مرا به عالمی افکنده است حیرانی
که در کنار زبوس و کنار نومیدم
...
منعم مکن از گریه ها، می بارمت بر دفترم
شاید تراود عطر تو، از ساقه ی شِکَر تَرَم
مرا به عالمی افکنده است حیرانی
که در کنار زبوس و کنار نومیدم
...
منعم مکن از گریه ها، می بارمت بر دفترم
شاید تراود عطر تو، از ساقه ی شِکَر تَرَم
منعم مکن از گریه ها، می بارمت بر دفترم
شاید تراود عطر تو، از ساقه ی شِکَر تَرَم
من زن ، بزرگ مادر، زرتشت هام در برمرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هوادان کویش را چو جان خویش دارم
...
شما باید با حرف ز شروع می کردین
زلف مشکین سای سنبل، در رهم عنبر فشان
چشم خواب آلود نرگس خیره بر پا تا سرم
مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
که اعتراض بر اسرار عالم غیب کند
کمال سر محبت ببین نه نقص گناه
که هرکه بی هنر افتد نظر به عیب کند
...
در هوای آرزو پرواز پندارم نبود
مانده ام بی بال و پر در آشیان خویشتن
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاه نگران باش که سرخوش باشد
...
دائم ز دوری رخت آه و فغان کنم
در آستان عشق تو جز قیل و قال نیست
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشمتو تا جدا شدی از من زمانه سوخت مرا
چنین بود چو گل از پیش خار برخیزد
...
ما را بدلق مرقع مبین و خوار مدار
که باده نشعه دهد آنچه در صفات بود
دیدم بدست باد گلی نوشکفته را
گفتم ببین جوانی بر باد رفته را
...
ای دل نگفتمت که ز لعلش مجوی کام
هرچند کام مست نباشد مگر شراب
با عاشقان به حال وداعی سفر بخیر
از دوری تو عاقبت چشم تر به خیر
...
[FONT=times new roman, times, serif]درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]نهال دشمنی بر کن که رنج بیشمار آرد[/FONT]
دل را نگاه گرم تو دیوانه میکند
آئینه را رخ تو پریخانه میکند
...
[FONT=times new roman, times, serif]در اين دنياى بى حاصل چرا مغرور ميگردى[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] سليمان گر شوى آخر نصيب مور ميگردی[/FONT]
یا رب غم عالم به کسی تنگ نگیرد
از شهر به صحرا شدم آن هم قفسی شد
...
تو،آنی،توانی
چپانی جهانی ته استکانی....![]()
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |