مشاعرۀ سنّتی

erfan_com

اخراجی موقت
خسته نباشی ای دوست.......................................................:biggrin:

تا کی در انتظارکذاری به زاریم
باز ای بعد از این همه چشم انتظاریم.........................................;)
مگر از چشمت افتاده ام ای شب
پایان رس و پایان بر تنهایی ام را
 

yasna68

کاربر بیش فعال
سحر جونم منم مثل تو غریبم.این اولش بود حالا بچسبیم به مشاعرمون.مانده ام در کوچه های بی کسی/سنگ قبرم را نمی سازد کسی/سوختم خاکسترم را باد برد/بهترین یارم مرا از یاد برد



دشمن جانم تو بودي درد پنهانم ز توست

با همه اين شكوه ها ، گر راحت جاني بيا...................

خوش اومدین دوستااااااااااااااااااااااااان;)

 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
از من اثری ز سعی ساقی ماندست
وز زمزمه ی عطر اقاقی ماندست
وز باده دوشین قدحی بیش نماند
از عمر ندانم که چه باقی ماندست
 

yasna68

کاربر بیش فعال
گریه نکن عرفان بخشیدمت
خودم میم میدم

من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیده ام که مپرس............................:surprised:
 

yasna68

کاربر بیش فعال
یا رب ان نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

بسم الله شین بدین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

joghd123

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا رب ان نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

بسم الله شین بدین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـن
دلشکـسته‌ام اگـر نـمی‌پـرم قــبول کـن

ایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمت
جـا نـمی‌شود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن
 

yasna68

کاربر بیش فعال
شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـن
دلشکـسته‌ام اگـر نـمی‌پـرم قــبول کـن

ایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمت
جـا نـمی‌شود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن

نیست اندر سر ما غیر تو سودای دگر
دل ما از سر کویت نرود جای دگر ....................
 

joghd123

عضو جدید
کاربر ممتاز
ز تو دورم چه غمگین و چه من زارم
فقط نام تو را من روی لب دارم
چه غم گر دیگران گویند من خوارم
كه عشق تو شد روز و شب كارم
 

yasna68

کاربر بیش فعال
ز تو دورم چه غمگین و چه من زارم
فقط نام تو را من روی لب دارم
چه غم گر دیگران گویند من خوارم
كه عشق تو شد روز و شب كارم

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
ادم اورد در این دیر خراب ابادم...............:cry:
 

joghd123

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا چرا قاطی پاتی شد اینجا...الهام مجهول حرف آخر شعرو شعر بگو...
 

joghd123

عضو جدید
کاربر ممتاز
دردم از یارست ودرمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
من به زیر باران از غم و درد خودم می نالم
اشك خود را كه نگه می دارم با یه بغض كهنه
من رهایش كردم باز زیر باران
من به زیر باران اشكها می ریزم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا