برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک دلیل برای عاشق شدنم ، یک بهانه برای زنده ماندنم ،
تویی آن دلیل و بهانه عاشقانه
یک هوای عاشقانه برای با تو بودن، همین هوای بارانی ،دستت درون دستهای من ، این است همان آرزوی رویایی
این نفسی که در سینه ام است ، این قلبی که با تو به آرزوهایش رسیده است ، این وجودی که محتاج وجود تو است ، این احساسات،همه در عشق تو جا گرفته است
ببین عشق تو چقدر مقدس است که زندگی ام با تو دوباره جان گرفته است
ببین چقدر دوستت دارم که خوشبختی را از لحظه ای که آمدی دیدم ، حس کردم و باورش کردم!
باور کردم که حضور تو در زندگی ام یک حادثه نبود ،روزی تو می آمدی، با اینکه من حتی فکر داشتن تو را هم نمیکردم
روزی که آمدی چه روز دلنشینی بود، روزی که بهم میرسیم چه روز مقدسی خواهد بود و روزی که از عشق هم میمیرم چه روز عاشقانه ایست
به عشق همان روز ،روز از عشق هم مردن، اینک عاشقانه همدیگر را میپرستیم تا به دنیا بگوییم این ما هستیم که عاشق همیم!
دلیلی نمیبینم برای زنده ماندن اگر تو نباشی ، نمیخواهم حتی یک لحظه نیز در فکر نماندن باشیم!
میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ، و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم
عزیزم بیا در آغوشم ،تو مال منی ، آرام باش که تو تا آخر دنیا ، دنیای منی ، بارها گفته ام و خودت هم میدانی که زندگی منی ، پس این هم بدان تو آخرین کسی خواهی بود که قبل از مردنم او راخواهم دید
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی میسپارم به باد تا برای این دل کمی از بوی پیراهن یار بیاورد ولی باد نیز توجهی نمیکند
تنها باران مرا فهمید که هر روز که میخواهم ببارم با من میبارد تا کسی اندوهم را نبیند
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر تـو نباشی... اگر تو نباشی هزار بار گریه هم مرا سبک نمی کند.. و ابرهای مهربان هم نمی توانند.. غباری را که بر دلم خواهد نشست بشویند.. اگر تـو نباشی...
چه خواب باشم و چه بیدار...
حتم دارم روزگار تکه کاغذیست افتاده در گوشه ای از خیابان ...

خیابانی که پای هیچ عاشقی به آن باز نشده است...
اگر تـو نباشی...
چه در کنار پنجره بایستم...
چه در شبستانی نمور و بی نور بنشینم...

اشتیاقی برای دیدن آفتاب ندارم...
اگر تـو نباشی...
دوری تـو را بی تعارف بگویم...

حتی به اندازه یک نفس کشیدن تاب ندارم...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
روزی برای بودنت دعا کردم اما حال دعا میکنم تنها شاد و ارام باشی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
http://kocholo.org/forum/member.php?u=10868

حالا نوبت منه که چشم بذارم
تو برو قایم شو
اما زیاد اون دور دورا نری
یه جایی همین نزدیکیا مخفی شو
یه رد پایی . نشونه ای . چیزی از خودت به جا بذار
یه کاری کن من زود پیدات کنم
میدونی که من چه زود دلم تنگ میشه
میدونی که من طاقت دوری تو را ندارم
پس زیاد دور نشو تا من چشم بذارم
ده - بیس - سی - چل - پنجاه - شص -
هفتاد - هشتاد - نود - صد
یک - دو - سه ............
من اومدم پیدات کنم
چونکه دلم دوباره برات تنگ شده

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
روزگاریست دستانم تهیست از تمام مال دنیا یه دل داشتم که دادم به تو که دوستت دارم
زمانهایی که از من دور میشوی دل تنگت میشوم ولی تنها صدای دلم که نزد توست ارامم میکند
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
بگذار ...


در قفس روزمرگی ..



نجوا كنم !..


« دوستت دارم »!...


چرا كه هجیاین واژه ..


دوباره و دوباره و دوباره گفتنش به تــــــو ...


تا همیشه برایم آرزوست !!
 

*moonlight girl*

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دونی زیباترین خط منحنی دنیا چیه ؟ لبخندی که بی اراده رو لبهای یک عاشق نقش می بنده تا در نهایت سکوت فریاد بزنه : دوستت دارم
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه می شود
اگر
این بار ک می آیی
تمام ِ ساعت های دنیا را از کار بیندازی
و کوک ِ بیداری ِ مرا خاموش کنی ..
کنارم بمانی

تا من همیشه بخوابم ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نیمه ی دیگر وجودم......

وقتی با تو هستم....

دیگر هیچ نمیخواهم.

تو تنها با حضورت و این که بودی خودت بودی..

معنای عشق را به من تشنه نمایاندی..

معنای زتده بودن من با تو بودن است .

نزدیک.....

دور......

رها.....

اسیر.......

دلتنگ.....

شاد.......

معنای عشق نیز در سرنوشت من با تو...

همیشه باتو بودن است وبرای تو زیستن است.

 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]دلم امشب پر از درد است[/FONT][FONT=times new roman, times, serif]زمین و آسمان یخ بسته و سرد است[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]و من اندیشناک روزهای رفته ی دورم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]ومن اندیشناک آهوان یاد در صحرای پندارم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]و من اندیشناک لحظه های خالی از شورم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دلم میگیرد ای همدم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]و من در غربتی مغموم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تمام یادهای کهنه را در قلب خود یکبار دیگر زنده می بینم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]دلم امشب پراز درد است[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]درآغوش بخاری شعله می رقصد[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]میان برگهای کاج بادی سرد میپیچد[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]به روی گونه ی من اشک حسرت خسته می ریزد[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]بسان عابری وامانده از یاران[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تو گوئی زندگی یکپارچه یخ بسته و سرد است[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]کنون ای رفته از یاد تو شادیها[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]نمی دانی صدای خنده از ایوان ما هرگز نمی آید؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]نم یدانی که شادی در دل ما یک زمان هرگز نمی پاید؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]نمی دانی که دنیا جای ماها نیست؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]نمی دانی که من در قلب خود آرام می میرم؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]نمیدانی که من از سال پیشین قرنها پیرم؟[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]کنون ای آیت اندوه های ممتد و پیگیر[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]کنون ای آیت معصوم صدها گریه ی شبگیر[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]مرا از یاد خود مگذار[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]که در این غربت مغموم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]که در هر لحظه و ساعت[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تو را در یاد خواهم داشت[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]تو را ای خسته ی مغموم[/FONT]
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواستم گله کنم ،

از نا مهربانی هایت!

اما

خوب که فکر میکنم

مـــن

بی مقدمه عاشق تــو شدم!

تقصیر تو نیست...!!
.
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا ما رو برای هم نمی‌خواست .. فقط می‌خواست همو فهمیده باشیم
بدونیم نیمه‌ی ما مال ما نیست .. فقط خواست نیمه مونو دیده باشیم
تموم لحظه های این تب تلخ .. خدا از حسرت ما با خبر بود
خودش ما رو برای هم نمی‌خواست .. خودت دیدی دعامون بی‌اثر بود

 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مهربانم
دیگر نگران تنهایی
من نباش
این روزها
دل خوش به محبت غریبه ای هستم
و فانوسی که گهگاه تو برایم روشن می کنی

بیاندیش به بادبادک های بر باد رفته
و کودکانی که پشت چراغ های قرمز
به جای بادبادک معصومیتشان را به باد می دهند
 
آخرین ویرایش:

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود

با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی

و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند

و…و من همچون غربت زدای در اغوش بی کران دریای بی کسی

به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد

وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید

مرد دریای من…

کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت

کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جاده ها منتظرند

من کجا میروم اینگونه شتابان امروز

دیگر اینجا کسی از من نمیخواهد که بمان

جاده انگار منو فریاد میزنه

میرم از اینور جاده به عبدیت به سلوک

میگذارم سجده بر دامن دریا و درخت

جاده داره منو فریاد میزنه

برای اومدن دوباره انگار

هنوز از فاصله ها میترسم

ولی باید بروم

جاده اسم منو فریاد میزنه

شایدم دیگه نیام از دل این جاده بیرون

چه کسی میداند

شاید این آخر راه بودن من باشه!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.........

.........

وقتی از تو دورم انقدر غمگینم که تنها اشک میریزم
وقتی نزدیکت میشوم تو از من دوری و باز اشک میریزم
وقتی دستانت در دستان اوست اشک میریزم
اری عشق به من تنها اشک ریختن را اموخت
عشق به من اموخت دوست داشتن همان آه حسرت هست
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
مهربان نبودی اما دوستت داشتم
باوفا نبودی اما وفادار بودم
همیشه دروغ میگفتی اما من همیشه حقیقت را میگفتم
همیشه حقیقت این هست دوستت دارم
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من سراسر عشق واحساسم
اما تو کاری با دلم کردی که مجبورم از عشق به یک خاطره تلخ وگنگ بسنده کنم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
من شعر بلد نیستم اما وقتهایی که دلتنگت میشوم روی کاغذ خط خطی میکنم تا دلتنگیم ارام گیرد اما دل تنگتر میشوم
 

pouyajon

عضو جدید
می توان پر کرد...

فاصله هایی بلـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــ ــــــــــــند را...

با یک پیام ساده و کوتاه...

کافیست بنویسی :

"دوستت دارم..
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می خواهم پرواز کنم شاید اندکی به تو نزدیک تر شوم
میخواهم زیر چتر مهربان دستهایت پناه گیرم
می خواهم نفسهای بریده ام را به نفسهای گرم تو پیوند بزنم

تا شاید تب سرد تنهایی در من فروکش کند



 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
..........

..........

برای تو مینویسم از اشکهایم از اندوهی که بعد از تو در چشمانم به یادگار مانده
زمانی که اشکهایم را میبینی تنها به من و عشقم میخندی در د اری تنها بازیچه بودم زیبا بخند تو زیباترین هدیه الهی را به من دادی عشق اما خودت نتوانستی این هدیه را بدست اوری تو هرگز معنای دل تنگی را نمیفهمی معنای اشکها را نمیفهمی حتی هرگز معنای دوستت دارم را نخواهی فهمید
 

m.r119

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتنـــ بهــانه نمیـــ خواهــد ؛

بهـانهــ های مانـدنـــ که تمـامـــ شــود

کــافـیستــ ــ ـ
 

m.r119

عضو جدید
کاربر ممتاز
سهراب قایق دیگر جوابگو نیست....



کشتی باید ساخت!!!



این جا مثل من زیاد است!!!

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا