مردم تالش را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
- مردم یکجانشین که در روستاها و شهرها زندگی میکنند و پیشه شان کشاورزی است و به آنها «تالش» میگویند.
- باشندگان بلندیها که پیشه آنها دامداری است و اصطلاحا «گالش» نامیده میشوند.
گالش
از دیرباز زندگی در کوهستانهای بلند، گالشها را در برابر بیماریهای گوناگون بیمه میکردهاست. راههای دشوارگذر و باریک که رخنه در آن دشوار بود گالشان را تنومند، چالاک و گردنکش بار آورده بود. از همین رو و با وجود ساختار کوچنشین در برابر نیروهای پیرامون خود به ستیز برمی خاستند. چیرگی بر چنین مردم بی نیاز، دلاور و بی باک بسیار سخت بود در حالی که تالشان، یعنی جلگهایها، دچار بیماریهای گوناگون بوده و به آسانی زیر چیرگی فرمانروایان گوناگون در میآمدند.
گالشان نمیخواستند با جایگیری در جلگهها به سرنوشت همکیشان تالشی خود دچار شوند، از همین رو گسترش آبادیها – به ویژه شهرها – تا پایان سده هژدهم در سراسر منطقه تالش با کندی ویژهای دنبال میشد امری که به مهاجران – به ویژه ترکان- فرصت میداد خلأ پدید آمده از عدم حضور آنها را پر کنند. در گیلان هرجا سخن از تفنگ اندازی زبردستانه، کشتن جانوران بزرگ پیکر، ورزیدگی در سوارکاری و جز اینهاست، نام گالش میدرخشد.
جنگجویی
تالشان به دلیل برخورداری از توانایی جسمی بالا و چیره دستی در تیراندازی نگهبانی بیشینه شهرهای گیلان را بر دوش داشتهاند.
میرزا احمد میرزا خداویردی در توصیف و بازنمود جنگهای تالشان مینویسد که آنها خنجر به دست یاعلی گویان به دشمن هجوم میبردند. تالشان از رهگذر ساختار قومی ویژه خود، واپسین واردکننده فناوریهای زمان خود به ویژه جنگ افزار بودهاند. در دوره
شاه تهماسب نخستین گروه سیصد نفره تالشان که در سپاه
صفوی خدمت میکردند مجهز به تفنگ شدند؛ ولی تا پایان دوره دوم جنگهای ایران و روس کاربرد جنگ افزار سرد در جنگ با دشمنان همواره در میان آنها رواج داشت. افزون بر حضور تالشان در سپاه صفوی که در اواخر پادشاهی
تهماسب یکم به پیرامون هزار تن میرسید امکان بسیج گسترده تالشان در سراسر سامان تالش نشین وجود داشت. برجستهترین وظیفه و خویشکار تالشان در دوره صفویان داشتن نیروهای چریکی لازم برای پاسداشت منافع شاه در کرانههای
خزر بود. در مقابل صفویان آنها را مالکان سرزمینهای کرگانرود،
آستارا،
زووند،
اولوف،
اُجارود و
ارچوان اعلام کردند. فرمانداران تالش به خاطر منافع ایلی گاه در کنار شاه و زمانی هم برای نگهداشت چیرگی یا افزایش چیرگی خویش با فرمانروایان نواحی گوناگون از جمله
شیروان و
گیلان به ستیز برمی خاستند.
تالشهای استان اردبیل به خوبی زبان خودرا حفظ کردهاند.
عنبران نمین اردبیل زبان تالش یرا هنوز پاس میدارند
منابع
- <LI id=cite_note-0>↑ دیاکونف، ا. م. : تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز <LI id=cite_note-1>↑ زبان تالشی و خویشاوندی آن با زبان کردی <LI id=cite_note-2>↑ دایره المعارف بزرگ اسلامی جلد ۱۴ مدخل تالش. علی عبدلی
- ↑ علی عبدلی، فرهنگ تطبیقی تالشی - تاتی - آذری ، تهران ، ۱۳۸۰ .