در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویای خموش
که هر یک به زبان حال میگفت
کو کزه گر کوزه خر و کوزه فروش
دیدم دو هزار کوزه گویای خموش
که هر یک به زبان حال میگفت
کو کزه گر کوزه خر و کوزه فروش
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویای خموش
که هر یک به زبان حال میگفت
کو کزه گر کوزه خر و کوزه فروش
شبی به حلقه ی رندان حدیث موی تو بود
گذشت عمری و آشوب انجمن باقیست...
من از جفای زمان بلبلا نخفتم دوشآن کس که ازاوصبرمحال است وسکونم
بگذشت،ده انگشت فروبرده به خونم
یکدم نمی رود که نه در خاطری ولیک
بسیار فرق باشد از اندیشه تا وصول!
شورش بلبلان سحر باشدلازم ناکامی عشق است استغنای حسن
نیست جای شکوه گر میراندم از کوی خویش
چی هست این؟!!!
سبک جدید شعریه؟؟؟؟
.............................................
............................................
میان ابروچشم توگیروداری بود
من این میانه شدم کشته،این چه کاری بود؟!
دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل بدور...
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |