گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

mehravehoath

عضو جدید
نشستم روبه روی تو...نگاهم سخت دلداه است.....
اخه کی باورش میشه...عبادت اینقدر سادست....
نشستم روبه روی تو که جمع درد و تسکینی....
منو با اینکه بالایی از اون بالا نمی بینی.....

تمام عمر با من باش من اینقدر از خودم خسته ام
که پای هر عذابی که بدونم با تواء هستم

تو رو راحت پرستیدم...فقط با یک نظر دیدن
نمیدونی چقدر سخته تو رو راحت پرستیدن

.........به دریا دل زدم شاید بتونم در تو دریا شم........
.........همه دنیا رو بخشیدم که قد بخششت باشم....
 

raha.68m

عضو جدید
کاربر ممتاز
می گن...خدا دیر نمی کنه
من ایمان دارم ...تو اگر بخوای دیر نمی کنی
می گن...بعد سختی آسونی میاد
من ایمان دارم اما...
خدایا کجا رو اشتباه رفتم...کجا رو اشتباه دارم حساب می کنم...
خدایا کجای کار رو نمی بینم...که هر جور نگاه می کنم با اصولت نمی خونه
نه...به تو شک ندارم..می دونی به اصولت شک ندارم
به خودم شک دارم..خسته از ندونستنم...خدایا...حرفم رو بشنو
خدایا من از سکوتت می ترسم
خدایا از ترس خسته شدم
خدایا تنهام نگذار...
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا:
کودکان گل فروش را می بینی ؟! مردان خانه به دوش*زبانهای عشق فروش* انسانهای آدم فروش* همه را می بینی؟ میخواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم،دیگر زمینت بوي زندگی نمیدهد.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفتگو با خدا


در رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو میکنم

خدا پرسید: پس تو می خواهی با من گفتگو کنی ؟

من در پاسخ گفتم: اگر وقت دارید

خدا گفت : وقـت من بینهایت اسـت

پرسیدم: چه چیز بشر تو را سخت متعجب می سازد ؟

خدا پاسخ داد: کـودکیـشـان

اینکه آنها از کودکیشان خسته می شوند و عجله دارند که بزرگ شوند و دوباره پس از مدتها آرزو می کنند باز کودک شوند

اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول بدست آورند و پولشان را از دست می دهند تا سلامتی از دست رفته را باز جویند

اینکه با اضطراب به آینده می نگرند و حال خویش را فراموش
می کنند

بنا بر این نــــه در حــال زنـدگــی مــی کـنـنـد نــــه در آیـنـده
 

میهن مشرقی

عضو جدید
خدایا...معبودم....دردانه خدایم...میشنویم؟!میبینیم!؟
تو همیشه هستی....این منم که نمیبینمت....نه ...فراموشت میکنم....تو ما رو ازاد افریدی"اما نمیدانم که چرا ما اصرار داریم همیشه تو دستای غم اسیر باشیم....مهربانا.....زندگی را فراموش کردم...دلیل زندگی را نیز....هر جا که گفتم گم شدم....گفتن دیوانه شدی؟؟؟؟نه...من تازه به یاد اوردم که دلیل بودنم این نیست که فکر میکنیم.....این نیست که هر روز غمگین تر از دیروز باشیم....هست؟......
و باز هم سکوت..........سکوت پایان تمام سوال های من.......
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم.بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی.

من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد.

خدا گفت : نه
روح تو کامل است . بدن تو موقتی است .

من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد.

خدا گفت : نه


شکیبائی بر اثر سختی ها به دست می آید. شکیبائی دادنی نیست بلکه به دست آوردنی است.
من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد.

خدا گفت : نه
من به تو برکت می دهم
خوشبختی به خودت بستگی دارد.



من از خدا خواستم تا از درد ها
آزادم سازد.

خدا گفت : نه
درد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازد.



من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد

خدا گفت : نه
تو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهی .



من از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیاید.

خدا گفت : نه



من به تو زندگی می بخشم تا تو از همۀ آن چیزها لذت ببری


من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران همان طور که او دوست دارد ، دوست داشته باشم

خدا گفت : ... سرانجام مطلب را گرفتی
[h=2] امروز روز تو خواهد بود
آن را هدر نده!
[/h]
 

t.askari

عضو جدید
خداوندا....
تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است......
 

t.askari

عضو جدید
خدایا...
آه ای خدایم
صدایت میکنم با گریه هایم
صدایت میکنم بشنو صدایم
آه ای خدایم
شکنجه گاهیست دنیاست جایم
به جرم زندگی این شد سزایم...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]خدایا ![/FONT]


خدایا… امیدم را مگیر از من
خدایا… دل تنگ مرا مشکن
من دور از آشیانم،سر به آسمانم…بی نصیب و خسته
ماندم جدا ز یاران،از بلای طوفان…بال من شکسته

از حریم دلم،رفته رنگ هوس…درد خود به که گویم، در درون قفس
آ ه که دست قضا،بسته پای مرا…روز و شب ز گلویم ناله خیزد وبس
می زنم فریاد…هر چه بادا باد…آه از این طوفان،وای از این بیداد
می زنم فریاد…هر چه باداباد…آه از این طوفان،وای از این بیداد
 

K.K.J

عضو جدید
[h=6]امروز برایت اینگونه دعا کردم :
خدایا ...
بجز خودت به دیگری واگذارش مکن،
تویی پروردگار او،
پس قرار ده بی نیازی را در نفسش،
یقین را در دلش،
اخلاص را در کردارش،
روشنی را در دیده اش،
بصیرت را در قلبش،
و روزی پربرکت در زندگیش …
[/h]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا......................
کاش قلبم درد تنهایی نداشت

چهره م هرگز پریشانی نداشت

برگهای آخر تقویم عشق

حرفهایی از یک روز بارانی نداشت

کاش میشد راه عشق را

بی خطر پیمود و قربانی نداشت
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن
ز غم‌های دگر غیر از غم عشقت رها کن
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن:cry::cry::cry::cry:
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
رد پاهایم را پاک می کنم

به کسی نگویید

من روزی در این دنیا بودم.

خدایا

می شود استعـــــفا دهم؟!

کم آورده ام ...!
 

raha.68m

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا تو برایم در قصه های قرآنیت تعریف کردی....
حضرت موسي (ع) تقاضاي شاگردي حضرت خضر (ع) را دارد؛ موسي به خضر مي گويد: آيا اجازه مي دهي در پي تو بيايم تا از آنچه براي رشد و كمال به تو آموخته اند، به من بياموزي؟

اما خضر (ع) نمي پذيرد! و در پاسخ موسي (ع) مي گويد: تو هرگز نمي تواني بر همراهي من صبر كني. و چگونه بر چيزي كه آگاهي كامل به اسرار آن نداري صبر مي كني؟

حالا;
من...من کوچک ,من کم توان...من تنها...من کم طاقت...من کم صبر...من خسته...
چه گونه بر چیزی که آگاهی کامل به اسرار آن ندارم صبر کنم...
چه گونه در دنیای تو صبر کنم...
خدایا...من می ترسم...ازین که می گویند از آنچه بترسی بر سرت می آید بیشتر می ترسم...
خدایا...فقط برایم کافیست اگر آرام در گوشم بگویی نترس..من با توام...می بینمت...صبر کن...
فقط همین:cry:
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
خداوندا ...

خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم

مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را

مبادا گم کنم اهداف زیبا را

مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت

مرا تنها تو نگذاری

که من تنهاترین تنهام؛ انسانم
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
خدایا..!!!

وقتی به من بخشدی و از من گرفتی این را به

من فهماندی

که

معادله زندگی

نه غصه خوردن برای نداشته هاست

و

نه شاد بودن برای داشته هاست...

 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
خدايا ! مرا وسيله اي براي صلح و آرامش قرار ده.

بگذار هرجا تنفر است ، بذر عشق بكارم.

هرجا آزردگي است ، ببخشايم . هرجا شك حاكم است ، ايمان و هرجا يأس است ، اميد . هرجا

تاريكي است ، روشنايي و هرجا غم جاري است ، شادي نثاركنم.

الهي ! توفيقم ده كه بيش از طلب همدردي ، همدردي كنم .

بيش از آنكه مرا بفهمند ، ديگران را درك كنم .

پيش از آنكه مرا دوست بدارند ، دوست بدارم ، زيرا در عطا كردن است كه

مي ستانيم و در بخشيدن است كه بخشيده ميشويم و در مردن است كه ، حيات ابدي مي يابيم.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای خدای مهربون ...
من خودم و زندگی ام را به دستان مهربان و پر قدرت تو سپردم...
من عشق و آرامش واقعی را فقط از تو و مهر بی کرانت می خواهم ...
خدای مهربونم ...
تو خودت میدونی که چی تو دلم میگذره...و نیاز من چیه ....تو همیشه از حال من آگاهی داشتی...
تو ...! ای خدای مهربونم...خودت میدونی که با چی دلم آروم میگیره...و تو خودت میدونی که وجود چه کسی تویه زندگیم میتونه آرامش و شادی رو به قلبم هدیه کنه ..
من از تو او را ... می خواهم...!
خدایا !...خواهش می کنم...دریاب مرا و اجابتم کن ای مهربانی که قدرتت بر همه ی امور بی حدو نهایت است....
خدای مهربونم !...تمام ایمان و امیدم تویی !
من به تو و رحمتت یقین دارم و مطمئن هستم که تو همیشه شادی و آرامش را به قلبم و به افکارم هدیه خواهی کرد..!
و من بی صبرانه در انتظار رحمت و مهر و محبت تو هستم ای خدای قادر متعال !
خدایا !..تو را سپاس برای هر آنچه که به من عطا کرده ای و هر آنچه که به من عطا خواهی کرد !...
خدایا !......من بی صبرانه در انتظار زیباترین و ناب ترین اتفاق زندگیم هستم...که همان ارتباط با او ست !...او که خود میدانی بودنش چقدر به من آرامش و شادی می دهد .
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا عجب دورانی شده حتی خورشیدم در ازای روشنایی توقع دارد.............
 

arezo.d

عضو جدید
بنده ای خدا را گفت:اگرسرنوشت مرا تو نوشته ای پس چرا دعا کنم...؟


خدا گفت : شاید نوشته باشم هرچه دعا کند ...
 

mar.1980

عضو جدید
گفتگو با...

گفتگو با...

باید چیکار کنم؟
***خدايا کفر نميگويم پريشانم !

چه ميخواهي تو از جانم ...

مرا بي آنکه خود خواهم اسير زندگي کردي

خداوندا تو مسئولي به اين آغاز و پايانم ! ...

خداوندا تو ميداني در اين دنيا ، انسان بودن و ماندن چه دشواراست ؟!

چه رنجي ميکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است ؟! ....
***
 
بالا