راهنمائي براي موفقيت در مصاحبه استخدامي

محمدرضا514

عضو جدید
من مي خوام در اين تاپيك از تجربيات شما و همينطور خودم بهره بگيرم و يكسري دستور العمل براي كساني كه مي خواهند استخدام بشند تهيه كنيم تا شايد با اين راهنمائيها بتوانند به راحتي كار مورد علاقه خودشون را پيدا كنند
با احترام
لینک تشکر فعال نبود
متشکرم
 

ali kalashi

عضو جدید
خلاقيت

خلاقيت

امروز تصميم گرفتم تو اين تاپيك كه كم كم به لطف شما عزيزان داره مي شه مثل يه وبلاگ يه مطلب جديد بنويسم باعنوان خلاقيت و ارزش آن در زندگي .
اونايي كه هم سن من هستن يادشون كه اون زمانا ما يه درسي داشتيم به نام هنر .اين زنگ هنر بي اهميت ترين زنگ درسي بود و معمولا معلم هاي ببخشيد در پيت مي شدن معلم هنر يا بعضي جاها كسر ساعت معلما رو تو برنامه پر ميكردن مثلا معلم رياضي ٢٤ساعت در هفته بايد درس مي داد كلاس نداشتن به هش بدن هنرميدادن. خلاصه فرماليته بود.تو مدرسه ما كه مدرسه تاپ منطقه بود و مديرمون خرش خيلي مي رفت اصلا اين كلاس برگزار نميشد و جاش رياضي گذاشته بودن و فقط آخر ثلث يه امتحان سركاري مي گرفتن. يه سال امتحان هر سه ثلث گذاشتن آخر سال يه روز اون آخر سال گفتن مثلا چهارشنبه امتحان هنر داريد ويه كاردستي درست كنيد بياريد.روز مقرر كه رسيد اكثرا ببخشيد يه چرتي آورده بود .يكي با مقوا خونه ساخته بود.يكي ديگه با لامپ وسيم يه چيز آورده بود .طبق معمول يه عده هم اصلا يادشون رفته بود چيزي بيارن و به ناظم ميگفتن كه فرصت تازه اي بده .اما ناظم ما كه فكر كنم يه رگش آلماني بود اصلا تو كتش نميرفت وميگفت كه اگه تا پايان روز اگه چيزي آورديد كه هيچ وگرنه هر سه ثلث رو به هتون صفرميدم.خلاصه يكي از بچه ها رفت يه گچ از اين گچ مكعب مستطيليا بر داشت و با يه سوزن مشغول شد يه ماكت خونه درست كرد واقعا ديدني البته عين سه زنگ رو مشغول بود .اما نمره هر سه ثلثش شد بيست.
هدفم از ياد آوري اين خاطره اين بود كه بگم خلاقيت نعمت بزرگي هستش كه مي شه اون رو رشد داد و بارور كرد .يكي از عوامل خيلي مهم در مو فقيت همين داشتن خلاقيت.
خيلي ها رو مي شناسم كه بدون داشتن سرمايه تونستن كار و فعاليت خوبي براي خودشون درست كنن .
مثلا چند وقت پيش با يكي از بستگان كه علاقه مند به ورزش اسب سواري هست رفته بوديم سواري تو اون باشگاه با يه آقا آشنا شدم كه نعل اسب مي كوبيد .كل سرمايه اش يه چكش بود يه ميخ كش ،شايد با ور نكنيد ولي اين آقا متوسط ماهي سه تا چهار ميليون تومان درآمد داشت.با يه كار نسبتا ساده .مي خوام بگم نون تو خلاقيت هست نه تو زور مفت زدن
 

ali kalashi

عضو جدید
محبت

محبت

از یه چیزی که تو این به اصطلاح کلوپ خوشم می آد اینه که اگه تشکر کنی و یا اگه ازت تشکر کنن امتیاز داره. حالا خیلی دقیق نمی دونم کدوم امتیاز بیشتری داره احتمالا اگه ازت تشکر کنن امتیازش بیشتره البته به نظر من خیلی فرق هم توش نیست .مهم نفس عمل هستش که خیلی خوب.حالا این امتیازها به چه درد می خورن !خوب احتمالا مدیزیت سایت مدیون شما می شه و یه سری امکانات بیشتر در اختیارتون می زاره.
حالا برگردیم به موضوع بحث خودمون یعنی مصاحبه استخدامی و کلا مسئله استخدام .ما چقدر از این تکنیک تو روند زندگی مون استفاده کردیم .چه طور مارو تو جامعه می شناسن.یه آدمی که از کوچکترین لطفی که تو زندگی اش میشه تقدیر و تشکر می کنه و همینطور آدمی که باعث میشه به واسطه قدم خیری که برای دیگران بر می داره ازش تشکر کنن. یا اینکه خوب هر کاری براش بکنن فقط قرقر کردن رو بلده و همش توقعات بی مورد از اطرافیانش داره یه قدم کوچیک برای دیگران بر نمی داره و فقط خودش رو می بینه و بس
اگه جزء گروه اول هستید خوش به سعادتتون چونکه مطمئن باشید راههای زیادی جلوی پاتون باز میشه از همسایه و بقال محل تا فامیل و استاذ ذانشگاه دنبال اینن که برای شما کار پیدا کنن و به قول معروف به شما کمک کنن.
اما اگه جزء گروه دوم هستید همش میگید پارتی بازیه ، کار نیست و از این حرفا
اگه می خواید تو این جامعه موفق باشید یادتون باشه باید خیر بدید تا بتونید خیر بگیرید.
یادمه یه هم خدمتی داشتیم که پایه خدمتش از ما پائین تر بود یادمه درجش هم فکر کنم پائین تر بود اما یه آدم استثنائی بود تو این زمینه.
همه سربازا واسه غذا دعوا داشتن یه دور میدیدی این یه لقمه گرفته برات اورده .از بس این بچه محبت داشت از سرباز صفر تا فرمانده پادگان باهاش رفیق بودن .استعداد عجیبی تو ایجاد محبت داشت.البته اون رو خوب پرورش داده بود. ای کاش ما هم یاد بگیریم بدون توقع به دیگران محبت کنیم .
برخورد محبت آمیز در حلسه مصاحبه تاثیر بی نظیری داره .بد نبست گاهی وقتا جلوی آینه وایستیم و تمرین کنیم استیلهای محبت آمیز رو .مثلا حالت چهره یا حالت دست دادن یا حالت نشستن

خوب فکر کنید به اطرافیانتون دور و بر تون کی از همه با محبت تر هستش حرکاتشو تمرین کنید .
یادمه خیلی که کوچیک بودم یه آقایی که الان هم با ما نسبت داره اومد خواستگاری برای یکی از بستگان ما من خیلی یادم نیست اما اینطور که میگن این خانم خواستگار دکتر ومهندس زیاد داشته اما من از خواستگاری این آقا که به ازدواج هم ختم شد دسته گلش یادمه که از در تو نمی وامد از بس بزرگ و خوشگل بود. اونقدر خوب بود که هنوز من یادمه
این آقا اون موقع یه ژیان داشت الان اسم نمی آرم اما یه کارخونه داره که سه هزارتا کارگر داره
این آقا با محبت کردن به دیگران به اینجا رسیده.
حتی اگه تو خونه خودتون هم نگاه کنید می بینید مادر و پدر هر چند می گن بین بچه هاشون فرق نمی زارن اما اینو بدونید که دیده شده که به یکی بیشتر توجه میکنن .این در اثر ایجاد محبتی هستش که اون بچه بوجود آورده.
اینم یادمون باشه ایجاد محبت هرچند دراثر فعالیت های ظاهری بوجود می آد اما یه چیز درونی هستش.مردم خیلی زود تزویر رو درک می کنن مثل بعضی از کاسبهایی که فقط برای فروختن جنس و کالاشون به شما احترام ریاکارانه میزارن و بعد از فروش رفتارشون 180 درجه عوض می شه.
با تشکر:gol:
 

Sword-cutler

عضو جدید
گربه از این مردمی که من میبینم با معرفت تره . همون آدمایی هم که میگی ریا رو درک میکنن ... ریا و دو رویی رو بیشتر میپسندن چون میدونن لازمه کار با بقیه است . من آدم خشکی هستم و رفتار سردی دارم تا حالا به کسی بی احترامی نکردم بد کسی رو نخواستم حسود نبودم و خیلی از اخلاقیات رو حفظ کردم ولی تا بحال هیچ کس رو سراغ ندارم که محبت رو تو دراز مدت جواب بده اگر به کسی لطفی کردم طرف یا لطفی بهم نداشته یا اون چیزی رو که میتونسته برای من انجام نداده رفته برای یه آدم ریا کار انجام داده که گاها چوبشم خورده . اون چیزی که شما ازش حرف میزنی بیشتر نحوه برقراری ارتباط و صمیمی شدن ظاهریه تا محبت و توجه ... البته من هیچ وقت در قبال کاری که میکنم توقعی ندارم ولی محبت خیلی با این چیزا فرق داره مردم خواهان آدم صمیمین نه با محبت . همه گول همین ظاهر رو میخورن
 

ali kalashi

عضو جدید
از محبت خارها گل مي شود

از محبت خارها گل مي شود

هر چند با بسياري از بخشهاي فرمايش شما موافقم اما مي خوام بگم اولا بنده وشما مهندسيم و دربسياري موارد الگو خيلي مواقع ما تو پروژه ها حكم يه فرمانده جنگ رو داريم هم بايستي محبت داشته باشيم هم قاطعيت ولي روزي هزار بار بايد به خودمون بگيم كه من يه مهندسم و ادبيات و رفتارم بايد فرق كنه يه مهندس خوب بايستي ارتباط خوب با زير دستها و همينطور بالا دستها برقرار كنه .اصلا مي خوام بگم كه در از مصاحبه در بعضي از شركت ها الاخصوص شركتهاي خارجي كه كار پيمانكاري مي كنن همين موضوع هستش يعني نحوه برقراري ارتباط ما با مينورها وماژورها ست.يادمون باشه بدرفتاري يا هرنكته اخلاقي بد مثل گوله آتش مي مونه كه دست به دست مي شه وكل مجموعه رو به آتش مي كشد .
يه كارفرما باهوش اجازه حضور چنين افرادي رو به مجموعه اش نمي ده
هر چند ما بايستي دسيپلين كار و حفظ كنيم اما با ايجاد روابط محبت آميز مي تونيم اونرو روغن كاري كنيم تا روانتر باشه
با كمال احترام پيشنهاد مي كنم شما هم امتحان كنيد حتما نتيجه مي گيريد .خواهش مكنم راجع به مرز بين كارها و فعاليتهاي محبت آميز و ريا كاري تجديد نظر كنيد.
چند سال پيشا يه شب موبايلم زنگ خورد جواب دادم ديدم يكي از سر كارگراي ما بود تو پروژه اي كه چند سال قبل تر تو بندر عباس كار كرده بوديم بعد از احوال پرسي اين دوست عزيز شروع كرد به ابراز محبت وگفت كه كه چقدر از همكاري تو دوراني كه با هم داشتيم رازي بوده اين حرفا رو از رو ريا نميزد چون ديگه كاري با من نداشت حتي لزومي نداشت زنگ بزنه.اما اون شب يكي از بهترين شبهاي زندگي من بود.
مهندس عزيز نمي خوام شعار بدم اما خداهم از اينكه شما با روي باز با اطرفيانتون برخورد كنيد براتون كارگشايي مي كنه.
 
آخرین ویرایش:

ali kalashi

عضو جدید
مينورها و ماژورها

مينورها و ماژورها

تو تاپيك قبلي يه اشاره كردم به اين موضوع به نظرم اومد كه اين مطلب كه اتفاقا تو مصاحبه ها هم ازش سوال مي شه يكم بيشتر باز كنم .
قبل از هرچيز بايد يادآوري كنم كه در هر پروژه اركان مختلفي فعاليت مي كنن كه وظايف قانوني مختلفي هم دارن كه بر حسب همون تقسيم بندي ممكنه ماژور يا مينور تلقي بشن.اركان اصلي در يك پروژه عبارتنداز (E.P.C.M.F.T.I)ضربدر ٢
E مخفف Engineering يا همون مهندسي هست كه فاز صفر ويك
Pمخفف Procurment يا همان تامين مي باشد
C مخفف Constroction يا همان ساخت مي باشد
Mمخفف Managment يا همان مديريت مي باشد
Fمخفف Finance يا همان تامين اعتبار مي باشد
T مخفف Technology يا همان دانش فني مي باشد
I مخفف Inspection يا بازرسي
E مخفف Engineering همان مهندسي فاز دو و سه ميباش
P مخفف Production همان توليد هست
C مخفف Commitioning يا راه اندازي
Mمخفف Maintanance يا همان نگهداري
F مخففFeasibility study يا همان مطالعات امكان سنجي
T مخفف Training يا آموزش
I مخفف Investment يا سرمايه گذار
با توجه به اين اركان تقسيم بنديهايي ممكنه شكل بگيره مثل كارفرما ،پيمانكار اصلي ،پيمانكاران فرعي ،مدير طرح ،مشاور ،دستگاه نظارت و غيره شكل مي گيرن اين تقسيم بنديها خيلي به نوع قرارداد گروها بستگي داره .به هر صورت شما بايد بدونيد كه كجا مينوريد و كجا ماژور و بايد بدونيد كه بايستي در شرايط مختلف چه طور رابطه بر قرار كنيد.الان ديگه ساعت نزديك چهار صبح ويكم خسته ام بقيه باشه براي فرصت بعدي
 

request2012

عضو جدید
از اونور قضیه!

از اونور قضیه!

من همه ارسال ها رو نخوندم (چون زیاد بود)، اما خب بخشیش رو خوندم.
تا جایی که من دیدم مطالب از اینور ماجرا هست. حالا نظرتون چیه از منظر کارفرما ببینیم؟
من به عنوان کسی ک مصاحبه می کنه ی سری معیار ها دارم برای مصاحبه و اینکه انتخاب کنم. می خوام تو این پست یکم از این دید بگم.


خب قطعا اولین چیزی که برای من مهمه، ظاهره. یه آدم با ظاهرش خیلی چیزارو می تونه بگه. مثلن اینکه آیا انسان منظمی هست؟ آیا طبق برنامه کار می کنه؟‌ آیا برای کار هاش فکر می کنه یا هرچه آمد خوش آمد؟ آیا درک صحیح از محیط کار داره و ...


چطوری؟ خیلی ساده هست! وقتی یک نفر مرتب و منظم لباس پوشیده حتی به ترکیب رنگ پوشش فکر کرده مشخص میشه. اینکه چجوری وارد شه چی بپوشه و چی بگه چطوری شروع کنه و ... یعنی از قبل فکر کرده و برنامه ریزی کرده. آیا محیط کار هست یا طوری اومده که انگار با دوستاش داره میره کافی شاپ!؟ یا نه و ....


بعد از ظاهر می رسیم به ادب و نوع حرف زدن و ... . خب یکی از مهمترین ملاک ها اینه که طرف با ادب باشه. احترام سرش بشه. چاپلوس نباشه، خیلی خود شیفته نباشه و امر بهش مشتبه نشده باشه که برای این کار تو دنیا فقط ایشون هست! از اونور هم خودکم بینی نداشته باشه. اعتماد به نفس داشته باشه اما نه کاذب. جملاتی که میگه، کلماتی که استفاده می کنه و ... همه میتونه مهم باشه. حداقل من دقت می کنم. به نوع خندیدن، نشستن و ... .


یکی از مواردی که شدیدا توصیه می کنم به همه اینه که سعی نکنین اونطوری که کارفرما می خواد باشین، خودتون باشین. اگه مثلن آقا هستید، طوری که همیشه لباس می پوشید، بپوشید، البته نه با ی شلوار جین مدل پاره سنگ شور که باسن هم معلومه! با یه پیرهن آستین کوتاه در حد حلقه ای! و زنجیر آویزون از کمر!
منظورم اینه که برای خودتون تعریف کنید، من قراره اینجا یک سال کار کنم. تو این یک سال چجوری می خوام لباس بپوشم و چ نوع پوششی خواهم داست. حالت نرمالشو بپوشید.


یا برای خانم ها، همیشه به این فکر کنید این کار تنها راه زنده موندن شما نیست! این فقط یک موقعیت هس، مثل بقیه موقعیت ها! پس نیاید برای بدست آوردنش دست به هر کاری بزنید.
مثلا اگر پوشش شما چادر هست نیاید بخاطر اینکه نظر کارفرما تامین شه با مانتو برید، و یا اگر با مانتو هستید نرید چادر سر کنید. یا مثلن اگه اهل آرایش هستید روز مصاحبه بخاطر جلب نظر بدون آرایش نرید!‌ و یا بالعکس. چرا!؟ چونکه در دراز مدت تاثیر منفی بر روی شما میزاره. مثلن وقتی شما عادت دارید قبل هربار بیرون اومدن از خونه ۴۵ دقیقه پشت آینه باشید بعد بخواید هر روز تو شرکتی باشید که به هیچ وجه تعریف شده نیس براش و شمام برای بدست آوردن کار تو مصاحبه خلاف واقعیت وانمود کرده باشید، تا آخر باید خلاف شخصیت واقعی خودتون باشید. در دراز مدت ( و گاهی کوتاه مدت) تاثیرات منفیش مشهود میشه. از بی علاقه گی ب کار تا افسردگی و ...


نکته مهم: خودتون باشید معنیش این نیست که رعایت شرایط رو نکنید. قطعا محیط کار با محیط دانشگاه و دوستان و ... فرق می کنه. برای اینکه روشن بشه ی راهکار میدم. شما بشینید فکر کنید و حالت نرمال پوشش در محیط کار رو برای خودتون مشخص کنید. میشه ی سبکی از پوشش. از این به بعد هرجایی که می خواید برید میدونید با چه سبکی لباس بپوشید.


به این نکته توجه داشته باشید کارفرما ها موجودات احمقی تشریف ندارن،‌ یکی هستن مثل شما. پس می فهمن. تفاوت دروغ و صداقت رو می فهمن.

سعی کنید حس خوبی داشته باشید و این حس خوب رو منتقل کنید. سعی کنید باهوش بودنتون رو نشون بدین!گاهی کارفرما ها هوش و استعداد و علاقه فرد به کار براشون از چندین سال سابقه کار هم مهم تر هست.


در جواب به سوالات تخصصی و فنی دقیقا جواب همون مورد رو بدید، اگه اطلاعات بیشتری دارید فقط در حد اشاره ک مشخص بشه شما دانش فراتر از حالت عادی و مطالعات بیشتر دارید. اگر جواب چیزی رو نمی دونید صادقانه بگید. خیلی از مواقع مصاحبه گر سعی می کنه شمارو به حالتی از ناراحتی، عصبانیت و .. برسونه تا با شخصیت شما، آستانه تحملتون، میزان صبر و ... آشناتر بشه. مصاحبه گر ها از تکنیک های مشابه استفاده می کنند تا ببینند فرد تو شرایط سخت کاری محیطی و ... چه واکنش هایی داره.


فعلا تا همینجا فکر میکنم کافی باشه
اگه عمری بود و وقتی بود کاملتر می کنم

موفق باشید
 
آخرین ویرایش:

ali kalashi

عضو جدید
از مطالبي كه عنوان فرموديد و از اينكه از يك زاويه جديد به قضيه نگاه كرديد متشكرم و از اشارتون به نكته عصباني شدن خيلي خوشم اومد .اصولا اينجا يه جور انجمن مهندسي هست اي كاش راجع به اين موضوع بيشتر مطلب بنويسيد .من خودم درخيلي جلسات شركت مي كنم كه تو جلسه باورم نميشه طرفم مهندسه .قصد جسارت به قشر خاصي رو ندارم اما برخورد و نوع صحبت كردنش و حتي نوع عصباني شدنش با ديگران فرق بكنه .
در مجموع از شما خواهش مي كنم بيشتر به اين تاپيك بيايد و ما را از تجربياتتون بهره مند كنيد.با احترام
 
بالا