بازخوانی یک پرونده

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
در سالروز وفات مرحوم پروفسور محمدتقی زهتابی برآن شدیم تا دوباره یاد و خاطره آن ابرمرد آذربایجان را گرامی بداریم. فردی که به تنهائی یک ملت بود. مرحوم زهتابی یک استاد و الگوی بلامنازع برای جنبش اصیل و مستقل دانشجوئی آذربایجان بوده و خواهد بود. نقش بی بدیل وی در بینانگذاری پایه های تئوریک حرکت ملی آذربایجان را کسی نمی تواند انکارکند. فردی که هم در علم، هم در عمل و هم در اخلاق بی همتا بود. هویت تحقیر شده آذربایجانیها را روحی دوباره بخشید و با فداکاری تمام تا آخرین لحظه از عمر پربارش را فدای آذربایجان و هویت اصیل آن نمود. گرامی داشتن یاد و خاطره آن استاد بزرگوار بی شک وظیفه هر دانشجو و روشنفکر آذربایجانی است. امیدواریم دوستان عزیز و فعال در جنبش دانشجوئی آذربایجان هرگونه نقطه نظر خود را درارتباط با چگونگی و نحوه برگزاری مراسم یادبود وی را از هم اینک طرح نموده و با برگزاری یک مراسم در شان عظمت وی بتوانیم دین خویش را بدیشان ادا کنیم. راهنمائیهای ارزنده فعالان غیر دانشجو و فارغ التحصیلان چراغی روشن برای دانشجویان جدید خواهد بود. بنظر می رسد با توجه به قرار گرفتن مزار مرحوم زهتابی در شهر شبستر نقش و وظیفه فعالان این شهر و به ویژه دانشجویان دانشگاه آزاد شبستر پررنگ تر از بقیه دانشجویان باشد.
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
پروفسورمحمدتقی زهتابی ستاره‌ای که در آسمان ادب و فرهنگ آذربایجان درخشید
اولین روز زمستان سال گذشته روزی بس حزن‌انگیز برای جامعۀ علمی کشور و مردم آذربایجان بود. چرا که در چنین روزی آذربایجان یکی از فرزندان برومند و دانشمند خود را از دست داد و در غم از دست دادن او در ماتم و عزا نشست. آری در آخرین روز پاییز سال 1377، پروفسور محمدتقی زهتابی ادیب و مورخ بزرگ آذربایجانی در خانۀ شخصی خویش در شبستر چشم از جهان فرو بست و دار فانی را وداع گفت.
اینک در آستانۀ سالگرد درگذشت آن عالم فرزانه، شرح حال مختصری از زندگی و آثار آن مرحوم ارائه می‌گردد.
* * *
پروفسور محمدتقی زهتابی (کیریشچی) در 22 آذر ماه سال 1302ه.ش در «چای محله‌سی» شهر شبستر در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش با زهتابی خرج عایله را در می‌آورد. در شش سالگی به کمک خواهرش در مکتب قرآن بانوان، قرائت قرآن و خواندن متون ترکی را یاد گرفت. چنانکه خودشان می‌گفتند در خانه، ایشان را بالای کرسی می‌نشاندند و همه دور کرسی جمع می‌شدند و او برای فامیل کتاب‌های داستان قرائت می‌کرد.
در سال 1309 وارد مدرسۀ دولتی جدید التاسیس شبستر شد و بعد از شش سال در سال 1315 تحصیلات ابتدایی خود را به اتمام رساند. پس از آن به وسیلۀ پدر از رفتن به مدرسه منع گردید و بدین ترتیب به مدت دو سال به کار کشاورزی و زهتابی پرداخت و سپس به خاطر علاقه‌ای که به آموختن داشت، به صورت پنهانی به تبریز نزد برادرش رفت و تا سال 1320 به مدت سه سال در دبیرستان فیوضات تا کلاس نهم درس خواند. پس از آن وارد دانشسرای پسران گشته، در مدت دو سال آن مقطع تحصیلی را نیز با موفقیت به اتمام رساند. طی سالهای 23 و1322 در دبیرستان‌های رشدیه و ادب تبریز به تدریس مشغول شد. در طول سال های 24 ـ 1320 در کلاسهای حاج یوسف شعار زبان عربی و در کلیسای کاتولیک‌ها زبان فرانسه را به خوبی یاد گرفت. در سال 1325 که دانشگاه تبریز به وسیله حکومت ملی آذربایجان تاسیس شد، استاد در دانشکدۀ ادبیات آنجا پذیرفته شده و به عنوان یکی از دانشجویان اولین دوره در آن دانشگاه مشغول تحصیل شد.
