حرف های عاشقانه

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
گــاهیـ دلـــم میخواهــــد ...

فقط نباشــــم ...

همیـــــن ...!

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
این دکمهـ ها چهـ گناهیـ دارند کهـ بایــد تمامـ غمـ های مرا تایـــپ کنند ..؟؟

این قدر بهـ سرشــان کوبیــده ام کهـ مثل دلــــم زخمیـ شده اند ..!

اگر زبــان داشتند نفرینمـ میکردند ...

امـّا رنگشـــان پریده از دلهره هایـــــمـ ..!!

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزهاســـت که از خودمـ عبــــور کرده امـ ...

یـادم بخیـــــر ..!

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
خُدایــا ..!

طـاقتـــ مرا با طاق آسمـــانت اشتبــاه گرفتی ..!!

این پیمانهـ سـال هاستــ پُر شدهـ ...

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
خــــواستــــمـ دیگر نباشــــم!!

مَـ ن از همــهـ ی درس هـای دبستان !

فقط ...

تصمیمـ کبری را یـآد گرفتـــمـ !!

مثلــ ِ تــو ..!

 

negin:-

عضو جدید
کاربر ممتاز
کســـی چـهـ میداند ..

شـایــد ایــن دُنیــآ ..

جهنمـ سیّـآرهـ ای دیگــر باشــــد ..!

 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

هر صدا و هر سکوتی،اونو یاد من میاره
میشکنه بغض ترانه،غم رو گونه هام میباره
از همون نگاه اول،آرزوی آخرم شد
حس خوب داشتن اون،عاشقونه باورم شد
دلمو از قلم انداخت،اونکه صاحب دلم بود
منو دوس داشت ولی انگار،اندازش یه ذره کم بود
از همون نگاه اول،آرزوی آخرم شد
حس خوب داشتن اون،عاشقونه باورم شد

 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز
باید
فراموشت کنم / چندیست تمرین می کنم / من می توانم ! می شود ! / آرام تلقین
می کنم /حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ….تا بعد، بهتر می شود …. / فکری
برای این دلِ آرام غمگین می کنم /من می پذیرم رفته ای / و بر نمی گردی
همین ! / خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم / کم کم ز یادم می
روی / این روزگار و رسم اوست ! / این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین
میکنم.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.........

.........

این روز هـا همهـ ادّعا دارند طعــمـ خیانتـ را چشیدهـ اند ..!

همهـ ادّعا دارند بدیـ را بهـ چشمـ دیدهـ اند ..!

همهـ ادّعا دارند تنهاییـ را کشیـدهـ اند ..!

پس کیستـــ کهـ دُنیــآرا بهـ گـــَند کشیدهـ اســــت ؟؟



میدانی تمام انها که مدعین خودشان باعث تنهایی و خیانت و تمام دردها هستند
خود همین مدعیان گند میزنند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.....

.....

کـاش هنــوز بچـّهـ بودیــمـ ...

لـااقل شبهــا عروســـک بغل میکردیـــمـ تا خوابمــان ببرد ..!

حـالـآ گوشــــــی رآ ...

و یــک دُنیــا انتظــــــــآر ...


میدانی انکه گوشی همرا را اختراع کرد عاشق بود و وفادار
نمیدانست در اینده
از این وسیله برای خیانت و دوستت دارمهای الکی و دروغ رنگی عشق استفاده بشه
کاش ادمها یاد میگرفتن عشق و دل ادمها بازیچه نیست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خســته امـ از تظــاهــُر به ایستـــادگــی !

زور کهـ نیســـت ...

دیگـــر نمی توانـــــم بی دلیــل بخنــدم و با لبخنـــدی مسخــره ..

وانمــــود کنــــم که همـــه چیز روبهـ رآه اســت ..!

زور که نیســـت ...

اصــلـا" دیگــر نمی خواهــمـ بخنـــدم !

می خواهـــم لج کنـــم ...

با خودمـ با همه ی دُنیـــــآ !

چقــدر بگویــــــم فــردا روز دیگریـــست و امــروز بیایــد و مثــل هر روز باشـــد ؟!



مهربانم دنیایت را خراب مکن که لیاقت ندارند انها که میگویند دوستت دارم اما تنها دروغ میگویند
دنیایت را زیبا نقاشی کن انقدر بخند به انها که دوستت دارم میگویند که شاید شوی همچو من که دیگر باور ندارد کسی وجود داشته باشد که دوستش داشته باشد
بخند به عشق و بخند به تمام انها که دوره ات کردند و تظاهر میکنند کنارت میمانند تنها کافیست غمت را نشان دهی همچو من تنهایت میگذارند انوقت خواهی فهمید دوست کیست و کسی که دوستت داشته باشد هرگز تحمل دیدن همچین نوشته ای را نخواهد داشت همچو من
خیلی دوستت دارم و نمیتوانم ببینم که حتی لبخندت را دزدیده اند
بگذار بدانند همه که عشق مقدس هست و در دنیای ما کسی لیاقت عشق را دارد که برای دیدن لبخندت حاضر اشد هر کاری بکند حتی مسخره ترین کار دنیا را
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

میخواهم
اینبار که به دکتر رفتم
بگویم
برایم بغض رسیده بنویسد
همراه با داد اضافه
من نیاز دارم به تنها بودن
واستراحت در خیال تو

 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیا نقش بازی کنیم
من در آغوش تو
طلب بوسه میکنم
توهم بی هوا
در من هیچ شو
بگذار یک سکانس
با هم بودن هم اجرا کرده باشیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

راست میگفتند
وقتی بروی
دیگر برنمیگردی
هر چند که من در هوای
آمدنت هم بمیرم باز تو
بی خیال من وعشق من شده ای
جوریکه انگار کسی نبود
آخرش هم نیست
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

اشک هایم را به نخ می کشم
و تسبیحی می سازم هزار دانه
تا با آن ذکر دلگیری ام از دنیا را برایت بگویم…
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

تنهایی ام را کســی شریک نیست
مطمــــئن باش
دست احتــــیاج به سمت تــــو که هیـــچ
به سمت خودم هم دراز نخواهم کرد…
شایـــد کــه تنهایی هایم
از تنهایی دق کنــــد

 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

تمام پرندگان شهر
از راز ما خبر دارند
از روی سیم‌های تلفن
جُم نمیخورند.
گوشی را که بر می‌داری
سیم‌ها گرم می شوند،
صدای تو که می‌پیچد
به خط می شوند،
همدیگر را می‌بوسند.
 

negin jo0on

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فکر کنم باید میرفت تو تاپیک یک خط برای کسی که دوستش داری!!!!
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

دلخوشی هایم کم نیست
همه چیز هست برای تنها نبودن
اما
من دنبال کسی هستم برای باهم بودن
دلخوشی من زمزمه کردن نام توست
زیر لبهایم میترسم آن را هم از من دریغ کنی
آهسته در گوش خیالم بگو با دل من میمانی
 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

قهوه بی کسی هایم
به اندازه کافی تلخ است
دوست ندارم با شکر
دروغین بودنت
به خودم بنوشانمش

 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

چـه رســم تلخــی سـت
تــــو ، بــی خـــبـر از مــن
و
تمـــام مـن ، درگـــیر تــو

 

elena_75

عضو جدید
کاربر ممتاز

یادش بخیر..
همیشه موقع خواب،
عکس قاب شده ات را گرد گیری می کردم!
اما از آن روزی که رفتی..
عجیب دلم غبار گرفته است.
تو خودت را اذیت نکن،
می دانم..
از دست قاب خالی کاری بر نمی آید

 
بالا