گـــاهی بـاید به دور خـود یکــ دیــوار تنهــــایی کشید
نـه بـرای اینکـه دیگـــرانــ را از خـودتــ دور کنی
بلکـه بـــرای اینکه ببینی
بــرای چه کســـانی اهمیتــ داری...
کــه اینــ دیوار را بشکنند...
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای...! که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...