ذکر مصیبت حضرت زهرا س

zina20

عضو جدید
حضرت زهرا س بعد از رحلت جان سوز پیامبر ص 75 یا 95 روز زندگی کرد سپس در 13 جمادی الاولی ( یا سوم جمادی الثانیه) سال 11 ه.ق
به شهادت رسید . هنگامی که فدک آن حضرت را غصب کردند حضرت زهرا س نزد ابوبکر رفت و با گفتار و شواهد ثابت کرد که فدک مال او است
ابوبکر قانع شد و سند رد فدک را نوشت فاطمه آنرا گرفت اما هنگام بازگشت عمر با حضرت زهرا س ملاقات کرد و از ماجرای سند رد فدک پرسید
حضرت زهرا س ماجرا را بیان کرد .
عمر گفت: آن سند را به من بده . فاطمه س امتناع ورزید و عمر به فاطمه س لگد زد......
با همین برخورد شدید محسن فاطمه س سقط شد سپس عمر به صورت آن حضرت سیلی زد و نامه ی فدک را از او گرفت و آن را سوزانید.
حضرت زهرا بر اثر همین فاجعه جان گزا بستری شد و پس از 75 روز از دنیا رفت .
نقل شده : عمر نامه را از او گرفت و آب دهان به آن انداخت و آن را پاره پاره کرد . حضرت زهرا س به او فرمود : چرا چنین می کنی؟ خدا تو را نابود کند و شکمت را پاره پاره نماید.
و طبق روایت دیگر فرمود: خدا شکمت را بشکافد همان گونه که نامه ی مرا شکافتی .
در روایت دیگر آمده که عمر به ابوبکر گفت: همه ی مردم جز علی ع و اهل بیتش با تو بیعت کرده اند . شخصی نزد او بفرست و او را احضار کن
ابوبکر قنفذ را به حضور علی ع فرستاد . قنفذ چندین بار نزد علی ع رفت اما حضرت علی ع در مجلس بیعت حاضر نشد عمر خشمگین شد و همراه خالد بن ولید و قنفذ به سوی خانه ی حضرت زهرا س روان شد عمر به آنها امر کرد هیزم بیاورید آنان هیزم آوردند . آنگاه در را زدند . فاطمه س پشت در آمد . عمر گفت: در را باز کن ! فاطمه س جواب رد داد عمر گفت : در را بگشا و گر نه آتش به روی شما می افکنم . حضرت فاطمه فرمود : آیا از خدا نمی ترسی بی اجازه وارد خانه ام می شوی و هجوم به خانه ام می آوری؟
عمر از تصمیمش منصرف نشد و آتش طلبید و در خانه ی حضرت زهرا س را به آتش کشید سپس با لگد در باز شد و ناگاه فاطمه س فریاد زد :
ای پدر جان ای رسول خدا !
عمر شمشیرش را که در نیام بود و به پهلوی حضرت زهرا س زد ناله زهرا س بلند شد . عمر با تازیانه بر بازوی آن حضرت زد زهرا س با ناله ای جان گداز فریاد زد ای پدر جان !
عمر در ضمن نامه ای به معاویه نوشت و در آن نحوه ی برخورد خود با حضرت زهرا س را چنین بیان کرد : فاطمه در را محکم نگه داشته بود تا باز نشود ولی من لگد به در خانه زدم و ناله ی فاطمه را شنیدم که می گفت: ای پدر جان ای رسول خدا ص بنگر که با محبوبه و دختر تو چنین رفتار کردندآه ای فضه مرا دریاب ! سوگند به خدا فرزندم کشته شد .
با فشار من بودن اعتنا به زاری و گفتگوی او در باز شد . وقتی که وارد خانه شدم فاطمه س با همان حال در برابرم ایستاد ولی شدت خشم
آن چنان مرا دگرگون نموده بود که گویی پرده ای در برابر چشمم افتاده است . چنان سیلی بر صورت فاطمه س زدم که به زمین افتاد.

امام صادق ع فرمودند: علت وفات زهرا س این بود که قنفذ غلام آزاد شده ی عمر با نعل شمشیر ( فلز نوک شمشیر) چنان به بدن زهرا س زد که محسن ع سقط شد حضرت بر اثر آن بیماری شدیدی دچار شد و سرانجام به شهادت رسید.

حضرت زهرا س وصیت های خود را کرد و از جمله به همسرش علی ع فرمود:
مرا شبانه حنوط کن و غسل بده و کفن کن و شبانه بر من نماز بخوان و مرا به خاک بسپار.
اسما بنت عمیس می گوید : هنگامی که فاطمه س در بستر وفات آرمیده بود رو اندازی بر سر کشید و به من فرمود: اندکی صبر کن و در انتظار من باش سپس مرا صدا بزن اگر جواب تو را ندادم بدان که به پدرم پیوسته ام . اسما اندکی صبر کرد سپس فاطمه س را صدا زد ولی جوابی نشنید رو انداز را کنار زد و با پیکر بی جان فاطمه س رو به رو شد . بسیار پریشان شد و سراسیمه از خانه بیرون آمد حسن و حسین ع را در بیرون خانه ملاقات نمود . آنان جویای حال مادر شدند اسما سکوت کرد . آنها به سوی خانه روانه شدند و با پیکر بی جان مادرشان رو به رو شدند.
حسین ع به برادرش حسن ع گفت: خدا در مورد مصیبت فراق مادر به شما پناه بدهد. حسن ع با گریه ی جان سوز می گفت: ای مادر قبل از آن که روح از بدنم مفارقت نماید با من سخن بگو . امام حسین ع با ناله وزاری می گفت : من پسرت حسین ع هستم قبل از آن که قلبم از شدت ناراحتی شکافته شود و بمیرم با من سخن بگو.

ای که در کوچه ها راه می بستی بر فاطمه گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود.

بر حاشیه بر شقایق بنویسد گل تاب فشار در و دیوار ندارد

یا فاطمه زهرا س
اى ابا الحسن! ـ همسرم ـ ، همانا رسول خدا با من عهد بست و اظهار نمود: من اوّل كسى هستم از اهل بیتش كه به او ملحق مى شوم و چاره اى از آن نیست، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى خوشنود باش.
فرمود: هر كه بر پدرم ـ رسول خدا ـ و بر من به مدّت سه روز سلام كند خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند. راوى گوید: عرضه داشتم: آیا در زمان حیات و زنده بودن؟ فرمود: چه در زمان حیات ما باشد; و یا پس از مرگ. حضرت زهرا س
شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان كه دشمن دشمنان ما باشند، نیز آن هائى كه با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود. حضرت زهرا س
حضرت به عمر بن خطّاب فرمود: سوگند به خداوند، اگر نمى ترسیدم كه عذاب الهى بر بى گناهى، نازل گردد; متوجّه مى شدى كه خدا را قسم مى دادم و نفرین مى كردم. و مى دیدى چگونه دعایم سریع مستجاب مى گردید.
پس از ماجراى هجوم به خانه حضرت، خطاب به ابوبكر كرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت، سوگند به خدا، در هر نمازى تو را نفرین خواهم كرد. حضرت زهرا س

هنگامى كه ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائكه را گواه مى گیرم كه شما مرا خشمناك كرده و آزرده اید، و مرا راضى نكردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات كنم شكایت شما دو نفر را خواهم كرد. حضرت زهرا س
افرادى كه عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثیّه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نباید بر جنازه من نماز بگذارند. حضرت زهرا
خطاب به مهاجرین و انصار كرد و فرمود: از من دور شوید و مرا به حال خود رها كنید، با آن همه بى تفاوتى و سهل انگارى هایتان، عذرى براى شما باقى نمانده است. آیا پدرم در روز غدیر خم براى كسى جاى عذرى باقى گذاشت؟ حضرت زهرا س
خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانى كه آن ها را برگزیده اى، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ایشان، از تو مى خواهم گناه خطاكاران شیعیان و پیروان ما را ببخشى. حضرت زهرا س
منبع کتاب پندهای جاویدان - اشتهاردی
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
ـ فاطمه(س) از نگاه امام حسين(ع) در روز عاشورا, در آن هنگام كه لشكر دشمن امام حسين(ع) را احاطه كرد. ضمن خطبه مفصلى فرمودند: ((مرا بين كشته شدن و ذلت مخير كرده اند و من هرگز تن به پستى نمى دهم. خدا و رسول مرا از چنين كارى باز مى دارند. همچنين نياكان پاك و دامن هاى مطهر و پاكيزه اجازه چنين پذيرشى را به من نمى دهند.))(5)
در يك كلام, امام حسين(ع) دليل پايمردى و مقاومت خويش را تربيت الهى فاطمه(س) مى داند.
امام حسين(ع) نقل مى كند: ((آن زمان كه رسول خدا(ص) در خانه ام سلمه بود, صرصائيل (يكى از فرشتگان الهى)) نزد پيامبر آمد و عرض كرد: نور را به عقد نور درآور. پيامبر فرمود: چه كسى را براى چه كسى؟ گفت: دخترت فاطمه(س) را براى على ابن ابى طالب. سپس در حضور جبرئيل و ميكائيل و صرصائيل فاطمه را به عقد على درآورد.))(6)
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
2 ـ فاطمه(س) از نگاه امام مهدى (عج) حضرت بقيه الله(عج) فرمودند: ((دختر رسول خدا فاطمه(س) براى من سرمشق و الگوى نيكويى است.))(20)
امام مهدى(ع) كه با ظهور خويش عالم را متحول مى سازد, حضرت فاطمه(س) را الگوى عملى و حكومتى خويش مى شمرد و اين, حكايت از مقام عظماى بانوى عالم, حضرت زهرا(س) دارد.
آنچه مطرح شد, قطره اى از درياى وجود فاطمه(س) بود.(21) به اين اميد كه در قيامت ما را مشمول عنايت و شفاعت خود قرار دهد.
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم):
فاطمه بضعه منى و هى نور عينى و ثمره فوادى و روحى التى بين جنبى و هى الحورإ الانسيه(1)
فاطمه پاره وجود و نور دو چشم و ميوه قلب من است, او روح و جان من است كه در ميان دو پهلويم قرار گرفته. او حوريه اى است در سيماى انسان.
 

Similar threads

بالا