روياي ماه
عضو جدید
واقعاً اينكه ازدواج كرده باشيد يا نه، چقدر بر ميزان آزادي شما اثر مي گذارد؟ بعد از بررسي وضعيت يكسري از دوستان مجردم به اين نتيجه رسيدم كه واقعاً آنها آزادي چندان بيشتري ندارند. درواقع در دوستي هاي پيش از ازدواج كه نسبت به رابطه زناشويي بسيار نامطمئن ترند، انسانها از آزادي كمتري برخوردارند. در اين مقاله واقعيت هايي را بيان مي كنم كه نشان مي دهد اين تئوري به هيچ وجه صحت ندارد كه با ازدواج آزادي افراد از بين مي رود.
با بالا رفتن سن، مسئوليت ايجاد مي شود—چه مجرد باشيد و چه متاهل، هر چه سنتان بالاتر مي رود، مسئوليت بيشتري روي دوشتان مي آيد. من كساني را مي شناسم كه ادعا مي كنند آزادي كامل دارند چون مي توانند هر لحظه كه بخواهند ساكشان را برداشته و راهي مسافرت شوند چون كسي در خانه نيست كه بخواهد جلوي آنها را بگيرد. البته همين آدم ها هم كار و تعهدات ديگري دارند كه اجازه نمي دهد اينقدر راحت هر وقت دلشان خواست سوار ماشين شده و مسافرت بروند اما هيچوقت درمورد آن آزادي اضافي به خاطر مجرد بودنشان حرفي نمي زنند.
همه چيز به اين بستگي دارد كه طرفتان چه كسي باشد – وقتي شوهرم مي خواهد با دوستانش بيرون برود، مكالمه اي كه بينمان اتفاق مي افتد خيلي كوتاه است. او نگاه مي كند كه برنامه اي نداشته باشيم يا مجبور نباشد كه دنبال بچه ها برود و اگر برنامه اي نبود خيلي راحت مي رود. من هيچوقت از او نمي پرسم كه چرا مي خواهد برود چون درك مي كنم كه لازم است گاهي با دوستانش هم بيرون برود و مي دانم كه اگر اتفاق ضروري افتاد خيلي راحت در دسترس من است. البته اگر من هم بخواهم با دوستانم بيرون بروم وضع همينطور است يك تلفن به او مي كنم و بعد مي روم.
ولي زوج هايي را مي شناسم، چه ازدواج كرده و چه آنهايي كه دوست پسر/دوست دختر هستند كه چنين مكالمه اي برايشان تبديل به يك جنگ و مشاجره اساسي مي شود. سوالاتي مثل با كي مي روي، چرا مي روي و اينكه چرا اصلاً مي خواهي وقتت را به جاي من با دوستانت بگذراني پرسيده مي شود. حتي بدتر از اينها، خيلي ها قانون گذاشته اند كه براي بيرون رفتنشان بايد از همديگر "اجازه" بگيرند و مدام با هم در تماس باشند!
مطمئناً اين اصلاً آزادي نيست ولي متاسفانه خيلي از زوج ها گرفتار چنين مشكلاتي هستند. البته خيلي زوج هاي ازدواج كرده هم قبل از بيرون رفتن همديگر از هم 20 سوالي مي پرسند. پس وقتي صحبت از آزادي به ميان مي آيد، بايد بگويم كه اگر همسرتان اعتماد ندارد و مي خواهد كنترلتان كند، اين يعني هيچ آزادي نداريد چه مجرد باشيد و چه متاهل.
براي اعتماد بايد اعتماد جلب كنيد—در دفاع از آندسته افراديكه سعي مي كنند همسرشان را كنترل كنند بايد بگويم كه بعضي از آنها واقعاً نگرانيشان به جا است. بعضي مردها و زن ها با دير آمدن به خانه، مست كردن و حتي خيانت هاي گاه و بيگاه به همسرشان ثابت كرده اند كه قابل اعتماد نيستند. به همين خاطر است كه همسر خود را مجبور مي بيند مدام طرف مقابل خود را چك كند. آنهايي كه قابل اعتماد هستند، چه ازدواج كرده باشند و چه دوست، نسبت به آنهايي كه در گذشته علائمي از بي اعتمادي و بي صداقتي نشان داده اند، آزادي خيلي بيشتري دارند.
شايد در ظاهر به نظر برسد كه آنهايي كه مجرد هستند آزادي بيشتري نسبت به افراد متاهل دارند اما من متوجه شده ام كه معمولاً آنهايي كه كمترين آزادي را دارند عادت دارند درمورد آزادي بي حد و حصر خود غلو كنند. ازدواج فقط در صورتي پايان آزادي هاست كه اجازه بدهيد شما جزء اين افراد شويد. البته درست است كه وقتي بچه دار مي شويد ديگر آنقدر براي برنامه ريختن راحت نيستيد اما با كمي برنامه ريزي درست باز هم آزادي كامل براي لذت بردن از مسافرت يا هر برنامه ديگري كه در زندگي از آن لذت مي بريد را پيدا خواهيد كرد و البته يك امتياز ديگر هم هست كه مي توانيد اين آزادي ها را با كسانيكه بيش از هر چيز در دنيا دوستشان داريد قسمت كنيد.
شما چه فكر مي كنيد؟ آيا فكر مي كنيد ازدواج دست و پاي شما را بسته است؟




با بالا رفتن سن، مسئوليت ايجاد مي شود—چه مجرد باشيد و چه متاهل، هر چه سنتان بالاتر مي رود، مسئوليت بيشتري روي دوشتان مي آيد. من كساني را مي شناسم كه ادعا مي كنند آزادي كامل دارند چون مي توانند هر لحظه كه بخواهند ساكشان را برداشته و راهي مسافرت شوند چون كسي در خانه نيست كه بخواهد جلوي آنها را بگيرد. البته همين آدم ها هم كار و تعهدات ديگري دارند كه اجازه نمي دهد اينقدر راحت هر وقت دلشان خواست سوار ماشين شده و مسافرت بروند اما هيچوقت درمورد آن آزادي اضافي به خاطر مجرد بودنشان حرفي نمي زنند.
همه چيز به اين بستگي دارد كه طرفتان چه كسي باشد – وقتي شوهرم مي خواهد با دوستانش بيرون برود، مكالمه اي كه بينمان اتفاق مي افتد خيلي كوتاه است. او نگاه مي كند كه برنامه اي نداشته باشيم يا مجبور نباشد كه دنبال بچه ها برود و اگر برنامه اي نبود خيلي راحت مي رود. من هيچوقت از او نمي پرسم كه چرا مي خواهد برود چون درك مي كنم كه لازم است گاهي با دوستانش هم بيرون برود و مي دانم كه اگر اتفاق ضروري افتاد خيلي راحت در دسترس من است. البته اگر من هم بخواهم با دوستانم بيرون بروم وضع همينطور است يك تلفن به او مي كنم و بعد مي روم.
ولي زوج هايي را مي شناسم، چه ازدواج كرده و چه آنهايي كه دوست پسر/دوست دختر هستند كه چنين مكالمه اي برايشان تبديل به يك جنگ و مشاجره اساسي مي شود. سوالاتي مثل با كي مي روي، چرا مي روي و اينكه چرا اصلاً مي خواهي وقتت را به جاي من با دوستانت بگذراني پرسيده مي شود. حتي بدتر از اينها، خيلي ها قانون گذاشته اند كه براي بيرون رفتنشان بايد از همديگر "اجازه" بگيرند و مدام با هم در تماس باشند!
مطمئناً اين اصلاً آزادي نيست ولي متاسفانه خيلي از زوج ها گرفتار چنين مشكلاتي هستند. البته خيلي زوج هاي ازدواج كرده هم قبل از بيرون رفتن همديگر از هم 20 سوالي مي پرسند. پس وقتي صحبت از آزادي به ميان مي آيد، بايد بگويم كه اگر همسرتان اعتماد ندارد و مي خواهد كنترلتان كند، اين يعني هيچ آزادي نداريد چه مجرد باشيد و چه متاهل.
براي اعتماد بايد اعتماد جلب كنيد—در دفاع از آندسته افراديكه سعي مي كنند همسرشان را كنترل كنند بايد بگويم كه بعضي از آنها واقعاً نگرانيشان به جا است. بعضي مردها و زن ها با دير آمدن به خانه، مست كردن و حتي خيانت هاي گاه و بيگاه به همسرشان ثابت كرده اند كه قابل اعتماد نيستند. به همين خاطر است كه همسر خود را مجبور مي بيند مدام طرف مقابل خود را چك كند. آنهايي كه قابل اعتماد هستند، چه ازدواج كرده باشند و چه دوست، نسبت به آنهايي كه در گذشته علائمي از بي اعتمادي و بي صداقتي نشان داده اند، آزادي خيلي بيشتري دارند.
شايد در ظاهر به نظر برسد كه آنهايي كه مجرد هستند آزادي بيشتري نسبت به افراد متاهل دارند اما من متوجه شده ام كه معمولاً آنهايي كه كمترين آزادي را دارند عادت دارند درمورد آزادي بي حد و حصر خود غلو كنند. ازدواج فقط در صورتي پايان آزادي هاست كه اجازه بدهيد شما جزء اين افراد شويد. البته درست است كه وقتي بچه دار مي شويد ديگر آنقدر براي برنامه ريختن راحت نيستيد اما با كمي برنامه ريزي درست باز هم آزادي كامل براي لذت بردن از مسافرت يا هر برنامه ديگري كه در زندگي از آن لذت مي بريد را پيدا خواهيد كرد و البته يك امتياز ديگر هم هست كه مي توانيد اين آزادي ها را با كسانيكه بيش از هر چيز در دنيا دوستشان داريد قسمت كنيد.
شما چه فكر مي كنيد؟ آيا فكر مي كنيد ازدواج دست و پاي شما را بسته است؟



