سلاام عزیزمبچه ها من دارم دق ميكنم به خدا
نميدونيد اين لامرد كجاست
من كه افسردگي شديد گرفتم
كلي هم گريه كردم(آخه از من اين حركات بعيده)
شهرش كه چه عرض كنم روستاش يه خيابونه
مردمش نگم بهتره شايد يكي اينجا لامردي باشه دعوا شه
تازه چادر اجباريه
اصلا فكرش رو هم نميكردم
خوابگاه براي خانم ها اجباريه
همه چي زوريه
من بعد ثبت نام فهميدم چادر اجباريه وگر نه غلط ميكردم ثبت نام كنم
تازه شهرش و كه ديدم گفتم بر گرديم من مي خوام يه سال ديگه بخونم برا كنكور
مامانم با كلي وعده وعيد و دلداري به زور ثبت نامم كردن
بعدم كه فهميدم چادر اجباري تو دانشگاه بغضم تريكيد
انتقاليم كه نميدن عمرا
شايد جابجايي ولي كي مياد اين خراب شده
كي از مسيولانشم ميگفت امسال تكميل براي قبولي ها نيست
تورو خدا بگين كه دروغه
دروغه نه؟؟؟!!!!!
به زور خانواده دانشگاه قبول كرد كه با تعهد و قبول مسيوليت مامان بابام با امضا و اثر انگشتشون در صورت نارضايتي من از خوابگاه بتونم خونه بگيرم
اما تو اين روستا گمونم خوابگاه بهتر باشه
تا ببيتم هم اتاقي عهايي كه هنوز نيومدن كيا هستن
يه چيزه ديگه از اونجا كه هيچ دختر عاقلي اينجا نميمونه
توي معماري ها كه سال اول هم هست گرفته فقط 5 تا دختر ثبت نام كرده يعني همه ديگه آقا هستن
يه چيز جالب حتي اگه شوهر آدم نامزد آدم بياد اينجا بخواد با خانمش بره بيرون (منظورم همين يه خيابونه چون جاي ديگه اي نداره) بايد اول بره به رييس دانشگاه اطلاع بده تا با خانواده ها هماهنگ بشه محض اطمينان از مزدوج بودن
ديگه bf داشته باشي كه كارت با كرام الكاتيبيته
اينجا حتي تاكسي خطي هم نيست
چون يه خط بيشتر نيست
يعني هر كي ايستاد كلاهتو بنداز هوا و سوار شو
خوبه 2 تا آزانس داره حداقل
ممنون
خوبه كه نموندي
البته شما كه پسرسي برات راحت تر بود تا من
با وضعي كه در بالا گفتم همون كز كردن كنج خوابگاه كافيه
من كه تا جاي كه بتونم دووم ميارم بعدم انصراف
مامانم هر روز منو دلداري ميده
ميگه برو شيراز بگرد هر ماه
اينجا انگار كه من از ما بهترونم به خدا
يه جور نگاه ميكنن آدمو كه نگو
تازه رييس دانشگاه هم سر پاييني بام مي حرفيد همش
دختر هاي خوابگاشم همين طورين
همش دارن پج پچ ميكنن
آخی قربونت برم
کاش به من میگفتی اونجارو زدی من عکساشو کامل میفرستادم برات
آخه همکارام برای مطالعات اجتماعی رفته بودن اونجا همه چیشو داشتم
زاهدان آب و هواش گرمه ،تفریح خاصی نداره
اما خیلی از لامرد بهتره ،کاش میزدی اول اینجا
حالاا اشکال نداره،من دانشجوییم 1 جایی مثل اونجا بودم،سخت بود اما اگر تو خوابگاه دوست خوب پیدا کنی خوش میگذره
سخت نگیر گلم
من الان از دانشگاه میام
واییییی مردم از خنده
یه دقیقه آستینمو میکشیدو پایین
1 دقیقم مقنعه

پسراشم که........خدا بخیر کنه،من که مثل اونا نمشم
اونا باید مثل من بشن

آخرین ویرایش: