جغرافياي تاريخي آذربايجان شمالی
اسامي که با استناد به اسناد تاريخي ميشود به آن اشاره کرد،از جمله عبارتند از: سرزمين قوتتي ها، هوري ها، سايبيرها، آذها، ماننا، ماد، آلبان ، آذربايگان وآذربايجان.
اسم امروزي آذربايجان معرب آذربايگان ميباشد که تخمينأ از اواخر قرن سوم قبل از ميلاد تا زمان اشغال آنجا توسط اعراب بدان نام خوانده ميشد.
آذربايگان يک کلمه کاملا ترکي بوده و در اصل متشکل ازاجزاي : "آذ+ار+باي+گان يا قان معرب شده يعني جان" ميباشد.
ـ "آذ يا آس" نام قومي از ترکان قديم ساکن در آذربايجان بوده که در نوشته هاي قديم "اورخون ـ يئني سئي" نامبرده شده است . "بارتولد" تاريخدان معروف روسي وابستگي آذها را با قبايل تورکوش که در منابع آشوري بارها به آنها اشاره شده است را محتمل ميداند.
ـ "ار" داراي منشاء ترکي بوده و به معني جوانمرد،فرد و انسان ميباشد. اين واژه به صورت پسوند به واژه هاي ديگر چسبيده و نام قبايل را بوجود ميآورد(آوارـخزار يا خزرـ قاجار يا قجر و...) آزر يا آذر به معني قوم و قبيله اي که بعدها با تغييرهاي مختصري به "هازرـخازرـخزر"تبديل شده است.
- "باي" يا"بَي" يا "بيکـ ـ بيگ" به معني غني ، حاکم، رئيس و... از طرفي "بايماق" در ترکي قديم به معني تکامل و پيشرفت ميباشد.
- "گان" در زبان ترکي با قبول تغييرات آوايي به "قان" (و در زبان عرب به جان) مبدل شده و داراي معاني زيادي چون پدر، خاقان و ... ميباشد و نيز "قان" در ترکي علامت فاعلي با تأکيد و مبالغه است(چاليشقان) و بايقان يعني تکامل يافته و بسيار پيشرفته. با توجه به مراتب مذکور، "آذربايگان" به معني "پدر توانگر انسان آذ يا آسي" و به بياني ديگر "پدر توانگر مبارک" و آذيهايي که بسيار پيشرفته هستند" ميباشد. تاريخ قومي و نژادي آذربايجان با نژاد و ايل هاي ترک زباني چون سومرها، ايلامي ها، ساويرها، قوتتي ها، اورارتوها، ماننا ها،ساکاها، کنگرها،مادها، اوغوزها،قبچاق ها و...مربوط است.» ( منبع 1 )
حدود و مرزهاي جغرافيايي سرزمين آذربايجان از ديرباز طبق اسناد باقي مانده آشوري،ايلامي،بابلي و...کاملا قابل اثبات است. طبق اين اسناد حدود اين سرزمين از جنوب کوههاي قفقاز تا سرزمين کاسسي ها(کرمانشاه و لرستان امروزي) بوده است. يعني در داخل ايران امروزي علاوه بر مناطق ترکنشين کنوني( استانهاي آذربايجان شرقي و غربي ،اردبيل،زنجان،قزوين، همدان،قسمتهايي از استانهاي مرکزي و گيلان و..) کل استان کردستان و قسمتهاي اعظمي از استانهاي کرمانشاه و لرستان نيز جزو آذربايجان بوده است.
م.دياکونوف در کتاب "تاريخ ماد" نتيجه گيري ميکند که سرزمين تحت حاکميت آتروپات زمان حمله اسکندر کبير درست منطبق با مرزهاي دولت ماننا بود و اين سرزمين بعدها آذربايگان ناميده شد. ( منبع 2 )
طبق اسناد قديمي عربي ،در صدر اسلام حدود جغرافيايي آذربايجان از شهر دربند در داغستان امروزي تا جنوب استان همدان امروزي بود.( دربندنامه،ص 25،چاپ تفليس 1898). ( منبع 3 )
در دوران اشغال آذربايجان توسط خلفاي اموي و عباسي نيز جغرافياي ارضي آذربايجان بدون تغيير و از همدان تا دربند باقي مانده بود و تحت نام "مملکت آذربايجان" تحت فرمانروايي يک حاکم عرب اداره ميشد.
در مورد محدودهي جغرافيايي آذربايجان در دوره اسلامي، مدارك زيادي از جغرافينگاران و مورخان وجود دارد . همه اين نوشتهها و نظرات كه از دانشمندان و جهانگردان و جغرافي نگاران به نام ارائه گرديده، آذربايجان را تقريباً سرزميني دانستهاند كه از شمال به دربند و از جنوب به همدان (لازم به ذكر است كه بعضي از منابع كه ارائه گرديد قسمتي از كردستان را نيز در قلمرو آذربايجان به حساب آوردهاند. از جمله سيسر يا سنه = سنندج) و از غرب و شمال غربي به امپراتوري عثماني و از شرق به استان گيلان محدود بوده است كه تقريباً شامل استان هاي كنوني آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل، زنجان، قزوين، همدان و قسمتي از استانهاي مرکزي، کردستان، گيلان و کرمانشاه است.
بلعمي از وزراي عهد ساماني كه كتاب تاريخ طبري را ترجمه و تخليص كرده است، در مورد حدود آذربايجان چنين مينويسد: «اول حد از همدان گيرند تا به ابهر و زنگان بيرون شوند و آخرش به دربند خزران و بدين ميانه، هر چه شهرها است همه را آذربايگان خوانند ... راهها به آخر آذربايگان كه از آن جمله بلاد خزران شوند، گروهي بر خشك و گروهي از دريا، كه از هر راهي دربند خوانند و به تازي باب گويند.» ( منبع 4 )
مورخ و دانشمند شهير محمود کاشغري در کتاب ارزشمند "ديوان لغات الترک" که در هزار سال پيش نوشته راجع به سرزمينهاي ترکان، از جمله آذربايجان، معلومات زيادي را ارائه داده و مرزهاي آذربايجان را از قم تا دربند ذکر کرده است.» ( منبع 5 )
دکتر رحيم رئيسنيا نويسنده كتاب «آذربايجان در سير تاريخ ايـران»، به نقشهاي اشاره كرده است كه شريف ادريسي (493-560 ق) جغرافيدان و نقشه نگار مراكشي در حدود سال 549 ق كشيده است و كنراد مولر آلماني در سال 1928 با الفباي لاتين آن را منتشر نموده است. به نوشته او، شريف ادريسي در نقشهاي كه كشيده، اراضي ميان كوههاي قفقاز و كر را – شروان - «آدري آذربايجان» (آذربايجان پسين و يا عقبي) و اراضي بين رودهاي ارس و كر را «بقيه آردي آذربايجان» و آذربايجان كنوني ايران را «بلاد آذربايجان» ناميده است» ( منبع 6 )
در دوران هزار ساله بعد ازاتمام حاکميت اعراب ، آذربايجان بعنوان يک مملکت خودگردان و مستقل در ترکيب امپراتوري هاي ترک غزنوي، سلجوقي،اتابکان آذربايجان، ايلخانيان، قاراقويونلي و آغ قويونلي ها، صفويه، افشار و قاجار بود. آذربايجان در بخشهاي طولاني از اين دوران ،مثلا دوران ايلخانيان، قارا قويونلوها و آق قويونلوها، صفويان تا زمان شاه عباس کبير و قاجار ، خود مرکز قدرت بود و بر ساير قسمتهاي اين امپراتوري ها حاکميت داشت.
اولين اثري که به يک زبان اروپايي در باره اراضي جغرافيايي آذربايجان نوشته شده است ،کتابي است به زبان روسي با عنوان "اوضاع سياسي ولايت آذربايجان" که توسط pokovnik S.D. Burnasev (1743-1824) در سال 1793 در شهر Kursk روسيه چاپ شده است. اين کتاب که قبل از اشغال مناطق شمالي آذربايجان توسط روسها چاپ شده است. در صفحه 4 اين کتاب آمده است : در وضعيت امروزي اراضي آذربايجان ،از شمال که شروع کنيم به گرجستان چسبيده و در آنجا مناطق Kartli و kaxetiya را دارد، در سمت مشرق به درياي خزر و ولايت گيلان ختم ميشود و در مسافتي نيم روزه از آنجا به عراق عجم در جنوب همدان ختم ميشود از طرف مغرب با عثماني هم مرز است.» ( منبع 4 )
اسناد ذکر شده نشان ميدهد که تا اواخر قرن 18 ميلادي هيچ تغيير اساسي در مرزهاي جغرافيايي و ائتنيکي آذربايجان بوجود نيامده بود ولي بعد از تقسيم شدن آذربايجان به دو قسمت شمالي و جنوبي در سال 1824 به مرور زمان تغييرات زيادي در اين سرزمين باستاني به وقوع مي پيوندد و دو بدنه از هم جدا شده آذربايجان سرنوشتشان جدا از هم شکل ميگيرد و هر دو دچار بلاياي غم انگيزي مي شوند و تغييرات اتنيکي و مرزي را نيز متحمل ميشوند.
جغرافياي تاريخي آذربايجان
سرزمين آذربايجان در طول تاريخ هزاران ساله و پر فراز و نشيب خود با نامهاي مختلفي در تاريخ ثبت شده است. و اين اسامي معمولا از اسامي اقوامي گرفته شده بود که در آن سرزمين زيسته و دولتهاي مقتدري را در آنجا بوجود آورده بودند.اسامي که با استناد به اسناد تاريخي ميشود به آن اشاره کرد،از جمله عبارتند از: سرزمين قوتتي ها، هوري ها، سايبيرها، آذها، ماننا، ماد، آلبان ، آذربايگان وآذربايجان.
اسم امروزي آذربايجان معرب آذربايگان ميباشد که تخمينأ از اواخر قرن سوم قبل از ميلاد تا زمان اشغال آنجا توسط اعراب بدان نام خوانده ميشد.
آذربايگان يک کلمه کاملا ترکي بوده و در اصل متشکل ازاجزاي : "آذ+ار+باي+گان يا قان معرب شده يعني جان" ميباشد.
ـ "آذ يا آس" نام قومي از ترکان قديم ساکن در آذربايجان بوده که در نوشته هاي قديم "اورخون ـ يئني سئي" نامبرده شده است . "بارتولد" تاريخدان معروف روسي وابستگي آذها را با قبايل تورکوش که در منابع آشوري بارها به آنها اشاره شده است را محتمل ميداند.
ـ "ار" داراي منشاء ترکي بوده و به معني جوانمرد،فرد و انسان ميباشد. اين واژه به صورت پسوند به واژه هاي ديگر چسبيده و نام قبايل را بوجود ميآورد(آوارـخزار يا خزرـ قاجار يا قجر و...) آزر يا آذر به معني قوم و قبيله اي که بعدها با تغييرهاي مختصري به "هازرـخازرـخزر"تبديل شده است.
- "باي" يا"بَي" يا "بيکـ ـ بيگ" به معني غني ، حاکم، رئيس و... از طرفي "بايماق" در ترکي قديم به معني تکامل و پيشرفت ميباشد.
- "گان" در زبان ترکي با قبول تغييرات آوايي به "قان" (و در زبان عرب به جان) مبدل شده و داراي معاني زيادي چون پدر، خاقان و ... ميباشد و نيز "قان" در ترکي علامت فاعلي با تأکيد و مبالغه است(چاليشقان) و بايقان يعني تکامل يافته و بسيار پيشرفته. با توجه به مراتب مذکور، "آذربايگان" به معني "پدر توانگر انسان آذ يا آسي" و به بياني ديگر "پدر توانگر مبارک" و آذيهايي که بسيار پيشرفته هستند" ميباشد. تاريخ قومي و نژادي آذربايجان با نژاد و ايل هاي ترک زباني چون سومرها، ايلامي ها، ساويرها، قوتتي ها، اورارتوها، ماننا ها،ساکاها، کنگرها،مادها، اوغوزها،قبچاق ها و...مربوط است.» ( منبع 1 )
حدود و مرزهاي جغرافيايي سرزمين آذربايجان از ديرباز طبق اسناد باقي مانده آشوري،ايلامي،بابلي و...کاملا قابل اثبات است. طبق اين اسناد حدود اين سرزمين از جنوب کوههاي قفقاز تا سرزمين کاسسي ها(کرمانشاه و لرستان امروزي) بوده است. يعني در داخل ايران امروزي علاوه بر مناطق ترکنشين کنوني( استانهاي آذربايجان شرقي و غربي ،اردبيل،زنجان،قزوين، همدان،قسمتهايي از استانهاي مرکزي و گيلان و..) کل استان کردستان و قسمتهاي اعظمي از استانهاي کرمانشاه و لرستان نيز جزو آذربايجان بوده است.
م.دياکونوف در کتاب "تاريخ ماد" نتيجه گيري ميکند که سرزمين تحت حاکميت آتروپات زمان حمله اسکندر کبير درست منطبق با مرزهاي دولت ماننا بود و اين سرزمين بعدها آذربايگان ناميده شد. ( منبع 2 )
طبق اسناد قديمي عربي ،در صدر اسلام حدود جغرافيايي آذربايجان از شهر دربند در داغستان امروزي تا جنوب استان همدان امروزي بود.( دربندنامه،ص 25،چاپ تفليس 1898). ( منبع 3 )
در دوران اشغال آذربايجان توسط خلفاي اموي و عباسي نيز جغرافياي ارضي آذربايجان بدون تغيير و از همدان تا دربند باقي مانده بود و تحت نام "مملکت آذربايجان" تحت فرمانروايي يک حاکم عرب اداره ميشد.
در مورد محدودهي جغرافيايي آذربايجان در دوره اسلامي، مدارك زيادي از جغرافينگاران و مورخان وجود دارد . همه اين نوشتهها و نظرات كه از دانشمندان و جهانگردان و جغرافي نگاران به نام ارائه گرديده، آذربايجان را تقريباً سرزميني دانستهاند كه از شمال به دربند و از جنوب به همدان (لازم به ذكر است كه بعضي از منابع كه ارائه گرديد قسمتي از كردستان را نيز در قلمرو آذربايجان به حساب آوردهاند. از جمله سيسر يا سنه = سنندج) و از غرب و شمال غربي به امپراتوري عثماني و از شرق به استان گيلان محدود بوده است كه تقريباً شامل استان هاي كنوني آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، اردبيل، زنجان، قزوين، همدان و قسمتي از استانهاي مرکزي، کردستان، گيلان و کرمانشاه است.
بلعمي از وزراي عهد ساماني كه كتاب تاريخ طبري را ترجمه و تخليص كرده است، در مورد حدود آذربايجان چنين مينويسد: «اول حد از همدان گيرند تا به ابهر و زنگان بيرون شوند و آخرش به دربند خزران و بدين ميانه، هر چه شهرها است همه را آذربايگان خوانند ... راهها به آخر آذربايگان كه از آن جمله بلاد خزران شوند، گروهي بر خشك و گروهي از دريا، كه از هر راهي دربند خوانند و به تازي باب گويند.» ( منبع 4 )
مورخ و دانشمند شهير محمود کاشغري در کتاب ارزشمند "ديوان لغات الترک" که در هزار سال پيش نوشته راجع به سرزمينهاي ترکان، از جمله آذربايجان، معلومات زيادي را ارائه داده و مرزهاي آذربايجان را از قم تا دربند ذکر کرده است.» ( منبع 5 )
دکتر رحيم رئيسنيا نويسنده كتاب «آذربايجان در سير تاريخ ايـران»، به نقشهاي اشاره كرده است كه شريف ادريسي (493-560 ق) جغرافيدان و نقشه نگار مراكشي در حدود سال 549 ق كشيده است و كنراد مولر آلماني در سال 1928 با الفباي لاتين آن را منتشر نموده است. به نوشته او، شريف ادريسي در نقشهاي كه كشيده، اراضي ميان كوههاي قفقاز و كر را – شروان - «آدري آذربايجان» (آذربايجان پسين و يا عقبي) و اراضي بين رودهاي ارس و كر را «بقيه آردي آذربايجان» و آذربايجان كنوني ايران را «بلاد آذربايجان» ناميده است» ( منبع 6 )
در دوران هزار ساله بعد ازاتمام حاکميت اعراب ، آذربايجان بعنوان يک مملکت خودگردان و مستقل در ترکيب امپراتوري هاي ترک غزنوي، سلجوقي،اتابکان آذربايجان، ايلخانيان، قاراقويونلي و آغ قويونلي ها، صفويه، افشار و قاجار بود. آذربايجان در بخشهاي طولاني از اين دوران ،مثلا دوران ايلخانيان، قارا قويونلوها و آق قويونلوها، صفويان تا زمان شاه عباس کبير و قاجار ، خود مرکز قدرت بود و بر ساير قسمتهاي اين امپراتوري ها حاکميت داشت.
اولين اثري که به يک زبان اروپايي در باره اراضي جغرافيايي آذربايجان نوشته شده است ،کتابي است به زبان روسي با عنوان "اوضاع سياسي ولايت آذربايجان" که توسط pokovnik S.D. Burnasev (1743-1824) در سال 1793 در شهر Kursk روسيه چاپ شده است. اين کتاب که قبل از اشغال مناطق شمالي آذربايجان توسط روسها چاپ شده است. در صفحه 4 اين کتاب آمده است : در وضعيت امروزي اراضي آذربايجان ،از شمال که شروع کنيم به گرجستان چسبيده و در آنجا مناطق Kartli و kaxetiya را دارد، در سمت مشرق به درياي خزر و ولايت گيلان ختم ميشود و در مسافتي نيم روزه از آنجا به عراق عجم در جنوب همدان ختم ميشود از طرف مغرب با عثماني هم مرز است.» ( منبع 4 )
اسناد ذکر شده نشان ميدهد که تا اواخر قرن 18 ميلادي هيچ تغيير اساسي در مرزهاي جغرافيايي و ائتنيکي آذربايجان بوجود نيامده بود ولي بعد از تقسيم شدن آذربايجان به دو قسمت شمالي و جنوبي در سال 1824 به مرور زمان تغييرات زيادي در اين سرزمين باستاني به وقوع مي پيوندد و دو بدنه از هم جدا شده آذربايجان سرنوشتشان جدا از هم شکل ميگيرد و هر دو دچار بلاياي غم انگيزي مي شوند و تغييرات اتنيکي و مرزي را نيز متحمل ميشوند.