گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سر مشق های آب بابا یادمان رفت،
رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت،
شعر خدای مهربان را حفظ کردیم،
اما خدای مهربان را یادمان رفت!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سر مشق های آب بابا یادمان رفت،
رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت،
شعر خدای مهربان را حفظ کردیم،
اما خدای مهربان را یادمان رفت!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سر مشق های آب بابا یادمان رفت،
رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت،
شعر خدای مهربان را حفظ کردیم،
اما خدای مهربان را یادمان رفت!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سبک نمی شود دلم،
هر چقدر هم که این چشمها خیال باریدن داشته باشند...
تمام نمی شود،
افکار در هم ذهنم،
هر چقدر هم حصاری از بی خیالی بکشم...
رها نمی شوم ،
هر چقدر هم خودم را به دست رویاهای شیرین بسپارم...
به هیچ راهی نمی رسم،
هر چقدرقدم می زنم به شوق رسیدن ...
و تنها به تو می رسم و باز آرام نمی گیرم!
و تو که تنها لبخند می زنی...
و انگار چند روزی هست ،
لبخندهایت را نیز دریغ می کنی...
خدایا! کاش باور کنم در پس لبخندهایت کاری می کنی!!!
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداوندا تو ماراجاهل خواندی،
از جاهل جز جفا چه آیــد؟
الهی آنچــه من از تو دیدم دوگیتی بیاراید،
عجب اینست که جان من از بیم داد تو دمی نیاساید!
الهی آمدم با دو دست تهی ،
بسوختم بر امید روز بهی ،
چه بُوَد اگر از فضل خود براین خسته دلم مرهم نهی؟
الهی از کجا باز یابم من آنروز که تو مرا بودی و من نبودم،
تا باز بدان روز رسم میان آتش و دودم،
اگر به دو گیتی آن روز یابم پر سودم،
ور بود خود را دریابم به نبود خود خشنودم....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی گناه می کنم از خودم بدم میاد. حتی وقتی گناه می کنم بازم فکر تو هستم. من از گناه بدم میاد خدا.
خدایاهر چقدرم که سخت باشه، هر چقدر هم که مشکلم بزرگ بشه، من نباید تن به گناهبدم. نمیشه خدایا. حتی اگه تو وجود نداشته باشی، حتی اگه خدایی نباشه وپاکی ای وجود نداشته باشه، بازم من نمیتونم گناه کنم. خدایا آخه من دنیامبا این چیزا فرق داره!
خدایا منو ببخش. من دیگه گناه نمیکنم. قول میدم خدا. به همین اشک چشام قسم که دیگه هیچ وقت گناه نمی کنم….
من دیگه گناه نمی کنم خدا. حتی اگه تموم دنیا تنهام بزارن. حتی اگه همه دنیا دلم رو بشکونن. حتی اگه همیشه چشام خیس باشه.
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر با آن همه خلافی که انجام داده بودم موفق میشدم به بهشت بروم، آرزو داشتم فقط چند دقیقه جلسه خصوصی با پروردگار داشته باشم. دلم میخواست بگویم ببین، من میدانم منظور تو این بود که دنیا و همه چیز را خوب بیافرینی. اما چطور توانستی اجازه دهی همه چیز این گونه از دست تو خارج شود؟ چه طور توانستی روی نظریه اولیه خودت درباره بهشت ایستادگی کنی؟ زندگی همه آدمها به هم ریخته است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تا خدا فاصله ای نیست
بیا
با هم از پیچ و خم سبز گیاه، تا ته پنجره بالا برویم و ببینیم خدا
پشت این پنجره ها لحظه ای کاشته است؟
تا خدا فاصله ای نیست ، بیا، با هم از غربت این
نادانی، سوی اندیشه ادراک افق ،مثل یک مرغ غریب، لحظه ای پر بزنیم
کاش می شد همه سطح پر از روزن دل ،بستر سبز علف های مهاجر می شد
یا همان فهم عجیب گل سرخ یا همین پنجره گرد غروب
تا مرا با تو از این سادگی مبهم ترس ببرد تا خود
آرامش احساس پر از فهم وصال تا خدا فاصله ای بود
اگر من چه می دانستم که اقاقی زیباست؟!
یا گل سرخ، پر از سر خداست؟!
یا اگر بود که من، لای اوراق پر از سجده برگ،
رمز تسبیح نمی نو شیدم
و از آرزویش مرطوب شعور من و تو در دل گرم
و پر از شور امید خطی از عشق نمی فهمیدم من به پرواز خدا در دل من،
در دل تو مثل هر صبح پر از آیه و نور، بارها!
معتقدم و قسم می خورم این بار،
به هر آیه نور تا خدا فاصله ای نیست، بیا
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
می دانم که سرت شلوغ است




هر چقدر بخواهی منتظرت می مانم




اینجا روی همین پله ها!




اما زودتر بیا پایین "خدا جان" این پایین همه با تو کار دارند....!!

 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
چی می شد اگه خدا
امروز وقت نداشت به ما برکت بده،
چرا که ما وقت نکردیم دیروز از او تشکر کنیم.


چی می شد اگه خدا
فردا دیگه ما را هدایت نمی کرد،
چون امروز اطاعتش نکردیم.

چی می شد اگه خدا
امروز با ما همراه نبود،
چرا که دیروز قادر به درکش نبودیم.

چی می شد که دیگه
شکوفا شدن گلی را نمی دیدیم،
چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بود گله کردیم و شکر نکردیم.

چی می شد اگه خدا
عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد،
چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم.

چی می شد اگه خدا
در خانه اش را می بست،
چرا که ما در قلب های خود را بسته بودیم.


چی می شد اگه خدا
امروز به حرف هامون گوش نمی کرد،
چون دیروز به دستوراتش خوب عمل نکردیم.

چی می شد اگه خدا
خواسته هایمان را بی پاسخ می گذاشت،

چون به یادش نبودیم.


 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خدایا به تو سپردمش......
اما یه خواهشی ازت دارم.........

یه روزی...
یه جایی...
بغل یه غریبه....
مست مست.....
بد جوری یاد من بندازش......!!! !!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درد من ، طبیب من ، دوای من خدای من

بر در خانه تو ، هدیه نا قابل من

ذکر من ، ناله من ، دعای من ، خدای من

این تو و کرامت و بزرگی و عنایتت
این من و جرم من و خطای من خدای من

تو مرا صدا زدی « بنده من ، بنده من »
من تو را صدا زنم « خدای من، خدای من »

« یا عبادی الذین اسرفوا » کلام توست
« ربنا اغفر لنا » ندای من ، خدای من

جز تو کس ندارد ای با خبر از راز همه
خبر از گریه بی صدای من ، خدای من

به علی(ع) قسم مرا به صاحب الزمان (عج) ببخش
که بـود امـام و مقـتـدای من ، خــــدای من

جگرم خون شده بر غریبی حسین (ع) تو
خانه دل شده کربلای من خدای من
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
خــــــــدايــــــا!
اگر صلاح تو بر من در سوختن من است ميسوزم
ولی اگر غير از اين است و آنها مرا به اختيار خود ميسوزانند
به همه آنها لعنت ميفرستم
و اين لعنت را از ته قلب برای اجرا
به تو تقديم ميکنم....
بازم ميگم.....خدايا شکرت....با همه سختی ها....با همه غم ها...با همه بغض ها
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــــــــدايــــــا!
اگر صلاح تو بر من در سوختن من است ميسوزم
ولی اگر غير از اين است و آنها مرا به اختيار خود ميسوزانند
به همه آنها لعنت ميفرستم
و اين لعنت را از ته قلب برای اجرا
به تو تقديم ميکنم....
بازم ميگم.....خدايا شکرت....با همه سختی ها....با همه غم ها...با همه بغض ها
هوالعلیم ...


خداوندا آنان که دل به تو داده اند

انیسی مهربان و دوستی روشن مهر و نازنین یافته اند

اسرار نگفتنی را به تو می گویند

هر چه می خواهند از تو می خواهند

الهی اینان در دیار غربت پراکنده اند

و سخت بی کس و بی آشنا به سر می برند

جهانیان از عاشقان تو بیگانه اند

و خودپرستان از سوز و گداز عشق بی خبر

الهی هر آن دم که از وحشت تنهایی به تنگ آمدند

با یاد تو سرگرم می گردند

و با دورنمای وصال تو ، خوشحال و شادمان می گردند

همچون پرتوی که به خورشید بازگردد

و همانند قطره ای که در دریا فانی شود

هستی اندک خود را در اقیانوس بیکران وجود ، محو خواهند کرد

الهی دامنه ی لغت کوتاه است و هیجان ضمیر بی پایان

دل می خروشد و جان می نالد

معانی در صندوق سینه بر سر هم توده انباشته است

کو آن واژه ای که بتواند ترجمان احساسات باشد

و اسرار دل را بی پروا فاش کند

پروردگارا هر آن دم که زبانم رازنگفته خاموش گردد

وگفتارم در آغاز به پایان رسد

تو اسرارم را ناگفته بدان و شکوایم را بی نگارش بخوان

اگرچه آرزوهای من سخت دشوار و مشکل است

اما در پیشگاه عظمت و قدرت تو ای خداوند مهربان

بسیار ناچیز و آسان است ...
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=courier new,courier,monospace]خدایا مرا ببخش [/FONT]

[FONT=courier new,courier,monospace]به خاطر [/FONT]


[FONT=courier new,courier,monospace] تمام درهایی که کوبیدم [/FONT]


[FONT=courier new,courier,monospace]و [/FONT]

[FONT=courier new,courier,monospace]خانه تو نبود...[/FONT]

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از سنگ‏ها و ابرها و برگ‏ها برترم؛
چون دلم هنوز تنگ مي‏شود براي تو.
تويي كه سرنوشت روزهاي زندگي من دست توست.
من به راز اعداد، ايمان دارم؛
فقط به خاطر شمردن مهرباني‏هاي تو.
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از سنگ‏ها و ابرها و برگ‏ها برترم؛
چون دلم هنوز تنگ مي‏شود براي تو.
تويي كه سرنوشت روزهاي زندگي من دست توست.
من به راز اعداد، ايمان دارم؛
فقط به خاطر شمردن مهرباني‏هاي تو.

خـــدایـــــا . . .
از این به بعد به مخلوقاتت
یک مترجم ضمیمه کن
اینجا هیچ کس
هیـچ کـس را نمـی فهمد . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خـــدایـــــا . . .
از این به بعد به مخلوقاتت
یک مترجم ضمیمه کن
اینجا هیچ کس
هیـچ کـس را نمـی فهمد . .
خدا !
گفته بودم من می میرم برای این دل نوازی هایت که یک چیزی را ته ِ ته ِ دلم قلقلک می دهد ؟
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا !
گفته بودم من می میرم برای این دل نوازی هایت که یک چیزی را ته ِ ته ِ دلم قلقلک می دهد ؟

خــــدایــا دیـدی؟؟!!!

کلی بـــــــاران فرستادی...

تـــا این لکه هـــا را از دلـــم بشویـــی...

من کـــه گفته بـــودم لکه نیست...

زخــــــــــــــــــــــم است،زخـــــم..!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــــدایــا دیـدی؟؟!!!

کلی بـــــــاران فرستادی...

تـــا این لکه هـــا را از دلـــم بشویـــی...

من کـــه گفته بـــودم لکه نیست...

زخــــــــــــــــــــــم است،زخـــــم..!
تا خدا فاصله ای نیست بیا،

با هم از پیچ و خم سبز گیاه تا ته پنجره بالا برویم

و ببینیم خدا،

پشت این پنجره ها

لحظه ای کاشته است؟!

تا خدا فاصله ای نیست بیا، با هم از غربت این نادانی

سوی اندیشه ادراک افق

مثل یک مرغ غریب

لحظه ای، پر بزنیم...

کاش، می شد همه سطح پر از روزن دل

بستر سبز علف های مهاجر می شد

یا همان فهم عجیب گل سرخ

یا همین پنجره گرد غروب

تا مرا با تو از این سادگی مبهم ترس

ببرد تا خود آرامش احساس پر از فهم وصال!

 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خدایا من چه سازم

خسته راهی درازم

نه فرهادم که مرد از داغ شیرین

نه ایوبم که با دنیا بسازم......
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اين روزها چه آسان اشك مي ریختم ...

اشك هايي كه از درياي وجودم جدا افتاده بودند .

اشك هايي كه بوي غربت مي داد....

بوي تنهايي ...

انگار فراموش كرده بودم كه تو عاشقانه ترين نگاه هايت را نثار من كرده اي .

من در اوج با تو بودن تنها بودم.......

زيرا فراموش كرده بودم در تنهاترين تنهايي هايم هم در آغوش توام.

ولي تو هنوز هم عاشقانه نگاهم مي كني ،

دوستم داري

و قلم در دستم گذاشته اي

و ديكته مي كني

تا بنويسم......

.. و من هنوز هم چه كودكانه فكر مي كنم:

كه اين منم كه مي نويسم .!!

آري!

اين هميشه ترفند شيرين تو بوده است .....

گاهي از اين بچه گانه ها خنده ام مي گيرد .

از اين كه تو در زرورق پوچي ها من را به مرز عميق ترين عاشقانه هاي نابت مي كشاني ...

به گونه اي كه شايد هيچ گاه فكر نمي كردم زير پوچ ترين پوچي ها هم لبخند تو پنهان شده باشد ..

اما پوچ ترين پوچي ها هم عاشق شدند

و خواستند تا وسيله اي باشند كه من را به مرز با تو بودن برسانند

و من شايد دوباره فراموش كردم كه اگر تو بخواهي پوچ ترين پوچي ها هم دچار مي شوند ...

و ((دچار يعني عاشق! ))..........
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از خدا پرسیدم: خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟
خدا جواب داد :گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید مهم این نیست که قشنگ باشی ، قشنگ این است که مهم باشی!
حتی برای یک نفر مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم این است با تمام توان شروع به دویدن کنی کوچک باش و عاشق... که عشق می داند آئین بزرگ کردنت را بگذارعشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو باکسی
· موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن فرقى نمی کند گودال آب کوچکی باشی یا دریای بیکران...
زلال که باشی، آسمان در توست.
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
خدایم!

متبرکم کن،
تا یگانه درسی را که نیازمندش هستم بیاموزم:
اتکای کامل به تو.

خدایم!

دیری ست از تو جدا مانده ام٬
مرا به خانه بازگردان!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا تقدیر مرا خیر بنویس
آنگونه که آنچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم
و آنچه را تو زود می خواهی من دیر نخواهم......
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا

به فکرمان ................ منطق

به قلبمان ................. آرامش

به جسم مان ............. امنیت

به روحمان ............... پاکی

به دست هایمان ............ قدرت

به پایمان ............... سرعت

به چشم هایمان ........... زلالی

به زندگیمان ............... عشق

به دوستیمان ................. تعهد

به تعهداتمان ..............صداقت

عطا کن .

آمین
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ار الهی...
پروردگارا...
بهارت زیبا و دلگرم کننده بود
و
گلبرگهای آرزوهایم رانسیم امیدت شاداب میکرد...

اکنون این منم که زیر سایه ی درختان مهر و محبت تو
جوانه زده ام و اینجا در این باغ پر از گل های نرگست
به انتظار نشسته ام....
انتظاری شیرین اما طاقت فرسا....



*******

پروردگار من ...
دستانم را به تو میسپارم و تنها از تو امید رهایی ار
زندان گناهانم را دارم...

مرا لحظه ای به حال خودم مگذار
که آنی بی تو بودن برایم همچو مرگ است...
 
بالا