برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شاهزاده من تفــاوتـی نــدارد خــــواب بـاشم يــا بيـــــدار

زيبـــا تـــــرين تصــــويـــر پيش چشمــــانم

همــيــشــه " تــــويـی"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یادته زیر گنبد کبود٬ تو بودی و کلی آدمای حسود؟

تقصیر همون حسوداست که حالا...

هستی ما شده یکی بود ٬ یکی نبود...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


شاهزارده ي دلم چ گويم؟

بگويم بخشيدمت؟

قلبم اين اجازه را به من نميدهد!

كاش جاي من بودي ك ميفهميدي ك چ ميگويم!
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:gol:فقط کافی است به چشمان منتظر من خیره شوی
انوقت به خوبی در میابی که من به جز تو نه کسی را دارم ونه میخواهم
:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل گيجه گرفته ام ؛

در صفر مطلق ذوب ميشوم

وقتي ...

به کفش هايت کنار کفش هايش فکر ميکنم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر گاهي ندانسته به احساس تو خنديدم ، و يا با آرزو هايم فقط خود را پسنديدم ، گناهم را ببخش اگر از دست من در خلوت خود گريه كردي ، اگر بد كردم و هرگز به روي خود نياوردي ، گناهم را ببخش اگر تومهربان بودي ومن نامهربان بودم ، براي ديگران سبز براي تو خزان بودم ، گناهم را ببخش!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی تو با تو

معنای زنده بودن من ٬ با تو بودن است...

نزدیک ٬ دور

سیر ٬ گرسنه

رها ٬ اسیر

دلتنگ ٬ شاد

آن لحظه ای که بی تو سر آید مرا مباد٬

مفهوم مرگ من

در راه سرافرازی تو ٬ در کنار تو

مفهوم زندگی است

معنای عشق نیز

در سرنوشت من

با تو ٬ همیشه با تو ٬ برای تو ٬ زیستن!....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آن شب ...

که مـــاه عاشـــقــانه هـــایمـان را ...

تماشا می کرد ...

آن شب که شب پره ها ..

عاشــقـــانه تر ..

نــــور را می جســـتند ...!

و اتاقم ..


سرشار از عطر بوسه و ترانه بود... !

دانستم..


تـــــو پـــژواک تمــــام عـــاشــقـانه های تاریخی...!


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


به سكوت سرد مرداب قسم، كه تو نیلوفر چشمان منی
و دل خسته ی من می ترسد ، که تو پژمرده شوی


که مرا تو به فراموشی شبها سِپُری


که مبادا به دلم رنگ سیاهی بزنی


و به شبهای امیدم ، تو تباهی بزنی


دل من ترانه دارد ، غم عاشقانه دارد


به هوای روی ماهت ، همه شب بهانه دارد
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:gol:تو انقدر با جسم وروح من عجین شده ای
که دیگر خوشبختی خودم برایم چندان اهمیتی ندارد!
مهم این است که تو خوشبخت شوی و به آرزویت برسی
حتی بدون حضور من!
:gol:
 

جین ایر

عضو جدید
خنده*های تو

کودکی*ام را به من می*بخشد

و آغوش تو

آرامشی بهشتی

و دست*های تو

اعتمادی که به انسان دارم

نگو بار گــــــران بـودیـــــمو رفتـــــیــــــمنگو نامهــــربان بـودیـــمو رفــــتـــــیمنگو ، اینها دلیل محکمـــی نیستبـگو با دیگران بودیمو رفتــیم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگو بار گــــــران بـودیـــــمو رفتـــــیــــــمنگو نامهــــربان بـودیـــمو رفــــتـــــیمنگو ، اینها دلیل محکمـــی نیستبـگو با دیگران بودیمو رفتــیم
دفترهایم را ورق می زنم
کتاب می خوانم
می روم و می آیم نام تو را می نویسم و می خوانم،
تکرار می کنم، از بر می شوم
راستی روزها را می شمرم تا دیدار ...
هر چند کوتاه
من بر این راه می مانم شاید تنها اراده الهی بتواند مرا ازادامه راه بازدارد
به هر حال تا آن روز من می مانم ..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
صدای ناز گیتارم شبا وقتی که بیدارم

صدای بغض من میشه ، تو رفتی من یه بیمارم



صدای گریه های من به اوج آسمون میره

دل غمگین بیمارم از این عاشق شدن سیره



کشوندی تو منو تا غم ، از این بدتر مگه میشه ؟

نگو گریه نکن بی من ، نگو لطفا اگر میشه !



