مشاعرۀ سنّتی

[مهناز]

• //، تمام زندگي را گريه كردم//،
نبودي در فراق شانه هايت//
به هر خاكي رسيدم تكيه كردم

 

[بشارت]

منم شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم دیده نیالوده ام به بد دیدن
وفا کنیم وملامت کشیم وخوش باشیم
که درطریقت ما کافریست رنجیدن

 

[arta_616]

نیمه شب ابری به پهنای سپهر
می رسد از راه و می تازد به ماه
جغد می خندد بروی کاج پیر
شاعری می ماند و شامی سیاه!!!

 

[melika]

همیشه برده خواه تو همیشه مات خواه من
بچین دوباره می زنیم سفید تو سیاه من

 

[pashe_naz2001]

نکته نا سنجیده گفتم دلبرا معذور دار
عشوه ای فرمای تا من طبع را موزون کنم

 

[aran]

من خوفته بودم به خواب در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد

 

[ashkyekom]

دیدار یار غائب دانی چه ذوق دارد ؟
ابری که در بهاران بر تشنه ای ببارد .

 

[elnaz66]

دل عاشق به پيغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کيفيت چشم تو کافيست
رياضت کش به با دامی بسازد​

 

[بشارت]

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دعای نیم شبی دفع صد بلا بکند

 

[mr.mehrdad]

m

m

دیدار یار غائب دانی چه ذوق دارد ؟
ابری که در بهاران بر تشنه ای ببارد .

دانی که چرا راز نهان با تو نگویم
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

 

[zahed_aref2001]

یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

 

[mr.mehrdad]

sallam
man inja gharibam

علیک واسه خاطر عکسته

 

[maxer]

دستم بگرفتو ... پا به پا برد مادر

 

[بشارت]

روزگاری است که بی روی تو کار من و دل

روز افغان و سحر ناله و شب فریاد است

 

[maxer]

تا توانی دلی به دست آور....
دل شکستن هنر نمی باشد....

 

[arta_616]

دلم از نام خزان می لرزد
زانکه من زاده تابستان
شعر من آتش پنهان من است
روز و شب شعله کشد در جانم

 

[jeyjey]

مبر حاجت به نزديک ترش روی
که از خوی بدش فرسوده گردی​

​

اگر گويی غم دل باکسی گوی
که از رويش بنقد آسوده گردی...​

 

[ashkyekom]

دانی که چرا راز نهان با تو نگویم
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

یا رب این جام جم از چه پدیدار نشود
گوئیا نامحرمان در حلقه مستانه شدند

 

[pashe_naz2001]

در مقامی که به یاد لب او می نوشند
سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش

 

[ashkyekom]

شاقیا آمدن عید مبارک بادا

 

[ziba_tanha48]

آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنا و احلی من قبله العذارا

 

[vali alah]

من و نه من

من و نه من

اين نه منم که من منم
پا و سري شکسته ام
در به در و خرابه ام
از وسط به کناره ام
ياور و يار تو منم
رهگذري به کوچه ام
هر که خورد جام دگر
نوش لب اين کاسه ام
مرگ شود سهم من از
اين همه شور خانه ام

 

[vali alah]

اين دروغ است كه مي گويند دل به دل راه دارد
دل من غرقه به خون است,دل او خبرندارد

 

[head of flower]

در این سرای بی کسی ، کسی به در نمی زند
به دشت پرملال ما ، پرنده پر نمیزند

 

[elnaz66]

دلبر جانان من برد دل و جان من
برد دل و جان من دلبر جانان من​

 

[arta_616]

نوش دارویی و پس از مرگ سهراب آمدی!!!!!!!!

 

[jeyjey]

يکتا نشود حکمت مر طبع شما را​

تا از طمع مال شما پشت دو تاييد...

(د) بده...​

​

 

[S H i M A]

دیر و زود این شکل و شخص نازنین
خاک خواهد بودن و خاکش غبار

 

[mar_mar]

رو به آن وسعت بی وازه که همواره مرا می خواند

یک نفر باز صدا زد سهراب

کفشهایم کو.

 

[S H i M A]

وز دیدن و شنیدن دانش یله نکرد
چون دشمنان خویش به دل کور و کر مرا