با اينكه او ما را ترك گفت ولي جاي او در دلهاي ما به گرمي ماندگار شد او مردي بود با صداي رسا با گفتاري قوي همان صدايي كه صبحها هنگام بيداري از خواب و روشن شدن تلويزيون به گوش ما ميرسيد
و صبح ما رو پر از نشاط ميكرد .........
روحش شد و يادش گرامي
در قطعه 213 بهشت زهرا؛
پيكر «حسين باغي» در سكوت به خاك سپرده شد
خبرگزاري فارس: پيكر زنده ياد «حسين باغي» گوينده پيشكسوت امروز در سكوت به خاك سپرده شد.
پيکر «حسين باغي» در سکوت به خاک سپرده شد
مرحوم حسين باغي که بيشتر به عنوان مرد تيزرهاي تبليغاتي معروف بود، عصر ديروز 29 آذرماه دار فاني را وداع گفت. او متولد سال 1329 تهران و فارغ التحصيل مدرسه عالي ترجمه بود.
باغي کار حرفهاي خود را در عرصه دوبله از سال 1348شروع کرد. ويژگي کارنامه او و عمده فعاليتش گويندگي آنونس و فيلم هاي تبليغاتي و گفتار متن فيلم هاي مستند بود. او به جاي بابا برقي، آقاي ايمني صحبت کرد و تيزر معروف پاک يادت نره با صداي او به محبوبيت خاصي رسيد.
پيکر زنده ياد «حسين باغي» گوينده و دوبلور پيشکسوت روزگذشته در سکوت به خاک سپرده شد. به گزارش فارس، قرار بود پيکر زنده ياد «حسين باغي» با حضور علاقهمندان وي از جلوي درب منزلش تشييع شود، اما خانواده وي پيکر او را از بيمارستان مستقيم به بهشت زهرا(س) بردند و افرادي که براي حضور در اين مراسم آمده بودند، جلوي منزل وي سرگردان ماندند. بنابراين گزارش، پيکر زنده ياد باغي با حضور افراد اندکي که توانسته بودند خود را به بهشت زهرا(س) برسانند، به خاک سپرده شد. در اين مراسم حسين بزرگي مدير امور دوبلاژ سيما، ناصر ممدوح رييس انجمن گويندگان و سرپرست گفتار فيلم ايران، همت موميوند، نصرا... مدقالچي، بهروز رضوي و ... حضور داشتند.سيد عزت ا... ضرغامي نيز با ارسال سبد گل، درگذشت اين هنرمند توانا را تسليت گفت. قرار بود پيکر اين هنرمند توانا در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود. اما خانواده وي اعلام کردند بنابر وصيت زنده ياد باغي، پيکر او در قطعه 213 بهشت زهرا به خاک سپرده شود. حسين باغي که سالها گوينده تبليغات تلويزيوني بود و مدتي به دليل بيماري التهاب مغز در بيمارستان بستري بود، عصر دوشنبه گذشته جان به جان آفرين تسليم کرد. حسين باغي متولد سال 1329 تهران و فارغ التحصيل مدرسه عالي ترجمه بود و در پرونده کاري خود در دوبله آثاري نظير کارآگاه کاستر، ارتش سري، راه قدس (امپراتوررم) و... حضور داشت. صداپيشگي شخصيتهايي مانند بابا برقي، چهار دست در کارتون نيک و نيکو، سياساکتي، داوود خطر و هومن زندهياد باغي را در ذهن بسياري از مخاطبان ماندگار کرده است.
اين هم متني كه در زمان بستري بودن مرحوم حسين باغي در مورد ايشان گفته شده :
همصدايي با حسين باغي
جام جم آنلاين: مدتهاست حسين باغي در بستر بيماري است، بيصدا و تنها، عدم تشخيص بيماري او نگرانكننده است البته اخيرا گفتهاند احتمالا التهاب مغز است، ولي، اما بسيار دارد...
سالهاست كه حسين را دوست خوب خود ميدانم اگر چه مدتي طولاني او را بسيار كم ميديديم ولي اين از احساسم نسبت به او نميكاست.
قبل از افتادن در بستر بيماري هراز چندگاهي او را ميديدم، سالها بود در دوبلاژ تلويزيون حضور نداشت اما در كار گفتار فيلمهاي تبليغاتي فعال بود. صداي او در فيلمهاي تبليغاتي آنقدر تاثيرگذار بود كه مايه اعتبار و احترام كار ميشد. براي همين بسياري در نوبت ميماندند تا محصول و خدمت خود را با صداي او تبليغ كنند و براي تحقق اين امر حاضر بودند صرف هر وقت و هزينهاي را هم بپذيرند.
برخلاف آن روزهاي پركار و پرمشغله و صدايي كه بسيار از راديو شنيده ميشد، امروز حسين باغي در سكوت به سر ميبرد و همه دوستانش و دوستدارانش نگران حال و هوايش هستند. امروز او ديگر قادر به حرف زدن نيست و اين ابر گوينده فيلمهاي تبليغاتي در بستر بيماري افتاده است.
چند شب پيش خسرو خسروشاهي، مدير دوبلاژ قديمي و صداي ماندگار دوبله، تلفني از من احوال حسين را ميپرسيد؛ لحظهاي كه باران هم ميباريد و بغض گلوي خسرو را گرفته بود. اين انسان با احساس با حسين همدردي ميكرد و همصدايي، از تنهايي آدمها ميگفت و از ناجوانمردي روزگار، حكايت پايان زندگي خيلي از ما آدمها، خلوت و بيكسي است. حسين را چند روز قبل از بستري شدنش با دستان لرزان ديدم، در يكي از استوديوها.
از درد و رنجهاي بسياري گفت كه بر او وارد شده و احوالات روحي او را به هم ريخته است. ما همه در قبال دوست و همكارمان وظيفهاي داريم كه هم صدايي و همدردي با او راه ميطلبد. دغدغه مدير امور دوبلاژ تلويزيون را شاهد بودم و تلاش او را كه مركز بهداشت صداوسيما امكانات درماني مورد نياز را در اختيار خانواده باغي بگذارد.
اما اين كافي نيست، ما دوستان و همكارانش هم بايد نگاهي ويژه به احوال امروز حسين باغي داشته باشيم. بايد در كنار او و خانوادهاش باشيم و بار ديگر از نزديك صداي گرم او را بشنويم. اين ارتباط تنها نياز او نيست بلكه ما هم به آن محتاج هستيم.
بايد برايش دعا كنيم تا سلامتياش را بازيابد و اين احساس را قويا بهوجود آوريم كه يك انسان خوب هيچوقت تنها نميماند.
روزگاري، من مينوشتم، حسين ميخواند، اما... حالا چه كنم؛ مينويسم، اما حسين نميخواند.
(اين قسمت رو چقدر سوزناك گفته
)
و صبح ما رو پر از نشاط ميكرد .........
روحش شد و يادش گرامي
در قطعه 213 بهشت زهرا؛
پيكر «حسين باغي» در سكوت به خاك سپرده شد
خبرگزاري فارس: پيكر زنده ياد «حسين باغي» گوينده پيشكسوت امروز در سكوت به خاك سپرده شد.
پيکر «حسين باغي» در سکوت به خاک سپرده شد


مرحوم حسين باغي که بيشتر به عنوان مرد تيزرهاي تبليغاتي معروف بود، عصر ديروز 29 آذرماه دار فاني را وداع گفت. او متولد سال 1329 تهران و فارغ التحصيل مدرسه عالي ترجمه بود.
باغي کار حرفهاي خود را در عرصه دوبله از سال 1348شروع کرد. ويژگي کارنامه او و عمده فعاليتش گويندگي آنونس و فيلم هاي تبليغاتي و گفتار متن فيلم هاي مستند بود. او به جاي بابا برقي، آقاي ايمني صحبت کرد و تيزر معروف پاک يادت نره با صداي او به محبوبيت خاصي رسيد.
پيکر زنده ياد «حسين باغي» گوينده و دوبلور پيشکسوت روزگذشته در سکوت به خاک سپرده شد. به گزارش فارس، قرار بود پيکر زنده ياد «حسين باغي» با حضور علاقهمندان وي از جلوي درب منزلش تشييع شود، اما خانواده وي پيکر او را از بيمارستان مستقيم به بهشت زهرا(س) بردند و افرادي که براي حضور در اين مراسم آمده بودند، جلوي منزل وي سرگردان ماندند. بنابراين گزارش، پيکر زنده ياد باغي با حضور افراد اندکي که توانسته بودند خود را به بهشت زهرا(س) برسانند، به خاک سپرده شد. در اين مراسم حسين بزرگي مدير امور دوبلاژ سيما، ناصر ممدوح رييس انجمن گويندگان و سرپرست گفتار فيلم ايران، همت موميوند، نصرا... مدقالچي، بهروز رضوي و ... حضور داشتند.سيد عزت ا... ضرغامي نيز با ارسال سبد گل، درگذشت اين هنرمند توانا را تسليت گفت. قرار بود پيکر اين هنرمند توانا در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود. اما خانواده وي اعلام کردند بنابر وصيت زنده ياد باغي، پيکر او در قطعه 213 بهشت زهرا به خاک سپرده شود. حسين باغي که سالها گوينده تبليغات تلويزيوني بود و مدتي به دليل بيماري التهاب مغز در بيمارستان بستري بود، عصر دوشنبه گذشته جان به جان آفرين تسليم کرد. حسين باغي متولد سال 1329 تهران و فارغ التحصيل مدرسه عالي ترجمه بود و در پرونده کاري خود در دوبله آثاري نظير کارآگاه کاستر، ارتش سري، راه قدس (امپراتوررم) و... حضور داشت. صداپيشگي شخصيتهايي مانند بابا برقي، چهار دست در کارتون نيک و نيکو، سياساکتي، داوود خطر و هومن زندهياد باغي را در ذهن بسياري از مخاطبان ماندگار کرده است.
اين هم متني كه در زمان بستري بودن مرحوم حسين باغي در مورد ايشان گفته شده :
همصدايي با حسين باغي
جام جم آنلاين: مدتهاست حسين باغي در بستر بيماري است، بيصدا و تنها، عدم تشخيص بيماري او نگرانكننده است البته اخيرا گفتهاند احتمالا التهاب مغز است، ولي، اما بسيار دارد...
سالهاست كه حسين را دوست خوب خود ميدانم اگر چه مدتي طولاني او را بسيار كم ميديديم ولي اين از احساسم نسبت به او نميكاست.
قبل از افتادن در بستر بيماري هراز چندگاهي او را ميديدم، سالها بود در دوبلاژ تلويزيون حضور نداشت اما در كار گفتار فيلمهاي تبليغاتي فعال بود. صداي او در فيلمهاي تبليغاتي آنقدر تاثيرگذار بود كه مايه اعتبار و احترام كار ميشد. براي همين بسياري در نوبت ميماندند تا محصول و خدمت خود را با صداي او تبليغ كنند و براي تحقق اين امر حاضر بودند صرف هر وقت و هزينهاي را هم بپذيرند.
برخلاف آن روزهاي پركار و پرمشغله و صدايي كه بسيار از راديو شنيده ميشد، امروز حسين باغي در سكوت به سر ميبرد و همه دوستانش و دوستدارانش نگران حال و هوايش هستند. امروز او ديگر قادر به حرف زدن نيست و اين ابر گوينده فيلمهاي تبليغاتي در بستر بيماري افتاده است.
چند شب پيش خسرو خسروشاهي، مدير دوبلاژ قديمي و صداي ماندگار دوبله، تلفني از من احوال حسين را ميپرسيد؛ لحظهاي كه باران هم ميباريد و بغض گلوي خسرو را گرفته بود. اين انسان با احساس با حسين همدردي ميكرد و همصدايي، از تنهايي آدمها ميگفت و از ناجوانمردي روزگار، حكايت پايان زندگي خيلي از ما آدمها، خلوت و بيكسي است. حسين را چند روز قبل از بستري شدنش با دستان لرزان ديدم، در يكي از استوديوها.
از درد و رنجهاي بسياري گفت كه بر او وارد شده و احوالات روحي او را به هم ريخته است. ما همه در قبال دوست و همكارمان وظيفهاي داريم كه هم صدايي و همدردي با او راه ميطلبد. دغدغه مدير امور دوبلاژ تلويزيون را شاهد بودم و تلاش او را كه مركز بهداشت صداوسيما امكانات درماني مورد نياز را در اختيار خانواده باغي بگذارد.
اما اين كافي نيست، ما دوستان و همكارانش هم بايد نگاهي ويژه به احوال امروز حسين باغي داشته باشيم. بايد در كنار او و خانوادهاش باشيم و بار ديگر از نزديك صداي گرم او را بشنويم. اين ارتباط تنها نياز او نيست بلكه ما هم به آن محتاج هستيم.
بايد برايش دعا كنيم تا سلامتياش را بازيابد و اين احساس را قويا بهوجود آوريم كه يك انسان خوب هيچوقت تنها نميماند.
روزگاري، من مينوشتم، حسين ميخواند، اما... حالا چه كنم؛ مينويسم، اما حسين نميخواند.
(اين قسمت رو چقدر سوزناك گفته

داوود نماينده
دوبلور و مستندساز
دوبلور و مستندساز
آخرین ویرایش: