مشکل همینه دیگه چون در مورد زبان مادری(کلمه محلی رو مناسب نمی دونم) هیچی نمی خونیم و یاد نمی گیریم و فقط شفاها یاد می گیریم. دچار همون سر در گمی میشیم. من هنوز نمی دونم زبانم ترکیه یا آذری؟ یا اصلا خودم ترکم؟ آذریم؟ آزریم؟
ترک یا آذری؟
1-تركهاي ايران و واژه ترك در اسناد و كتيبه هاي تاريخي : قديمي ترين آثار و كتيبه هايي كه در آن از اقوام ترك پيرامون درياچه اورميه نام برده شده كتيبه هاي آشوري و سپس اورارتويي است بنا به نوشته « يامپولسكي » در كتيبه هاي آشوري سده چهارده قبل از ميلاد (3500 سال پيش )از تركها با نام « توروك» ياد شده و موطن اصلي آنان مناطق پيرامون درياچه اورميه ذكر شده است (3). البته اين اسناد نتيجه كاوشهاي باستاني تا چند سال اخير بوده و يافته هاي باستان شناسي در آينده و قرائت حدود 10000 لو حه ايلامي و سومري كه در دانشگاه « شيكاگو» انبار شده (4)پرده از تاريخ بر خواهد داشت .قرابت و هم ريشه بودن زبان تركها و سو مري ها اين احتمال را به يقين مبدل مي سازد كلمه ترك در منابع تاريخي به اشكال مختلف آمده از جمله در آثار«هرودوت»، « تارگيتا » در منابع علمي « تورخا » و منابع چيني «توكوئه» و «توركيش»(5) و در تورات از «يافث بن نوح» به عنوان پدر اتراك نام برده شده است نيز در منابع يوناني از قبايل تورك زبان سابيرها .كنگرلو ها ،هونها ،سكا هاو… به عنوان ساكنان غربي درياچه خزر نام برده شده است .
2-كلمه »آذري»: از ابداعات كسروي مي باشد كه فقط جهت تحريف تاريخ و تامين منافع حاكميت وقت بوده است و اين كلمه از سوي شوونيستها به عنوان حربه اي براي انكار تاريخ تركها در آذربايجان بكار رفته است . شايد جالب باشد كه هم زمان» استالين » نيز از اين ابداع كسروي كمال استفاده را برده است و با تغيير كلمه »ترك » از عنوان مليت به »آذري » در گذر نامه هاي آذربايجانيهاي شوروي سابق ،سعي درانكار يكي بودن آنان با همسا يه هاي ترك براي حفظ حاكميت استبدادي خود و جلو گيري از بروز هر گونه اتحاد يا ارتباط فرهنگي داشته باشد .
تا به حال در هيچ كتيبه يا سند تاريخي به كلمه آذري آنهم به عنوان تبار و زبان يك ملت برخورد نشده و هيچ كدام از مدافعان نظريه كسروي در اين خصوص هيچ مدرك تاريخي ارائه نداده اند .
البته شايد استناد كسروي در انتخاب اين كلمه (بنا به گفته حسينقلي كاتبي ) برخي منابع عربي بوده است ولي چنانكه خود پيروان كسروي مانند كاتبي هم معترفند لفظ « آذري » فقط از سده هاي سوم تا ششم هجري در منابع عربي ذكر شده است پس قبل از آن تاريخ صحبتي از آذري به عنوان تبار و زبان قوم نبوده و در منا بع عربي هم اين كلمه نه به مفهوم تبار و زبان يك قوم بلكه به عنوان كوتاه شده كلمه »آذربايجان » مورد استفاده قرار گرفته است . عدم وجود اسناد تاريخي باعث توهم كسروي و پيروانش شده و گاه شلم شوربايي ساخته اند كه خود نيز در كار خويش مانده اند . اينان گاه سلجوقيان ، گاه غزنويان و مغولها و گاه صفويان را موجب ترك شدن تركهاي آذربايجاني مي دانند! اما هر كس كمترين اطلاعي از تاريخ داشته باشد به خوبي مي داند كه مغولها از چين تا غرب افريقا و از سيبر ي تا اقيانوس هند را تصرف كرده بودند و تمام و آسياي ميانه و ايران تحت سلطه خانهاي مغول بود(6) پس چرا مردم اين مناطق را نتوانسته اند ترك كنند ؟!! طبق آخرين آمارها در حال حاضر 270 ميليون نفر ترك زبان در وسعتي حدود20 ميليون كيلو متر مربع از جنوب سيبري و قلب بالكان تا شمال افغانستان و ايران و اناتولي زندگي مي كنند و زبان تركي از لحاظ تعداد و جمعيت پنجمين زبان دنيا و زبان اول جهان اسلام مي باشد.
منابع :
×. بدنه اصلي مقاله از تحقيق « آقاي محمد عباسي » از نشريه چيچك مي باشد.
(1). احسان طبري ، آورند گان انديشه ي خطا ص 31
(2). جواد فاضل ،معصو مين چهارده گانه ص 289
(3). پرفسور زهتابي » ايران توركلارينين اسكي تاريخي» ,ص376
(4) »بار تولد» ، خاور شناسي در روسيه و اروپا ص35
شاپور رواساني ، جامعه بزرگ شرق ص158
(5) دكتر هيئت،توركلرين فرهنگ تاريخينه بير با خيش ص17 .
(6) رضا كسگين ، هويت ايراني و زبان تركي ص11
[FONT="][/FONT]