باسلامممنون
اتفاقا من میخواستم تست سوم (EQ-I) رو به یک داوطلب بسپارم
پس شمام زحمت اینو بکش البته یادتون باشه این تستا راحت گیر نمیاد.
باسلامهمینطوره دوست خوبم. با نظر شما موافق هستم. یکبار انتخاب اشتباه انجام شده. اما اگر قرار باشه انتخاب مجدد صورت بگیره، باید انتخاب صحیحی باشه. در مورد آموزش پذیری هم من در پست اولم عرض کردم، می بایست شرایط موسسه در نظر گرفته بشه. آیا شرایط به گونه ای هست که بتونیم به یک مدیر آموزش بدیم یا نه؟ یا اصلا باید ببینیم سطح سازمان ما به گونه ای هست که امکان آموزش داشته باشیم یا نیاز به یک مدیر مجرب داریم. به عنوان مثال عرض می کنم، در شرکت نفت با توجه به پروژه های عظیم و میلیاردی و حساسی که وجود داره، نباید انتظار داشته باشیم که شخصی رو بیاریم و بهش آموزش بدیم. اما اگر یه شرکت ساده بازرگانی باشه، این امکان وجود داره. شاید با توجه به شرایط اقتصادی استفاده از چنین شخصی به صرفه تر هم باشه. چون مسلما حقوق کمتری پرداخت میشه.
سلام.باسلام
اتفاقا مثال خوبي زديد.
مگه ما توي سيستم نفتي كمبود مدير نداريم.
چند تا مدير داريم كه سن شون پايين تر از 60 باشه
اتفاقا اين آموزش اي كاش توي اين 30 سال توي نفت اتفاق مي افتاد كه توي پروژه هاي نفتي دچار قحط الرجال نشيم.
بااحترام
موافقم چرا مایه اشتباه رو دوباره تکرار کنیمهمینطوره دوست خوبم. با نظر شما موافق هستم. یکبار انتخاب اشتباه انجام شده. اما اگر قرار باشه انتخاب مجدد صورت بگیره، باید انتخاب صحیحی باشه. در مورد آموزش پذیری هم من در پست اولم عرض کردم، می بایست شرایط موسسه در نظر گرفته بشه. آیا شرایط به گونه ای هست که بتونیم به یک مدیر آموزش بدیم یا نه؟ یا اصلا باید ببینیم سطح سازمان ما به گونه ای هست که امکان آموزش داشته باشیم یا نیاز به یک مدیر مجرب داریم. به عنوان مثال عرض می کنم، در شرکت نفت با توجه به پروژه های عظیم و میلیاردی و حساسی که وجود داره، نباید انتظار داشته باشیم که شخصی رو بیاریم و بهش آموزش بدیم. اما اگر یه شرکت ساده بازرگانی باشه، این امکان وجود داره. شاید با توجه به شرایط اقتصادی استفاده از چنین شخصی به صرفه تر هم باشه. چون مسلما حقوق کمتری پرداخت میشه.
باسلام
من باهات موافقم روحيه سيستمي فرهنگ مي خواد
ولي عقل هم مي خواد
شايد ما تربيت خانوادگي و شايد حرفه ايمون ضعيف باشه
ولي بايد عقل مون كار بكنه.
مثلا توي خانواده هميشه ازمون خواستن شاگرد اول بشيم ، يا از پسر عمو مون جلو تر باشيم ، چند بار مادر امون ازمون خواستم كه با كمك همديگه پيشرفت كنيم؟
سركار هم امتياز ماله كسي كه بتون تيز تر كارش رو انجام بده ، چاپلوسي بكنه ، پارتي داشته باشه و يا هزار تا ضد ارزش ديگه.
دكتر حسابي يه جمله خيلي جالب داره ، و اون اينه كه جهان سوم جهاني كه توي اون واسه آباد كردن خونه ت بايد مملكت ت رو نابود كني.
تا حالا چند بار واسه گرفتن يه تصميم به اين فكر كرديم كه از نظر ملي چقدر به نفع ماست؟
اينا خيلي سوال هايي اساسي هستن.
بازم ادامه ميدم.
بااحترام
باسلامسلام.
کاملا صحبت شما رو می پذیرم. نه فقط توی نفت بلکه تو تمام سازمان های ما مشکل مدیریتی وجود داره. این آموزش صد در صد نیاز هست برای تمام سازمان های ما. ولی خوب در حال حاضر تا زمانیکه کاملا آموزش ببینن شاید نیاز باشه که در کنار مدیران مجرب سابق فعالیت کنن و به نوعی زیرشاخه اونها باشن. البته منظورم مدیرانیه که واقعا مدیر باشن. نه اینکه به خاطر پارتی و ... مدیر شدن!
باسلامخیلی ناراحت کنندهاست که ما یه کشور جهان سومیم
ولی باید چه کار کنیم توی این کشور بتونیم کاری انجام بدیم
چون خیلی کارها میشه انجام داد
چون این طوری دید بازتری دارهباسلام
مرسي كه داري بحث رو ادامه ميدي.
آموزش راهگشا نيست به تنهايي.
ما يه شبيه ساز مي خوايم عين هموني كه نرم افزارش اومده واسه خلبان ها
ما بايد به يه مدير جوون فشار تصميم گيري وارد كنيم با نظارت عاليه ، يه مدير مجرب
پس بايد بازيش داد.
به نظر شما چرا وزير ما نفتي نيست؟
خارج از مسائل سياسي
توي دوره هاي قبل هم نفتي نبود.
بااحترام
کاملا قبول دارمباسلام
گفتم كه عقل هم مي خواد
بايد راجع بهش خوب فكر كنيم ، و جوري عمل كنيم كه درسته و فقط خودمون هر كس
فقط شخص خودش ، نه سعي براي بهبود ديگري.
و سوال هاي اساسي از خودمون بپرسيم.
بااحترام
متاسفانه در زمینه هایی که در انحصار دولته نمیشه کاری کردمن فکر می کنم که حرفهای ما تقریبا مثل همه. منتها مساله اینه که هر کسی داره حالت خاصی رو در نظر میگیره. همونطور که قبلا هم گفتم باید این مساله تو شرایط مختلف سازمان به طور جداگانه بررسی بشه. شاید شرایطی باشه که اصلا فرصت آموزش وجود نداشته باشه و نیاز فوری به مدیر قوی و مجرب باشه. به خاطر همین هر کدوم از گزینه ها در شرایط خاص خودش میتونه مفید باشه.
در مورد نفتی نبودن وزیرها هم باید گفت که عمدتا برمیگرده به شرایط کشور ما. متاسفانه افراد در جایگاه های بی ربطی مسئول میشن. عمدتا به خاطر روابط موجود. خارج از حوزه نفتی یه مورد واضح دیگه، ورزش ما هست. اول علی آبادی میاد میشه رئیس سازمان. بعد کفاشیان میشه رئیس فدراسیون فوتبال. عزیز محمدی میشه رئیس سازمان لیگ. افرادی مثل آجرلو و بقیه هم که کم نیستن. چند درصد از مدیران بخش فوتبال ما واقعا فوتبالی هستن. شاید اگر امکانش بود سرمربی رو هم از خودشون انتخاب می کردن. نمیشه با این قضیه برخورد سیاسی نداشته باشیم.
متاسفانه در زمینه هایی که در انحصار دولته نمیشه کاری کرد
در واقع ما نمیخوایم موضوع رو به سیاست ربط بدیم
ولی چون بیشتر مسائل و شرایط به دولت برمیگرده
در واقع بخش خصوصی نقش کمرنگی داره
باسلام
اتفاقا مثال خوبي زديد.
مگه ما توي سيستم نفتي كمبود مدير نداريم.
چند تا مدير داريم كه سن شون پايين تر از 60 باشه
اتفاقا اين آموزش اي كاش توي اين 30 سال توي نفت اتفاق مي افتاد كه توي پروژه هاي نفتي دچار قحط الرجال نشيم.
بااحترام
سلام.
کاملا صحبت شما رو می پذیرم. نه فقط توی نفت بلکه تو تمام سازمان های ما مشکل مدیریتی وجود داره. این آموزش صد در صد نیاز هست برای تمام سازمان های ما. ولی خوب در حال حاضر تا زمانیکه کاملا آموزش ببینن شاید نیاز باشه که در کنار مدیران مجرب سابق فعالیت کنن و به نوعی زیرشاخه اونها باشن. البته منظورم مدیرانیه که واقعا مدیر باشن. نه اینکه به خاطر پارتی و ... مدیر شدن!
باسلام
مرسي كه داري بحث رو ادامه ميدي.
آموزش راهگشا نيست به تنهايي.
ما يه شبيه ساز مي خوايم عين هموني كه نرم افزارش اومده واسه خلبان ها
ما بايد به يه مدير جوون فشار تصميم گيري وارد كنيم با نظارت عاليه ، يه مدير مجرب
پس بايد بازيش داد.
به نظر شما چرا وزير ما نفتي نيست؟
خارج از مسائل سياسي
توي دوره هاي قبل هم نفتي نبود.
بااحترام
باسلام
منظور من از خلا مديريتي ، فاصله بين تغيير يك مدير و اوردن يه مدير جديده
شما يه مدير داريد بسيار منحصر به فرد ، كارآزموده ، به هر دليلي ميره.
دغدغه من اينه كه چه اتفاقي مي افته وقتي مديره ميره؟
چه شوكي به سيستم وارد ميشه؟
چه تاووني بايد اون بنگاه اقتصادي بابت اين موضوع بده؟
و در آخر چيكار كنيم هيچكدوم از اتفاقات بالا نيوفته؟
بااحترام
باسلامسلام.
با حرفاتون موافقم.
از سوال آخر شروع میکنم...
چکار کنیم هیچکدوم از اتفاقای بالا نیوفته؟
تنها کار اینه که مدیر کارمندشو باور داشته باشه.طوریکه بتونه از مسئولیتهای خودش کم کنه و به کارمندش اختیارات بیشتری بده.
بذارید از تجربه ام بگم:
من برای یه تحقیق دانشجویی رفتم به یکی از ادارات دولتی.برای تحقیقم از دانشگاهم نامه داشتم و اون اداره میبایست با من همکاری میکرد.
وقتی رفتم پیش مسئولی که باهاش کار داشتم،اون گفت: من اجازه ندارم باهاتون همکاری کنم!برو پیش مسئول بخش.اگه اجازه داد،من در خدمتم!
وقتی رفتم پیش مسئول بخش،اون آقا گفت:من اجازه ندارم باهاتون همکاری کنم!برو پیش رئیس سازمان.اگه اجازه داد،من در خدمتم...
توی اون اداره انقدر مدیر نسبت به کارمنداش سخت گیر بود که حتی اونها اختیاری برای همکاری با من رو هم نداشتن.بهتره بگم، میترسیدن باهام همکاری کنن!
جزئی ترین کارها باید بوسیله مدیر انجام و کنترل میشد.
حالا اگه مدیر اون اداره یه مدت بره مسافرت...یا به هر دلیلی از کارش استعفابده...یا برکنار بشه...اونوقت به قول شما چه بلایی سر اون سیستم میاد؟؟؟
بحث جالبیه
ببخشید که نمیتونم رو همه پستها نقل قول بزنم ولی خب این سه تا رو انتخاب کردم برای ادامه
من فکر میکنم بحثی که شما دارید میکنید برمیگرده به مقوله اعتماد!
یعنی ابتدا سیستم باید به جوانها اعتماد کنه، بهشون بها بده تا اونها رو در پوزیشن مدیریتی قر ار بده وگرنه اونها همیشه نفر دوم و سوم و ... باقی میمونن.
در مورد شبیه ساز که just in time مطرح کردن بازی بسیار آموزنده economic رو توصیه میکنم
شما در این بازی رییس یک کشور هستید و طی یک سری تصمیمات بسیار سخت مدیریتی باید نرم های اقتصادی خوبی از خودتون به جا بذارید
من همیشه فکر میکردم چی میشد این بازی یه مدل ایرانی داشت !!!
باسلامولی این موضوع تنها محدود به دولت نمیشه
حتی توی شرکت های خصوصی این موضوع هست
شرکت های خصوصی در صورتی که پدری برای فرزند خودش برپا کنه مدیریت جوان داره در غیر اینصورت شرکت های خصوصی هم وقتی یک آدم مسن تر در برابر یک جوون باشه فرد مسن رو انتخاب می کنن حتی اگه نسبت به جوون تجربش کمتر باشه
این رو با چشمای خودم دیدم
هیچ وقت هم دلیلشو نفهمیدم![]()
من فکر می کنم که حرفهای ما تقریبا مثل همه. منتها مساله اینه که هر کسی داره حالت خاصی رو در نظر میگیره. همونطور که قبلا هم گفتم باید این مساله تو شرایط مختلف سازمان به طور جداگانه بررسی بشه. شاید شرایطی باشه که اصلا فرصت آموزش وجود نداشته باشه و نیاز فوری به مدیر قوی و مجرب باشه. به خاطر همین هر کدوم از گزینه ها در شرایط خاص خودش میتونه مفید باشه.
در مورد نفتی نبودن وزیرها هم باید گفت که عمدتا برمیگرده به شرایط کشور ما. متاسفانه افراد در جایگاه های بی ربطی مسئول میشن. عمدتا به خاطر روابط موجود. خارج از حوزه نفتی یه مورد واضح دیگه، ورزش ما هست. اول علی آبادی میاد میشه رئیس سازمان. بعد کفاشیان میشه رئیس فدراسیون فوتبال. عزیز محمدی میشه رئیس سازمان لیگ. افرادی مثل آجرلو و بقیه هم که کم نیستن. چند درصد از مدیران بخش فوتبال ما واقعا فوتبالی هستن. شاید اگر امکانش بود سرمربی رو هم از خودشون انتخاب می کردن. نمیشه با این قضیه برخورد سیاسی نداشته باشیم.
سلام.
در مورد این صحبتتون باهاتون موافق نیستم.
یه سوال ازتون میپرسم...
اگه ما یه پروژه عمرانی داشته باشیم به نظر شما باید برای مدیریت اون پروژه از یه مهندس عمران استفاده کرد یا نه؟
سلام.
در مورد این صحبتتون باهاتون موافق نیستم.
یه سوال ازتون میپرسم...
اگه ما یه پروژه عمرانی داشته باشیم به نظر شما باید برای مدیریت اون پروژه از یه مهندس عمران استفاده کرد یا نه؟
منم میتونم جواب بدم؟
به نظر من عمرانی باید باشه![]()
باسلام
مي تونه عمراني باشه ، و مي تونه هم نباشه .
لزومي نداره كه نسبت به يكدوم حساسيت داشته باشيم.
من فقط مي خواستم اين بحث با بحث وزير نفت قاطي نشه
چون خيلي مقايسه خوبي نيست.
بااحترام
باسلامسلام.
یه مهندس عمران فقط میتونه در مورد کمیت و کیفیت کار نظر بده.اما هیچوقت نمیتونه یه پروژه رو مدیریت کنه. منکر ضرورت وجودش نمیشم.اما نه به عنوان مدیر پروژه.
مدیریتشو باید بدن به ما صنایعی ها که مدیریت خوندیم.
چند وقت پیش رفته بودم بازدید از یه پروژه بزرگ عمرانی.کارشون تازه استارت خورده بود.مدیر پروژه یه مهندس عمران بود.
ازش پرسیدم:خب، تو پروژتون از چه نرم افزار هایی استفاده میکنید؟ توقع داشتم لااقل اسم mspرو بگه.اما اسم هر نرم افزاری رو میگفت فقط برای نقشه کشی بود!
ازش پرسیدم ریسکای کارتونو شناسایی کردید؟ برای کنترلشون برنامه ریزی کردید؟
دیگه اینو نمیگم چی جواب داد!باعث دلسردیمون میشه![]()
سلام.
یه مهندس عمران فقط میتونه در مورد کمیت و کیفیت کار نظر بده.اما هیچوقت نمیتونه یه پروژه رو مدیریت کنه. منکر ضرورت وجودش نمیشم.اما نه به عنوان مدیر پروژه.
مدیریتشو باید بدن به ما صنایعی ها که مدیریت خوندیم.
چند وقت پیش رفته بودم بازدید از یه پروژه بزرگ عمرانی.کارشون تازه استارت خورده بود.مدیر پروژه یه مهندس عمران بود.
ازش پرسیدم:خب، تو پروژتون از چه نرم افزار هایی استفاده میکنید؟ توقع داشتم لااقل اسم mspرو بگه.اما اسم هر نرم افزاری رو میگفت فقط برای نقشه کشی بود!
ازش پرسیدم ریسکای کارتونو شناسایی کردید؟ برای کنترلشون برنامه ریزی کردید؟
دیگه اینو نمیگم چی جواب داد!باعث دلسردیمون میشه![]()
باسلام
توي پروژه هاي نفتي كه من توشون بيشتر بودم مديران پروژه از مديريت پروژه بيشتر از اينا مي دونن
چون با خارجي ها رتق و فتق داشتن
من توي شركت هاي خارجي هم نديدم كه مدير پروژه مهندس صنايع باشه
اغلب مكانيك يا فرآيند مهندسي شيمي خوندن
اما
توي چارت سازماني شون برنامه ريزي و كنترل پروژه بالاترين سمت
و نزديك ترين سمت به مدير پروژه رو داره
و هدايت و راهبري پروژه نقش ش از همه پررنگ تره
بااحترام
باسلام
حالا ميشه به مثبت ش هم فك كرد
بااحترام
باسلامعکسهایی که میذارین واقعا زیبا هستند ..
عکس موجود تو این پست منو یاد یه عکس و یه خاطره انداخت ..
مثل همین عکس رو من و دوستام داریم منتها به جای دست پاهامون هست که روی توپ بسکت قرار گرفته و یه تفاوت که یکی از اون پاها الان بیمون نیست
هفته دیگه هم سالگردشه![]()
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
بحث 1:هوش هیجانی | بخش فعالیت های تحقیقاتی | 280 | |
P | بحث در مورد نگهداری و تعمیرات (نت) و اهمیت و اثرات ان در سازمان | بخش فعالیت های تحقیقاتی | 95 | |
![]() |
تنظیم برنامه برای اعضای گروه تحقیق | بخش فعالیت های تحقیقاتی | 10 |