببری که حتی عشقهایشان نیز سرابیست که ما خواب زدگان بدانها دل خوش میداریم

خدایا ! مگذار که پشت کردن انسانها از من ، فرو ریزدم.

مرا نزد خودت عزیز بدار که حسرت سراب محبوبیت بین زمینیان را نداشته باشم
و ...
خدايي كه در اين نزديكي ، حتي نزديكتر از تصور
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خـــُدایـــا!!!


مـــی تــَوانَـــمـــ اَنـــدَکـــی با تــو خَلوَتـــ کُنَمـــ؟؟؟

قـــول مـــی دَهَمـــ بیشتـــَر از چــَند لَــحــظهـــ وَقـــتــَتـــ را نَگـــیرَمــــ!
.
.
.
.
گــوشَتـــ را جـــلو بیاوَر...

بیا

بیا نــَزدیکـــ تر...

"من خستـــهـــ اَمـــ"

مـــی شـــِنَـــوی؟؟؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا !

مـــــــرا متبــــــرک گـــــردان ، تـــــا در دنیــــــایی که همــــه

به دنبال لذت ، تملک و قدرتند ، دیدگانم بر تـــو دوخته بـــاشد

مگذار از پی چیزهـــایی روم ، که مــــرگ آنهـــا را می رباید

بلکه به جستجوی چیزهایی برآیم ، که زنـــــدگی را در بـــــر دارنـــد

من با گوهرهای زمین ، با زر و سیم

بــــــا دارایـــــی و ملــــک چه کنـــم ؟

ثــروت عشــــــق تــــــو را میخواهم !

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خـــــداونـــــدا...

مگر میشود لطفت را بخواهم و قهرت را نه !
مگر میشود لبخندت را بخواهم و خشمت را نه !
مگر میشود خاطره های تلخ و شیرینت را جدا کنم !
مگر میشود به ایمان و باورم به تو پشت کنم !
مگر میشود سروده هایم را آتش بزنم !
مگر میشود حضور معنا دارت را فراموش کنم !
نه نمیشود، " توهستی"
تمامیت بودن من " توهستی"
آئینه تجلی من " توهستی"
همه بود و نبود من " توهستی"
آروزی من " توهستی"
یـــا رب الـعـالـمـیـــــن ...
 
بالا