دعا و فضیلت آنها

sadaf2012

عضو جدید
واقعا ایده جالب وخوبی هست خیلیهامون خیلی وقتها گرفتاریم و حتی دلمون میگیره ،اونوقت تنها چیزی که اروممون میکنه درد دل با خداست ،هم با زبون خودمون وهم با دعاهایی که تجربه شده وسفارش شده ،تا هم ارامش پیدا کنیم وهم به ارزوهامون زودتر دست پیدا کنیم ممنون:gol::gol:

 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای مشلول

دعای مشلول

سیدالشهدا (ع) فرمود: من و پدرم در شب تاریکى به طواف خانه خدا مشغول بودیم. در این هنگام متوجه ناله اى جانگداز و آهى آتشین شدیم که شخصى دست نیاز به درگاه بى نیاز دراز کرده و با سوز و گدازى بى سابقه به تضرع و زارى مشغول است. پدرم فرمود: اى حسین! آیا مى شنوى ناله گنهکارى را که به درگاه خدا پناه آورده و با قلبى پاک اشک ندامت و پشیمانى مى ریزد، او را پیدا کن و پیش من بیاور.
در آن شب تاریک، گرد خانه گشتم. از وسط مردم به زحمت مى رفتم تا او را میان رکن و مقام پیدا کرده و به خدمت پدرم آوردم. جوانى زیبا و خوش ‍ اندام بود، با لباسهاى گرانبها. پدرم تا او را دید به او فرمود: کیستى؟ عرض ‍ کرد: مردى از اعرابم. پرسید: این ناله و التهاب و سوز و گدازت براى چه بود؟ گفت: از من چه مى پرسى یا على که بار گناهانم پشتم را خمیده و نافرمانى پدر و نفرین او اساس زندگى ام را در هم پاشیده است و سلامتى و تندرستى را از من ربوده است.

حضرت فرمود: جریان چیست؟ گفت: شب و روزم به کارهاى زشت و بیهوده مى گذشت و غرق در گناه و معصیت بودم. پدر پیرى داشتم که با من خیلى مهربان بود، هر چه مرا نصیحت مى کرد و راهنمایى مى نمود که از کارهاى خلاف دست بردارم نمى پذیرفتم و گاهى هم او را آزار رسانده و دشنامش مى دادم.

یک روز پولى در نزد او سراغ داشتم. رفتم پول را از صندوقى که پول در آن بود بردارم که پدرم جلو مرا گرفت. من دست او را فشردم و بر زمینش زدم. خواست از جاى بر خیزد، ولى از شدت کوفتگى و درد یاراى حرکت نداشت. پولها را برداشتم و پى کار خود رفتم. موقع رفتن شنیدم که گفت: به خانه خدا مى روم و تو را نفرین مى کنم. چند روز روزه گرفت و نمازها خواند. پس از آن ساز برگ سفر مهیا کرد و بر شتر خود سوار شد و به جانب مکه بیابان پیمود تا خود را به کعبه رسانید.

من شاهد کارهایش بودم، دست به پرده کعبه گرفت و با آهى سوزان مرا نفرین کرد. به خدا سوگند هنوز نفرینش تمام نشده بود که این بیچارگى مرا فرا گرفت و تندرستى را از من سلب نمود. در این موقع پیراهن خود را بالا زد دیدیم یک طرف بدن او خشک شده و حس و حرکتى ندارد. بعد از این پیش آمد بسیار پشیمان شدم و نزد او رفتم و عذر خواهى کردم، ولى نپذیرفت و به طرف خانه خود رهسپار گشت.

سه سال بر همین منوال گذراندم و همى از او پوزش مى خواستم و او رد مى کرد. سال سوم ایام حج درخواست کردم همانجایى که مرا نفرین کرده اى دعا کن شاید خداوند سلامتى را به برکت دعاى تو به من باز گرداند. قبول کرد و با هم به طرف مکه حرکت کردیم تا به وادى اراک رسیدیم. شب تاریکى بود، ناگاه مرغى از کنار جاده پرواز کرد و بر اثر بال و پر زدن شتر پدرم رمید و او را از پشت خود بر زمین افکند. پدرم میان دو سنگ واقع شد و از تصادم به آنها، جان به حق تسلیم کرد. او را همان جا دفن کردم و مى دانم این گرفتارى و بیچارگى من فقط به واسطه نفرین و نارضایتى اوست.

امام حسین مى گوید، پدرم فرمود: اینک فریادرس تو رسید، دعایى که پیامبر به من یاد داد به تو مى آموزم. حضرت فرمودند: این که پدرت با تو به طرف کعبه آمد تا دعا کند شفا یابى، معلوم مى شود از تو راضى شده است. اینک من دعایى را که حبیبم رسول خدا یادم داد به تو مى آموزم، هرکس آن دعا را را که اسم اعظم الهى در آن است بخواند، بیچارگى و اندوه و درد و مرض و فقر و تنگدستى از او برطرف مى گردد و گناهانش آمرزیده مى شود و آنقدر از مزایاى آن دعا شمرد که من از امتیازات آن دعا، بیشتر از جوان بر سلامتى خویش، مسرور شدم. آنگاه فرمود: در شب دهم ذیحجه دعا را بخوان و صبحگاه پیش من آى، تا تو را ببینم و نسخه دعا را به او داد.

صبح دهم جوان با شادى و شعف به سوى ما آمد و نسخه دعا را تسلیم کرد. وقتى که از او جستجو کردم سالمش یافتیم. گفت: به خدا سوگند این دعا اسم اعظم دارد. سوگند به پروردگار کعبه دعایم مستجاب شد و حاجتم برآورده گردید. پدرم فرمود: جریان شفا یافتن خود را بگو. جوان گفت: در شب دهم ذیحجه همین که دیده هاى مردم به خواب رفت، دعا را به دست گرفتم و به درگاه خدا نالیده اشک ندامت ریختم و براى مرتبه دوم خواستم بخوانم. ندایى آمد که اى جوان! کافى است، خدا را به اسم اعظم قسم دادى و مستجاب شد.

پس از لحظه اى به خواب رفتم، پیامبر اکرم را در خواب دیدم که دست بر بدن من گذاشت و فرمود: "احتفظ بالله العظیم فانک على خیر" از خواب بیدار شدم و خودم را سالم یافتم. در این موقع پدرم به بچه ها توصیه کرد که به پدر و مادر خود نیکى کنند.
 
آخرین ویرایش:

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
...فرازی از دعا

...فرازی از دعا

دعاي مشلول، نيايشي است آکنده از عطرناب ملکوت و مزين به نامهاي نامي پروردگار يکتا؛ نامهايي که هر يک کليدي است گشاينده و رهايي بخش و در برگيرنده اسم اعظم که هر که خدا را بدان اسم بطلبد، در استجابت دعايش تأخيري نباشد. چنانکه نبي اکرم بر محافظت از اين مهم سفارش فرموده و بر صاحبدلان همين اشارتها بس که چون مراد از اين معني دريابند، دريابند.
دعاي مشلول، نيايشي است سراسر حکمت و نخستين حکمت آن شايد آن گونه که از روايت استنباط مي شود، احترام به والدين و رعايت حق انکارناپذير آنان است، چنانکه در قرآن کريم نيز پس از توحيد نسبت به هيچ چيز همچون عمل به اين امر تأکيد نشده است. و اين نکته بيانگر آن است که خشنودي خدا، در جلب خشنودي والدين و نيکي کردن به آنهاست.
دعاي مشلول، مناجاتي است آميخته با دل انگيزترين توصيفها درباره ذات حضرت باريتعالي، توصيفهايي شگرف و تفکر برانگيز که غم از دل برون مي برد و آتش اشتياق را افزونتر مي کند؛ گويي هر توصيف جزيره اي بکر و نامکشوف است سرشار از زيباييها و جاذبه هايي از جنس ملکوت، تا آدمي در گلگشت اسرار آميز به خود آيد و دريابد که چه بسيار پيش از اين در خواب غفلت آرميده و از درک چه لذايذ و زيبايي هاي بي نظيري محروم مانده.
:gol:
الها! از درگاه بلند تو مسألت مي کنم که ببخشايي مرا از آنچه موجب خرسندي توست و طمع اجابت دارم بر وعده هايت و آمرزش گناهانم. که تو خود فرمودي به سوي تو روي آوريم و هرگز از رحمت بي منتهايت نوميد نباشيم. اي پشتوانه بي پناهان که هيچ دستي بالاتر از دست قدرت تو نيست و سرگذشت پيامبران و پيشينيان گواه محقق وعده هاي راستين توست، و دريغا از آنان که اسراف کردند بر خود و ضايع ساختند فرصتي را که بايد با ياد مقدس تو سپري مي شد.

فراز عظيمي از دعاي مشلول::gol:
«... اي دارنده شکوه و عظمت! از تو خواهانم به هر يک از نامهايي که بدان ناميده اي خود را، يا نازل فرموده اي در کتابهاي مقدست، يا برگزيده و نگاهداشتي در علم نهاني خودت و بدان وسايلي که عرشت عزت بخشيد و حد نهايي رحمت از کتاب تو و به آنچه اگر درخت در زمين است قلمهايي شوند و درياها با هفت درياي ديگر مرکب شوند. کلمات خدا تمام نخواهد شد، همانا به راستي که خداوند عزيز و با حکمت است.
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
سیدالشهدا (ع) فرمود: من و پدرم در شب تاریکى به طواف خانه خدا مشغول بودیم. در این هنگام متوجه ناله اى جانگداز و آهى آتشین شدیم که شخصى دست نیاز به درگاه بى نیاز دراز کرده و با سوز و گدازى بى سابقه به تضرع و زارى مشغول است. پدرم فرمود: اى حسین! آیا مى شنوى ناله گنهکارى را که به درگاه خدا پناه آورده و با قلبى پاک اشک ندامت و پشیمانى مى ریزد، او را پیدا کن و پیش من بیاور.
در آن شب تاریک، گرد خانه گشتم. از وسط مردم به زحمت مى رفتم تا او را میان رکن و مقام پیدا کرده و به خدمت پدرم آوردم. جوانى زیبا و خوش ‍ اندام بود، با لباسهاى گرانبها. پدرم تا او را دید به او فرمود: کیستى؟ عرض ‍ کرد: مردى از اعرابم. پرسید: این ناله و التهاب و سوز و گدازت براى چه بود؟ گفت: از من چه مى پرسى یا على که بار گناهانم پشتم را خمیده و نافرمانى پدر و نفرین او اساس زندگى ام را در هم پاشیده است و سلامتى و تندرستى را از من ربوده است.

حضرت فرمود: جریان چیست؟ گفت: شب و روزم به کارهاى زشت و بیهوده مى گذشت و غرق در گناه و معصیت بودم. پدر پیرى داشتم که با من خیلى مهربان بود، هر چه مرا نصیحت مى کرد و راهنمایى مى نمود که از کارهاى خلاف دست بردارم نمى پذیرفتم و گاهى هم او را آزار رسانده و دشنامش مى دادم.

یک روز پولى در نزد او سراغ داشتم. رفتم پول را از صندوقى که پول در آن بود بردارم که پدرم جلو مرا گرفت. من دست او را فشردم و بر زمینش زدم. خواست از جاى بر خیزد، ولى از شدت کوفتگى و درد یاراى حرکت نداشت. پولها را برداشتم و پى کار خود رفتم. موقع رفتن شنیدم که گفت: به خانه خدا مى روم و تو را نفرین مى کنم. چند روز روزه گرفت و نمازها خواند. پس از آن ساز برگ سفر مهیا کرد و بر شتر خود سوار شد و به جانب مکه بیابان پیمود تا خود را به کعبه رسانید.

من شاهد کارهایش بودم، دست به پرده کعبه گرفت و با آهى سوزان مرا نفرین کرد. به خدا سوگند هنوز نفرینش تمام نشده بود که این بیچارگى مرا فرا گرفت و تندرستى را از من سلب نمود. در این موقع پیراهن خود را بالا زد دیدیم یک طرف بدن او خشک شده و حس و حرکتى ندارد. بعد از این پیش آمد بسیار پشیمان شدم و نزد او رفتم و عذر خواهى کردم، ولى نپذیرفت و به طرف خانه خود رهسپار گشت.

سه سال بر همین منوال گذراندم و همى از او پوزش مى خواستم و او رد مى کرد. سال سوم ایام حج درخواست کردم همانجایى که مرا نفرین کرده اى دعا کن شاید خداوند سلامتى را به برکت دعاى تو به من باز گرداند. قبول کرد و با هم به طرف مکه حرکت کردیم تا به وادى اراک رسیدیم. شب تاریکى بود، ناگاه مرغى از کنار جاده پرواز کرد و بر اثر بال و پر زدن شتر پدرم رمید و او را از پشت خود بر زمین افکند. پدرم میان دو سنگ واقع شد و از تصادم به آنها، جان به حق تسلیم کرد. او را همان جا دفن کردم و مى دانم این گرفتارى و بیچارگى من فقط به واسطه نفرین و نارضایتى اوست.

امام حسین مى گوید، پدرم فرمود: اینک فریادرس تو رسید، دعایى که پیامبر به من یاد داد به تو مى آموزم. حضرت فرمودند: این که پدرت با تو به طرف کعبه آمد تا دعا کند شفا یابى، معلوم مى شود از تو راضى شده است. اینک من دعایى را که حبیبم رسول خدا یادم داد به تو مى آموزم، هرکس آن دعا را را که اسم اعظم الهى در آن است بخواند، بیچارگى و اندوه و درد و مرض و فقر و تنگدستى از او برطرف مى گردد و گناهانش آمرزیده مى شود و آنقدر از مزایاى آن دعا شمرد که من از امتیازات آن دعا، بیشتر از جوان بر سلامتى خویش، مسرور شدم. آنگاه فرمود: در شب دهم ذیحجه دعا را بخوان و صبحگاه پیش من آى، تا تو را ببینم و نسخه دعا را به او داد.

صبح دهم جوان با شادى و شعف به سوى ما آمد و نسخه دعا را تسلیم کرد. وقتى که از او جستجو کردم سالمش یافتیم. گفت: به خدا سوگند این دعا اسم اعظم دارد. سوگند به پروردگار کعبه دعایم مستجاب شد و حاجتم برآورده گردید. پدرم فرمود: جریان شفا یافتن خود را بگو. جوان گفت: در شب دهم ذیحجه همین که دیده هاى مردم به خواب رفت، دعا را به دست گرفتم و به درگاه خدا نالیده اشک ندامت ریختم و براى مرتبه دوم خواستم بخوانم. ندایى آمد که اى جوان! کافى است، خدا را به اسم اعظم قسم دادى و مستجاب شد.

پس از لحظه اى به خواب رفتم، پیامبر اکرم را در خواب دیدم که دست بر بدن من گذاشت و فرمود: "احتفظ بالله العظیم فانک على خیر" از خواب بیدار شدم و خودم را سالم یافتم. در این موقع پدرم به بچه ها توصیه کرد که به پدر و مادر خود نیکى کنند.


بسیار زیبا بود ... تشکر ..
کمی در مورد اسم اعظم اگه اطلاع دارید میشه بذارید .. ممنونن
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای مشلول مشتمل بر اسم اعظم خدا

دعای مشلول مشتمل بر اسم اعظم خدا

دعای مشلول اینگونه شروع میشود
اَللّهُمَ‏اِنّی‏اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِ‏اللَّهِ‏الرَّحْمنِ‏الرَّحیمِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکرامِ،
خدایا از تو می‏خواهم به نامت بسم‏الله الرحمن الرحیم ای صاحب جلال و بزرگواری ای زنده‏

به طورمشخص نمي ‏توان گفت اسم اعظم خدا كدام است؟ اما با توجه به رواياتي كه از پيامبر(ص) و ائمه اهل بيت(ع) به ما رسيده است اجمالاً مي ‏توان به آن اشاره نمود
در روايات زيادي روي مسأله «اسم اعظم خدا» تكيه شده، و از آنها استفاده مي ‏شود كه اگر كسي خدا را به اسم اعظمش بخواند دعاي او مستجاب مي‏ گردد، و هرچه از خدا بخواهد به او مي‏دهد، و لذا در ذيل بعضي از اين روايات آمده است «وَالَّذي نَفْسي بِيَدِهِ لَقْد سَئَلَ اَللهَ باسمِهِ الاَعْظَمِ الَّذي اِذا سُئلَ بِه اَعْطاهُ وَ اِذا ادُعِي بِه اَجابَ» (بحار الانوار 93/ 225) [قسم به كسي كه جانم بدست او است، او خدا را به اسم اعظمش خواند، همان اسمي كه اگر خدا را به آن بخوانند عطا مي‏كند و اگر دعا به آن كنند اجابت مي‏نمايد].
مرحوم علامه مجلسي در بحارالانوار روايات زيادي درباره اسم اعظم و اين كه كدام يك از نامهاي خدا است؟ نقل مي‏كند كه ذكر همه آنها به درازا مي‏كشد، از جمله در روايتي از امام صادق (ع) آمده است «اسم الله الاعظم در سوره حمد پراكنده است».
و نيز در بعضي از روايات از امام رضا مي‏خوانيم «بسم الله الرحمن الرحيم به اسم اعظم خدا از سياهي چشم به سفيدي آن نزديك ‏تر است».
در روايات ديگري نامهاي مقدس ديگري از نامهاي خداوند و اسماءِ حسني و آيات قرآن ذكر شده كه هر يك از ديگري پرمعني‏تر مي‏باشد (بحارالانوار 93/ 223 تا 232).

1- گسترة اسماي حُسناي الهي‌، به نقطه‌اي پايان مي‌يابد كه اسمي وسيع‌تر از آن نيست. اسمي است كه همة حقايق اسماي الهي را در بر مي‌گيرد و همة آثار بدان منتهي مي‌شود و آن كلمه جلاله "اللّه‌" است‌. به اين اسم‌، اسم اعظم گفته مي‌شود.
2- ويژگي اسم اعظم آن است كه تمام اشيا در مقابل حقيقت آن‌، رام و خاضعند، از اين رو، اگر دعا، طلبي حقيقي باشد به گونه‌اي كه دعا كننده‌، به طور حقيقي‌، از تمام وسايل و اسباب‌، دست برداشته براي برآورده شدن نيازهايش به خداوند و اسم اعظم او متوسّل شود، به حقيقت اسمي پيوند خورده كه با حاجتش متناسب است. در نتيجه‌، آن اسم‌، به حقيقتش تأثير كرده و دعاي او مستجاب مي‌شود.
روشن است چنين تأثيري‌، براي حقايق آن اسم است‌، نه صرفاً لفظش‌ ، و چون اسم اعظم از همة اسماي‌، گسترده‌تر است‌، آثارش نيز، در عالم وسيع‌تر و دامنه‌دارتر مي‌باشد.
3- هر چند رواياتي وجود دارد كه "بسم اللّه الرحمن الرحيم‌ به اسم اعظم‌، نزديك‌تر است يا اسم اعظم در آية الكرسي و اوّل سورة آل‌عمران است‌، و نيز، روايتي كه مي‌فرمايد: حروف اسم اعظم‌، در سورة حمد، پراكنده است و امام‌، آن حروف را مي‌شناسد و هر وقت بخواهد آن را تركيب نموده با آن دُعا مي‌كند و دعايش مستجاب مي‌شود و روايات ديگر كه در اين‌باره آمده است‌. اما همان گونه كه گفته شد، تأثير حقيقي‌، تنها مربوط به لفظ آن اسم نيست و اسماي الهي و بخصوص‌، اسم اعظم او، با وجودي كه در عالم مؤثر بوده و وسيلة فرود آمدن فيض ذات خداوند متعال است‌، اما اين تأثير، به خاطر حقايق اين اسما است‌، نه الفاظشان. از اين رو، همة توجه به كار برنده اسم اعظم‌، بايد بر آن حقايق تمركز يابد، نه بر ظاهر اسم‌.
...........................
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
همچنین...............

همچنین...............

برخی خواندن کلمات قرآن از سر و ته را برای کشف اسم اعظم پیشنهاد می‌کنند، یعنی خواندن اولین کلمه، سپس آخرین کلمه، سپس کلمهٔ دوم و سپس کلمهٔ ماقبل آخر، تا این که یک کلمه باقی بماند و آن اسم اعظم است.[SUP][/SUP]
علیخان شیرازی در كتاب «كلم طيّب» نقل فرموده كه اسم اعظم خدای تعالی آنست كه افتتاح او اللَّه و اختتام او هُوَ است و حروفش نقطه ندارد وَلا يَتَغَيَّرُ قَرائَتُهُ اُعْرِبَ اَمْ لَمْ يُعْرَبْ و اين در قرآن مجيد در ۵ آيه مباركه از ۵ سوره است: بقره و آل عمران و نساء و طه و تغابن. شیخ مغربی گفته هر كه اين ۵ آيه مباركه را وِرد خود قرار دهد و هر روز ۱۱ بار بخواند هر آينه آسان شود براى او هر مهمّى از كُلّى و جُزئى بزودى انشاءاللَّه‏ تعالى
‏وآن ۵ آيه اين است:

  1. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ الْحَیُّ القَيُّومُ... تا آخر آیت الکرسی (ترجمه: خدايى كه نيست معبودى جز او زنده و پاينده است)
  2. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ الحَیُّ القَيُّومُ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ، مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ، واَنْزَلَ التَّوْريةَ وَالْإِنْجيلَ مِنْ قَبْلُ هُدیً لِلنَّاسِ، وَاَنْزَلَ الْفُرْقانَ (ترجمه: خدايى كه نيست معبودى جز او زنده و پاينده كه كتاب را به حق بر تو نازل فرمود و كتاب‌هاى پيشين را تصديق كند و از پيش تورات و انجيل رانازل كرده كه هدايتى است براى مردم‏ و فرقان را نيز نازل فرمود)
  3. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ اِلی‏ يَوْمِ الْقِيمَةِ لارَيْبَ فيهِ، وَمَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَديثاً (ترجمه: خدايى كه نيست معبودى جز او و قطعاً شما را در روز قيامت گردآورد كه شكى در آن نيست و كيست كه در گفتار از خدا راستگوتر باشد)
  4. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ، لَهُ‏ الْأَسْمآءُالْحُسْنی‏ (ترجمه: خدايى كه نيست معبودى جز او و همه نامهاى نيك از آن اوست)
  5. اَللَّهُ لا اِلهَ إلاَّ هُوَ، وَعَلَی اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ‏الْمُؤْمِنُونَ. (ترجمه: خدايى كه معبودى جز او نيست و بر خدا بايد توكل كنند مؤمنان‏)
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
و در نهایت برداشت من از روایت......

و در نهایت برداشت من از روایت......

و همچنین در روایات بسیاری از ائمه اطهار و رسول گرامی اسلام تاکید بر قرائت بسم الله الرحمن الرحیم جهت استجابت دعا شده است

رسول اکرم میفرماید دعای که با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز شود مردود نخواهد شد
همچنین امام رضا (ع) که بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم خدا از سیاهی چشم به سفیدی آن نزدیکتر است

در بسیاری از روایات هم آمده است جهت استجابت دعا قبل از خواندن هر دعا 3 مرتبه آیت الکرسی خوانده شود

اینطور که از مطالب گفته شد در 2 پست بالا و روایات برآورد میشود اسم اعظم خدا شامل کلمه ی الله است
واینکه دقیقا این اسم چیست جز بر 14 معصوم و تعدادی از افراد خاص (مثل سلمان فارسی،شیخ بهایی که میگن در 71 سالگی گفته اسم اعظم خدا بر من آشکار گردیدوحسن زاده آملی و...)معلوم نگردیده است
مسلمانان مععتقدند انبیای الهی ابراهیم موسی عیسی نیز از این اسم بهره برده اند اما در حقیقت این نام نزد پیامبر و در باور شیعیان نزد امامان و حضرت زهرا نیز هست
دعای مشلول وهم چنین دعای کمیل از دعاهایی هستند که روایت شده در آنها اسم اعظم خدا برده شده است


ناگفته نماند دوست عزیز در بیان این حکایت گفته شده که ندایی آمد و گفت خدا را به اسم اعظم قسم دادی یعنی حتی شخصی که این دعا را خونده نمیدونسته اسم اعظم چیه این دعایی بوده که پیامبر به امام علی آموزش داده و همونطور که گفته شد 14 معصوم از اسم اعظم باخبرند

امیدوارم مفید باشه
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای یستشر

دعای یستشر

تا بحال چیزی در ورد دعای یستشیر شنیدین؟؟
از اميرالمومنين علي (ع) روايت شده است که دعاي يستشير را پيامبر (ص) به من آموخت و امر کرد که آن را در همه حال در سختي و راحتي حفظ کنم و به خلفاء بعد از خودم تعليم نمايم .
و فرمود: از خودت در مدت عمر جدا مکن، تا زمان ملاقات خدا ،بدرستي که اين دعا گنجي است از گنج هاي عرش
.عرض کردم يا رسول الله چگونه بخوانم؟
فرمود در صبح و شام اين دعا را بخوان.
ابي بن کعب انصاري از پيامبر (ص) ثواب اين دعا را طلب نمود. حضرت فرمودند: اي ابي؛ ساکت باش که از کثرت ثواب آن همه علما از حيرت مبهوت و زبان‌شان از کثرت و زيادي ثواب اين دعا نزد خداوند عزوجل براي صاحب اين بند مي آيد.ابن کعب گفت: يا رسول ا. . . پدرم و مادرم فداي تو باد تو مارا از ثواب اين دعا آگاه فرما.پيامبر (ص) تبسم کرد و فرمود: همانا انسان بر آنچه منع مي شود حريص تر است.
سپس فرمود شما را به برخي از ثواب هاي اين دعا آگاه مي‌کنم:
اول: کسي که اين دعا را بخواند خير و برکت از فرق سرش تا زمين از آسمان بر او مي بارد و او را انوار آرامش و رحمت مي پوشاند و براي اين دعا انتهايي جز عرش خدا نيست.
دوم: هر کس سه نوبت اين دعا را بخواند خداوند هر حاجت خيري که داشته باشد در دنيا و آخرت برآورده گرداند.
سوم: خداي تبارک و تعالي او را از عذاب قبر برهاند.
چهارم: تنگي سينه او را برطرف نموده و به او شرح صدر عطا فرمايد.
پنجم: چون روز قيامت فرا رسد، خواننده اين دعا سوار بر شتري تندرو و سفيد مزين و آراسته به مرواريد نزد حق برخيزد، و خداوند مي فرمايد همه کرامتها را به او بدهيد، و گويد: بنده ام در هر جاي بهشت که خواهي ساکن شو.
ششم: اگر اين دعا بر مجنون خوانده شود همان ساعت از آن باز آيد.
هفتم: اگر زني زايمان بر او مشکل شده باشد و اين دعا بر او خوانده شود خداوند زايمان او را آسان و فرزند را در طرفه العيني متولد گرداند.
هشتم: اگر بر شخصي که عاق والدين شده بخواند همانا خداوند امور آن را اصلاح کند.
نهم: هر بنده اي که چهل شب جمعه اين دعا را بخواند همانا خداوند آن را اصلاح کند.
دهم: هر کس در هنگام خواب بخواند و بخوابد حتي اگر خوب نخوانده باشد. ولي به اميد ثواب باشد، خداوند به هر حرفي از اين دعا هزار فرشته کروبي که روي‌شان نوراني تر باشد از آفتاب و ماه شب چهاره بر او بفرسند.
يازدهم: هر گنه کاري که مرتکب کبائر شده باشد و قبل از مردن اين دعا را بخواند شب بميرد يا روز همچون شهيد از دنيا رفته و اگر موفق به توبه نشده باشد خدا به کرم و عفوش او را بيامرزد.
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای پر فضیلت کمیل

دعای پر فضیلت کمیل

عارفان عاشق، و عاشقان عارف، بیدار دلان منصف، و شایستگان به حقایق متصف، جایگاه دعای کمیل را در میان همه دعاها چون جایگاه انسان در میان همه موجودات می دانند، چنانکه انسان را اشرف خلایق به حساب می آورند، دعای کمیل را اشرف همه دعاها می شمارند و از آن تعبیر به انسان الادعیه می کنند .
نظر و رای دقیق علامه کم نظیر، محقق خبیر، حدیث شناس آگاه حضرت مجلسی بر این است که دعای کمیل بهترین دعاست .
مجلسی بزرگوار در کتاب «زادالمعاد» ، به نقل از کتاب «اقبال » سید بن طاوس می نویسد: کمیل گفته: روزی در شهر بصره خدمت مولایم علی علیه السلام نشسته بودم، سخن از شب پانزدهم شعبان به میان آمد، حضرت فرمود: هر آن که شب را به عبادت احیا بدارد، و دعای حضرت خضر را بخواند یقینا دعایش مستجاب می شود، وقتی حضرت به منزل بازگشت، خدمتش مشرف شدم، چون مرا دید فرمود: برای چه کاری آمده ای؟ گفتم به طلب دعای خضر به حضورت آمده ام . فرمود: بنشین، سپس به من خطاب کرد: ای کمیل هنگامی که این دعا را حفظ کنی در هر شب جمعه یا ماهی یکبار، یا سالی یکبار، یا به عمر یکبار بخوان، خواندن این دعا تو را از شر دشمنان کفایت می کند، و یاری می شوی، و روزیت می دهند، و گناهانت آمرزیده می شود .
ای کمیل طول مصاحبت و خدمتت سبب شد که تو را به چنین نعمت و کرامتی سرافراز کنم، سپس فرمود بنویس و دعا را به من تلقین فرمود .
عالم ربانی، مناجاتی عارف، مرحوم کفعمی، در کتاب باعظمت مصباح صفحه 555 می نویسد: امیرالمؤمنین علیه السلام این دعا را در حال سجده قرائت می کرد! !
خواننده این دعا در شب جمعه پس از رعایت شرایط دعا بهتر است دعا را به سوی قبله، و با بدنی فروتن، و دلی خاشع، و نیتی خالص و چشمی اشکبار ، و صدایی محزون قرائت کند، بدون شک دعا با چنین کیفیت به مقام اجابت نزدیک، و ظهور آثارش حتمی است .
چشم اشکبار در پیشگاه حضرت حق از اعتباری عظیم، و ارزشی والا برخوردار است، و اشک چشم، و گریه با سوز، سبب آمرزش گناه، و خاموش شدن آتش غضب رب، و عامل جذب رحمت حق به سوی گریه کننده است .
از حضرت صادق علیه السلام روایت شده: چیزی نیست مگر اینکه برای آن پیمانه و وزنی است جز گریه، قطره ای از آن دریاهائی از آتش را خاموش کند، هنگامی که چشم اشکین شود، چهره تیرگی و خواری نبیند، و چون اشک روان گردد، خدا آن را بر دوزخ حرام گرداند، به راستی اگر در امتی یک گریان باشد، همه مورد ترحم قرار گیرند .
و نیز آن حضرت فرموده: هر دیده ای در قیامت گریان است مگر سه دیده، دیده ای که از آنچه خدا حرام کرده بر هم نهاده شده، و دیده ای که در راه خدا بیداری کشیده، و دیده ای که در دل شب از بیم خدا گریسته .

 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
معارف و معانی دعای کمیل، والاتر از آن است که در این مختصر بگنجد. برای همین فقط به چند محور اساسی آن اشاره می شود:

الف: شناخت الهی: امیر المومنین ـ علیه السّلام ـ در ضمن نیایش، صفات برجسته خداوند متعال را بیان می دارند از جمله:
رحمت خدا همه عالم را گرفته است، حرکت جهان و قدرت موجودات همه از خداست و دیگران از خود قدرتی ندارند، همه چیز در مقابل خداوند فروتن هستند زیرا که او خالق، مدیر و مدبر است، عزت داشتن در دنیا به پست و مقام نیست، بلکه همه عزت ها از خداوند است که مولا می فرماید: «و بعزتک التی لا یقوم لها شیء».

همه غیر از خدا فنا شدنی و آنچه ازلی و ابدی است، خداست. پس انسان باید دل به نعمتی ببندد که ماندگار باشد و آن در حرکت به سوی خدا و رسیدن به کمال و نعمت های اخروی است. همه روشنائی های دنیا از نور خداست یعنی خدا نور است و غیر او ظهورات آن نور. از آنجا که بشر همواره سعی دارد از تاریکی فرار کند و به سوی روشنائی که آرامش و آسایش را همراه دارد گام بردارد، حضرت علی ـ علیه السّلام ـ این انسان مشتاق به نور را راهنمائی کرده و می فرماید: از تو درخواست می کنم به نورت که همه چیز به سبب آن روشن می شود.
دیگر این که خداوند بخشنده است و غیر از او، کسی گناهان بنده را نمی بخشد پس نباید به سوی غیر خدا تمایل پیدا کرد.

ب: شناخت خود: انسان از خود شناسی به خدا شناسی می رسد یعنی وقتی خود را ضعیف دید و گفت: خدایا به ضعف جسمم رحم کن، به فکر می افتد که او را یک قدرت قوی آفریده است، پس امیر المومنین ـ علیه السّلام ـ به ما می آموزد که اولاً: ضعیف هستیم، ثانیاً: نمی توانیم از سلطه و حکومت الهی فرار کنیم و همیشه تحت قدرت خدائیم.
امیر المومنین به انسانها می آموزد که گرفتاری های این دنیا که گاهی انسان را زمین گیر می کند خیلی کمتر و قابل تحمل تر است از بلاهای آخرت و لذا انسانی که تحمل بلا و گرفتاری این دنیا را ندارد، خود را نباید از مسیر الهی دور نگه دارد و بداند که گرفتاری آخرت همیشگی و سخت است.
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
ج: شناخت آداب دعا: انسانها برای رسیدن به خواسته هایشان راهکار مناسبی را اختیار می کنند تا با شکست مواجه نشوند و حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ در این دعا، راهکار مناسب برای رسیدن به هدف عالی را چنین بیان می دارد:

اللهم اغفرلی: خدایا گناهان مرا ببخش. پس راه اول: توبه و استغفار است، راه دوم: شفیع قرار دادن خداست، یعنی خدایا مرا به غیر خودت وامگذار و خود دستم را بگیر. راه سوم: درخواست فروتنانه و با ادب است، یعنی خود را کوچک بداند و بگوید خدایا من از تو درخواست می کنم مانند درخواست کننده ای که ذلیل و خوار و ندار است، سوال کسی که گرفتار شده است و حاجت مند است.

دیگر این که عیب دیگران را بپوشاند تا خدا هم آبروی او را حفظ کند، چرا که باید چیزی را که بر خود می خواهیم برای دیگران هم بخواهیم و انسان باید مواظب باشد دنیا او را مغرور نکند. و گرنه انسان مغرور خود را کوچک نمی کند و از خدا عذر خواهی نمی کند.
آداب دیگر دعا در کلام امیر المومنین ـ علیه السّلام ـ، امیدوار به رحمت خدا بودن و گریه کردن است که می فرماید: رحم کند به کسی که غیر از گریه سلاحی ندارد. پیروی از احکام الهی و مخالفت با هوای نفس، حسن ظن به خدا داشتن و صلوات و سلام فرستادن بر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ است.

د: شناخت وسیله: برای رسیدن به مقصود، باید از وسیله خوب استفاده کرد. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در این دعای شریف، یاد خدا بودن، کرم و بخشش الهی، خود دعا کردن و… را بهترین وسیله برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت معرفی می کنند.

هـ : آثار این شناخت: انسان ها بعد از طی این مراحل در این دنیا آثاری را مشاهده می کنند که امیر المومنین ـ علیه السّلام ـ آن را چنین بیان می دارد:
تبدیل کردن گناهان بنده به حسنه و ثواب، بوجود آوردن طعم شیرین عبادت در دل دعا کننده، این که ذکرت را به من الهام کنی و توفیق شکر گذاری به من عطا نمایی. «و ان توزعنی شکرک» و آثار فراوان دیگر.

در پایان، یادآوری این نکته لازم است که این نوشته قطره ای است از دریای معارف دعای کمیل که باید با تفکر در کلمه کلمة این دعا به عمق این دریای بی کران نزدیک شد. و برکاتش را در این دنیا و در آخرت مشاهده نمود تا به سعادت رسید که حضرت فرمود:
خدایا به عزت خویش قسمت می دهم در همه احوال برای من مهربان باش و در همه امور با من به عطوفت رفتار نما چرا که من غیر از تو کسی را ندارم تا بخواهم مشکلاتم را حل کنم
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای سمات

دعای سمات

معروف به دعاء شبّور كه مستحبّ است خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه و مخفى نماند كه این دعا از ادعیه مشهوره است و اكثر علماء سَلَفْ بر این دعا مواظبت مى‏نموده‏اند
در دعای سمات هم توحید حقیقی خصوصا در فراز های اول دعا معرفی شد هم موحدان حقیقی نظیر حضرت نوح - موسی - یعقوب و... معرفی شدند لذا دعای سمات یک عرفان کامل است هم بیان توحید است هم بیان موحدان حقیقی.
موحد حقیقی کسی است که در وصول به توحید هرگز از او خطایی سر نزند لذا نگویید حضرت آدم گناه کرد و لذا گناهکار است با خواندن چند کتاب تاریخی انسان نمی تواند پیغمبر شناس شود چقدر حضرت آدم به همه جهانیان درس داد آنگاه که در مقام تکلم با پروردگار فرمود : ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الظالمین یا حضرت یونس که فرمود : لا اله الا انت انی کنت من الظالمین. این ربنا گفتن صاحبان عصمت در قرآن را دنبال کنید و ببینید چطور با خدا مودب صحبت می فرمایند و رب گفتن شیطان را هم ببینید که چه گستاخانه می گوید : رب بما اغویتنی ....( خدایا به خاطر اینکه مرا گمراه ساختی ....).
شرح دعای سمات
هر فقیری محب غنی است چرا که باید فقر خود را از ناحیه غنی تامین کند لذا کل افراد بشر خواهان رسیدن به توحیدند و قرآن می فرماید یسبح لله ما فی السموات و الارض که نه تنها انسان بلکه هر چیزی خواهان رسیدن به توحید است البته جایگاه انسان جایگاه خاصی است . حقیقت وحدت وجود آن طور است که به کنه آن نمی توان آگاهی تام یافت و طبق احادیث راههای به سوی خدا به عدد نفوس خلایق است لذا توحید فطری است ولی موانعی در رسیدن به این توحید وجود دارد این موانع یا درونی هستند که به علت حشر با عالم ماده می باشد یا بیرونی هستند که شامل تعلقات بیرونی افراد است که آن هم به تعلقات درونی او بر می گردد. اگرچه فطرت همه فطرت توحیدی است ولی این به معنای آن نیست که همه بالفعل موحدند و گرچه هر کسی راهی به سوی حق متعال دارد ولی این به معنای آن نیست که بتواند به فضائل برسند .
رب گفتن هر موجودی نشان گر وجود این راه برای هر موجودی به سمت خدا است . شیطان هم در قرآن می بینیم رب می گوید پس معلوم می شود رب رب گویان متعددند و همگان خواهان رسیدن به رب مطلق نظام هستی اند . رب گفتن شیطان بر اساس رذیله بود نه بر اساس فضیلت . لذا به عدد طرق نفوس خلایق عرفان می تواند پدید آید . حال سوال این می شود که آیا همه انسان ها می توانند از این راه خودشان و بی خطا به همه اسماء الهیه متصف شوند ؟ لذا ما باید ببینیم موحد حقیقی کیست ؟ دیگران هم برای رسیدن به حقایق غیبی به راه می افتند به چیز هایی هم می رسند ولی ما می خواهیم موحد حقیقی را بشناسیم تا این راه را بی عیب و نقص و کم و کاستی طی کنیم این انسان اینچنینی را گاهی عارف واصل نامند گاهی فیلسوف کامل و در شرع ما اسم او را صاحبان عصمت می گذاریم . موحد حقیقی را هم کسی می دانیم که به تمام اوصاف الهیه متصف است جز اسماء مستاثره یعنی اگر خدا حکیم است ایشان هم حکیم است اگر او علیم است ایشان هم علیم است و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها این فادعواه یک دعوت اتصافی است یعنی برای شما به میزان جدول وجودیتان یک حظی و نصیبی از این اسماء وجود دارد فقط اسم الله را که بعضا می فرمایند از این اسم به این حظ می توانیم برسیم که عجز خود را از این که نمی توان الله شد ادراک کرد. در کتاب تمهید القواعد ابن ترکه تمام بحث این است توحید حقیقی چیست؟ موحد حقیقی کیست؟ لذا اگر ما می خواهیم به توحید حقیقی برسیم نیاز به موحد حقیقی داریم لذا بی همرهی خضر خطر گمراهی هست.
در مصباح الانس ابن فناری حدود ۱۸ وصف برای عارف حقیقی ذکر شده است . در فصوص الحکم در ۲۷ فص ۲۷ میزان برای رسیدن به موحد حقیقی داریم . در کتاب های فلسفی هم میزان داریم که که فیلسوف کامل کیست چون فلسفه علم به احوال اعیان موجودات است آن طور که هستند در شرع هم میزان داریم که فیلسوف کامل کیست و به او نبی الله یا رسول الله یا ولی الله گوییم . اگر تمام این اصول در کتب مختلف را با هم جمع و تلفیق نماییم به این جمله می رسیم که : قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند.
قلمرو فلسفه میزان کلی دادن است و موحد حقیقی را به نحو کلی مشخص می کند و لی راه رسیدن به شخص موحد حقیقی را عرفان باز می کند . راه عرفان ما در حقیقت به ولایت برمی گردد ما در عرفان به دنبال موحد حقیقی هستیم با اوصافی که در قرآن و روایات و فلسفه و حکمت داریم لذا عرفان ما عرفان توحیدی صرف نیست بلکه عرفان موحدی است. ما به دنبال حضرت علی هستیم تا از او به حق برسیم لذا عرفان ما شناخت حضرت بقیه الله است چون می خواهیم به مقصود خود که شناخت حق متعال است برسیم لذا عرفان ما عرفان ولایی است نه عرفان توحیدی صرف. عرفان ما عرفان خلیفه الله شناسی است عرفان حضرت بقیه الله شناسی است تا با این فرد بتوانیم به محضر حق برسیم لذا در تمام چیزها می خواهیم با حضرت بقیه الله برویم . این عقیده ما است به عنوان فرقه ناجیه و لذا امام حسین (ع) مصداق اسم عظیم الهی است.
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای مکارم الاخلاق

دعای مکارم الاخلاق

این دعا همان گونه که از نامش پیداست، درخواستى است از خداوند، براى رفع صفات ناپسند و مذموم و کسب فضایل اخلاقى و حرکت در راه و روشى که مورد رضایت خداوند است. امام سجّاد(علیه السلام) با زبان دعا، بسیارى از رذایل اخلاقى و گناهان را برمى شمرد تا از آنها اجتناب شود و فهرستى از فضایل اخلاقى را نیز بازگو مى کند و آراستگى بدان صفات را از خداوند مى طلبد تا مؤمنان براى کسب این صفات، به او اقتدا کنند. این دعا در «صحیفه سجّادیّه» که از کتب گرانبهاست (دعاى بیستم) آمده است.
صحیفه سجادیه، زبور آل محمد(ص) والاتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد و کمتر کسی یافت می شود که از آن بی خبر باشد.
طنطاوی عالم و مفسر بزرگ مصری هنگامی که به زیارت قم نایل شد،مرحوم آیه الله نجفی مرعشی(ره) صحیفه سجادیه را به عنوان بهترین هدیه حوزه علمیه قم به او اهدا کرد. طنطاوی پس از تلاوت صحیفه، بارها یادآور می شد که «و من الشقاء عدم معرفتی للصحیفه...» یکی از بدبختی های من، ناآشنایی با صحیفه سجادیه بود.
صحیفه، چاپ و ترجمه و شرح های گوناگونی دارد. چاپ کامل و جامع آن، چاپ «مدرسه الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف »)است.
دعای مکارم الاخلاق بیستمین دعای صحیفه است که معمولا در اواخرکتاب مفاتیح الجنان نیز منتشر می شود.
ادعیه و اذکار معصومان(علیهم السلام) اقیانوس های مواج معارف آسمانی اند، ولی هر کدام جهت و برجستگی ویژه ای دارند; مثلامناجات ابوحمزه ثمالی و مناجات خمسه عشر و دعای کمیل و... رازو نیاز و مناجات دل شدگان است، بخش هایی از دعای ندبه و افتتاح و زیارت عاشورا و... سیاسی است، زیارت جامعه، عقیدتی وامام شناسی است و دعای مکارم الاخلاق رنگ اخلاقی دارد. اخلاقی جامع و همه جانبه، شامل مسایل روحی و روانی و اجتماعی معیشتی وخودشناسی و خودسازی و خانوادگی و... این دعا یکی از بهترین منابع درس اخلاق و موعظه بزرگان است.
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
برخی از تفاسیر دعا

برخی از تفاسیر دعا

[h=3]اللهم صل علی محمد و آل محمد[/h]امام سجاد(ع) در آغاز همه دعاهای صحیفه، بر پیامبر(ص) و اهل بیت گرامیش(ع) درود می فرستد.
در جمله اول دو مطلب قابل بحث است، یکی مشروعیت اصل دعا و آن دیگر، درود بر نبی معظم اسلام قبل از آغاز دعا.
دعا یکی از قطعی ترین امور دینی و از جمله ضروریات اسلام است،در ادیان انبیای گذشته و نزد پیامبران سلف نیز دعا امری حتمی بوده است. دعا گاهی قابل استجابت است و گاهی به علل و مصالحی قابل پذیرفتن نیست، اما آنچه در بین تمام دعاها که همیشه مستجاب می شود، دعای صلوات است. در روایات آمده که چون دعای درود بر پیغمبر مورد پذیرش است، برای این که دعاهایتان مستجاب شود، در آغاز دعا، به رسول اکرم(ص) و اهل بیتش صلوات بفرستید وسپس تقاضای خود را بگویید. حضرت علی(ع) می فرماید:
«کل دعاء محجوب عن السماء حتی یصلی علی محمد واله ».
و امام صادق(ع) می فرماید: وقتی یکی از شما در پیشگاه خداونددعا می کند البته تقاضای خود را با صلوات بر پیامبر(ص) آغازکند، چه آن که درود بر پیامبر(ص)، مقبول درگاه الهی است وچنین نیست که خداوند دعایی را که شامل چند مطلب است و باصلوات بر نبی آغاز شده، قسمتی را بپذیرد و قسمت دیگر را ردکند. در روایت دیگری است: «در پایان دعا هم درود بفرستد».
[h=3]دعای ناشدنی[/h]گاهی افراد از روی عدم توجه، دعاهایی می کنند که از نظر حفظنظام عالم عملی نیست و ائمه معصومین(علیهم السلام) در مواقعی به افراد تذکر داده اند و آن تذکرات به صورت حدیث در کتب اخلاق آمده، تا مردمی که از آن به بعد می آیند و پیرو اسلام اند، متوجه آن دقایق و نکات شوند. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است،دعا کننده نگوید: اللهم لا تحوجنی الی احد من خلقک فانه لیس من احد الا هو محتاج الی الناس بل یقول: اللهم لا تحوجنی الی شرارخلقک، ولا یقول: اللهم انی اعوذبک من الفتنه بل یقول: من مضلات الفتن و ان لا یسال فوق قدره فانه یستحق الحرمان. در هنگام دعا نباید بگوید: بارالها مرا محتاج به هیچیک از مخلوقات خودمنما، زیرا هر انسانی محتاج به دیگران است. بلکه بگوید:
خداوندا! مرا به اشرار خلقت محتاج منما; و نگوید: خدایا! ازفتنه و امتحان به تو پناه می برم. زیرا آزمایش و امتحان الهی قطعی است، بلکه در مقام دعا بگوید: خدایا از آن امتحاناتی که موجب لغزش و باعث گمراهی و کجروی می شود، به تو پناه می برم.
دعا کننده، از خدا بالاتر از ارزش و قدر و منزلت خود تقاضاننماید، که شایسته محرومیت است.
[h=3]دو دیدگاه در معنی ایمان[/h]«و بلغ بایمانی اکمل الایمان »
جمعی از محققان را عقیده بر آن است که: ایمان از ماده «امن »و آن حالت آرامش و اطمینان خاطری است که در باطن انسان تحقق می یابد. پس ایمان تنها عقیده قلبی است. اقرار به زبان و عمل به بدن، از شرایط ایمان است. این گروه به آیات زیر استشهادمی کنند. (کتب فی قلوبهم الایمان)
ایمان را در دل های آنان [حزب الله] نوشته است.
(قالت الاعراب آمنا قل لم تومنوا و لکن قولوا اسلمنا و لمایدخل الایمان فی قلوبکم)
اعراب بادیه نشین گفتند: ما ایمان آوردیم، بگو ایمان نیاورده اید، بلکه اسلام آورده اید و هنوز ایمان در دل های شماداخل نشده است. در آیاتی هم (وعملوا الصالحات) بر (الذین آمنوا) عطف شده است. اگر عمل صالح جزء ایمان و مجموع عقد قلب و عمل یک چیز باشد، آن گاه «عمل صالح » که خودش جزء ایمان است عطف بر نفس خود، یعنی ایمان شده، در حالی که عطف شی به نفس خود از نظر ادبی غلط است، پس باید گفت: «عمل صالح »ایمان نیست. در مقابل آنان، محققانی هستند که می گویند: ایمان هم عقد قلب است و هم عمل جوارح. این گروه به آیات و روایاتی نظیر حدیث نبوی زیر استدلال می کنند: «الایمان معرفه بالقلب وقول باللسان و عمل بالا رکان ». ایمان عبارت از عرفان قلب وعقیده باطنی و همچنین گفتار زبان و عمل جوارح و ارکان است. درتاریخ، افراد فراوانی بوده اند که حق را شناخته و منکر شده اند،مانند: ابلیس و ابوجهل و فرعون. آیات متعددی در قرآن نیز این نظریه را تایید می کند.
امام صادق(ع) در این باره فرموده است: تمام ایمان عمل است، اگر برادران و خواهران مسلمان بخواهند طبق گفته قرآن شریف، واجد ایمان باشند، باید هر سه مرتبه ایمان را در نظر داشته باشند، از جهت زبان، اعتراف، ودر مقام عمل اوامر الهی را اطاعت کنند، تا بتوانند جایگاه خودرا در صف مردم با ایمان و مؤمنین راستین قرار دهند.
[h=3]بهترین اعمال[/h]امام سجاد(ع) به خداوند عرضه می دارد:
خداوندا، نیت مرا به بهترین نیت ها منتهی بفرما و عمل مرا به بهترین اعمال پایان ده.
از رسول اکرم(ص) در روایت زیر، عملی را نیک می دانند که با سنت هماهنگ باشد و می فرمایند:
«لا یقبل قول الا بالعمل ولا یقبل قول و عمل الا بنیه ولا یقبل قول و عمل و نیه الا باصابه السنه ».
سخن پذیرفته نمی شود، مگر با عمل، سخن همراه با عمل قبول نمی شود مگر با نیت و سخن و عمل و نیت مقبول نیست، مگر آن که منطبق با سنت باشد. خداوند از اعمال نیک، خرسند می شود. اماگاهی در حالی که انسان عمل صالحی را انجام می دهد عمل شایسته تری که نزد خدا محبوبیت بیشتری دارد، پیش می آید، در این حال، افراد باایمان بهتر است که از پی انجام کاری که نزد خدامحبوبتر است بروند. به عنوان نمونه در چندین روایت آمده است:
اگر فردی در حال طواف است و مسلمانی برای استمداد به نزد اومی آید و تمنای کمک فوری می کند، باید طواف کننده در پی به جاآوردن حاجت آن برادر مسلمان رود، زیرا اجابت برادر مسلمان درنزد خدا محبوب تر است - و هر گاه مشکل او را برطرف و او رادلشاد کرد، برگردد و به طواف خود ادامه دهد. در روایت ابوحمزه از حضرت سجاد(ع) است، که می فرماید: «ان احبکم الی الله عز وجل احسنکم عملا و ان اعظمکم عندالله عملا اعظمکم فیما عندالله رغبه ».
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
برخی از تفاسیر دعا

برخی از تفاسیر دعا

[h=3]عبادت منفور[/h]اگر فردی وظیفه شناس نباشد و اولویت های اوامر الهی را مراعات نکند، گاه ممکن است عمل خوبی که بدان مشغول است، مطرود درگاه الهی بشود و حتی موجب سقوط او گردد.
امام صادق(ع) در این باره می فرمایند:
پیرمرد مقدسی در بنی اسراییل خدا را عبادت می کرد. در یکی ازمواقع عبادت، دید که دو کودک خروسی را گرفته و پر و بال او رامی کنند و خروس فریاد می زند، ولی این پیرمرد عابد همچنان به عبادت خود ادامه داد و به این امر مهم توجه نکرد که باید آن دو کودک را از این عمل ناروا منع کند، از این رو خداوند او رامجازات کرد.
[h=3]یقین[/h]«واجعل یقینی افضل الیقین »
راه وصول به ایمان کامل در حدیثی از امام موسی بن جعفر(علیهماالسلام) چنین بیان شده است. «وجدت علم الناس فی اربع: اولها ان تعرف ربک والثانی ان تعرف ما صنع بک والثالث ان تعرف ما اراد منک و الرابع ان تعرف ما یخرجک من دینک ».
علم مردم را در چهار چیز یافته ام: اول آن که خدایت را بشناسی،دوم آن که بدانی در تو چه آفرینشی را به کار برده، سوم آن که بدانی در آفرینش تو چه اراده ای داشته، چهارم آن که بدانی چه چیز تو را از دینت بیرون می برد.
[h=3]معیار سعادت[/h]حضرت علی(ع) درباره معیار سعادت فرموده است:
«الدنیا کلها جهل الا مواقع العلم، والعلم کله حجه الا ما عمل به، و العمل کله ریاء الا ما کان مخلصا، والاخلاص علی خطر حتی ینظر العبد بما یختم له ». جمیع شوون دنیا برای ما ناشناخته است، مگر مواردی که به آن ها عالم شده باشیم و تمام علم های ما،در نزد خدا حجت است و با آن علم در قیامت با ما احتجاج می کند،مگر آن علمی که بر طبق آن عمل شده باشد و تمامی اعمال ماخودنمایی است، مگر آن هایی که همراه خلوص نیت و پاکی ضمیرباشد. پس از آن می فرماید: اخلاص در عمل را خطری بزرگ تهدیدمی کند، تا روزی که انسان ببیند که چگونه وضع اش ختم می شود وعمرش پایان می پذیرد.
[h=3]عالی ترین سجایای انسانی[/h]«وهب لی معالی الاخلاق و اعصمنی من الفخر».
بار الها به من برترین اخلاق را عطا فرما و از فخر و مباهات به مکارم اخلاق، در بین مردم مصون و محفوظم بدار.
رسول گرامی(ص) فرموده:
خداوند دوستدار اخلاق برجسته است و از فرومایگی و خلقیات پست بیزار است.
[h=3]مکارم و محاسن اخلاقی[/h]محاسن اخلاق و مکارم اخلاق با یکدیگرمتفاوت هستند.
(محاسن اخلاق) به معنای (خوی خوب و پسندیده) است و (مکارم اخلاق)به معنای «بزرگواری و کرامت نفس ».
در روایات زیادی آمده است که، عموم اخلاق حمیده و به ویژه مکارم اخلاق در قیامت، کفه اعمال خوب را سنگین می کند و موجب نجات و رستگاری می شود. علاوه بر این در روایتی آمده است که،تخلق به مکارم اخلاق همچنین مایه سعادت و رستگاری در زندگی دنیوی است. عن امیرالمؤمنین(ع) قال:
«لو کنا لا نرجوا جنه ولا نخشی نارا ولا ثوابا ولا عقابا لکان ینبغی لنا ان نطلب مکارم الاخلاق، فانها مما تدل علی سبیل النجاح ».[SUP] (18) [/SUP] اگر به فرض، به بهشت امید نمی داشتیم و از عذاب الهی خایف نمی بودیم، شایسته انسانیت آن بود که در پی مکارم اخلاق باشیم، زیرا کرامت خلق، ما را به راه رستگاری هدایت می کند و موجبات سعادت را فراهم می آورد.
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس
اما امیرالمؤمنین(ع) در توصیه به مکارم اخلاق و پرهیز از مدارا بانااهل می فرمایند: «احمل نفسک من اخیک عند صرمه علی الصله وعند صدوده علی اللطف و المقاربه و عند جموده علی البذل و عندتباعده علی الدنو و عند شدته علی اللین و ایاک ان تضع ذلک فی غیر موضعه او ان تفعله بغیر اهله ».خود را در باره برادرت وادار کن که وقتی از تو جدا می شود به او بپیوندی و در هنگام روگردانی اش با لطف و محبت به او نزدیک شوی و زمانی که دچاربخل و امساک می شود به او کرامت کنی و چون از تو دوری کند توبه او نزدیک شوی و موقع تندی و شدتش، تو با نرمی و ملایمت بااو سخن گویی و بپرهیز از این که تذکرات مرا نابجا و بی موردبه کار بندی و آن ها را با افراد نااهل که لایق فضیلت اخلاقی نیستند اعمال کنی.
[h=3]کفایت امور[/h]«واکفنی ما یشغلنی الاهتمام به ».
بار الها کفایت کن مرا در چیزی که اگر خود به انجام آن همت گمارم وقتم را اشغال و از کارهای اساسی بازم می دارد.
این جمله از دعا در باره کارهایی است که هدف از آن ها فقط انجام عمل است و شخص معینی در انجام آن ها مورد نظر نیست. چه بسا افرادی که لایق و شایسته اعمال بزرگ هستند اما قسمت مهمی از عمرشان در کارهایی صرف می شود که دیگری هم می تواند به نیابت شان آن را انجام دهد.
[h=3]بازجویی الهی[/h]«واستعملنی بما تشالنی غدا عنه »
بار الها مرا عامل کارهایی قرار ده که فردای قیامت در باره آن ها از من سؤال خواهی فرمود.
امام صادق(ع) فرمود: از جمله مواعظ لقمان به فرزندش این است:
«واعلم انک ستسال غدا اذا وقفت بین یدی الله عز و جل عن اربع: شبابک فیما بلیته و عمرک فیما افنیته و مالک ممااکتسبته و فیما انفقته ».
در قیامت، وقتی در جایگاه حساب قرار گرفتی، چهار چیز را از تومی پرسند: جوانیت را چگونه گذراندی؟ عمرت را در چه راهی صرف کردی؟ مالت را از کجا به دست آوردی؟ و آن را در چه راهی مصرف کردی؟
[h=3]هادی بندگان[/h]«واجعلنی... و من ادله الرشاد و من صالحی العباد»بار الها مرا از راهنمایان رشد و از بندگان صالح و شایسته قرار ده. دعوت مردم به خداوند و هدایت آنان به صراط مستقیم،بس گرانقدر و مهم است، قرآن شریف در این باره می فرماید:
(و من احسن قولا ممن دعا الی الله).
کدام انسان نیکوسخن تر از کسی است که خلق را به خالق دعوت می کند و با گفته های خود بذر ایمان در قلوب شان می افشاند.
این وظیفه مقدس در وهله اول بر عهده رسول اکرم(ص) و جانشینان بر حق اوست. کسی که در این راه قدم بر می دارد در واقع، راه رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین(علیهم السلام) را می پیماید. این کار بزرگ، هدایت یافته را از گمراهی می رهاند و هدایت کننده رادر پیشگاه الهی سربلند می کند به شرط آن که هدایت و ارشاد واجدشرایط لازم باشد.
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعایی کوچک فضائلی بسیار(کوچک اما بزرگ)

دعایی کوچک فضائلی بسیار(کوچک اما بزرگ)



رسول خدا (ص) فرمودند : در معراج ، ملکي را ديدم که هزار هزار دست دارد ( يعني يک ميليون ) و هر دستي هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتي هزار هزار بند دارد . آن ملک گفت : من حساب دانه هاي قطرات باران را مي دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دريا مي بارد. تعداد قطرات باران را از ابتداي خلقت تا حال را مي دانم ، ولي حسابي است که من از محاسبه آن عاجزم . رسول خدا (ص) فرمودند: چيست؟ عرض کرد: هرگاه جماعتي از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند ، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم

منبع : آثار و برکات صلوات – ص 30
 
آخرین ویرایش:

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
برخی از آثار وفضائل

برخی از آثار وفضائل

صلوات نشانه محبت به حبیب خداست .
صلوات باعث تقرب به خدا و رسول خدا می‌شود .
صلوات موجب شفاعت است .
با صلوات حاجات برآورده می‌شود .
صلوات باعث آمرزش گناهان می‌شود .
صلوات موجب عافیت و شفای امراض می‌شود .
صلوات حافظه را تقویت می‌کند .
صلوات موجب توانگری است .
صلوات موجب روشنایی قبر و قیامت است .
صلوات باعث تشریف فرمایی پیامبر به موقع مرگ است .
صلوات نور صراط است .
صلوات باعث نجات از آتش جهنم و داخل شدن در بهشت است .
رسول خدا (ص) فرمودند : در مقابل صد صلوات ، خدا صد حاجت را بر آورده کند
با صداي بلند صلوات فرستادن ، نفاق را بر طرف مي کند
صلوات فرستادن موجب پاکيزه شدن عمل هاست هر کس يک مرتبه صلوات بفرستد ، خدا درِ عافيت را بر او مي گشايد صلوات فرستادن فقر را بر طرف مي نمايد
هرگاه چيزي از ياد انسان برود و آدمي آن را فراموش کند صلوات موجب مي شود آن را به خاطر آيد
صلوات ، دشمن ديرين و هميشه در کمين يعني ابليس را ذليل و خوار مي نمايد

و............................
 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معروف به دعاء شبّور كه مستحبّ است خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه و مخفى نماند كه این دعا از ادعیه مشهوره است و اكثر علماء سَلَفْ بر این دعا مواظبت مى‏نموده‏اند
در دعای سمات هم توحید حقیقی خصوصا در فراز های اول دعا معرفی شد هم موحدان حقیقی نظیر حضرت نوح - موسی - یعقوب و... معرفی شدند لذا دعای سمات یک عرفان کامل است هم بیان توحید است هم بیان موحدان حقیقی.
موحد حقیقی کسی است که در وصول به توحید هرگز از او خطایی سر نزند لذا نگویید حضرت آدم گناه کرد و لذا گناهکار است با خواندن چند کتاب تاریخی انسان نمی تواند پیغمبر شناس شود چقدر حضرت آدم به همه جهانیان درس داد آنگاه که در مقام تکلم با پروردگار فرمود : ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الظالمین یا حضرت یونس که فرمود : لا اله الا انت انی کنت من الظالمین. این ربنا گفتن صاحبان عصمت در قرآن را دنبال کنید و ببینید چطور با خدا مودب صحبت می فرمایند و رب گفتن شیطان را هم ببینید که چه گستاخانه می گوید : رب بما اغویتنی ....( خدایا به خاطر اینکه مرا گمراه ساختی ....).
شرح دعای سمات
هر فقیری محب غنی است چرا که باید فقر خود را از ناحیه غنی تامین کند لذا کل افراد بشر خواهان رسیدن به توحیدند و قرآن می فرماید یسبح لله ما فی السموات و الارض که نه تنها انسان بلکه هر چیزی خواهان رسیدن به توحید است البته جایگاه انسان جایگاه خاصی است . حقیقت وحدت وجود آن طور است که به کنه آن نمی توان آگاهی تام یافت و طبق احادیث راههای به سوی خدا به عدد نفوس خلایق است لذا توحید فطری است ولی موانعی در رسیدن به این توحید وجود دارد این موانع یا درونی هستند که به علت حشر با عالم ماده می باشد یا بیرونی هستند که شامل تعلقات بیرونی افراد است که آن هم به تعلقات درونی او بر می گردد. اگرچه فطرت همه فطرت توحیدی است ولی این به معنای آن نیست که همه بالفعل موحدند و گرچه هر کسی راهی به سوی حق متعال دارد ولی این به معنای آن نیست که بتواند به فضائل برسند .
رب گفتن هر موجودی نشان گر وجود این راه برای هر موجودی به سمت خدا است . شیطان هم در قرآن می بینیم رب می گوید پس معلوم می شود رب رب گویان متعددند و همگان خواهان رسیدن به رب مطلق نظام هستی اند . رب گفتن شیطان بر اساس رذیله بود نه بر اساس فضیلت . لذا به عدد طرق نفوس خلایق عرفان می تواند پدید آید . حال سوال این می شود که آیا همه انسان ها می توانند از این راه خودشان و بی خطا به همه اسماء الهیه متصف شوند ؟ لذا ما باید ببینیم موحد حقیقی کیست ؟ دیگران هم برای رسیدن به حقایق غیبی به راه می افتند به چیز هایی هم می رسند ولی ما می خواهیم موحد حقیقی را بشناسیم تا این راه را بی عیب و نقص و کم و کاستی طی کنیم این انسان اینچنینی را گاهی عارف واصل نامند گاهی فیلسوف کامل و در شرع ما اسم او را صاحبان عصمت می گذاریم . موحد حقیقی را هم کسی می دانیم که به تمام اوصاف الهیه متصف است جز اسماء مستاثره یعنی اگر خدا حکیم است ایشان هم حکیم است اگر او علیم است ایشان هم علیم است و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها این فادعواه یک دعوت اتصافی است یعنی برای شما به میزان جدول وجودیتان یک حظی و نصیبی از این اسماء وجود دارد فقط اسم الله را که بعضا می فرمایند از این اسم به این حظ می توانیم برسیم که عجز خود را از این که نمی توان الله شد ادراک کرد. در کتاب تمهید القواعد ابن ترکه تمام بحث این است توحید حقیقی چیست؟ موحد حقیقی کیست؟ لذا اگر ما می خواهیم به توحید حقیقی برسیم نیاز به موحد حقیقی داریم لذا بی همرهی خضر خطر گمراهی هست.
در مصباح الانس ابن فناری حدود ۱۸ وصف برای عارف حقیقی ذکر شده است . در فصوص الحکم در ۲۷ فص ۲۷ میزان برای رسیدن به موحد حقیقی داریم . در کتاب های فلسفی هم میزان داریم که که فیلسوف کامل کیست چون فلسفه علم به احوال اعیان موجودات است آن طور که هستند در شرع هم میزان داریم که فیلسوف کامل کیست و به او نبی الله یا رسول الله یا ولی الله گوییم . اگر تمام این اصول در کتب مختلف را با هم جمع و تلفیق نماییم به این جمله می رسیم که : قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند.
قلمرو فلسفه میزان کلی دادن است و موحد حقیقی را به نحو کلی مشخص می کند و لی راه رسیدن به شخص موحد حقیقی را عرفان باز می کند . راه عرفان ما در حقیقت به ولایت برمی گردد ما در عرفان به دنبال موحد حقیقی هستیم با اوصافی که در قرآن و روایات و فلسفه و حکمت داریم لذا عرفان ما عرفان توحیدی صرف نیست بلکه عرفان موحدی است. ما به دنبال حضرت علی هستیم تا از او به حق برسیم لذا عرفان ما شناخت حضرت بقیه الله است چون می خواهیم به مقصود خود که شناخت حق متعال است برسیم لذا عرفان ما عرفان ولایی است نه عرفان توحیدی صرف. عرفان ما عرفان خلیفه الله شناسی است عرفان حضرت بقیه الله شناسی است تا با این فرد بتوانیم به محضر حق برسیم لذا در تمام چیزها می خواهیم با حضرت بقیه الله برویم . این عقیده ما است به عنوان فرقه ناجیه و لذا امام حسین (ع) مصداق اسم عظیم الهی است.

این دعا تنها چیزیه که منو ناخود آگاه،از خود بی خود میکنه.
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
سریع الاستجابة ترین دعا جهت رسیدن به حاجت

سریع الاستجابة ترین دعا جهت رسیدن به حاجت

اگرچه دعاهای زیادی از امامان معصوم (ع) نقل شده است که مورد اجابت واقع شده و سریع الاجابة هستند، که ذکر متن آنها در این جا مقدور نیست و فقط به ذکر اسامی چند مورد که دارای اهمیت خاص هستند اشاره می شود:

1. دعای توسل
محمد ابن بابویه دعای توسل را از ائمه (ع) نقل کرده و گفته است که این دعا را در هیچ امری نخواندم، مگر آن که اثر اجابت آن را به زودی یافتم دعای توسل از دعاهای مشهور است که در شب های چهارشنبه خوانده می شود. در این دعا با توسل به چهارده معصوم (ع) و واسطه قرار دادن آنها به درگاه الاهی پس از اتمام دعا، حاجت خود را از خدا در خواست می کنیم. جملات صدر و ذیل آن چنین است: « اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمة...» خدایا من از تو می خواهم و روی می آورم به سوی تو، به پیامبرت، پیامبر رحمت... «یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله» ای آبرومند نزد خدا، شفاعت کن برای ما نزد خدا

2. دعای فرج
کفعمی درکتاب بلدالامین دعایی از حضرت علی (ع) نقل کرده که اگر شخص گرفتار، ترسیده، نگران و غم دیده، آن را بخواند، حق تعالی گشایش در کار او ایجاد نماید، که ابتدا و انتهای این دعا چنین است:

«یا عماد من لا عماد له...» : ای پشتیبان کسی که پشتیبان ندارد... «وافعل بی ما انت اهله»: با من چنان کن که تو اهل آن و آنگاه پس از دعاء حاجت خود را بطلبد.


3. دعای اسم اعظم
سید علیخان شیرازی درکتاب کلم طیب نقل فرموده: اسم اعظم خدای تعالی آن است که افتتاح او « الله» و اختتام او «هو» است، هر که اسم اعظم خدای تعالی را روزی یازده بار ورد خود قرار بدهد، هرآینه هر امر مهم جزئی و کلی برای او آسان شود و آن اسم اعظم پنج آیه از پنج سوره ی مبارکه ی بقره، آل عمران، نساء، طه و تغابن است، با این ویژگی که حروف آن نقطه ندارد و تغییری در اعراب آنها صورت نمی گیرد:

1. «الله لا إله إلا هو الحی القیوم ... » تا آخر آیة الکرسی،

2. «الله لا اله الا هو ...نزل علیک الکتاب ...»

3. «الله لا إله ان هو لیجمعنکم ...»

4. «الله لا إله ان هو له الاسماء ...»

5. «الله لا إله الا هو و علی إلله...»
قبلا نیز گفته شد که دعای مشلول شامل اسم اعظم خداوندی است

4. دعای مقاتل بن سلیمان از امام سجاد(ع)
امام سجاد (ع) به مقاتل بن سلیمان، دعایی را تعلیم داده، که مقاتل گوید هر کس این دعا را صد بار بخواند ، دعایش مستجاب خواهد شد. ابتدا و انتهای این دعا چنین است: «الهی کیف ادعوک و انا...:» خدایا چطور بخوانم تو را و حال من منم... «تفرج عنی فرجا عاجلا غیر اجل نفسک و رحمتک یا ارحم الراحمین» گشایش فوری بدون مدت دار، به من عطا کن به فضل و رحمت خودت، ای مهربان ترین مهربانان.

5. دعایی تحت عنوان سریع الاجابة: از امام موسی بن جعفر (ع) با این شروع که: «اللهم انی اطعتک فی احب الاشیاء الیک و ....»

6. دعایی از امام صادق (ع) که هر کسی ده بار یا الله بگوید، به او گفته می شود، لبیک، حاجت تو چیست؟

7. دعایی از امام جعفر صادق (ع) که هر کس یا رب یا الله بگوید به گونه ای که تا نفس او قطع شود، گفته می شود لبیک حاجت تو چیست؟

این دعا ها در کتاب مفاتیح الجنان تحت عنوان دعای سریع الاجابة آمده است.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام به همه دوستان خدا قوت

من عاشق زیارت امین الله هستم بخصوص وقتی بعداز نماز مغرب وعشا در حرم رضوی پخش میشه متن وترجمه رو( با اجازه استارتر
:redface:) ارسال میکنم.

زيارت دوّم:زيارت معروف به«امين اللّه»است كه در نهايت اعتبار مى‏باشد و در تمام
كتابهاى زيارتى و مصابيح‏ نقل شده.علاّمه مجلسى(ره)فرموده:اين زيارت از جهت متن و سند از بهترين زيارات است و بايد در تمام روضه‏ هاى ائمه‏ بر آن مواظبت نمايند،درباره اين زيارت به سندهاى معتبر از جابر،از امام باقر عليه السّلام روايت شده:حضرت زين العابدين عليه السّلام به‏ زيارت امير المؤمنين عليه السّلام آمد،و در كنار قبر آن حضرت ايستاد وگريست و چنين گفت:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ (السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ االْمُؤْمِنِينَ)، أَشْهَدُأَنَّكَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَتَّى دَعَاكَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ فَقَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ وَأَلْزَمَ أَعْدَاءَكَ الْحُجَّةَ مَعَ مَا لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَدُعَائِكَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيَائِكَ مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَسَمَائِكَ صَابِرَةً عَلَى نُزُولِ بَلائِكَ [شَاكِرَةً لِفَوَاضِلِ نَعْمَائِكَ ذَاكِرَةً لِسَوَابِغِ آلائِكَ‏]

مُشْتَاقَةً إِلَى فَرْحَةِ
لِقَائِكَ مُتَزَوِّدَةً التَّقْوَى لِيَوْمِ جَزَائِكَ مُسْتَنَّةًبِسُنَنِ أَوْلِيَائِكَ مُفَارِقَةً لِأَخْلاقِ أَعْدَائِكَ مَشْغُولَةًعَنِ الدُّنْيَا بِحَمْدِكَ وَ ثَنَائِكَ.

سلام بر تو اى امين خدا بر روى ‏زمينش،و حجّت او بر بندگانش،سلام بر تو اى امير مؤمنان[اگر اين زيارت براىامام ديگر خوانده شود،«السلام عليك يا امير لمؤمنين»گفته نمى ‏شود مؤلف شهادت مى ‏دهم كه تو در راه خدا آن‏چنان‏كه بايد جهاد كردى،و به كتابش عمل نمودى،و روشهاى پيامبرش(درود خدا بر او خاندانش) را پيروى كردى،تا خدا تو را به جوارش خواند،و با اختياراتش تو را به جانب خود قبض روح نمود،و دشمنانت را ملزم به‏ حجت كرد،با آنچه توراست از حجتهاى رسا بر همه مخلوقاتش.خدايا قرار ده نفس مرا آرام ‏در برابر تقديرت،خشنود به قضاوتت،حريص به ذكر و دعايت،عاشق به برگزيده‏ دوستانت،محبوب در زمين و آسمانت،شكيبا بر نزول بلايت،سپاسگذار بر فزونى‏ نعمتهايت،يادكننده كامل عطاهايت،مشتاق به شادى ديدارت،توشه برگيرنده تقوابراى روزپاداشت،پيرو روشهاى اوليايت،جداكننده از اخلاق دشمنانت،غافل از دنيا به‏ سپاس و ثنايت.

پس روى مبارك خود را بر قبر گذاشت و گفت:

اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ وَالِهَةٌ وَ سُبُلَ الرَّاغِبِينَ إِلَيْكَ شَارِعَةٌ وَ أَعْلامَ الْقَاصِدِينَ إِلَيْكَ وَاضِحَةٌ وَ أَفْئِدَةَ الْعَارِفِينَ مِنْكَ فَازِعَةٌ وَ أَصْوَاتَ الدَّاعِينَ إِلَيْكَ صَاعِدَةٌ وَ أَبْوَابَ الْإِجَابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ وَ دَعْوَةَ مَنْ نَاجَاكَ مُسْتَجَابَةٌ وَ تَوْبَةَ مَنْ أَنَابَ إِلَيْكَ مَقْبُولَةٌ وَ عَبْرَةَ مَنْ بَكَى مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ وَ الْإِغَاثَةَ لِمَنِ اسْتَغَاثَ بِكَ مَوْجُودَةٌ [مَبْذُولَةٌ] وَ الْإِعَانَةَ لِمَنِ اسْتَعَانَ بِكَ مَبْذُولَةٌ [مَوْجُودَةٌ] وَ عِدَاتِكَ لِعِبَادِكَ مُنْجَزَةٌ وَ زَلَلَ مَنِ اسْتَقَالَكَ مُقَالَةٌ وَ أَعْمَالَ الْعَامِلِينَ لَدَيْكَ مَحْفُوظَةٌوَ أَرْزَاقَكَ إِلَى الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْكَ نَازِلَةٌ وَ عَوَائِدَالْمَزِيدِ إِلَيْهِمْ وَاصِلَةٌ وَ ذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِينَ مَغْفُورَةٌ وَ حَوَائِجَ خَلْقِكَ عِنْدَكَ مَقْضِيَّةٌ وَ جوَائِزَالسَّائِلِينَ عِنْدَكَ مُوَفَّرَةٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِيدِ مُتَوَاتِرَةٌوَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِينَ مُعَدَّةٌ وَ مَنَاهِلَ الظِّمَاءِ [لَدَيْكَ‏] مُتْرَعَةٌ اللَّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعَائِي وَ اقْبَلْ ثَنَائِي وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَوْلِيَائِي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ إِنَّكَ وَلِيُّ نَعْمَائِي وَ مُنْتَهَى مُنَايَ وَ غَايَةُ رَجَائِي فِي مُنْقَلَبِي وَمَثْوَايَ.

خداى دلهاى ‏فروتنان،سرگردان به سوى توست،و راه‏هاى مشتاقان به درگاهت نمايان است،ونشانه‏ هاى قاصدان كوى ‏ات‏ پيداست،و دلهاى عارفان از تو هراسان است،و صداى خوانندگان به جانب تو بلنداست،و درهاى‏ اجابت به رويشان گشوده،و دعاى آنكه با تو مناجات كرد مستجاب است،و توبه كسى ‏كه به سوى تو بازگشت پذيرفته است،و اشك كسى ‏كه از ترس تو گريه كرد مورد رحم است،و فريادرسى براى كسى‏ كه ازتو فرياد خواست آماده است،وكمك براى كسى‏ كه از تو كمك خواست رايگان است،و وعده‏ هايت براى بندگانت وفاشده،و لغزش آن‏كه از تو
پوزش خواست ناديده گرفته شده،و اعمال عمل‏ كنندگان
نزد تو محفوظ است،و روزي هايت از جانب تو به سوى مخلوقات‏ فرود آينده است،و بهره‏ هاى فزون به سويشان پيوسته است،و گناهان آمرزش‏ جويان آمرزيده است،وحاجات خلق نزد تو برآورده است،و جايزه‏ هاى خواستاران،پيش تو كامل گشته است،و عايدات افزون‏ پياپى است،و سفره ‏هاى خواهندگان طعام آماده،و حوض هاى تشنگان لبريزاست.خدايا دعايم رامستجاب كن،وستايشم را بپذير،و بين من و اوليايم جمع كن،به حق محمّد و على وفاطمه و حسن‏ و حسين،تو ولى‏ نعمت و نهايت آرزو و هدف اميد منى در بازگشتگاه و محلّ اقامتم.


در كتاب«كامل الزيارات»پس از متن زيارت اين جملات آمده است:


أَنْتَ إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلايَ اغْفِرْ لِأَوْلِيَائِنَا وَ كُفَّ عَنَّا أَعْدَاءَنَا وَ اشْغَلْهُمْ عَنْ أَذَانَا وَ أَظْهِرْ كَلِمَةَالْحَقِّ وَ اجْعَلْهَا الْعُلْيَا وَ أَدْحِضْ كَلِمَةَ الْبَاطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلَى إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ

تو معبود و آقاومولاى منى،دوستانمان را بيامرز،دشمنانمان را از ما بازدار،و از آزار ما غافلشان گردان،و كلمه حق را نمايان وو آن را برتر كن،و كلمه باطل را بلغزان و آن را پست‏ تر قرار ده،تو برهرچيز توانايى‏


آنگاه امام باقر عليه السّلام فرمود:هركه از شيعيان ما اين زيارت و دعا را دركنار قبر امير المؤمنين عليه السّلام،يا نزد قبريكى از ائمه عليهم السّلام بخواند،البته‏ حق تعالى اين زيارت و دعاى او را در نامه‏اى از نور بالا برد و مهر حضرت محمّد صلّى اللّه و عليه و آله را بر آن بزند و به اين صورت محفوظ باشد،تا به قائم آل محمّد(عج)تسليم كنند،پس صاحبش را به بشارت و تحيّت وكرامت استقبال نمايد ان شاء اللّه تعالى. مؤلّف گويد:اين زيارت شريفه‏ هم از زيارات مطلقه به حساب مى‏ آيد،و هم اززيارات مخصوصه روز غدير،و هم‏ از زيارات جامعه،كه در جميع روضات مقدسه ائمه خوانده مى‏شود.
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی خواهر
بالاخره یکی به ما کمک داد
من اول تاپیک گفتم به کمک شما دوستان و دعاهایی که شما خوندین چون من همه دعاها وفضیلتهاشونا نمیدونم
اما هر کی گفت کمک میدم هم کمک نداد:cry:
منم این زیارتو میخونم اما فقط هر وقت زیارت ائمه میرم یا مناسبتی در روز باشه مثلا میلاد یکی از ائمه
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
مرسی خواهر
بالاخره یکی به ما کمک داد
من اول تاپیک گفتم به کمک شما دوستان و دعاهایی که شما خوندین چون من همه دعاها وفضیلتهاشونا نمیدونم
اما هر کی گفت کمک میدم هم کمک نداد:cry:
منم این زیارتو میخونم اما فقط هر وقت زیارت ائمه میرم یا مناسبتی در روز باشه مثلا میلاد یکی از ائمه


بابا من هستم این چه حرفیه .. من هستم ...
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
مرسی خواهر
بالاخره یکی به ما کمک داد
من اول تاپیک گفتم به کمک شما دوستان و دعاهایی که شما خوندین چون من همه دعاها وفضیلتهاشونا نمیدونم
اما هر کی گفت کمک میدم هم کمک نداد:cry:
منم این زیارتو میخونم اما فقط هر وقت زیارت ائمه میرم یا مناسبتی در روز باشه مثلا میلاد یکی از ائمه

سلام
اميدوارم همه دوستان خوب و خوش و سلامت باشيد
ببخشيد وسط تاپيك خوبتون پست ميذارم
من به شخصه ازتون عذرخواهي ميكنم، ولي خب، شما در اين تاپيك تنها نيستيد و من خودم از اين تاپيك واقعا استفاده ميكنم؛ ولي خب تاپيكهاي ديگه اي هم هست و از دوستان هم نميشه انتظاري فراتز از اين داشت؛ شما هم مسلما براي رضاي خدا كار ميكنيد و اجزتون با صاحب اين دعاها كه به راستي خداوند است و با نگاهدارنده ادعيه كه صاحب الزمان (عج) است.
ناميد نباشيد، ما هم تا جايي كه مقدور باشه در خدمتتون هستيم
از طرفي من خودم بعضي از ادعيه رو تازه دارم ميشنوم
بازم ممنون بابت تاپيك خوبتون، اميدوارم خداوند در ادامه آن شما رو ياري كند و همه ما رو در عمل به آنها و استمرار ذكرشان
التماس دعا
ياحق
 

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
اميدوارم همه دوستان خوب و خوش و سلامت باشيد
ببخشيد وسط تاپيك خوبتون پست ميذارم
من به شخصه ازتون عذرخواهي ميكنم، ولي خب، شما در اين تاپيك تنها نيستيد و من خودم از اين تاپيك واقعا استفاده ميكنم؛ ولي خب تاپيكهاي ديگه اي هم هست و از دوستان هم نميشه انتظاري فراتز از اين داشت؛ شما هم مسلما براي رضاي خدا كار ميكنيد و اجزتون با صاحب اين دعاها كه به راستي خداوند است و با نگاهدارنده ادعيه كه صاحب الزمان (عج) است.
ناميد نباشيد، ما هم تا جايي كه مقدور باشه در خدمتتون هستيم
از طرفي من خودم بعضي از ادعيه رو تازه دارم ميشنوم
بازم ممنون بابت تاپيك خوبتون، اميدوارم خداوند در ادامه آن شما رو ياري كند و همه ما رو در عمل به آنها و استمرار ذكرشان
التماس دعا
ياحق

سلام
من که نگفتم کی قرار بود کمک کنه و نکرد
مثلا نگفتم شما:razz:
اما خب ما یه مفاتیح الجنان داریم پر از دعا ها،که خیلیاشو نمیشناسم
بالاخره 4تا من خوندم 4 تا شما و ... اینجوری با همدیگه همشومیشناسیم نه؟؟
میدونم تاپیکای دیگه هم هستن خیلی شدتشو زیاد کردین من توقع زیادی ندارم:cry:
فقط یه کوچولودرد ودل بودش با دوستمچون اجازه خواسته بود گفتم که...

این دعاهایی که من گذاشتمو تقریبا 90 درصدشو خوندم یا بهتر بگم جز دعای مکارم الاخلاق و دعای مقاتل بن سلیمان بقیه را خوندم
از این به بعد شاید دعاهای کمتری بشناسم
پس به کمک نیاز دارم

اصلا هم ناامید نیستم خدا با منه شک ندارم;)

واما دانشجوی کامپیوتر آبجی گلم میدونم شما هستی دلم قرصه

وامادعای فرج اولین دعای این تاپیک که آثارشم گذاشتیم
 
آخرین ویرایش:

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
متن دعای سریع الاجابه

متن دعای سریع الاجابه

اللَّهُمَّ إِنِّي أَطَعْتُكَ فِي أَحَبِّ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ التَّوْحِيدُ وَ لَمْ أَعْصِكَ فِي أَبْغَضِ الْأَشْيَاءِ إِلَيْكَ وَ هُوَ الْكُفْرُ فَاغْفِرْ لِي مَا بَيْنَهُمَا يَا مَنْ إِلَيْهِ مَفَرِّي آمِنِّي مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَيْكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الْكَثِيرَ مِنْ مَعَاصِيكَ وَ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ مِنْ طَاعَتِكَ يَا عُدَّتِي دُونَ الْعُدَدِ وَ يَا رَجَائِي وَ الْمُعْتَمَدَ وَ يَا كَهْفِي وَ السَّنَدَ وَ يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُوْلَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوا أَحَدٌ،
خدايا!تو را در محبوبترين چيزها نزدت كه يگانه ‏پرستى است اطاعت نمودم،و تو را در مبغوض‏ترين چيزها كه كفر است نافرمانى نكردم،پس آنچه از گناهان بين اين دو است بر من بيامرز،اى آن‏كه گرزيگاهم تنها به جانب اوست، از آنچه از آن به سويت پناه آوردم مرا ايمنى بخش،خدايا!بيامرز از نافرمانيهاى بسيارم را در پيشگاهت،و طاعت اندكم را در آستانت بپذير، اى تنها توشه‏ام از ميان توشه‏ها،و اى اميد و آرامش،و پناه و تكيه‏گاهم،و اى يگانه و يكتا، اى كه گفتى«بگو او خداى يكتاست،خداى بی‏نياز است،نه زاده و نه زاييده شده،و برايش همتايى نبوده است»
أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مَنِ اصْطَفَيْتَهُمْ مِنْ خَلْقِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِي خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ أَحَدا أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَفْعَلَ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ الْكُبْرَى وَ الْمُحَمَّدِيَّةِ الْبَيْضَاءِ وَ الْعَلَوِيَّةِ الْعُلْيَا [الْعَلْيَاءِ] وَ بِجَمِيعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِكَ وَ بِالاسْمِ الَّذِي حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِكَ فَلَمْ يَخْرُجْ مِنْكَ إِلا إِلَيْكَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ أَمْرِي فَرَجا وَ مَخْرَجا وَ ارْزُقْنِي مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَيْثُ لا أَحْتَسِبُ إِنَّكَ تَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ
از تو درخواست‏ می‏كنم به حق آنان‏كه از ميان آفريده‏هايت انتخاب نمودى،و هيچكس را از ميان آفريدگانت همانند آنان قرار ندادى،بر محمّد و خاندانش درود فرست،و با من چنان كن كه سزاوار آنى،خدايا!از تو درخواست می‏كنم به حق يگانگى بزرگ‏تر الهى،و مقام تابنده محمّدى،و جايگاه برتر علوى،و به تمام آنچه به آن بر بندگانت حجّت نهادى،و به حق‏ آن نامى كه از آفريدگان خود پنهان داشتى،كه از تو جز براى تو اظهار نگردد،بر محمّد و خاندانش درود فرست و براى من در كارم گشايش و راه نجاتى قرار ده،و از جهاتى كه گمان می‏برم و يا گمان نمی‏برم مرا روزى ده‏ همانا تو هركه را بخواهى بى‏حساب روزى می‏دهی.
سپس حاجت خود را درخواست كن.
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
من فضایل دعای معراج رو عرض می کنم ::

از رسول اکرم(ص)منقول است هرشخصی این دعا را بخواند یاگوش فرادهد اورااز جمیع بلایا محفوظ فرمایدواگر از آدم تا ختم جمع شوندو جمیع دریاها مرکب گردد و اسمان و زمین کاغذ گردد و جندان نویسند که فرشتگان مانده شوند و دریاخشک شودو اسمان و زمین تمام شوندنمی تواند ثواب ان دعا را بنویسد از هزار ویکی نوشته نشود و خواننده و دارنده این دعا را تنگی دست ندهد و تا روز اجل بستگی د کار وی نشود و در روز قیامت حساب را از وی بردارند و بیحساب وارد بهشت شود یا محمد دارنده خواننده این دعا رستگاری یابد هر کس در عمر خود یکبار بخواند و اگر گوش بدهد یا با خود دارد چنان باشد که چهل هزار ختم قران کرده باشد و چهل هزار حج کرده باشد و چهل هزار گوسفند قربانی کرده باشد و چهل هزار بنده ازاد کرده و چهل هزار مسکین عام داده و چهل هزار برهنه راپوشانده باشد و تورات و انجیل عیسی و زبور داود و فرقان محمد مصطفی (ص) خوانده باشدو اگر بیمار باشد چنانکه طبیبان از معالجه ان عاجز باشند چون این دعا را بخواند حقتعالی دین اورا ادا فرماید و اگر کسی کاهل نماز باشد این دعا را با خود دارد حقتعالی دین اورا روشن گرداند چنانکه حریص نماز باشدو اگر زن دشوار زاید این دعا را براب خوانده بخورد به اسانی بار نهد و اگر کسی را بسته باشد این دعا را برموم گیرند برکمر وی بندد فی الحال گشاده گردد و اگر بخت دختر بسته باشد این دعارا بخواند بخت او گشاده می شود و اگر کسی برپای دار برند این دعا رابروی بخواند و بدمند یا در نزد انکس باشد ضرری به او نرسد و اگر جهت فرزند بخواند خداوند عالم پسری بهوی عطا فرماید و دارنده این دعا از گزند مارو عقرب و زبان بدگویان ایمن گردد،خواننده ودارنده ا ین دعا از درد گوش ودرد سر درد چشم ودرد دل وفلج لغوه وجمیع درد ها ایمن گردد وهر کس این دعا را با خود به گور برد حق سبحانه او را ببخشد وسکرات موت بر وی آسان گرداند واز عذاب قبر وسئوال نکیر منکر ایمن گردد وروز جزاء چهل هزار فرشته به اسقبال وی برایندتا داخل بهشت میشوند شرح این دعا بسیار بود مامختصر کردیم تا ملال نگیرد ...
 

Similar threads

بالا