پس از انحلال حکومت دموکرات آذربایجان به وسیلۀ نیروهای ارتش پهلوی، استاد در سال 1327 برای فراگیری علم و تحصیل در زمینۀ ادب و تاریخ زبان ترکی به صورت قاچاقی وارد شوروی گردید.
در آنجا با اشارۀ حزب توده و رهبران فرقۀ دموکرات به دو سال زندان محکوم شده، به سیبری فرستاده شد. بعد از تحمل سه سال زندان در سیبری به دوشنبه تبعید گردید و سرانجام در سال 1333 (1954م) پس از سه سال تبعید توانست خود را به باکو برساند و در دانشکدۀ زبان و ادبیات دانشگاه دولتی باکو مشغول تحصیل گردد.
همچنین از همین سال به عضویت هیأت علمی دانشکدۀ خاورشناسی باکو در آمد و در آن دانشکده به تدریس زبان و ادبیات عرب پرداخت. در سال 1969 با دفاع از تز دکترای خود با عنوان «زندگانی و خلاقیت ابونواس» مدرک دکتری گرفت و سه سال بعد موفق به اخذ لقب دوچنت شد. در همین سالها با خانم دکتر خاور اسلان محقق زبان و ادبیات آذربایجانی ازدواج نمود که حاصل این پیوند دو فرزند به نامهای بابک و آذر بود.
در طی سالهای اقامت در باکو و شوروی به دلیل مخالفت رهبران فرقۀ دموکرات آذربایجان، موفق به چاپ هیچ یک از آثار خود نگردید. سرانجام در سال 1350 از شوروی خارج و به عراق و بغداد رفت و در دانشگاه بغداد به تدریس «زبان دیرین ترکی» و «زبان فارسی» پرداخت. در سال 1357 به دلیل پدید آوردن آثار علمی فراوان مفتخر به دریافت لقب پروفسوری از دانشگاه بغداد گردید. در طی سالها اقامت در بغداد، استاد به دفعات مسافرتهایی به آلمان نیز داشتند و در آنجا نیز مشتاقان علم و ادب از گنجینۀ دانش بی‌کران ایشان بهره‌مند می‌شدند.
اما آنچه در طی این سالها قلب استاد را به درد می‌آورد، فراق و دوری از وطن بود. ایشان که هدفش از سفر به خارج از کشور به دست آوردن علم و دانش به خصوص در زمینۀ ادب و فرهنگ آذربایجان ـ چیزی که با توجه به دوران خفقان رژیم منحوس پهلوی به دست آوردنش در ایران غیر ممکن بود ـ و انتقال آن به مردم سرزمینش بود، حال آن شایستگی را در خود می‌دید که به آغوش وطن بازگردد و سینه‌های تشنۀ طالبان علم را از دانش خود سیراب گرداند.
وقوع انقلاب اسلامی، این امکان را برای استاد به وجود آورد. دیگر آن خفقان قبلی از بین رفته بود و او می‌توانست در کنار مردم سرزمینش قرار گیرد. به همین خاطر در پی نوشتن تقاضایی برای ورود به کشور و موافقت با آن، استاد در اوایل سال 1358 وارد کشور شد و از همان سال با ایجاد کرسی زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی در دانشگاه تبریز با عنوان استادی به تدریس زبانهای ترکی و عربی مشغول گردید. اما متاسفانه دو سال بعد به بهانه‌های واهی و در عین بی‌گناهی به چهار سال زندان محکوم و پس از آزادی از زندان نیز از تدریس در دانشگاه محروم گردید. بدین ترتیب استاد بار سفر بسته، رحل اقامت در خانۀ آبا و اجدادی خود در شبستر افکند و در آنجا مشغول مطالعه و بررسی و تحقیق و نویسندگی شد.
سرانجام نیز در آخرین روز پاییز سال 1377 در حالیکه تنها چند روزی بود که از سفر علمی به آلمان برگشته بود، در اثر سکتۀ قلبی (؟) در پشت میز مطالعه جان به جان آفرین تسلیم کرد.
مراسم خاکسپاری آن عزیز از دست رفته با شکوه زیاد و با حضور بسیاری از شخصیت های علمی ـ فرهنگی آذربایجان در شهرستان شبستر انجام گرفت و بدین ترتیب مردی که تمام عمرش را در راه اعتلای وطن و ملت گذارده بود، به خاک سپرده شد. هرچند که یادش برای همیشه در قلوب مردم آذربایجان زنده خواهد بود.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
نگاهی به خصوصیات رفتاری و آثار قلمی پروفسور محمدتقی زهتابی :
خصیصه‌ای که همگان در استاد به وضوح می‌دیدند، جوان‌دل بودن ایشان بود. وی با آنکه در اواخر عمر 75 سال از سنشان گذشته بود، ولی بسان جوانی 20 ساله پر شور و شوق بود. خستگی را نمی‌شد در چهرۀ ایشان دید. رفتارشان به خصوص با جوانان چنان بود که هرکس کمی با او هم‌صحبت می‌شد مجذوبش می‌گشت. به دلیل همین مجذوبیتشان محبوب‌ترین فرد در بین دانشجویان و جوانان آذربایجانی به شمار می‌رفت.
زندگانیش بسیار بسیار ساده بود. نه در خانه‌اش و نه در پوشش‌اش و نه در هیچ جای دیگر نشانی از تجمل نمی‌توانستی پیدا کنی. بسیار ساده و بی‌ریا می‌زیست و به این سادگی نیز افتخار می‌کرد.
هیچگاه بسان بعضی‌ها در مقابل سئوالی که جوابش را نمی‌دانست، از خود جوابی در نمی‌آورد و می‌گفت : می‌گردم و پیدا می‌کنم. عدم پیشرفت ملل شرق را در عدم ایجاد محیطی مناسب برای اقوام مختلف جهت برخورداری از حقوق ملیشان می‌دانست و معتقد بود تا زمانی که این چنین محیطی ایجاد نگردد، آن استعدادهای طبیعی که در مردم مشرق زمین نهفته است هیچگاه به منصۀ ظهور نخواهند رسید.
استاد در زمینه‌های مختلف علمی ـ ادبی صاحب نظر بودند. ایشان با آنکه مورخی توانا بودند، شاعری پر قریحه نیز بودند. در عین حال در ادبیات ترکی نیز از همگان سر بودند. استاد به پنج زبان ترکی، فارسی، عربی، روسی و فرانسه احاطۀ کامل داشت و در جاهای مختلف به تدریس این زبانها پرداخته بود. در زمینه شعر، اشعار بسیاری از ایشان چاپ شده است بمانند : «پروانه‌نین سرگوذشتی» (سرگذشت پروانه ـ بغداد)، «باغبان ائل اوغلو» (نگاهی به حرکات مشروطه و انقلاب پرشور مردم ایران به خصوص آذربایجانیان و تبریزیان در مقابل استبداد و استعمار و بررسی زندگانی یکی از قهرمانان و سرداران جنگهای 11 ماهه تبریز به نام حسین خان باغبان به صورت شعر ـ بغداد)، «چریک افسانه‌سی» (افسانۀ چریک ـ بغداد)، «بذ قالاسیندا» (در قلعۀ بذ ـ برلین)، «بختی یاتمیش» (بخت خوابیده ـ بغداد)، «هستی نسیم»(بغداد)، «شاهین زنجیرده» (شاهین در زنجیر ـ تبریز)، «باغبان ائل اوغلو» (تکمیل شده ـ تبریز) و ...
اشعار استاد یکی از بهترین و پرمعناترین نمونه‌های شعر ترکی معاصر هستند و ایشان را می‌توان در زمینۀ شعر یکی از شاعران برجستۀ قرن حاضر در حوزۀ زبان ترکی خواند.
استاد در زمینۀ ادبیات ترکی آذربایجانی دارای علمی سرشار و دانشی فراوان بودند، طوریکه شاگردان بسیاری علاوه بر ایران در خارج از کشور منجمله جمهوری آذربایجان، ترکیه، آلمان، سوئد و ... داشتند. ایشان را می‌توان بزرگترین ادیب زبان ترکی در ایران در سدۀ اخیر دانست، چرا که خدمات بسیار ارزنده‌ای در این زمینه انجام داده‌اند که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد :
ـ تدریس زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی بعد از ورود به ایران تا پایان عمر ـ در طول این 20 سال ایشان هزاران شاگرد در ساحۀ ادبیات پروراندند که اینک هر یک برای خود عالمی هستند.
ـ تحریر و چاپ آثار ارزشمندی در مورد زبان و ادبیات منجمله : «زبان آذری ادبی معاصرـ آواشناسی، قواعد نگارش» (تبریز)، «موعاصیر ادبی آذری دیلی‌ ـ سس، صرف» (تبریز)، «علم المعانی ـ لکسیکولوژی» (تبریز)، «قوی اولسون اون» (مجموعه حکایات ـ تبریز )، مقالات متعدد در روزنامه‌ها و مجلات مختلف از جمله وارلیق، امید زنجان، پیام اورمیه و... ، «قواعد الفارسیه» (به زبان عربی ـ بغداد) و ...
با وجود مطالب بالا، تخصص استاد در زمینۀ تاریخ بود. از ایشان دو اثر در زمینه تاریخی به چاپ رسیده است : «جنایات 2500 سالۀ شاهان» (بغداد)، «ایران تورکلری‌نین اسکی تاریخی» (تاریخ دیرین ترکان ایران ـ جلد اول ـ از ماقبل از تاریخ تا حملۀ اسکندرـ تبریز)
کتاب اخیر که چند ماه پیش از درگذشت استاد از زیر چاپ خارج شد و به دست مشتاقان رسید مهمترین اثر چاپ شدۀ ایشان است. همانطور که می‌دانیم در زمان رژیم طاغوت به دلیل وجود افکار نژادپرستانه در خاندان پهلوی، وجود تبار ترک در ایران از سوی دولت و عالمان وابسته به آنان انکار می‌گردید. حال آنکه قضیه هیچگاه چنین نبود و ترکان در تاریخ از اولین آفرینندگان تمدنهای بشری به شمار می‌آیند. در این کتاب 870 صفحه‌ای اقوام از لحاظ زبان شناختی به سه گروه عمده تقسیم شده‌اند : التصاقی، تحلیلی (قالبی) و هجایی. التصاقی مانند ترکی، فنلاندی، مغولی ـ تحلیلی مانند فارسی، انگلیسی، عربی ـ و هجایی بسان چینی.
استاد که در نوشتن این کتاب از منابع مختلفی به زبانهای مختلف سود برده‌اند، ثابت نموده‌اند سومریان که اولین پدید آورندگان تمدن بشری به حساب می‌آیند، التصاقی زبان بوده‌اند و زبان آنها صورت قدیمی زبان ترکی آذربایجانی امروزی است. همچنین در این کتاب در مورد اقوام متعددی که قبل از آمدن اقوام هند و اروپایی به ایران، در این سرزمین می‌زیسته‌اند بحثهای فراوان و دلپذیری انجام گرفته و با استناد به منابع متعدد ثابت گردیده که زبان همۀ آن اقوام (اقوامی که در آذربایجان و غرب ایران می‌زیسته‌اند) التصاقی بوده است. از این اقوام می‌توان ایلامی‌ها، قوتی‌ها، لولوبی‌ها، اورارتوها، کاسسی‌ها، اوتی‌ها، مانناها و سرانجام مادها را نام برد. این کتاب حاوی مطالب بسیار مهم تاریخی است و بحثهایی که در آن رفته و نظریاتی که در آن ارائه شده بسیار نو و بر اساس منطق و اسناد هستند.
البته آثاری که در بالا از آنان نام برده شد تنها حدود یک چهارم آثار نوشته شده توسط پروفسور زهتابی هستند و بقیۀ آثار ایشان هنوز به زیور طبع آراسته نشده‌اند.
(توضیح : بعد از نگارش این نوشته، یعنی در طی شش سال گذشته بسیاری از آثار قلمی پروفسور زهتابی به وسیله مرکز نشر آثار استاد و با همت شاگردان ایشان چاپ شده‌اند که از بین آنها می‌توان به «ایران تورکلری‌نین اسکی تاریخی ـ ایکینجی جیلد»، « آذربایجان تورکجه‌سی‌نین نحوی»، «علی آغا واحیددن خاطیره‌لریم» ،« شاهین زنجیرده» و ... اشاره کرد.‌)
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
و اکنون سوال اینست:
چرا باید زهتاب را سکته قلبی میکردند؟
متهمان این پرونده چه کسانی هستند؟
 

سعيد؟

عضو جدید
ای خاک بر سرت

 

nazliii

مدیر مهندسی برق مخابرات - متخصص نیمه هادی
و اکنون سوال اینست:
چرا باید زهتاب را سکته قلبی میکردند؟
متهمان این پرونده چه کسانی هستند؟
فکر نکنم متهمی داشته باشه.
شکی نیست کع ایشون انسان والایی بودن ولی تو ئوران سالخوردگی این چیزا عادیه
 

#parisa#

عضو جدید
کاربر ممتاز
و اکنون سوال اینست:
چرا باید زهتاب را سکته قلبی میکردند؟
متهمان این پرونده چه کسانی هستند؟
دچار خودسانسوری شدی آتیلا؟
جواب خودت کو؟چرا روش بحث نکردی؟چرا ثابتش نکردی؟اصلا چراباید بکشنش؟؟؟؟
 

#parisa#

عضو جدید
کاربر ممتاز
به خاطر نوشته ها و طرز تفکرش
قتل پروفسور لکه ننگی بر پیکره خاتمی و تیمش خواهد ماند
وااای مرسی من اصلا راضی نبودم اینقدر برام توضیح بدی!!!!!
در اولین فرصت کتاباشو گیر میارم ببینم منظورت از تفکرش چیه.
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
وااای مرسی من اصلا راضی نبودم اینقدر برام توضیح بدی!!!!!
در اولین فرصت کتاباشو گیر میارم ببینم منظورت از تفکرش چیه.

براساس بعضي از گفته‌هاي آذربايجانيان ، در مرگ ناگهاني اين شخصيت بي‌نظير، معماهايي نامكشوف وجود داشته ، كه مطمئنا آيندگان با مراجعه به حقايق موجود در تاريخ ، آنها را كشف خواهند كرد. ناگفته نماند كه در بحبوحة قتل هاي زنجيره‌اي در ايران كه ، با دستان سياه خويش ، تيغ آبدار بركشيدند و سينة شاعران و نويسندگان برجسته‌اي چون محمد مختاري و محمد جعفر پوينده را بردريدند ، مرگ پروفسور زهتابي نيز در بعضي محافل مشكوك بنظر رسيد و صد البته كه اين امر به خاطر ساية مرگي ديگر گونه كه شوونيستهاي افراطي بر سر آذربايجانيان از ديرباز گسترده‌اند، تا حد زيادي قابل باور شد. مخصوصا كه اغلب مرگهايي كه به سراغ متفكران و روشنفكران يك جامعه مي‌آيند. مشكوك بنظر مي‌رسند. در اينجا شايسته است از دستان سياه روزگاران بپرسيم كه بيش از اين از جان متفكران آذربايجان چه مي‌خواهند ؟ آيا تا اينجا كافي نيست كه صباحي‌ها و زهتابي‌ها و صفرخانها در تبعيدگاهها و چنبرة آهني زندانها، شكنجه شوند يا صمدها به طرز مشكوكي در رودخانه‌ها غرق شوند و آذربايجان ، همچنان با صدايي خفه، خارهاي مغيلان را در گلوگاههاي خويش ، تف دهد؟ پس چه كسي و كدام سيستمي جوابگوي اينهمه ظلم و ستمي خواهد بود كه بر متفكران و انديشه‌وران آذربايجان روا داشته مي‌شود؟ هنوز هم كه هنوز است زمين آذربايجانيان در مورد مرگ ناگهاني پروفسور زهتابي پر از علامت سوال است . اما با جسارت تمام مي‌توان گفت كه اين مرگ، ناگهاني پروفسور زهتابي پر از علامت سوال است . اما با جسارت تمام ميتوان گفت كه اين مرگ، نه مرگ فردي ، بلكه مرگ اجتماعي و ملي دكتر زهتابي بود . چرا كه او در زندگي پربار خويش ، با آفرينش آثار علمي و تاريخي و ادبي و سياسي ، مرگ را شكست داده ، و تكليف خود را با آن مشخص كرده بود . به همين جهت نيز ، حتي پيش از مرگ ، به جهاني ناميرا و ابدي پيوسته و راز جاودانگي را به دست آورده بود.
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
وااای مرسی من اصلا راضی نبودم اینقدر برام توضیح بدی!!!!!
در اولین فرصت کتاباشو گیر میارم ببینم منظورت از تفکرش چیه.

