از زبانشان!

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
من سگ نیستم پروانه ام!!!



ای بابا مگه این گوشا میزارن زندگیمونو کنیم ؟!



چی گفتی؟؟؟ به داداش من توهین میکنی؟



خب داشتین می فرمودین ، گوشم با شماس



فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه



ضایع شدم رفت ، خدا کنه کسی ندیده باشه



اینم وصف حال خیلیاس دیگه



هنرنمایی دم گربه ای



بجنب مرد ، بعدش باید بری غذا درست کنی



تظاهرات ضد سگی



چی بگم والا



آخییییش دارم گرم میشما



آقا حرکتمون چرا تاخیر داره؟ میریم بلیطمونو پس میدیما



خوب استتار کردم؟



سرعتت بالا بود ، گواهینامه خرسواریتو بده بیاد



بااااااااااااااااااااد میاااااااااااااااد



از من عکس نگیرین خجالت میکشم



به اینمیگن یه تعطیلات خوب
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
تخت خوابیدن قطعاً همینه


ای بابا انقده چاق شدم دیگه دستم نمیرسه پشتمو بخارونم :(



آخه چرا منو تو این موقعیت قرار میدین؟





چند بار بگم این ظرفها رو تو ظرفشویی درست بچینین



بیا بغلم



و کماکان زندگی خوب است



میشه تا یه هفته تکون نخوری از جات؟



این صبح زود بیدار شدنا داره منو میکشه



پنج دقیقه دیگه بخوابم؟!



من دیگه غلط کنم زیاده روی کنم



میری برام غذای صاحابتو بیاری؟؟



خدا کنه خونه جدیدمو کسی کشف نکنه



آخه چراااااااااااااااااا؟!!!



مامان شرمنده من تازه کارم



من باید پوز این اصغرو بزنم



وقتی بهت میگم ساکت ، یعنی ساکت!!



آخ که چه همه چی خوبه ، مّردم از خوشی
 
بالا