nano_energi
عضو جدید
با سلام و عرض ادب خدمت تمامي دوستان و فرهيختگان ايران زمين.
اول از همه من بايد بگم كه واقعا از صميميت همه بچه هاي باشگاه خيلي لذت مي برم و برام باعث افتخار با شما بودن.
ولي در بين اين همه خوشي كه خدا به ما داده بعضي چيزا هستن كه نميشه بش برسي...
مي خوام كاملا خودموني صحبت كنم. اين عشق چي هستش كه من نمي تونم فراموش كنم ؟ من بايد چي كار مي كردم كه زندگي با هام بازي نمي كرد. مي دونين اونايي مه مي خوان مال اونا باشي ولي خودشون ماله شما نيسن اونايي كه مي خوان هميشه مي خوان هميشه با اونا باشين اما خودشون با شما نيستن. دلم گرفته از اينجور ادما.
مگه من چي كار كرده بودم گناه من دوست داشتن با عمق وجود بود. اما الان فقط برام غم سوزناك مونده. فقط اميد خيالي. اينه رسم دنيا؟
اول از همه من بايد بگم كه واقعا از صميميت همه بچه هاي باشگاه خيلي لذت مي برم و برام باعث افتخار با شما بودن.
ولي در بين اين همه خوشي كه خدا به ما داده بعضي چيزا هستن كه نميشه بش برسي...
مي خوام كاملا خودموني صحبت كنم. اين عشق چي هستش كه من نمي تونم فراموش كنم ؟ من بايد چي كار مي كردم كه زندگي با هام بازي نمي كرد. مي دونين اونايي مه مي خوان مال اونا باشي ولي خودشون ماله شما نيسن اونايي كه مي خوان هميشه مي خوان هميشه با اونا باشين اما خودشون با شما نيستن. دلم گرفته از اينجور ادما.
مگه من چي كار كرده بودم گناه من دوست داشتن با عمق وجود بود. اما الان فقط برام غم سوزناك مونده. فقط اميد خيالي. اينه رسم دنيا؟