اویرنجی نیوز: برابر اسنادی که از سوی تشکیلات موسوم به "گونئی آذربایجان قورتولوش پارتیاسی" منتشر گردیده است، 10 سال پیش از این و مصادف با قتلهای زنجیره ای روشنفکر محبوب و بنام آذربایجانی پروفسور محمد تقی زهتابی شکنجه گردیده است.
تشکیلات "گونئی آذربایجان قورتولوش پارتیاسی" عکسهائی از این شکنجه را در سایت های آذربایجانی منتشر نموده است. این تشکیلات ادعا نموده است که پروفسور زهتابی قبل از کشته شدن توسط عناصر اطلاعاتی مورد شکنجه واقع گردیده است. بنا به بیانیه منتشره از سوی این تشکیلات جهت جلوگیری از هر گونه تهدید امنیتی بعضی از هموطنان آذربایجانی این اسناد پس از 10 سال منتشر می گردد. در این بیانیه از مرحوم دکتر زهتابی با عنوان شهید راه حرکت ملی آذربایجان یاد گردیده است.

پیش از این از سوی تعدادی از فعالان آذربایجانی و دوستان پروفسور مرگ مرحوم پروفسور زهتابی مشکوک قلمداد گردیده بود. بنابه اظهارات این عده مرحوم پرفسور زهتابی از قربانیان قتلهای زنجیره ای 10 سال پیش می باشد. به نظر می رسد با انتشار این عکسها مسئله شهادت وی از سوی ............ قطعیت پیدا نموده و شک و شبهه های مبنی بر مرگ طبیعی وی بر اثر سکته قلبی بلاثر گردد.
خاطر نشان می شود پروفسور زهتابی از بنیان گذاران رویکرد علمی-دمکراتیک و مدنی در حرکت ملی آذربایجان بوده و همواره بعنوان رهبر معنوی طیف وسیعی از فعالان آذربایجانی، روشنفکران و دانشجویان آذربایجانی محسوب می شود. وی در سالهای پس از انقلاب و به ویژه دهه هفتاد زحمات فراوانی در تدریس غیر رسمی زبان و ادبیات تورکی و تاریخ آذربایجان متقبل شده است.. گفته می شود بسیاری از فعالین دانشجوئی دهه هفتاد آذربایجان تمایلات هویت طلبانه خویش را مدیون درسها و کتب روشنگرانه این اندیشمند فرزانه می دانند. از وی دهها کتاب و مقاله در مورد مسائل سیاسی-اجتماعی، تاریخی و ادبی آذربایجان به یادگار مانده است.
عکسهای منتشره از سایت بای بک گرفته شده است.
من به دلیل اینکه عکس ها خوب نیستن اینجا نمیزارم هر کی میخواد خودش بره ببینه
 
آخرین ویرایش:

somayeh_63

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا ایشون و همه آزاد اندیشها رو بیامرزه اما:
یه سوال با وجود اینهمه قومیت مختلف تو کشور ما و باتوجه به اینکه وضعیت رسیدگی به اونها اگر بدتر از ترکها نباشه بهتر نیست چرا شماها اینقدر معترضید؟؟؟
چه ظلم بزرگی در حق شما شده که در حق بقیه نشده؟؟؟
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
خدا ایشون و همه آزاد اندیشها رو بیامرزه اما:
یه سوال با وجود اینهمه قومیت مختلف تو کشور ما و باتوجه به اینکه وضعیت رسیدگی به اونها اگر بدتر از ترکها نباشه بهتر نیست چرا شماها اینقدر معترضید؟؟؟
چه ظلم بزرگی در حق شما شده که در حق بقیه نشده؟؟؟
جواب سوالتون رو استاد در کتاب (ایران تورکلرینین اسگی تاریخی)داده اند
 

somayeh_63

عضو جدید
کاربر ممتاز
چی رو چیکار کنین؟
قتل استاد یه نمونه بارز برا همین ظلمیه که دارین دربارش صحبت میکنین

چه طوری به عنوان یه غیر ترک بفهمم به شما ظلم شده؟؟!!!
والا من چون ایشونو نمیشناسم نمیتونم اظهارنظری در مورد نوع مرگشون کنم....اما حتی اگه فرضیه شما هم درست باشه تاریخ ما پر از اینجور قتلهاست....قتل سران قومها ...ولی فقط شمایین که اینطور ساز جدایی میزنین....چرا؟
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
چه طوری به عنوان یه غیر ترک بفهمم به شما ظلم شده؟؟!!!
والا من چون ایشونو نمیشناسم نمیتونم اظهارنظری در مورد نوع مرگشون کنم....اما حتی اگه فرضیه شما هم درست باشه تاریخ ما پر از اینجور قتلهاست....قتل سران قومها ...ولی فقط شمایین که اینطور ساز جدایی میزنین....چرا؟

ما هرگز و هرگز ساز جدایی نمیزنیم
هر چند در بین تمام قومها و ملتها گروهی هستند که جدایی طلب باشند
ما خواستار حقوق برابر و آزادی مدنی هستم
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
اونو که ما هم خواستارش هستیم!
ولی فک کنم بازم وضع شما از بقیه قومها تا حدودی بهتره!

چرا اینجوری فکر میکنید؟
زبان که نشانگر هویت یک انسان هست رو از ما گرفتن
اسطوره هامون رو افسانه میخونن
نماد و سمبل من رو دست هر کی میبینن زندانی و محاکمه میکنن
تو رسانه بارها به ما توهین شده
اینا کجاش نشانگر خوب بودن وضع ماست؟
قبر ستارخان رو با بقیه سرداران مشروطه مقایسه بکنید چرا باید اینجوری باشه
 

somayeh_63

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا اینجوری فکر میکنید؟
زبان که نشانگر هویت یک انسان هست رو از ما گرفتن
اسطوره هامون رو افسانه میخونن
نماد و سمبل من رو دست هر کی میبینن زندانی و محاکمه میکنن
تو رسانه بارها به ما توهین شده
اینا کجاش نشانگر خوب بودن وضع ماست؟
قبر ستارخان رو با بقیه سرداران مشروطه مقایسه بکنید چرا باید اینجوری باشه
چون خودم اصالتا بختیاریم ...وقتی قوم خودمو باشما مقایسه میکنم خدائیش وضع شما بهتره!
زبان ماروهم گرفتن...باور میکنین من نمیتونستم معنی خیلی از کلمات یکی از بستگانمونو که 35 سال ایران نبوده و بختیاری صحبت میکرد بفهمم!!!
بازم اسطوره های شما رو افسانه میخونن ...برای ما که یا اسطوره ای وجود نداره ویا خائن نامیده میشن!
حداقل تو رسانه ها زبون شما رسمیت داره ماچی بگیم پس؟
ستارخان و باقرخان رو همه ایران میشناسن...اما سرداراسعد ما رو چی؟!!حالا آرامگاه که پیشکش!
حالا وضع ما بهتره یا شما؟
 
بالا