منعم از می مکن ای شیخ که با پیر مغان
کرده ام عهدی و آن عهد خطا نتوان کرد
کرده ام عهدی و آن عهد خطا نتوان کرد
تا گل روی تو دیدم همه گلها خارند
تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند
یاد باد آنک نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو از چهره ی ما پیدا بود
ساز او در پرده گوید رازها
سر کند در گوش جان آوازها
رفتم كه گم شوم چو يكی قطره اشك گرم
در لابلای دامن شبرنگ زندگی
رفتم، كه در سياهی يك گور بی نشان
فارغ شوم ز كشمكش و جنگ زندگی
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وقای عهد من از خاطرت بد نرود
تو نبودیو غمت عشقه تو کشت مارو
زیرخاک دفنمو خاک خورد ما رو
یارب اندرکف سایه آن سروبلندتا چه خواهد كرد با ما اب و رنگ عارضت
حاليا نيرنگ نقشي خوش بر اب انداختي
دنيا به روي سينه ي من دست رد گذاشت
بر هر چه آرزو به دلم بود سد گذاشت
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |