شيوه قرآن در تحريم شراب

moda

عضو جدید
منبع:

http://www.magaleha.blogfa.com



شراب و به طور كلى‏«مسكرات‏»از بزرگترين بلاهاى خانمان برانداز جامعه بشرى بوده و هست.در نكوهش اين سم مهلك،همين اندازه كافى است،كه با بزرگترين سرمايه بشر و مايه امتياز او از ساير جانداران،كه همان‏«عقل و خرد»است،سر جنگ و مبارزه دارد.سعادت انسان در پرتو خرد تامين مى‏گردد،فرق انسان با سائر جانداران در همان قواى فكرى است،و«الكل‏»دشمن بزرگ آن به شمار مى‏رود.از اين نظر،جلوگيرى از نوشيدن مشروبات الكلى يكى از برنامه‏هاى پيامبران آسمانى بوده است.همچنين شراب،در تمام شرايع آسمانى محكوم به تحريم بوده است. (1) در شبه جزيره عربستان، ميخوارگى به صورت يك بلاى عمومى،يك بيمارى واگير درآمده بود،كه مبارزه قطعى و اصولى با آن نياز به طول زمان داشت.امكانات محيط و شرائط و احوال عموم عرب نيز اجازه نمى‏داد كه پيامبر خدا،بدون مقدمه آن را تحريم نمايد،بلكه ناچار بود بسان يك طبيب،تدريجا مزاج جامعه را آماده سازد تا مبارزه قطعى و نهائى صورت پذيرد.
از اين نظر آيه‏هاى چهارگانه‏اى كه پيرامون ابراز انزجار از شراب نازل گرديده است‏يكنواخت نيست،بلكه از مرحله ابتدائى شروع شده تا آنجا كه به صورت قطعى تحريم آن را اعلام كرد.
دقت در اين آيه‏ها روش تبليغى پيامبر خدا را به ما مى‏آموزد.شايسته است گويندگان و نويسندگان زبردست از اين شيوه پيروى نمايند،و مبارزه با آلودگيهاى اجتماعى را از همين راه تعقيب كنند.
شرط اساسى مبارزه با يك كردار ناشايست،در مرحله نخست‏بيدار كردن افكار و توجه دادن جامعه به مضار و مفاسد آن است.تا آمادگى روحى و انگيزه باطنى در جامعه نباشد،مبارزه اصولى با يك كردار ناشايست‏به طورى كه خود مردم ضامن اجراء آن باشند امكان‏پذير نيست.
از اين نظر،قرآن در نخستين بار،در اجتماعى كه ميخوارگى جزء زندگى آنها بود. ساختن شراب از خرما و انگور را با«رزق حسن‏»(روزى نيكو)مخالف دانسته و از اين طريق هشدارى به افكار خفته داده است.چنانكه مى‏فرمايد:«و من ثمرات النخيل و الاعناب تتخذون منه سكرا و رزقا حسنا»: (2) «شما اى مردم!از خرما و انگورهم مايع مست كننده و هم رزق نيكو به دست مى‏آوريد».قرآن،براى نخستين بار گوشزد نمود كه ساختن شراب از آنها،ارتزاق نيكو نيست،بلكه‏«ارتزاق حسن‏»آنست كه آنها را به همان صورت انگور و خرما مصرف نمائيد.
اين آيه تكانى به افكار داد،و مزاج آلوده را آماده كرد كه پيامبر بتواند پس از آن،لحن خود را شديدتر كند و به وسيله آيه ديگر اعلام كند كه نفع جزئى(مادى)شراب و قمار در برابر آن همه مضار ناچيز است.و اين مطلب را با آيه ياد شده در زير بيان نموده است:
«يسئلونك عن الخمر و الميسر قل فيهما اثم كبير و منافع للناس و اثمهما اكبر من نفعهما» . (3)
«از حكم شراب و قمار از تو سئوال مى‏كنند،در پاسخ آنها بگو كه اگر چه در قمار و شراب استفاده جزئى مادى است ولى ضرر و گناه آنها بيشتر است‏»بدون شك،مقايسه سود و زيان از طريق برترى زيان بر سود،تنها براى مردم انديشمند و آگاه،در ايجاد انزجار كافى است،ولى توده مردم تا نهى صريح نباشد با اين شيوه از بيان،از ارتكاب عمل ناشايست‏خوددارى نمى‏نمايند.
حتى‏«عبد الرحمان عوف‏»،با اينكه آيه فوق نازل شده بود،ضيافتى ترتيب داد و شرابى سر سفره حاضر نمود.حضار پس از نوشيدن شراب به نماز ايستادند.يكى از آنها آيه را در نماز غلط خواند به طورى كه معنى را دگرگون ساخت،يعنى بجاى «لا اعبد ما تعبدون‏» كه معناى آن اينست:كه اى مشركان من بتهاى شما را نمى‏پرستم،چنين خواند كه:«لا اعبد ما تعبدون‏» كه مفاد آن،ضد آيه ياد شده است.
اين جريانها مزاجها را آماده نمود تا شرايط و اوضاع اجازه دهد كه شراب لااقل در شرائط و حالات خاصى تحريم گردد.از اينرو،صريحا اعلام گرديد كه هيچ فرد مسلمان حق ندارد كه با حالت مستى نماز بگزارد،و اين تشريع الهى با اين آيه اعلام گرديد: «لا تقربوا الصلوة و انتم سكارى حتى تعلموا ما تقولوا» (4) يعنى در حال مستى نماز نخوانيد تا بدانيد چه مى‏گوئيد.
تاثير اين آيه به حدى بود كه گروهى،براى هميشه ميخوارگى را ترك گفتند و منطق آنها اين بود،كه چيزى كه به نمازتان زيان مى‏رساند،بايد مطلقا از برنامه زندگى حذف گردد.
ولى گروه ديگر همچنان دست از كردار خود برنداشته بودند،حتى يك نفر از«انصار»با توجه به آيه ياد شده،در ضيافتى كه ترتيب داده بود،ميهمانان پس از صرف شراب،به جان هم افتاده و سر و دست همديگر را شكستند،سپس شكايت‏حضور رسول خدا آوردند.خليفه دوم كه تا آن روز شراب مى‏خورد،به گمان اينكه آيات گذشته كافى براى تحريم قطعى شراب نيست،دست‏به دعاء برداشت،و گفت‏«اللهم بين لنا بيانا شافيا فى الخمر»يعنى بارالها بيان صريح و قانع‏كننده‏اى براى ما نازل فرما.
ناگفته پيداست كه اين گونه پيشامدهاى ناگوار،محيط را آماده پذيرش قطعى تحريم شراب ساخت.از اينرو،حكم صريح و نهائى حرمت‏شراب چنين نازل گرديد:
«يا ايها الذين آمنوا انما الخمر و الميسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون‏» (5)
اى افراد با ايمان!شراب و قمار و بتان و«ازلام‏»(يك نوع بخت‏آزمائى بود)پليد و نجس‏اند،همگى از آنها اجتناب ورزيد شايد رستگار شويد.
اين بيان بليغ و اكيد باعث‏شد كه كسانى كه تا آن روز به بهانه نبودن بيان قطعى،باده‏گسارى مى‏كردند،از ميخوارگى دورى جويند.در كتابهاى سنى و شيعه وارد است كه خليفه دوم پس از استماع آيه فوق چنين گفت:«انتهينا يا رب‏»يعنى دورى و اجتناب خود را از اين وقت!اعلام مى‏داريم. (6)
نويسنده: جعفر سبحانى
پى‏نوشت‏ها:
1. در سال 1339 هجرى شمسى،آقاى دكتر«آرشه تونك‏»،دبير كل سازمان بين المللى مبارزه با الكل به ايران آمد،از اينكه آگاه شده بود كه آئين اسلام صرف مشروبات الكلى را شديدا ممنوع كرده است‏خوشحال بود.
وى براى آشنائى با نظر اسلام درباره مواد الكلى،مايل شده بود كه با رئيس مذهب شيعه در آن وقت‏حضرت آيت الله العظمى آقاى بروجردى قدس الله سره،در قم مصاحبه‏اى برگزار نمايد.از اين نظر،به همراه يكى از پزشكان معروف تهران كه از خانواده روحانى و مذهبى اصفهان است،به قم آمد و پس از كسب اجازه از محضر آيت الله بروجردى،جلسه‏اى در منزل معظم له منعقد گرديد.
در آن جلسه حضرت استاد علامه طباطبائى حضور داشت،و نگارنده و پدر بزرگوارم حضرت حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج ميرزا محمد حسين خيابانى(دام ظله) نيز پيش از ورود آقايان براى زيارت حضرت آيت الله،شرفياب شده بوديم و قهرا در جلسه شركت نموديم.
نخستين سؤال دكتر اين بود كه چرا اسلام،صرف مشروبات الكلى را ممنوع ساخته است.حضرت آيت الله،از ميان علل و اسرار مختلفى كه در تحريم شراب موجود است،فقط به اين نكته تكيه كرد كه:الكل نابود كننده عقل و خرد است،كه مايه امتياز انسان با ديگر موجودات است،چنانكه در بالا توضيح داده شده است.
2. سوره نحل/67.
3. سوره بقره/219.
4. سوره نساء/44،و نيز به‏«سنن ابى داود»،ج 2/128،مراجعه كنيد.
5. سوره مائده/90.
6. «مستدرك‏»،ج 4/143،«روح المعانى‏»،ج 7/15.
منبع : http://www.hawzah.net
 

mehdix622

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلیل و مدرک و مستند نمی خواهد چون خدا گفته کجا گفته تو قران باور نداری بخور یه روزی بهت میگم راست گفته یا دروغ
حرام حرام حرام حرام میباشد و هر کش مشروب بخورد تا 40 روز نمازش قبول نیست البته اگر نماز بخواهند
 
بالا