قانونی در فلسفه وجود دارد که بیان می کند "حقیقت نسبی است و حقیقت مطلق وجود ندارد" و همچنین میدانیم که عدالت نیز نسبی می باشد و عدالت مطلق معنایی ندارد.
با توجه به این قانون فلسفه جوابی برای این سوال بیابید که 13 قرن است بدون جواب مانده است و بزرگترین فیلسوفان جهان نتوانستند برایش جوابی بیابند :
تصور کنید لیوانی بر روی میزی وجود دارد که پر از آب است . به شکلی که فضایی خالی در آن وجود ندارد. ثابت کنید این لیوان خالی است.
موفق باشید





نمی دونم فیلم ماتریکس رو دیدید میگن این فیلم رو از روی یکی از داستانهای مولوی درست کردن
تو اون فیلم که به نظرم خیلی هم فلسفیه یه جایی هست نیو و مورفیس دارن حرف میزنن در مورد ماتریکس در واقع موفیس نیو رو به شکل ذهنی برده به داخل نرم افزار ماتریکس و نیو فکر می کنه همه چیزایی که دور برشه حتی مبل و صندلی و غیره واقعین در حالی که مورفیس اونو از اشتباه در میاره و می گه همه اینا تو ذهن تو وجودارن والان اینجا هیچ چیزی نیس
نمی دونم این فیلسوفان از مطرح کردن این مسئله چی بوده یعنی می خواستن چی رو ثابت کنن اگه همین نسبی بودن حقیقت باشه که آره به نظرم حقیقت نسبیه چون بیشتر تعاریفی که ما از دنیای پیرامونمون داریم نسبیه
یه استادی داشتیم می گفت دزدی اصلا بد نیس اگه بتونی تعریف اونو تو ذهنت عوض کنی تو اگه شرافتمندانه ترین فرد روی زمین هم باشی اگه تعریف دزدی تو ذهنت عوض بشه می تونی مثل آب خوردن دزدی کنی
در مورد اون لیوان پر آب هم به نظر من چون همه ما داریم از دنیای پیرامون لیوان بهش نگاه می کنیم می گیم لیوان پر آبه اما هیچوقت خودمونو جای خود آب نمیزاریم از منظر آب شاید تعریف دیگه ای برا اون داشته باشیم
یا حتی اگه خودمونو جای لیوان بزاریم شاید لیوان بگه دنیای درون من بدنه بیرونی منه و که خیلیم خالیه و آب فقط قسمتی از دینای بیرون منو اشغال کرده