بگو بد بودم و رفتی ، نگو رفتن یه تقدیره

اگر خوبم چرا رفتی ؟ ، دلت جایی بگو گیره



تو چشمای سیاهت رو به کی دادی، چرا جز من ؟

بدون جز من نبود عاشق ، بدون اونا همه دزدن



که زیباییتو می بینن ، به دنبال یه شب با تو

که بعد میزارن و میرن ، شریک میشن یه شب جاتو



ولی من روز و شب هامو به پای تو حروم کردم

که رسم عشقو تا آخر به پای تو تموم کردم



نگو رفتی که خوشبخت شی ، بگو این هم هوس بوده!

منم میرم به سوی مرگ ، نگو ترک نفس زوده
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی .
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش
آمد،بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی .
برایت همچنان آرزو دارم:
دوستانی داشته باشی،
از جمله دوستان بد و ناپایدار،
برخی نادوست، و برخی دوستدار
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،
تا که زیاده به خودت غره نشوی.و نیز آرزومندم
مفیدِ فایده باشی
نه خیلی غیرضروری،
.همچنین، برایت آرزومندم
صبور باشی
نه با کسانی که اشتباهات کوچک می*کنند
چون این کارِ ساده*ای است،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران
ناپذیر می*کنند
.و امیدوام اگر جوان هستی
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی
و اگر رسیده*ای، به جوان*نمائی اصرار نورزی
.امیدوارم سگی را نوازش کنی
به پرنده*ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره
گوش کنی
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می* دهد.
چرا که به این طریق احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.
.بعلاوه، آرزومندم پول داشته
باشی
برای اینکه سالی یک بار
پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: «این مالِ من
است »
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ
دیگری است!و در پایان، اگر همه*ی این*ها که گفتم
فراهم شد
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم.
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادته زیر گنبد کبود٬ تو بودی و کلی آدمای حسود؟

تقصیر همون حسوداست که حالا...

هستی ما شده یکی بود ٬ یکی نبود...


یکے بـــ ـود ، یکے نَبـــ ـود...

هَمیشہ در بازیهایمـــ ـان نقش ِ

یکے بودِش بہ مَـــن اُفتاده و نقش ِ

یکے نبـــ ـودِش بہ تـــو!بیـــ ـا براے ِ

یکبار هم کہ شُده جاهایمان را عَوض کُنیم!!!

یکبار تـــو باش تا مـــن برَوم:|

آنوقت ببینـــ ـم تابِ تحمُل ِ

این همـــ ـہ دلتنگـــ ـے را کہ کشیدَم دارے؟!

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی در آرزوی دیدن توست یکی در حسرت بوئیدن توست
ولی من ساده و بی ادعایم
تمام هستی ام خندیدن توست
چقدر خوشحال بود شیطان
گمان میکرد فریب داده است مرا!
نمیدانست تو پرسیده بودی :
مرا بیشتر دوستداری یا ماندن در بهشت را؟!

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خواب آلودگی روز هایم
با بی خوابـی شب هایم را
دیوانگـی معنا می کنی..!
من در آغوش این دیوانگـی
شهوت کلمات را به
خاموشـی تسلیم می کنم
خاموش می شوی ...
خاموش
می شوم ...
جـا مانده ام
در جاده های دایره وار بیداری

با چمدانـی در دست
با چمدانـی از حرف
و تویی که هر بار
مرا در ازدحام مسافران فراموش می کنی..!
در انتهــای این جاده
انتظار است که مرا پک می زند
ساده نیست خاکستر شدن
ساده نیست .....
خیال دود شدن و به آسمـان رسیدن...!
مــی روی ...
مـی روم ...
با چمدانـی در دست
با چمدانی از حرف ...!

 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gifشاهزاده من کاش میدانستی با رفتنت چه به روزم آوردی
دختری شدم از جنس پاییز
خشک. بی احساس مثل فصل برگ ریز
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیتوانم در خیالم ،

روزی را ببینم که تو نیستی

من در کوچه ها آواره و سرگردان باشم

و هر کسی مرا ببیند از من بپرسد در جستجوی کیستی؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شبهـــــا زیــــر دوش آب ســرد..

بے صدا رها مے کـند,

بــغض زخم هایـَش را...

و هــمه مے گــویند...

خــــوش بــــ حــــالـش

چــــ آســــان فــــرامــــوش کــــــرد...
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:gol:شاهزاده من میخواهم برای اینکه
به تو برسم قیامت بکنم...
با سرنوشت لجاجت بکنم...
با خدا صحبت بکنم...
و شب و روز عبادت بکنم...
:gol:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا