مترجماش بیان تو

[amir_65_b]

سلام دوستان
معنی چند کلمه را میخوام :
1-die-forging blank
2-scalping
3-precomressing
4-drawbench
5-plant
6-mill
7-screw machin stock
8-riser & rod
9-cross section
10-barstock
11-hot-britteness & hot shortness

 

[فرهنگ]

4.قفسه ای که غلطکای کشش سیمو شامل میشه

1.یه اهنگری که شکل قطعه دراثر حفره های ماشین کاری شده تو قالبای مخصوص ایجاد میشه این معنی die.forging
6. اسیا
8.riser میشه تغذیه .rod هم به مقطع فلزی گرد میگن
9.مقطع عرضی


بهتر بود جمله هاتو میذاشتی.

 

[farshadevil]

2- الک کردن
5- گیاه -نباتات
6- اسیاب- مثلا wind mill یعنی آسیاب بادی
7- دستگاهی که رزوه میزنه
8- riser یعنی تغذیه، rod هم یعنی میله
9- مقطع عرضی، تو نقشه کشی برش عرضی هم میشه.
10- مخزنی که بار الکتریکی توش نگه داری میشه.
11- hot shortness یعنی شکنندگی حرارتی، hot brittleness یعنی قابلیت شکنندگی گرم.
hot brittleness درسته نه hot britteness

 

[pedestrian]

سلام دوستان
معنی چند کلمه را میخوام :
1-die-forging blank
2-scalping
3-precomressing
4-drawbench
5-plant
6-mill
7-screw machin stock
8-riser & rod
9-cross section
10-barstock
11-hot-britteness & hot shortness

سلام
1- فكر كنم بشه قطعه خام فرايند فورج داخل قالب.
3- فكر كنم precompressing منظورتون بوده. اگه اين طور باشه معني اش ميشه فشردن اوليه.
4- فكر كنم همونيكه فرهنگ خانوم گفتن درست هست.
5- plant معني كارخانه يا دستگاه كارخانه رو ميده (در اينجا معني گياه نميده !)
6- mill ميشه غلطك . در متالورژي هم فكر كنم منظور اصلي اش غلطك هاي نورد هست.
7- فكر كنم حديده ماشين برش يا گيره ماشين برش يا يه چي تو اين مايه ها ميشه.
8- rod ميشه ميله و riser هم معني تغذيه رو ميده هم معني راهگاه رو ميده.
9- ميشه مقطع عرضي .
10 و 11 رو هم دقيقش رو نميدونم/
منم فكر كنم اگه تو جمله بدي بهتر بشه معني كرد.

 

[hamid1977]

سلام دوستان
معنی چند کلمه را میخوام :
1-die-forging blank
2-scalping
3-precomressing
4-drawbench
5-plant
6-mill
7-screw machin stock
8-riser & rod
9-cross section
10-barstock
11-hot-britteness & hot shortness

1- قطعه خام فرايند فورج داخل قالب
2- روتراشی
3- پیش فشردن و قبل از مرحله نهایی فشردن می باشد
4- میز کشش- میز مفتول کشی
4- اسیاب
5- معانی مختلف می دهد از دستگاه تا..........
7- screw stock--metal in the form of wire or rod, usually a freemachining
alloy used for automatic screw machine work
پس احتمالا باید ماشینی باشه که قطعه را به این فرم در می اورد
8- riserتغذیه می باشد و منظور همان تامین کننده کمبود حجم در هنگام تبدیل مایع به جامد می باشد که قسمتی از حفره قالب می باشد ولی جزیی از قطعه نیست و rod میله
9- مقطع عرضی
10- bar stock درست می باشد و وقتی که در ریخته گری پیوسته شمش فولادی به صورت نوار یا شمش یا بلوم ریخته گری شد آنها را به تکه های کوچک تر تقسیم می کنند که قطعه خام برای تولید نهایی می باشد و به این اسم خوانده می شود.

11- hot shortnessپارگی گرم یا همان ترک خوردگی در دمای بالا و تردی دمای بالا یعنی از دست دادن مقاومت به ضربه در دمای بالا و مربوط به تغییر مد شکست از نظر مرزدانه ای می باشد


منبع:
دیکشنری ASTM

 

[amir_65_b]

1- قطعه خام فرايند فورج داخل قالب
2- روتراشی
3- پیش فشردن و قبل از مرحله نهایی فشردن می باشد
4- میز کشش- میز مفتول کشی
4- اسیاب
5- معانی مختلف می دهد از دستگاه تا..........
7- screw stock--metal in the form of wire or rod, usually a freemachining
alloy used for automatic screw machine work
پس احتمالا باید ماشینی باشه که قطعه را به این فرم در می اورد
8- riserتغذیه می باشد و منظور همان تامین کننده کمبود حجم در هنگام تبدیل مایع به جامد می باشد که قسمتی از حفره قالب می باشد ولی جزیی از قطعه نیست و rod میله
9- مقطع عرضی
10- bar stock درست می باشد و وقتی که در ریخته گری پیوسته شمش فولادی به صورت نوار یا شمش یا بلوم ریخته گری شد آنها را به تکه های کوچک تر تقسیم می کنند که قطعه خام برای تولید نهایی می باشد و به این اسم خوانده می شود.

11- hot shortnessپارگی گرم یا همان ترک خوردگی در دمای بالا و تردی دمای بالا یعنی از دست دادن مقاومت به ضربه در دمای بالا و مربوط به تغییر مد شکست از نظر مرزدانه ای می باشد


منبع:
دیکشنری ASTM

از همه دوستان تشکر میکنم

 

[bilesan singer]

معنی pickling و brine چی می شه اگه بگین ممنون می شم

 

[pedestrian]

معنی pickling و brine چی می شه اگه بگین ممنون می شم

سلام
brine به معني آب نمك هست. در متالورژبي هم همين معني رو ميده.
pickling هم در ديكشنري به معني غوطه وري هستش.

 

[hamid1977]

سلام
brine به معني آب نمك هست. در متالورژبي هم همين معني رو ميده.
pickling هم در ديكشنري به معني غوطه وري هستش.

brine: یعنی آب و نمک
pickling: یعنی شستشو مثلا Acid pickling یعنی اسید شویی

 

[setayesh 88]

سلام.
معني چنتا كلمه رو ميخواستم .
1.packet boundaries
2.inter metallic
3.service reliability
4.isostressed
5.asymptotic
6.tensors
7.quantile
8.decohesion
9.microvoid
10.fohomogeneously
11.asconsidred
12.embirittlement

 

[hamid1977]

سلام.
معني چنتا كلمه رو ميخواستم .
1.packet boundaries
2.inter metallic
3.service reliability
4.isostressed
5.asymptotic
6.tensors
7.quantile
8.decohesion
9.microvoid
10.fohomogeneously
11.asconsidred
12.embirittlement

2- بین فلزی مثلا ترکیبات بین فلزی
3- کارایی مطمئن یا کارکرد و سرویس مطمئن مثلا در مورد سازه ای که تحت نیرو می باشد
5- خط مجانب یعنی خطی مستقیم که از کنار منحنی می گذرد ولی آن را قطع نمی کند
6- تانسور که مربوط به مقاومت مصالح هست
9- ریز حفره
10 - تردی

بقیه باشه شب جواب می دم

 

[setayesh 88]

2- بین فلزی مثلا ترکیبات بین فلزی
3- کارایی مطمئن یا کارکرد و سرویس مطمئن مثلا در مورد سازه ای که تحت نیرو می باشد
5- خط مجانب یعنی خطی مستقیم که از کنار منحنی می گذرد ولی آن را قطع نمی کند
6- تانسور که مربوط به مقاومت مصالح هست
9- ریز حفره
10 - تردی

بقیه باشه شب جواب می دم

متشكرم.