آن گاه خود را کلمه ای می یابی که معنایت منم! و مرا قلبی که عشقش تویی
و خود را شبی که مهتابش منم
و مرا التهابی که آغوشش تویی
و خود را هراسی که پتاهش منم
و مرا تنهایی که انیسش تویی
و خود را شبی که مهتابش منم
و مرا التهابی که آغوشش تویی
و خود را هراسی که پتاهش منم
و مرا تنهایی که انیسش تویی