بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد ...

hamid221

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد ...



بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد
سارا به سین سفره مان ایمان ندارد

بعد از همان تصمیم کبری ابرها هم
یا سیل می بارد و یا باران ندارد
بابا انار و سیب و نان را می نویسد
حتی برای خواندنش دندان ندارد
انگار بابا همکلاس اولی هاست
هی می نویسد این ندارد آن ندارد
بنویس کی آن مرد در باران می آید
این انتظار خیسمان پایان ندارد
ایمان برادر گوش کن نقطه سر خط
بنویس بابا مثل هرشب نان ندارد
یاد دارم در غروبی سرد سرد
می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد
داد می زد : کهنه قالی می خرم
دسته دوم جنس عالی می خرم
کاسه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری کوزه خالی می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید بغضش شکست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟
بوی نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود​

خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت اقا سفره خالی می خرید…
سالی دیگر به سالهای عمرمان اضافه شد ؛به سالهای بی خیالی بعضیهایمان در قبال اتفاقات اطرافمان و آنچه برای خیلی ها اتفاق می افتد ؛در همین ایام آغازین سال نو که خیلی ها با دهها نوع شیرینی و آجیل و خریدهای میلیونی خود برای پاپی و چاپی خود پز و افاده فروشی کردند خیلی ها بودند که با گریه آغاز سال جدید را جشن گرفتند ؛لطفا یک نگاه کوتاه به عکس زیر بیندازید ؛عکسی که در رسانه ها با عنوان هفت سین تلخ منتشر شد بعد با خیلی صحنه های دیگر در ذهنتان مقایسه نمایید ….

هفت سین تلخ

یا به عکس زیرنگاه متفاوت تری بیاندازید تا فردا و فرداها لا اقل پیش خودمان از بیخیالیها و به من چه هایمان شرمسار نباشیم …..
 

oneunited

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد جمله ی احسان علی خانی افتادم که تو روز تحویل سال نو گفته بود آقای احمدی نژاد می ری از مغازه ی سر کوچت خرید می کنی ولی نمی دونی چقدر گرونی بیداد می کنه!
تازه کسی هم بخواد بیاد از اونجا خریدی انجام بده,باید پول رفت و آمد ماشینو بش اضافه کنه!

...
 

Similar threads

بالا