مشاعرۀ سنّتی

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زلالی عشقت را از من مگیر، انشای چشمت را برایم بخوان
تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم
دریچه ی نگاهت را به روی من مبند مگذار تا نگاههای محبت آمیزت انتها یابد
بگذار تا با دلی سیر به تماشایت نشینم و از عمق نگاهت سیراب شوم

من ندانم که کیم ،من فقط میدانم که تویی شاه بیت غزل زندگی ام..
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواهم بگویم دوستت دارم

و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید

من تقدس عشقت را

بر کرامت وجودم نشانده ام
من دیـــوانه ی آنلـــحظه ای هستــم که تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیــری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم
عشق من
بوسه با لـــجبازی، بیشتر می چسبـــد!!!
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مسافر! سخت تنهایم . دعا یم کن
بیایم یک سحر پابوس چشمت

تورا من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ "تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم٬تو را من چشم در راهم

 

samira93

عضو جدید
من دیـــوانه ی آنلـــحظه ای هستــم که تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیــری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم
عشق من
بوسه با لـــجبازی، بیشتر می چسبـــد!!!

در دلم حضور روشن تو هست و نيست
مثل عكس ماه در ميان قاب رود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تورا من چشم در راهم شباهنگام

که می گیرند در شاخ "تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی

وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم٬تو را من چشم در راهم

من خداوند را میبینم پشت پنجره تنهاییش منتظر دستان بی تردید ماست
تا به لبخندی دلرباییش را درک کنیم و
پنجره را به سوی نگاه بی انتهای خواستنش بگشاییم .
من دیدم اما آدمها پر از غرورند و یکی یکی پنجره ها را می بندند.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در دلم حضور روشن تو هست و نيست
مثل عكس ماه در ميان قاب رود
دیدم خداوند به ذوق نشسته است این آفرینش را
و همه کائنات را به پایمان به سجده عشق در آورده است .
دیدم اما شیطان سجده نکرد و
خداوند بر سر اینکه میتواند ما را عاشق خودش کندT با او مدارا میکند
انقدر که همان اندازه به او قدرت میدهد درست مثل خودش .
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
تورا من چشم در راهم شباهنگام

که می گیرند در شاخ "تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی

وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم٬تو را من چشم در راهم


من و تو تنها حروف بی قافیه ی این جهان هستیم

که کنار هم یک شعر میسازیم

اما دیگر نقطه سر خط تو نخواهم شد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من و تو تنها حروف بی قافیه ی این جهان هستیم

که کنار هم یک شعر میسازیم

اما دیگر نقطه سر خط تو نخواهم شد

دنیــــای مــــا پــر از دستهـــایی اســــت
کـــه خستـــــه نمی شونــــد از نگــــه داشتــــن نقـــابهـــا
 

samira93

عضو جدید
دیدم خداوند به ذوق نشسته است این آفرینش را
و همه کائنات را به پایمان به سجده عشق در آورده است .
دیدم اما شیطان سجده نکرد و
خداوند بر سر اینکه میتواند ما را عاشق خودش کندT با او مدارا میکند
انقدر که همان اندازه به او قدرت میدهد درست مثل خودش .
شب ها شبيه طفل، در آغوش مادرش
چشمت ميان چشم من آرام مى گرفت
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من خداوند را میبینم پشت پنجره تنهاییش منتظر دستان بی تردید ماست
تا به لبخندی دلرباییش را درک کنیم و
پنجره را به سوی نگاه بی انتهای خواستنش بگشاییم .
من دیدم اما آدمها پر از غرورند و یکی یکی پنجره ها را می بندند.

جواب کدومو باید بدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:eek:

دلهره هايت را به باد بده

اينجا دلي هست كه براي ارامشت

دستي به اسمان دارد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جواب کدومو باید بدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:eek:

دلهره هايت را به باد بده

اينجا دلي هست كه براي ارامشت

دستي به اسمان دارد
سلام فک کنم من ؟
دوري ات براي مــن مثل دوري ماهــي از آب است

و دوري کبوتر از آســمان

براي تو مي نويسم اينک از عـُـمــق وجــودم . . .

با فــريادي خامــوش که در لا به لاي هــيـاهــوي عـشـقت گــُم شده است

براي تــو مي نويسم اينک تا بداني دوســتـَت دارم !
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
جواب کدومو باید بدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:eek:

دلهره هايت را به باد بده

اينجا دلي هست كه براي ارامشت

دستي به اسمان دارد
جواب هر کدوم که دل تنگت می خواهد
دســــــتم به تــــــو که نمی رسد فقطحــــــریف واژه ها می شوم .
 

samira93

عضو جدید
سلام فک کنم من ؟
دوري ات براي مــن مثل دوري ماهــي از آب است

و دوري کبوتر از آســمان

براي تو مي نويسم اينک از عـُـمــق وجــودم . . .

با فــريادي خامــوش که در لا به لاي هــيـاهــوي عـشـقت گــُم شده است

براي تــو مي نويسم اينک تا بداني دوســتـَت دارم !

مستانه مى رفتى تو، امّا تا ابد ماندند
خمخانه ها در حسرت لب هاى حق نوشت
من خدافظ
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام فک کنم من ؟
دوري ات براي مــن مثل دوري ماهــي از آب است

و دوري کبوتر از آســمان

براي تو مي نويسم اينک از عـُـمــق وجــودم . . .

با فــريادي خامــوش که در لا به لاي هــيـاهــوي عـشـقت گــُم شده است

براي تــو مي نويسم اينک تا بداني دوســتـَت دارم !

میروم به صرف قهوهی دیدار

دوست دارم اینبار تلخ بی هیچ شکر ویاد اضافی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مستانه مى رفتى تو، امّا تا ابد ماندند
خمخانه ها در حسرت لب هاى حق نوشت
من خدافظ
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،

تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

در حسرت چشمهایت هستم ،
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،

تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

در حسرت چشمهایت هستم ،

من بازی را خوب نمی دانم،


خودم را باید پنهان کنم یا گذشته را؟


تو را فراموش کنم یا خاطره را
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میروم به صرف قهوهی دیدار

دوست دارم اینبار تلخ بی هیچ شکر ویاد اضافی
[FONT=&quot]یادته یه روزی بهم گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی[/FONT]
[FONT=&quot]اشک هاتو ببینه و بهت بخنده گفتم: اگه بارون نیومد چی؟؟؟[/FONT]
[FONT=&quot]گفتی: اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره[/FONT]
[FONT=&quot]گفتم: یه خواهش دارم؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار[/FONT]
[FONT=&quot]گفتی: باشه[/FONT]…
[FONT=&quot]حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره[/FONT]
[FONT=&quot]و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی [/FONT]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میروم به صرف قهوهی دیدار

دوست دارم اینبار تلخ بی هیچ شکر ویاد اضافی
یادته یه روزی بهم گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی
اشک هاتو ببینه و بهت بخنده گفتم: اگه بارون نیومد چی؟؟؟
گفتی: اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره
گفتم: یه خواهش دارم؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار
گفتی: باشه
حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره
و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادته یه روزی بهم گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی
اشک هاتو ببینه و بهت بخنده گفتم: اگه بارون نیومد چی؟؟؟
گفتی: اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره
گفتم: یه خواهش دارم؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار
گفتی: باشه
حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره
و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی
یادم نیست..............:D
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام فک کنم من ؟
دوري ات براي مــن مثل دوري ماهــي از آب است

و دوري کبوتر از آســمان

براي تو مي نويسم اينک از عـُـمــق وجــودم . . .

با فــريادي خامــوش که در لا به لاي هــيـاهــوي عـشـقت گــُم شده است

براي تــو مي نويسم اينک تا بداني دوســتـَت دارم !

مرد من هر شب
دستهای خسته اش
بر کویر صفحه می لغزد
در دلش شورو امیدی تازه می رقصد
نام من را با هزارات شوق می گوید
بر لبش لبخند می روید
برق چشمش بر جهان تار می تابذ!


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرد من هر شب
دستهای خسته اش
بر کویر صفحه می لغزد
در دلش شورو امیدی تازه می رقصد
نام من را با هزارات شوق می گوید
بر لبش لبخند می روید
برق چشمش بر جهان تار می تابذ!


در قلبم غوغایی است غوغای عشق تو
می خواهم كه مرا به حال خود وا مگذاری و مرا همیشه با خود همراه سازی
بگذار تا از احساسات شیرینت لبریز شوم
بگذار تا به وسعت قلب پرمهرت دست یابم
زلالی عشقت را از من مگیر، انشای چشمت را برایم بخوان
تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرد من هر شب
دستهای خسته اش
بر کویر صفحه می لغزد
در دلش شورو امیدی تازه می رقصد
نام من را با هزارات شوق می گوید
بر لبش لبخند می روید
برق چشمش بر جهان تار می تابذ!


می تابذ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟
لازم است گاهی از خود بیرون آیی و
از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و با خود بگویی:
سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم ...
آیا ارزشش را داشت
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
در قلبم غوغایی است غوغای عشق تو
می خواهم كه مرا به حال خود وا مگذاری و مرا همیشه با خود همراه سازی
بگذار تا از احساسات شیرینت لبریز شوم
بگذار تا به وسعت قلب پرمهرت دست یابم
زلالی عشقت را از من مگیر، انشای چشمت را برایم بخوان
تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم

مهم نیست هوا گرمباشد یا سرد.....!
من بـــهـــــــــــــــانه می گیرم و
تــــــــــــــو
دهانـــــم را
با یک "بـــــــــــــوســــــــه" ببند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مهم نیست هوا گرمباشد یا سرد.....!
من بـــهـــــــــــــــانه می گیرم و
تــــــــــــــو
دهانـــــم را
با یک "بـــــــــــــوســــــــه" ببند
دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریا می دوخت
و شعر های قشنگی چون پرواز پرنده ها می خواند
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می تابذ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟
لازم است گاهی از خود بیرون آیی و
از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و با خود بگویی:
سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم ...
آیا ارزشش را داشت


:D

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود، هم در غم عشق
اما نه چنین زار که اینبار افتاد.
 
  • Like
واکنش ها: RZGH
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا