آشنایی با لغات کتاب Essential Words For The TOEFL و کتاب 504.هر روز 1 درس

[ramem86]

سلام دوستای خوب معمارم.
این تاپیک برای خوندن لغات کتاب تافل و 504 هست.
همونطور که میدونین، کتاب تافل و 504 از منابع زبان عمومی ارشد هستن.قصد من از ایجاد این تاپیک اینه که روزی 1 درس رو بخونیم با هم.
کتاب تافل کلا 30 درس داره و هر درس 15 لغت.
کتاب 504 کلا 42 درس داره و هر درس 12 لغت.
خیلی از لغات کتاب تافل با کتاب 504 مشترک هست.به نظر من اول تافل رو بخونیم و بعد 504.
خوشحال میشم دوستای خوب و علاقمند به این تاپیک،نظراتشون رو بگن و همراه من باشن تو تاپیک.
به امید قبولی همه ی دوستای خوب و کوشا در کارشناسی ارشد

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 1
لغات اصلی درس :
1.abroad
2.abrupt
3.acceptable
4.acclaim
5.actually
6.adverse
7.advice
8.attractive
9.autonomous
10.disapproval
11.disruptive
12.haphazardly
13.ideal
14.persistent
15.wide

ترجمه ی فارسی :
1.خارج از کشور (به خارج)
2.ناگهان
3.قابل قبول
4.مورد ستایش
5.حقیقتا
6.ناخوشایند
7.نصیحت
8.جذاب
9.مستقل
10.مخالفت
11.مخل
12.شانسی،بدون الگو
13.عالی
14.مداوم
15.گسترده،وسیع

مترادف انگلیسی :
1.overseas;internationally
2.sudden
3.oermissible
4.praise
5.truly
6.unfavorable
7.suggestion
8.appealing
9.independent
10.objection
11.disturbing
12.arbitrarily;carelessly
13.perfect
14.constant
15.broad

 

[ramem86]

خیلی خوشحالم که هستین.امیدوارم بتونیم خوب پیش بریم.
راستی چون قراره شبی ۱ درس بخونیم امشب درسه ۲ رو میزارم.درسه ۱ در واقع برای شنبه بوده

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 2
لغات اصلی درس :
1.advanced
2.advantage
3.advent
4.agile
5.albeit
6.allow
7.appealing
8. celebrated
9. contemporary
10. distribute
11. encourage
12. energetic
13.frail
14.refine
15.worthwhile

ترجمه ی فارسی :
1.پیشرفته
2.فایده،سود
3.ظهور
4.چابک،زرنگ
5.اگرچه
6.اجازه دادن
7.فریبنده،جذاب
8.نامدار
9.معاصر
10.توزیع کردن
11.تشویق کردن
12.پر انرژی
13.نازک،شکننده
14.بهبود بخشیدن
15.ارزنده

مترادف انگلیسی :
1.progressive
2.benefit
3.arrival
4.nimble
5.although
6.permit
7.alluring
8.renowned
9.current
10.dispense
11.inspire
12.vigorous
13.fragile
14.perfect
15.rewarding

 

[""elahe""]

کتاب تافل-درس 1
لغات اصلی درس :
1.abroad
2.abrupt
3.acceptable
4.acclaim
5.actually
6.adverse
7.advice
8.attractive
9.autonomous
10.disapproval
11.disruptive
12.haphazardly
13.ideal
14.persistent
15.wide

ترجمه ی فارسی :
1.خارج از کشور (به خارج)
2.ناگهان
3.قابل قبول
4.مورد ستایش
5.حقیقتا
6.ناخوشایند
7.نصیحت
8.جذاب
9.مستقل
10.مخالفت
11.مخل
12.شانسی،بدون الگو
13.عالی
14.مداوم
15.گسترده،وسیع

مترادف انگلیسی :
1.overseas;internationally
2.sudden
3.oermissible
4.praise
5.truly
6.unfavorable
7.suggestion
8.appealing
9.independent
10.objection
11.disturbing
12.arbitrarily;carelessly
13.perfect
14.constant
15.broad

lمترادف شماره 3 درسته؟

 

[arcdoc]

permissible

 

[ramem86]

lمترادف شماره 3 درسته؟

سلام الهه جان.اشتباه تایپی بود.permissible درسته.معذرت می خوام.از این به بعد بیشتر دقت می کنم

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 3
لغات اصلی درس
1.alter
2.analyze
3.ancient
4.annoying
5.anticipate
6.conform
7.detect
8.enrich
9.intensify
10.intolerable
11.observe
12.ongoing
13.propose
14.restore
15.vital

ترجمه ی فارسی
1.تغییر دادن
2.تحلیل کردن
3.قدیمی
4.رنجش آور
5.پیش بینی کردن
6.وفق دادن، همنوایی کردن
7.پبدا کردن، فهمیدن
8.غنی کردن
9.سخت کردن، تشدید کردن
10.تحمل ناپذیر
11.مشاهده کردن
12.مداوم
13.پیشنهاد کردن
14.ترمیم کردن
15.حیاتی

مترادف انگلیسی
1.modify
2.examine
3.old
4.bothersome
5.predict
6.adapt
7.notice
8.value
9.heighten
10.unbearable
11.notice
12.current
13.suggest
14.revitalize
15.indispensable

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 4
لغات اصلی درس
1.ambiguous
2.apparent
3.arbitaru
4.assert
5.astounding
6.astute
7.authorize
8.deceptively
9.determined
10.elicit
11.forbid
12.petition
13.relinquish
14.resilient
15.tempt

ترجمه ی فارسی
1.گنگ،مبهم
2.واضح،قابل مشاهده
3.اختیاری
4.دفاع کردن از
5.شگفت آور، حیرت انگیز
6.زیرک
7.اجازه دادن
8.به طرز فریبنده
9.مصمم
10.استخراج کردن
11.منع کردن
12.تقاضا، دادخواست
13.واگذاری کردن، ترک کردن
14.استوار، محکم
15.اغفال کردن، فریفتن

مترادف انگلیسی
1.vague
2.visible
3.haphazard
4.declare
5.astonishing
6.perceptive
7.empower
8.misleadingly
9.resolute
10.extract
11.ban
12.appeal
13.abdicate
14.tenacious
15.entice

 

[ramem86]

سلام دوستان.ببخشید بابت دیشب.هر کاری کردم به اینترنت وصل نمی شد!!الان درس 5 رو میذارم.امشب هم درس 6.موفق باشین و کتاب اصلی فراموش نشه!!

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 5
لغات اصلی درس
1.amaze
baffle2.
3.bear
block4.
5.blur
6.brilliant
7. caution
8.challenge
9. delicate
10.enhance
11.intrigue
12.persuade
13.replace
14.shed
15.uniqe

ترجمه ی فارسی
1.متحیر ساختن
2.گمراه کردن
3.تحمل کردن، بردن
4.مسدود کردن
5.لک کردن
6.تابان، باهوش
7.احتیاط کردن، هشدار دادن
8.حق طلب، یارا بودن، به مبارزه طلبیدن
9.حساس، شکننده
10.بهبود بخشیدن
11. توطئه، مجذوب کردن
12. متقاعد کردن
13.جایگزین کردن
14.انداختن، دور انداختن
15.یگانه، نادر، تک

مترادف انگلیسی
1.astonish
2.puzzle
3.yield
4.obstruct
5.cloud
6.radient
7.warn
8.dare
9.fragile
10.strengthen
11.fascninate
12.convince
13.substitute
14.discard
15.rare

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 6
لغات اصلی درس
1.chiefly
2.coarse
3.commonplace
4.comparatively
5.complex
6.conventional
7.curious
8.exceedingly
9.exclusively
10.immense
11.indeed
12.rigid
13.routinely
14.sufficiently
15.visibly

ترجمه ی فارسی
1.مخصوصا،بیشتر
2.خشن،زبر
3.معمولی،تکرار شونده
4.نسبتا
5.پیچیده
6.مرسوم
7.کنجکاو،ویژه
8.به طرزی عجیب
9.به طرز محدود کننده ای
10.حجیم،بی اندازه،کلان
11.به راستی،حقیقتا
12.سخت،صلب
13.به طور عادی
14.به طور کافی
15.به طرز قابل ملاحظه

مترادف انگلیسی
1.mostly
2.rough
3.frequent
4.relatively
5.complicated
6.traditional
7.peculiar
8.extremely
9.restrictively
10.massive
11.truly
12.stiff
13.ordinarily
14.adequately
15.noticeably

 

[ramem86]

سلام دوستای خوبم.این هفته درسای 7تا12 رو با هم می خونیم.قبلیا رو خوندین دیگه؟؟؟

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 7
لغات اصلی درس
1.appropriate
2.clarify
3.conceal
4.confirm
5.constantly
6.convenient
7.core
8.critical
9.distort
10.diverse
11.prosperous
12.purposefully
13.reveal
14.scarcely
theoretically15.
ترجمه ی فارسی
1.مناسب
2.واضح ساختن
3.پنهان کردن
4.تایید کردن
5.به طور مداوم
6.تمرینی،راحت،آسان
7.اصل،هسته،مهمترین قسمت
8.خطرناک
9.کج کردن،دفرمه کردن
10.گوناگون، متفاوت
11.شکوفا،در حال رونق
12.به طور عمدی،عمدا
13.آشکار کردن
14.به ندرت،ندرتا
15.به طور تئوری
مترادف انگلیسی
1.proper
2.clear
3.hide
4.prove
5.continually
6.practical
7.chief
8.dangerous
9.deform
10.different
11.thriving
12.deliberately
13.disclose
14.hardly
15.hypothetically

 

[arcdoc]

کتاب تافل-درس 7
لغات اصلی درس
1.appropriate
2.clarify
3.conceal
4.confirm
5.constantly
6.convenient
7.core
8.critical
9.distort
10.diverse
11.prosperous
12.purposefully
13.reveal
14.scarcely
theoretically15.
ترجمه ی فارسی
1.مناسب
2.واضح ساختن
3.پنهان کردن
4.تایید کردن
5.به طور مداوم
6.تمرینی،راحت،آسان
7.اصل،هسته،مهمترین قسمت
8.خطرناک
9.کج کردن،دفرمه کردن
10.گوناگون، متفاوت
11.شکوفا،در حال رونق
12.به طور عمدی،عمدا
13.آشکار کردن
14.به ندرت،ندرتا
15.به طور تئوری
مترادف انگلیسی
1.proper
2.clear
3.hide
4.prove
5.continually
6.practical
7.chief
8.dangerous
9.deform
10.different
11.thriving
12.deliberately
13.disclose
14.hardly
15.hypothetically

ابتدا مرسی...
ویرایش 5 جدید هست.....
مثلا همین درس لغت اول
attribute
ویژگی،خصلت
characteristic
اینجا نیست...کلا هر درس یکی دوتا لغت تجدید نظر شده..
REVISED شده دیگه...البته شاید خیلی هم فرق نکنه....شاید برای فروشِ چاپ جدید ،این کارو میکنن.

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 8
لغات اصلی درس
1.accelerate
2.crack
3.create
4.creep
5.crush
6.cultivate
7.dictate
8.distinguish
9.flaw
10.harvest
11.mirror
12.obtain
13.particle
14.settle
15.transport
ترجمه ی فارسی
1.تسریع کردن
2.شکستگی، شکاف
3.خلق کردن
4.خزیدن
5.ساییدن،چلاندن
6.کشت کردن،رستن
7.دیکته کردن،تحمیل کردن
8.تمیز دادن
9.کاستی
10.خرمن،محصولات جمع آوری شده
11.بازتاب دادن
12.به دست آوردن
13.حرف،پاره
14.ماندن،مستعمره کردن
15.بردن،ترابری کردن
مترادف انگلیسی
1.hasten
2.fracture
3.produce
4.crawl
5.grind
6.grow
7.impose
8.discriminate
9.defect
10.gather
11.reflect
12.gain
13.fragment
14.colonize
15.carry

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 9
لغات اصلی درس
1.accurate
2.classify
3.currency
4.deep
5.dense
6.depend on
7.dim
8.display
9.exports
10.gigantic
11.impressive
12.enduring
13.treasury
14.uniform
15.vibrant
ترجمه ی فارسی
1.دقیق
2.طبقه بندی کردن
3.پول رایج
4.عمیق،کامل
5.متراکم
6.اعتماد داشتن،وابسته بودن
7.کم سو،تار
8.نمایش دادن،آشکار کردن
9.صادرات
10.عظیم،غول آسا
11.موثر،تحمیل کننده
12.مداوم
13.بانک(؟؟)
14.یک شکل،سازگار
15.باهوش،قدرتمند
مترادف انگلیسی
precise1.
arrange2.
3.money
4.thorough
5.thick
6.trust
7.faint
8.exhibit
9.foreign sales
10.enormous
11.imposing
12.enduring
13.bank
14.consistent
15.brilliant

 

[elahe66]

کتاب تافل-درس 9
لغات اصلی درس
1.accurate
2.classify
3.currency
4.deep
5.dense
6.depend on
7.dim
8.display
9.exports
10.gigantic
11.impressive
12.enduring
13.treasury
14.uniform
15.vibrant
ترجمه ی فارسی
1.دقیق
2.طبقه بندی کردن
3.پول رایج
4.عمیق،کامل
5.متراکم
6.اعتماد داشتن،وابسته بودن
7.کم سو،تار
8.نمایش دادن،آشکار کردن
9.صادرات
10.عظیم،غول آسا
11.موثر،تحمیل کننده
12.مداوم
13.بانک(؟؟)
14.یک شکل،سازگار
15.باهوش،قدرتمند
مترادف انگلیسی
precise1.
arrange2.
3.money
4.thorough
5.thick
6.trust
7.faint
8.exhibit
9.foreign sales
10.enormous
11.imposing
12.enduring
13.bank
14.consistent
15.brilliant

vibrant لرزان نمی‌شه?

 

[arcdoc]

His vibrant personality made him well liked by everyone

 

[ramem86]

vibrant لرزان نمی‌شه?

آره،میشه مرتعش،لرزان.اما مترادفی که واسش اورده به معنی تابان،باهوش،قدرتمند و... هست!!!

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 10	لغات اصلی درس	ترجمه ی فارسی	مترادف انگلیسی
	1.distinct 2.dominant 3.dormant 4.drab 5.dramatic 6.elaborate 7.exceptional 8.hazardous 9.minuscule 10.prime 11.rudimentary 12.sensitive 13.superficial 14.terrifying 15.vigorous	1.جدا،معین 2.چیره شده،ارشد 3.غیر فعال 4.بی رنگ،خسته کننده 5.هیجان انگیز،احساسی 6.پیچیده 7.قابل انتظار 8.نا امن،خطرناک 9.ریز،خیلی کوچک 10.آماده کردن 11.ساده،اساسی،پایه ای 12.حساس،ظریف،شکننده 13.ساده،سطحی 14.وحشت آور،ترسناک 15.قوی	1.definite 2.major 3.inactive 4.colorless 5.emotional 6.complex 7.phenomenal 8.dangerous 9.tiny 10.prepare 11.basic 12.delicate 13.shallow 14. frightening 15.strong

 

[ramem86]

تا اینجا یک سوم از کتاب رو خوندیم.امیدوارم شما دوستای خوبم،هم کتاب و هم این لغات رو بخونین،هر دو با هم.

 

[arcdoc]

البته elaborate معنیه با جزییات و استادانه رو هم میده ها...
این phenomenal هم بارها توی کنکور تکرار شده

 

[zhsaffar]

آره،میشه مرتعش،لرزان.اما مترادفی که واسش اورده به معنی تابان،باهوش،قدرتمند و... هست!!!

بله چون بسته به اینکه کلمه در چه زمینه و به اصطلاح context استفاده شده معنی کلمه دارای انعطافه. در رابطه با شخصیت افراد Vibrant قطعا نمیتونه به معنی لرزان باشه. یکی از معانی این کلمه پر طراوت و پر جنب و جوش هست، همه معانی رو هم که شما نوشتید رو میتونه با توجه به متن داشته باشه. vibrant صفت یا adjective هست که از فعل vibrate گرفته شده. معنی فعل لرزیدن هست اما وقتی در قالب صفت مطرح میشه معانی بسیار گسترده تری رو می تونه در بر بگیره.

 

[arcdoc]

کتاب تافل-درس 10	لغات اصلی درس	ترجمه ی فارسی	مترادف انگلیسی
	1.distinct 2.dominant 3.dormant 4.drab 5.dramatic 6.elaborate 7.exceptional 8.hazardous 9.minuscule 10.prime 11.rudimentary 12.sensitive 13.superficial 14.terrifying 15.vigorous	1.جدا،معین 2.چیره شده،ارشد 3.غیر فعال 4.بی رنگ،خسته کننده 5.هیجان انگیز،احساسی 6.پیچیده 7.قابل انتظار 8.نا امن،خطرناک 9.ریز،خیلی کوچک 10.آماده کردن 11.ساده،اساسی،پایه ای 12.حساس،ظریف،شکننده 13.ساده،سطحی 14.وحشت آور،ترسناک 15.قوی	1.definite 2.major 3.inactive 4.colorless 5.emotional 6.complex 7.phenomenal 8.dangerous 9.tiny 10.prepare 11.basic 12.delicate 13.shallow 14. frightening 15.strong

اوه اوه چه اشتباهی phenomenal یا exceptional به معنیه استثنایی و خارق العاده ست....نه قابل انتظار...
بازم میگم اینو phenomenal خیلی مهمه فکر کنم یه 7 8 باری تکرار شده تو کنکور من تست های مترجمی زبان رو میزدم
اونجا هم بود....شده رو بازوتون tatoo کنید تا یادتون بمونه

 

[ramem86]

اوه اوه چه اشتباهی phenomenal یا exceptional به معنیه استثنایی و خارق العاده ست....نه قابل انتظار...
بازم میگم اینو phenomenal خیلی مهمه فکر کنم یه 7 8 باری تکرار شده تو کنکور من تست های مترجمی زبان رو میزدم
اونجا هم بود....شده رو بازوتون tatoo کنید تا یادتون بمونه

!!!اصلاحیه!!!
درس 10-شماره ی 7 : به معنی "استثنایی" هست.با عرض پوزش بنده و با تشکر از arcdoc عزیز

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 11	لغات اصلی درس	ترجمه ی فارسی	مترادف انگلیسی
	1.amenity 2.destroy 3.disperse 4.dwelling 5.element 6.elementary 7.eliminate 8.emphasize 9.encircle 10. erratic 11. exaggerate 12. mention 13. pier 14.pervalent 15.release	1.آسودگی،راحتی 2.تخریب کردن 3.پراکنده کردن 4.خانه،مسکن 5.جزء،عنصر 6.مقدماتی،ابتدایی 7.حذف کردن 8.تاکید کردن 9.احاطه کردن 10.متناقض 11.اغراق کردن،بزرگنمایی کردن 12.ذکر کردن 13.بارانداز 14.رایج 15.رها کردن،آزاد کردن	1. convenience 2.ruin 3.circulate 4.house 5.component 6.primary 7.delete 8.highlight 9.surround 10.inconsistent 11.overstate 12.remark 13.dock 14.commonplace 15.free

 

[ramem86]

دوستای خوبم،من ترجمه ی این لغات رو به کمک توضیح انگلیسی لغت کتاب،مثال کتاب و دیکشنری موبایلم پیدا می کنم.بنابراین مطمئنا اشتباه پیش میاد.خوشحال میشم اگه شما هم مثل Arcdoc عزیز،اصلاح کنین اشتباهات رو.
ممنون از همتون...

 

[arcdoc]

خواهش میکنم به هر حال اشتباه پیش میاد دیگه شاید همین اشتباه باعث بشه که اون مطلب بیشتر توی ذهن بمونه...منو دوستام وقتی سر یه مبحثی جرو بحث میکنیم دیگه ملکه ذهنمون میشه....برا همین هفته ای یه بار از این دور هم جمع شدن ها و اشکال گیری ها و جنگ و دعواها داریم
justify توجیه کردن
syn.defend
there were no justification for the criminal attack
هیچ توجیهی برای حمله ی جنایتکار وجود نداشت
چاپ جدید این اضافه شده و dockیا pier حذف شده....

 

[ramem86]

کتاب تافل-درس 12	لغات اصلی درس	ترجمه ی فارسی	مترادف انگلیسی
	1.benefit 2.blind 3. broaden 4.burgeon 5. conspicuously 6.demand 7.endorse 8.enoromous 9.entirely 10.erode 11.evaporate 12.recover 13.reportedly 14.shift 15.suffer	1. یاری کردن،مفید بودن 2.بی اطلاع،کور 3.پهن کردن،بزرگ کردن 4.رونق یافتن 5.به طور انگشت نما 6.مطالبه کردن 7.پشت نویس کردن 8.عظیم،شگرف 9.کاملا 10.بدتر کردن،فرساییدن 11.ناپدید شدن،تبخیر کردن 12.پس گرفتن،بازیابی کردن 13.شایعه شده،تایید نشده 14.جابه جایی،شیفت کاری 15.تحمل کردن	1. assist 2.unaware 3.enlarge 4.thrive 5.noticeably 6.insist 7.support 8.tremendous 9.thoroughly 10.deteriorate 11.disappear 12.retrieve 13.rumored 14.switch 15.endure