ما میدونیم که وظیفه یک مدیر کارخونه یا شرکت این هست که سیستمی طراحی کنه و قوانینی بوجود بیاره که سود بیشتر وضرر کمتری ببینه.
مثلا وقتی در این سیستم در صد خطا باید بسیار پایین باشه.
یعنی اون کالای نهایی باید کیفیت لازم با هزینه کم را داشته باشه.
یعنی وقتی محصولات یک کارخونه اکثرشون خراب باشند.یا هزینه ها بره بالا.از این نتیجه میشه گرفت که این سیستم مشکل داره و مدیر ان شرکت نتونست سیستم درست را بوجود بیاره.
میدونیم که خداوند پیامبران و کتاب های مقدسی در طول قرن ها بوجود اورد.
الان شما میرید یک کتاب روانشناسی مینوسید که این فرد زندگی بهتری داشته باشه.
ولی یک دفعه متوجه میشیم که خیلی ها که این کتاب را خوندن روانی شدند .
میشه از این نتیجه گرفت که مشکل از این کتاب هست واگر مشکل از سیستم نبود که اینطوری نمیشد.
الان یک نفر قران را میخونه.ازش تبدیل میشه به طالبان.وقتی این کتاب تونست طالبان را بوجود بیاره.پس مشکل از خود سیستم هست.
وقتی ما داریم تو شرکت سیستمی بوجود میاریم.کاری میکنیم که کمترین خطا ممکن را داشته باشه.چون باعث ورشکسته شدن کارخونه میشه.
ما باید قوانین را طوری بنویسیم که هرگز کارکنان اون کارخونه اشتباه برداشت نکنند از قوانین اون شرکت.
الان شیعه ها معتقد هستند که فقط 10 درصد مسلمان ها اسلام واقعی را متوجه شدند
شما فرض کنید که یک کارخونه فقط 10 درصد محصولاتش سالم باشند.
شما در مورد این سیستم چه فکر ی میکنید؟؟؟؟؟
مثلا یک کارخونه یک مسئول را بوجود میاره.اون مسئول را یک نفر خریداری میکنه.تا میزنه به برق اون منفجر میشه و چند نفر را میکشه.
پس ایراد از اون کارخونه هست.درسته؟؟؟؟
مثلا وقتی در این سیستم در صد خطا باید بسیار پایین باشه.
یعنی اون کالای نهایی باید کیفیت لازم با هزینه کم را داشته باشه.
یعنی وقتی محصولات یک کارخونه اکثرشون خراب باشند.یا هزینه ها بره بالا.از این نتیجه میشه گرفت که این سیستم مشکل داره و مدیر ان شرکت نتونست سیستم درست را بوجود بیاره.
میدونیم که خداوند پیامبران و کتاب های مقدسی در طول قرن ها بوجود اورد.
الان شما میرید یک کتاب روانشناسی مینوسید که این فرد زندگی بهتری داشته باشه.
ولی یک دفعه متوجه میشیم که خیلی ها که این کتاب را خوندن روانی شدند .
میشه از این نتیجه گرفت که مشکل از این کتاب هست واگر مشکل از سیستم نبود که اینطوری نمیشد.
الان یک نفر قران را میخونه.ازش تبدیل میشه به طالبان.وقتی این کتاب تونست طالبان را بوجود بیاره.پس مشکل از خود سیستم هست.
وقتی ما داریم تو شرکت سیستمی بوجود میاریم.کاری میکنیم که کمترین خطا ممکن را داشته باشه.چون باعث ورشکسته شدن کارخونه میشه.
ما باید قوانین را طوری بنویسیم که هرگز کارکنان اون کارخونه اشتباه برداشت نکنند از قوانین اون شرکت.
الان شیعه ها معتقد هستند که فقط 10 درصد مسلمان ها اسلام واقعی را متوجه شدند
شما فرض کنید که یک کارخونه فقط 10 درصد محصولاتش سالم باشند.
شما در مورد این سیستم چه فکر ی میکنید؟؟؟؟؟
مثلا یک کارخونه یک مسئول را بوجود میاره.اون مسئول را یک نفر خریداری میکنه.تا میزنه به برق اون منفجر میشه و چند نفر را میکشه.
پس ایراد از اون کارخونه هست.درسته؟؟؟؟