a30r ،hotspur_1985 ،امید نیای عزیز فکر نمی کردم دوستانه گلی همچن شما داشته باشم. از تک تک شما عزیزان که با منید متشکرم.
.
درده من از کسییه که یک لحظه هم از من جدا نیست ، کسی که زندگی رو برایش مطابق میلش ساختم .
کسی که 6.5 سال هر لحظه هر لحظه واقعا هر لحظه با هم بودیم
کسی که بهش تکیه دادم و به هم تکیه کرد.
کسی که با من بود.
کسی که از من بود.
کسی که عشقم بود.
کسی که یارم بود.
کسی تنهاییام تنها او بود.
کسی که مادرش خائن بود.... کسی که مادرش نخواست.................. الهی......... زبونم لال
همون بهتر الهی بمیرم.
کاش میشد عروسک بود ولی نه عروسک بازی بلکه عروسکی بی دل و بی جان تا حس نکنی دورانداخته شدن را...
.
.
بیش از اینها آه آری
بیش از اینها می توان خاموش بود
می توان ساعاتی طولانی
با نگاهی چون نگاه مردگان
خیره شد در دود یک سیگار خیره شد در شکل یک فنجان
در گلی بیرنگ در قالی .....
می توان با پنجه های خشک رده را یک سو کشید ودید
در میان کوچه باران تند می بارد
کودکی با باد بادکهای رنگی ایستاده زیر طاقی
گاریه فرسوده ای میدان خالی را
با شتابی پر هیاهو ترک میگوید
میتوان تنها به حل یک جدول پرداخت
میتوان تنها به کشفپاسخی بیهوده دل خوش ساخت
پاسخی بیهوده آری پنج یا شش حرف
میتوان همچن عرسک کوکی بود وا با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید