گروه جغرافیا

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به خلاف صنايع دستي، صنعت به معني دقيق کلمه، وابسته به فنون نوآور و موثر در توليد است که تمامي يک سازماندهي زندگي اجتماعي را با ساعات ثابت اشتغال، با مهاجرتهاي روزانه ميان محل سکونت و کار، استقلال نسبي آن در برابر محيط طبيعي و همچنين با مناسبات همجواري (که با جمع آوردن انسانها در کنار يکديگر در تبايني آشکار با انزواي مزمن روستاييان قرار دارد) به همراه مي آورد.
صنايع بر خلاف کشاورزي، که به خود مصرفي مي گرايد، امر مبادله را به صورت يک ضرورت ايجاب مي کند و موجب پيدايش بخش خدمات مي شود که همواره با آن در نوعي اشتراک حيات بسر مي برد و همراه با آن بسط مي يابد. فعاليتهاي اين بخش، با شکفتگي طبقات خرده بازرگان و مستخدمين سومين گروه شغلي، خود را نشان مي دهد و موجب مي شود تا در بطن جامعه صنعتي، انبوه مستخدمين که با اشتغالات و نوع معيشت خود، وزني به آهنگ زمان در کشورهاي پيش رفته جديد مي بخشند، رشد يابند.

صنعت جديد، تحت اشکال کنوني خود، زاييده يک دگرگوني قاطع، همه جانبه و بنيادي، يعني فرايند انقلاب صنعتي است. آنچه بدين نام خوانده مي شود عبارت از اشاعه فنون توليد انبوه است که يمن استفاده از منابع جديد انرژي (که اساس آن را نخست زغال سنگ تشکيل مي داده است) و تمرکزهاي حاصل از آن به دست آمده است. انقلاب صنعتي عبارت از گذر به يک مرحله از بهره وري بيشتر کار با استفاده از ماشيني کردن توليد و نيل به مرحله اي از دگرگونيهاي اجتماعي بر اثر تبديل کارگاه هاي ويژه حرفه ها و صنايع دستي به کارخانه ها بوده است. کاهش پياپي قيمتهاي تمام شده توليدات، موجبات نابودي اشکال ماقبل صنعتي، مانند صنايع دستي ها را، که قادر به مقابله عليه وسايل جديد نبوده اند، فراهم آورده است. از اين روي مي توان از دگرگوني قاطع و جامع و بنيادي سخن به ميان آورد.................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
صنايع دستي
طبقه بندي از صنايع، براساس خصائص آن استوار است. و از آن جا که هر صنعتي داراي خصائصي متعدد و گوناگون است ملاکهاي طبقه بندي بر حسب وجه نظري مختلف، تفاوت مي کند. و از اين نظرگاه است که به تعاريف زير مي رسيم:
صنايع سنگين
به صنايعي اطلاق مي شود که توليدات آن نسبت به قيمت، سنگين بوده باشند.
تعريف بالا، تعريفي است ذهني و مولفان، هر يک نظري خاص خويش در اين باب ابراز مي دارند، از نظر ما صنايع سنگين، متضمن فهرست زير است:
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
.......... 1-صنايع استخراجي
2-صنايع توليد فلز (با سايه اي ترديد در باب فلزات سبکي مانند آلومينيوم) و نخستين مرحله از تغيير شکل آنها ( ورقه کردن، مفتول سازي). همچنين ذوب فلزات و فلز کاري سنگين آهن و فولاد.
3-صنايع شيميايي توليدات پايه:
a.اسيد کلريدريک و سود: اسيد سولفوريک و کودهاي معدني؛ ساختن موادي که دو به دو با يکديگر جفت شده و نام صنايع بزرگ شيمي معدني به خود مي گيرند.
b.ساختن مشتقات زغال، يعني قطران و بنزول؛ ولي متفرغات اين ماده مشمول تعريف نمي شوند.
c.الکتروشيمي که از برق، خواه به عنوان يک منبع حرارتي، خواه به عنوان کاتاليزور و خواه به عنوان نيروي الکتروليز، استفاده مي کند.
d.شيمي نفت و گاز طبيعي تا مرز توليد فراورده هاي انبوه نظير کاپرولاکتام که از نايلون توليد مي شود.با اين حال در واژگان مربوط به صنايع شيميايي، يک ابهام همچنان باقي است: بسياري از توليدات سبک، مانند گازها، مستقيماً و در محل، از يک ماده اوليه استخراج مي شوند و يک کارخانه معين، با ساخت توليدات مختلف مکمل در عين حال به توليد فراورده هاي سنگين و سبک اقدام مي کند. شرايط عمومي و به ويژه وابستگي غير قابل اجتناب آن به مواد اوليه موجب مي شود تا بتوان آن را در رديف صنايع سنگين قرار داد.
e.صنايع سيمان سازي.
f.صنايع ساختماني که به دو شاخه تقسيم مي شود: کارهاي عمومي دولتي و ساختمانها و بناها. برخي از اقتصاددانان اين شاخه از فعاليتها را در فهرست صنايع رده بندي نمي کنند.
g.توليدات مکانيکي سنگين (مانند داربستها و لوکوموتيوها).
ولي توليد اشياء گران بها نسبت به وزن آنها، مانند اتومبيل سازي و توليد پاره اي ماشين آلات، از شمار صنايع سنگين خارجند.
در برابر صنايع سنگين، صنايع سبک قرار دارند که به آنها صنايع تبديلي و يا تکميلي نيز مي گويند. و اما انتخاب عنوان صنايع تبديلي، چندان به درستي و دقت صورت نگرفته است؛ زيرا که اين مفهوم، نخستين تبديلات را، مانند تبديل چدن به فولاد، مستثني مي دارد. از سوي ديگر، يک صنعت تبديلي هميشه يک صنعت سبک به حساب نمي آيد؛ مثلاً ساختن لوکوموتيو يک صنعت سبک نيست، ولي با اين وجود مي توان آن را يک صنعت تبديلي و يا تکميلي به حساب آورد................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
عناصر صنايع
هر صنعتي، متضمن عناصر چندي است:
1-تکنيک: بررسي مسائل تکنيک البته موضوع بحث ما نيست؛ ولي جغرافي دان بايد آن را در حدي که به محيطهاي طبيعي و انساني ارتباط مي يابند بشناسد. مثلاً بايد بداند که زغال سنگ ناخالص به کار کوره هاي بلند نمي آيد، بلکه اين کوره ها، مصرف کننده زغال کک هستند که از پرداخت زغال سنگ و يا از مخلوط گرد زغال در يک کک سازي، که در ضمن توليد کننده گاز نيز هست، حاصل مي آيد. بنابراين تغذيه چدن کاريها، وابسته به تهيه کک و ساخت کک، موجب آزاد شدن مواد اوليه ديگري به صورت گاز مي شود که به مصارفي ديگر اختصاص دارد. همچنين، شرايط استقرار کارخانه هاي آلومينيوم سازي را نمي توان به درستي درک کرد مگر آن که توجه داشت که اين صنايع شيوه الکتروليز فلز آلومين متوسل مي شوند و بنابراين به برق فراوان نياز دارند. از سويي امر تمرکز در توليد، تا حدود زيادي وابسته به تکنيک است. مثلاً براي دستيابي به توليدات فرعي لازم است تا به نحوي، ميان کارخانه هاي تکميلي، تلفيقي صورت گيرد(نظير مورد کارخانه کک سازي که لزوماً يک کارخانه توليد مواد شيميايي را نيز به خود منضم مي سازد) امري که اصطلاحاً از آن به ادغام تکنيکي تعبير مي کنند.
................................................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
2-سازماندهي به صورت کارخانه، و در داخل کارخانه ها، به صورت دفاتر کار، خدمات، کارگاه و امثال آن. الزامات ساخت يک فرآورده، بدون درک چگونگي گردش کار در کارخانه شناخته نمي شود.
از اين رو، فنون مديريت در سالهاي اخير سراپا نوسازي شده است. شناخت شمار کارکنان، ميزان ذخاير، مشتريان، فرآورده ها و مانند آن، کاربرد روشهاي رسانه هاي الکترونيکي را که به کمک کامپيوتر صورت مي گيرد، ايجاب مي کند. حتي به کار افتادن ماشين آلات نيز به دستور ادوات الکترونيکي صورت مي پذيرد. اتخاذ هر نوع تصميم، زماني صورت مي گيرد که داده هاي مربوط به مسايل پيچيده، از طريق کامپيوترها در اختيار قرار گيرد. در اين قلمرو ما با يک انقلاب واقعي روبرو هستيم که در نهايت امر به تمرکز امکانات در دست معدودي موسسات اقتصادي مي انجامد که براي تدارک دستگاه مديريت جديد از قابليت و قدرت کافي برخوردار هستند.
3-يک جريان مبادلاتي. کارخانه هم مي فروشد و هم مي خرد. و بنابراين، وابسته به يک جريان گسترده مبادلاتي است. دست کم در چهارچوب يک اقتصاد "ليبرال" لازم است بتوان محصول را در شرايطي قابل رقابت به بازار عرضه کرد؛ و از اين جا، اهميت شرايط مالي در امر مديريت آشکار مي شود. از اين رو آگاهي از کيفيت امر تدارکات و مقتضيات بازار فروش در يک صنعت، کاملاً ضروري است.
4-سرمايه هاي لازم به منظور احداث و توسعه کارخانه. همه صنايع به نحوي مشابه به سرمايه نياز ندارند. برخي از آنها مانند صنايع نفت سرمايه بالايي را نشان مي دهند. بنابراين، مسأله سرمايه ها، مالکيت کارخانه و حد تمرکز مالي که کارخانه بدان دست يافته است بايد از لحاظ جغرافيدان شناخته شده باشند.
5-نيروي کاري که مورد استفاده قرار مي گيرد، به لحاظ کيفيت آن و ميزان مهارت و تخصص در کار. حقيقت آن است صنايع همگي، کم وبيش مصرف کننده نيروي کارند؛ سهم هزينه هاي مربوط به کار، در قيمت تمام شده، در صنايعي نظير استخراج نفت و يا توليد آلومينيوم به نحو ويژه اي اندک است. (کمتر از 15 درصد) و در ساخت وسايل الکترونيکي و يا توليد سراميک به نحو ويژه اي بالاست (بيش از 30 درصد).
از لحاظ ميزان کار مورد نياز کارخانه، آگاهي بر اين نکته ضرورت دارد که آيا اين نياز با تقاضاي کار در محل انجام مي شود و يا آن که کارخانه ناگزير به مراجعه به نواحي ديگر و در نتيجه تشويق امر مهاجرت است.
6-کارخانه ها به نحو غير يکساني موجب جلب نيروي کار مي شوند. يک مرکز توليد برق آبي ، با شمار اندکي از کارکنان که مراقبتهاي لازم را انجام مي دهند، مي تواند به کار خويش ادامه دهد؛ و بنابراين استقرار آن موجبات جلب جمعيت چنداني را فراهم نمي آورد، در حالي که يک کارخانه توليد کننده اتومبيل به نيروي کار بسيار نياز دارد و بنابراين تراکم جمعيت حول و خوش آن رو به فزوني مي نهد....................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
7-سير تحول کارخانه، در قلمروهايي که بيش از اين برشمرديم چه سان صورت مي گيرد؟ در حقيقت تثبيت کننده در اين مورد عبارتند از انبوه سرمايه هايي که به کار مي افتند و وضع کمي و کيفي کاري که عرضه مي شود: کارخانه قادر به نقل مکان از محل استقرار اوليه خود نيست مگر آن که بخشي از دو عامل سرمايه و کار را از دست داده باشد. ولي بروز تحول در فنون صنعتي مي تواند موجبات اين مکان را فراهم آورد، مثلاً محل توليد فرآورده صنعتي را به محل تحويل گرفتن يک ماده اوليه جديد نزديکتر سازد. تحولات تکنيکي همچنين قادر است رقابتهاي تازه اي را دامن زند و حتي توليد پاره اي از کالاها را به کلي از رونق بياندازد. باز خريد مالي توسط شرکتي ديگر و يا ايجاد اختلاطي ميان شرکتهاي مختلف، که ممکن است وضع توليد را به کلي دگرگون سازد و يا منابع تدارکاتي جديدي را در اختيار يک صنعت قرار دهد. بالاخره شرايط و مقتضيات اقتصادي مي تواند دگرگون شود و چنان که اشاره شد، دوراني از ترقي و يا رکود اقتصادي را به دنبال آورد.
8-جغرافيا به موسسات اقتصادي به خودي خود توجهي نمي دهد، بلکه آنها را با اقتصاد عمومي ناحيه، با اقتصاد ملي و با گروه مليتهايي که در يک منطقه اقتصادي قرار دارند مرتبط مي بيند. جغرافيا به سنجش و بررسي شرايط رقابت و يا پيوستگي ميان موسسات بر مي خيزد و مقامي بس برجسته براي صنايع محرک قائل است، صنايعي که در تمامي اقتصاد ناحيه اي و يا ملي فعاليتهايي گسترش طلبانه را القاء مي کنند. صنايع کليدي برحسب ناحيه ها و کشورها تغيير مي کنند، و گاه حتي چه بسا اتفاق مي افتد که به جاي صنايع کليدي، به مجموعه اي از صنايع محرک که متقابلاً به يکديگر وابسته اند بر مي خوريم.
باري چه صنايع کليدي وجود داشته باشند و چه واحد مورد مطالعه فاقد آن بوده باشد باز جغرافيدان، به منظور تبيين منشأ فلان نوع توليد، محل استقرار، فرآيند تحول و مناسبات آن با محيط انساني، به ناگزير بايد خود را در شرايط عملکرد صنايع قرار دهد.......................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گروه سوم (هزينه حمل و نقل، کمتر از 2 درصد قيمت تمام شده) شامل تقريباً تمامي صنايع تبديلي و به ويژه صنايع اتومبيل سازي، توليد پوشاک، کفش سازي، داروسازي و امثال آن مي شود.
بديهي است که ميان صنايع، گروه نخست از حيث محل استقرار، بيش از همه ((مقيد)) هستند، بدون آن که البته چنين حکمي را مطلق کنيم. در عوض گروه سوم مي توانند از محل توليد مواد اوليه آسان تر فاصله بگيرند.
صنايع سنگين نه تنها وابسته به تدارک مواد اوليه مورد نياز خود است، بلکه با توجه به اين واقعيت که توليدات آن سنگين به حساب مي آيد، يعني که بهاي آن نسبت به واحد وزن کم است، قادر نيست هزينه بالاي حمل و تحويل فرآورده هاي خود را به مشتريان بقبولاند. بنابراين وابستگي اين صنايع به مراکز مصرف، به اندازه محل توليد مواد اوليه مورد نياز خود اهميت دارد.
......................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بالاخره عقلاني کردن صنايع، يعني افزايش ميزان توليد برحسب واحد نيروي کار مصرف شده، با افزايش نسبي هزينه مواد اوليه در قيمت تمام شده کالا خود را نشان مي دهد. تا آن جايي که گويي امر عقلاني کردن، بر صنايع سنگيني مي کند. با اين همه تمايز ميان شرايط استقرار صنايع سنگين، همچنان به اعتبار خود باقي است.
مخارج حمل و نقل، عامل منحصر به فرد در استقرار صنايع به حساب نمي آيد. ميان صنايعي که از حيث محل ((مقيد)) به قيد هزينه حمل و نقل هستند و صنايعي که از تأثير تعيين کننده مبدأ مواد مورد نياز خود تقريباً آزاد به حساب مي آيند، مقوله اي از صنايع القايي وجود دارد که "از الزامات، مجاورت نسبتاً مقاومت ناپذير و القا شده توسط بازار و يا با واسطه همبستگي تکنيکي تبعيت مي کنند". توليدات فرعي، يعني ساخت قطعاتي که لازم است تا بعداً توسط يک موسسه مشتري، سر جمع شوند و استفاده از آنها به ويژه در صنايع اتومبيل سازي رواج بسيار دارد، غالباً در حلقه نفوذ موسسات محرک، يعني اساسي ترين مشتريان خود مستقر مي شوند؛ زيرا براي اين موسسات ضرورت دارد تا با توليد کنندگان فرآورده هاي فرعي خود به سهولت در تماس باشند.
براي يک صنعت معين، شرايط جايگزيني در فضا، در عين حال مي تواند، مقيد، آزاد و يا القايي بوده باشد. از اين زمره است صنعت توليد انرژي. در واقع منابع مورد استفاده براي توليد نيرو مي تواند سنگين (زغال سنگ)، غير قابل انتقال (آبشارها) و يا سبک (اورانيوم) بوده باشد. از سوي ديگر تکرار اين نکته ضرورت دارد که نيرو، وسيله اي مطلقاً ضروري براي هر صنعتي به حساب مي آيد. باري گاه اين صنعت است که به نيرو روي مي آورد و گاه به عکس، اين نيروست که به جانب صنعت کشيده مي شود. ولي در هر حال وجود نيرو همواره ضروري است و هم از اين روست که ما با مطالعه شرايط تأمين و تدارک نيرو، بررسي مسأله استقرار صنايع را آغاز مي کنيم.............
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تأمين و تدارک نيرو
شرايط تدارک نيرو وابسته به بروز تحولات فني است که از چند سال پيش از اين شتابي تازه و روز افزون به خود گرفته است. پس از آن که زغال سنگ مدتها تنها ماده مولد نيرو در صنايع به حساب مي آمد، ديگر منابع انرژي مانند برق ناشي از قدرت آبشارها، نفت و گاز طبيعي، نيروي هسته اي، به رقابت با زغال برخاستند و از 1958 به بعد آن را با يک بحران بنياني تمام عيار مواجه ساختند.
........................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مراکز توليد برق حرارتي که به کمک زغال سنگ، مازوت و يا گاز طبيعي بکار مشغولند، مصرف کننده مقادير بسيار فراوان آب بشمار مي آيند. اين آب نه تنها به مصرف توليد بخار مي رسد، بلکه به علاوه از آن براي سرد کردن "منبع برودت"، و در نتيجه بالا بردن بازدهي توربينها بر اساس اصل کارنو استفاده مي شود. در صورت فقدان آب، از برج خنک کننده بلندي که آب از آن به صورت قطراتي فرو مي ريزد و ايجاد برودت مي کند استفاده مي شود. در جوار يک رودخانه پر آب، بازدهي بالا بوده و در حال حاضر به 40 درصد مي رسد.
نقل مکان مواد سوختي، بر حسب آن که اين مواد جامد و يا مايع بوده باشد، به اشکالي سخت متنوع صورت مي گيرد. زغالسنگ، که همچنان يکي از بزرگترين منابع توليد برق به شمار مي آيد، مانند همه مواد جامد سنگين، با مسأله دشوار حمل و نقل روبروست و محل استقرار مراکز توليد برق حرارتي را تعيين مي کند. در کنار يک رودخانه پر آب، اقتصادي ترين راه حل، عبارت است از انتقال زغال سنگ توسط دستگاه نقاله، بشرط آن که معدن زغال، بيش از چند کيلومتر با مرکز توليد برق فاصله نداشته باشد. يک مرکز واقع در مجاورت يک بازار بزرگ مصرف، مي تواند از حيث هزينه بالاي حمل و نقل به زحمت افتد، ولي کمتر از يک مرکز دور افتاده، از به هدر رفتن برق زيان مي بيند. اين نکات به سبب تنوع استقرار مراکز توليد برق حرارتي مي شود.
فرآورده هاي نفتي داراي امتيازات بسيار هستند: از جمله استخراج آنها به نيروي کار ناچيزي نياز دارد؛ حمل و نقل آنها به آساني به کمک لوله هاي نفتي و يا تانکرهاي بزرگ و جابجايي آنها به وسيله پمپاژ صورت مي گيرد. بازدهي موتورهاي انفجاري، اندکي بيش از توربين هاي بخار است. بر روي خشکيها، گاز طبيعي نيز توسط لوله انتقال گاز (فيدرزها) صورت مي گيرد و تنها شرط براي استفاده اقتصاي از آن، منظم بودن اين استفاده است؛ زيرا که ذخيره کردن گاز مستلزم تحمل مخارج بسيار سنگين براي واحد توزيع کننده مي باشد و از سويي امکان و ظرفيت ذخيره کردن آن نيز محدود است. زماني که مسأله عبور از دريا مطرح بوده باشد، مي توان از دو راه حل، يعني عبور لوله انتقال گاز از زير آب و راه حل اقتصادي تر، يعني مايع کردن گاز در درجه حرارت پايين و سپس حمل و ذخيره آن به صورت مايع، يکي را انتخاب کرد.
بنابراين، در ارتباط با قيمت گاز و مواد نفتي مانند مازوت است که صنايعي که پيش از آن وابسته به زغال سنگ بوده اند، مي توانند توجه خود را به مواد نفتي و گاز معطوف دارند. حتي براي مراکز جديد توليد برق حرارتي نيز، استقرار در نقاطي که در آن گاز طبيعي به بهايي ارزان عرضه مي گردد، بيشتر مقرون به صرفه است. وانگهي قيمت گاز به نحو محسوسي با فاصله گرفتن از مرکز توليد، رو به افزايش مي گذارد............................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
جايگيري صنايع سنگين
استقرار صنايع استخراجي در ارتباط با سود آوري کانسار
از ميان صنايع سنگين، صنايع استخراجي بيش از همه وابسته به کانسار است. يک کانسار به شرطي قابل استخراج به حساب مي آيد که نوع محصول مناسب ( استخراج کاني آهن فسفردار، پيش از اشاعه روش توماس ژيلکريست غير قابل استفاده بوده است) و عيار و مقدار کاني به اندازه اي باشد که سود آوري بهره برداري را تضمين کند. حداقل عيار فلز، براي کاني آهن 25 درصد و براي کاني طلا تنها چند هزارم درصد است. اين حداقل، در ارتباط با قيمت فلز مورد نظر تغيير مي کند و هر نوع کاهش قيمت، عمليات استخراج را در کانه هايي که عيار آن بيش از حد لزوم ضعيف باشد متوقف مي سازد ( در مورد طلا، کاهش ارزش پول که به مثابه افزايش بهاي فلز به پول کاغذي است موجب گشايش مجدد منابع متروک مي شود).
.................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بديهي است که شرايط طبيعي حاکم بر امر استخراج، نقشي معتبر در اين ميان بر عهده دارد. در معادن زغال سنگ، هرگاه رگه ها کم ضخامت باشند، مخرج رو به افزايش مي گذارد؛ زيرا در امر استخراج زغال، لزوماً بايد راهروهايي با ارتفاعي معادل قد يک انسان حفر شود. بنابراين عمليات حفاري نه تنها متضمن تخليه زغال، بلکه تخليه مقادير معتنابهي خاک و سنگ بلا استفاده نيز هست. به همين قياس، معادني که در آنها طبقات بيش از حد شکسته اند، يا رگه ها در عمقي بسيار قرار دارند، يا نفوذ آب در آنها زياد است و يا بالاخره تصاعد بوي نامساعد گاز زغال، شرايط کار را دشوار مي سازد و هزينه استخراج رو به فزوني مي نهد. کانسارهاي واقع در هواي آزاد، که در آنها امکان کار با دستگاهاي حفاري با بازدهي بالا فراهم است و کار طاقت فرسا در راهروي زير زميني را الزام آور نمي سازد، مطلوبيت فراواني کسب و سودآوري و شرايط مناسب کار انساني را با هم تلفيق کرده اند.
فنون کم وبيش عقلاني شده نيز به نوبه خود در سودآوري و بهره برداري مشارکت دارند، منابعي که به نحوي نامساعد تجهيز شده باشند و حوزه اي محدود را مورد بهره برداري قرار دهند در وضعي مطلوب قرار ندارند و در حال حاضر سعي بر انسداد آنها و استفاده از راهروي زير زميني آنها توسط چاههايي ديگر است که از شعاع استخراج وسيع تري برخوردارند. عقلاني کردن وسايل حفر و نقل مکان مواد ( استفاده از زنجيرتراش و فرشهاي گردنده به جاي ارابه هايي که سابقاً توسط انسان يا اسب جابجا مي شده اند) به نوبه خود در ترازنامه مالي بهره برداري منعکس مي شود. بالاخره معدني را در وضعي غير سودآور نيز مي توان همچنان گشوده نگاه داشت، اگر انگيزه هايي خارجي در امر استخراج به مداخله بپردازند.
عمل استخراج همواره در ابتداي امر و پيش از صدور، با انجام پاره اي تغييرات در ماده اوليه همراه است؛ بدين سان زغال سنگ را طبقه بندي کرده و مي شويند. براي کاني آهن، بازار طالب، توليدي با عيار بالاست. بنابراين فروشندگان ماده اوليه با توسل به روشهاي گوناگون، از جمله روش مغناطيسي به افزايش تراکم فلز در سنگ مي پردازند و آن را به صورت گلوله هايي در مي آورند. تأسيسات خاص اين کار، يا در محل معدني و يا در بنادر بزرگ وارداتي مستقر شده اند......................
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
صنايع سنگيني که اساساً از يک ماده اوليه استفاده مي کنند
نمونه کارخانه هاي کک سازي
صنايع سنگيني مانند کک سازي که نخستين تغييرات را در ماده اوليه ايجاد مي کنند، مي توانند از شرايط بسيار مساعدي به لحاظ مقر استخراج برخوردار باشند، البته به شرط آن که بيش از يک ماده اوليه نيازمند نباشند. بنابراين کارخانه هاي کک سازي از استقرار در محل معادن، فايده بسيار مي برند، زيرا که توليدات آنها نسبت به قيمت تمام شده، سبک وزن تر از زغال سنگ است، که ماده اوليه تهيه آن محسوب مي شود. به علاوه، کک سازي صنايع ديگر را نيز به جانب خود جلب مي کند؛ زيرا از ساخت کک، مشتقاتي نيز حاصل مي آيد که يک صنعت شيميايي مي تواند از آن بهره مند شود. ولي براي آنکه ساخت کک و استفاده از مشتقات آن سودآور بوده باشد، غالباً لازم مي آيد تا مقدار زغالي که در اختيار کارخانه مولد کک بايد بر روي يکي از معادن و يا در فاصله ميان چند معدن، به نحوي قرار گيرد که بتواند به قطعه زميني وسيع و آزاد که به سهولت با يک راه آبي و يا يک خط آهن در ارتباط است، دسترسي داشته باشد. گاه کارخانه سازنده کک، معادن متعلق به يک شرکت را که از هم فاصله دارند، زير يک پوشش قرار مي دهد و در اين صورت لازم است تا زغال مورد نياز کارخانه کک سازي از فراز معادن متعلق به شرکتهاي ديگر، به اصطلاح "خيز" بردارد. ضرورت استفاده از مقادير معتنابهي زغال در صنايع کک سازي ممکن است شرکتهاي متعددي را به احداث يک کارخانه مشترک ناگزير سازد.
صنايع سنگيني که از مواد اوليه گوناگون استفاده مي کنند
صنايع سنگيني که مواد اوليه آنها از نقاطي مختلف تأمين مي شود، ناگزيرند تا بخشي از مواد مورد نياز خود را با استفاده از وسائط حمل و نقل به دست آورند. البته خصيصه سنگيني وزن فرآورده هاي مورد بحث، نقشي مسلم در اين ميان بر عهده دارد؛ ولي اين نقش، تعيين کننده و منحصر به فرد نيست؛ زيرا که وزن، تنها عامل قاطع در تعيين بهاي حمل و نقل به حساب نمي آيد.

جايگيري ناشي از شکنندگي و خصلت فرسوده شونده محصول
دو مثال زير مي توانند نشان دهند چگونه خصلت شکنندگي و فرسوده شونده يک کالا مي تواند در امر استقرار مکاني صنعت موثر افتد.
1-آجرهايي از خاک پوزلان که در ساخت سيمان و در نتيجه در صنايع ساختماني به کار مي آيند، در محل استخراج ساخته نمي شوند؛ زيرا که اولاً تهيه آنها مستلزم وجود آب و آهک است و در ثاني آجر ساخته شده از اين خاک، بسيار شکننده است. بنابراين، با وجودي که حمل آن علي رغم سنگيني وزن به صورت باز و بدون بسته بندي، مقرون به صرفه است، ترجيح داده مي شود تا در محل استفاده، ساخته شوند.
2-اسيد سولفوريک صنعتي به طور اقتصادي، معمولاً از پيريت آهن و يا گوگرد به دست مي آيد؛ ولي از آن جا که حمل آن با ظروف متعارف، خطرناک و پرخرج است، تهيه آن در محل توليد پيريت صورت نمي گيرد، بلکه آن را در توليد سوپر فسفاتها و ساير توليدات شيميايي تهيه مي کنند.......................
 

mrc

عضو جدید
*** قنات *** به زبان انگلیسی

*** قنات *** به زبان انگلیسی

At the two previous EARTH meetings I presented the ancient agricultural remains and the threshing floors of Uvda Valley, in the Southern Negev (6th-3rd millennia B.C.). This time, I intend to present the agricultural practices of the Nabatean, Roman-Byzantine and the Early Islamic periods in the Southern Araba Valley (ca. 10 km east of Uvda).
Yotvata, 40 km north of Eilat, is the largest oasis in the Araba Valley (besides Aqaba, ancient Eilat/Aila). Agriculture most probably began here during the Chalcolithic Period and continued into the Bronze and Iron Ages (based on various remains). However, the first datable irrigation system in the oasis is the Nabatean one. It includes 11 open water pools penetrating the high aquifer, and a network of channels conducting the water to the cultivated field.

1. Yotvata Oasis, vegetation lines emphasizing ancient irrigation channels, an aerial photo from west.
Use of this vast installation continued during the Roman and Byzantine time. In the Early Islamic Period (beginning in the 7th century A.D.) the older, Nabatean system was replaced by Qanats, long underground tunnels which penetrated the water table horizontally.

2. Yotvata, a section of the main Qanat system, an aerial photo from north.
This system, the largest of its kind in Israel, was brought by the Umayad rulers from Iran. The Qqants had considerable advantages over the Nabatean system, which enabled extension of the Early Islamic cultivated fields to 400 hectares.

3. Evrona Farm, the Qanat Tunnel.
The Evrona Farm, situated 25 km south of Yotvata, was constructed in the Early Islamic Period on barren desert ground. It contains remains of all the elements: the Qanat tunnels and channels, a water reservoir, three buildings, and an irrigated field which originally covered ca. 300 hectares.

4. Evrona Farm, Water channel crossing the fence surrounding the cultivated field, and feeding the reservoir.
Excavations uncovered a variety of botanical remains and other finds. Although research has taken place in both Yotvata and Evrona, there is still much to investigate in both sites.

5. Evrona Farm, an Early Islamic ostrcon with a list of selaries.​


 
آخرین ویرایش:

mrc

عضو جدید
*** بزرگترین حفره های جهان ***

*** بزرگترین حفره های جهان ***

چوکی کاماتا در شیلی - ۸۵۰ متر عمق
این حفره یک معدن روباز فلز مس می باشد که در واقع بیشترین استخراج مس از اینجا صورت می گیرد ولی در عین حال بزرگترین معدن مس دنیا نیست.



اوداچنایا در یاکوتیای روسیه - ۶۰۰ متر عمق

این گودال یک معدن الماس است که در جمهوری یاکوتیای روسیه قرار دارد. این معدن در سال ۱۹۹۵ کشف شد و صاحبان این معدن قصد توقف استحصال از این معدن را در سال ۲۰۱۰ دارند.



گودال طبیعی در گوآتمالا - عمق ۹۱ متر
این گودال در پی بارش شدید باران و رانش زمین در گوآتمالا بوجود آمد که متاسفانه ۱۲ خانه به زیر زمین رفت، ۲ نفر کشته و هزاران نفر بی خانمان شدند.



معدن دیاویک در کانادا - (پهنا = باند فرودگاه)
این حفره که یک معدن بزرگ المس است، در سال ۲۰۰۳ شروع به استحصال کرده و در هر سال تقریبا ۱۶۰۰ کیلوگرم الماس ار آن استخراج می گردد. بزرگی این حفره چنان است که برای فرود یک هواپیمای بویینگ ۷۳۷ فضا دارد.



معدن میرنی در سیبری - عمق ۵۲۵ متر
این حفره نیز یک معدن الماس می باشد که قطر آن حدود ۱۲۰۰ متر است. این معدن اولین و یکی از بزرگترین معادن الماس در شمال کره زمین می باشد. هم اکنون این معدن تخلیه شده است. جالب اینجاست که مدت زمان رسیدن به نقطه پایینی آن توسط اتومبیلهای معدن، ۲ ساعت بوده است.



حفره بزرگ آبی در بلیز - عمق ۱۲۲ متر
این حفره در واقع گودال طبیعی بزرگی است که حدود ۳۰۴ متر عرض دارد. این حفره تشکیل شده از سنگ آهک است که در اواخر عصر یخبندان بوجود آمده.



دره بینگهام در ایالت یوتا در آمریکا - عمق ۱۲۰۰ متر
این گودال بزرگ یک معدن مس است که دارای ۴ کیلومتر عرض است. این بزرگترین کاوش انجام شده تاکنون به دست بشر است.



حفره سد مونتی سلو در کالیفرنیا
این حفره در جلو سد مونتی سلو در ناپای کالیفرنیا قرار دارد. حرکت بزرگ چرخشی آن باعث خروج ۱۴۷۵۲ مترمکعب آب در هرثانیه از آن می شود.



معدن الماس کیمبرلی در آفریقای جنوبی
این گودال نیز بعنوان بزرگترین حفره بشرساز! شناخته می شود. از سال ۱۸۶۶ تا ۱۹۱۴، حدود ۵۰۰۰۰ حفار معدن قریب به ۲۷۲۲ کیلوگرم الماس از این معدن استخراج کردند. جالب اینجاست که فقط با بیل و کلنگ و ابزاری نظیر اینها این مقدار را خارج کرده اند! (میراث زمین نیز نامیده می شود)




دهانه گازی دروازه در ترکمنستان
این حفره یک دهانه بزرگ آتشفشان گازی است که در سال ۱۹۷۱ کشف شد. این حفره همیشه در حال سوختن گارهای سمی خروجی است که همین امر موجب عدم نفوذ این گازها به جو می گردد و سوختن ان تا زمانی که گاز کاملا تمام شود ادامه خواهد داشت.
 

mrc

عضو جدید
*** کوهها در فلیپین ***Mountains in the Philippines

*** کوهها در فلیپین ***Mountains in the Philippines

Who says agriculture doesn’t belong in mountain regions!
I have to hand it to these workers, they’ve certainly made lemonade with the lemons nature gave them. It’s definitely not easy to practice agriculture in this kind of environment, but they pulled it off in the Philippines and they did it by using their hands and tools, no kind of fancy machinery.
And I have to say that besides the purpose they serve, these mountains really look amazing!​






 

mrc

عضو جدید
*** سوپ خون مرغابی ***Duck blood soup

*** سوپ خون مرغابی ***Duck blood soup

There’s no way in hell I’m eating something like this, bring the bat soup and the Thai delicacies on, but Vietnamese blood soup…yuck!
See it’s all about the way it’s cooked because…well, it’s not cooked at all! They just slit the duck’s or goose’s throat, gather all the blood in a boll, add ginger, some vegetables and sometimes sprinkle peanuts on top and there you have it, that’s your soup. It only takes about 15 minutes to prepare and it’s regarded as a source of strength by those who cook and eat it.
Strangest thing is, some restaurants in Germany have started serving this and it is a huge success, people can’t get enough of it! If you want to know more about it, or where you can get some, search it online, it’s called Tiet cahn…Good luck!







 

mrc

عضو جدید
The Most Spectacular ‘Free’ Rock Climbs


Meteora, Greece

Rock climbing has its conservationist critics, who object to negative impacts such as soil erosion, harm to plant life, and traces of errant equipment. But what can you say to the climbers who stick to “leave no trace” practices as they scale the giddy heights – not to mention the adrenaline junkies who “free solo” with no self-protective measures at all? These crazy cats not only feel the rush of defying gravity – and hopefully death; they also get to see some of the world’s most stunning natural scenery and amazing natural rock formations – all from an aerial perspective few can fathom.


Agulha do Diabo

In memory of free soloing legend Dan Osman, who died in 1998, travel loving website Hotnez has compiled a dizzying photographic tour of The 15 Most Spectacular Rock Climbs on Earth. Alongside scenic heart-stops like the sandstone rock pillars overlooking the monasteries of Greece’s Meteora are topographical high spots such as Dead Horse Point, featured in the opening scene of Mission Impossible.


Mount Roraima

America’s national parks supply a number of the more familiar geological wonders, Canada and Pakistan chip in with some snow-capped hair-raisers, while Europe offers alpine rockface favourites such as the Matterhorn. But it’s South America that seems to take the breathtaking biscuit, with marvels like Agulha do Diabo (‘Devil’s Needle’) in Brazil, and Mt. Roraima – which forms the border between three countries – almost beggaring belief.


Cerro Torre, Patagonia, Argentina

Read more and view all the pictures at: Hotnez
 

mrc

عضو جدید
جهان اطراف ما همواره پر از رمز و راز بوده است و بشر نیز هماره به دنبال کشف رمز و رموز طبیعت.
کویر لوت گرمترین نقطه ی جهان
در مورد گرمترین نقطه ی جهان بحث ها ی بسیاری وجود دارد. برخی صحرای العزیزیه لیبی که بالاترین دمای ثبت شده در آن 58 درجه سانتیگراد است و برخی دره ی مرگ (Death valley) در کالیفرنیا با 56 درجه سناتیگراد را گرمترین نقطه جهان می دانند. اما ماهواره ی سازمان ناسا در کویر لوت دمای 71 درجه سناتیگراد را نیز ثبت کرده است و کارشناسان معتقدند که این دما بالاترین دمای ثبت شده در جهان است.
**********************************
قله چيمبورازو در اکوادور مرتفع ترین نقطه از مرکز زمین
همه می دانند که قلعه اورست با ارتفاع 8848 متر مرتفعترین قله و بلندترین نقطه جهان از سطح دریاست اما آنچه خیلی ها نمی دانند این است که قله چيمبورازو با ارتفاع 6320 متر بلندترین نقطه جهان از مرکز زمین است. قله چيمبورازو در نزریکی خط استوا حدود 2 کیلومتر نسبت به قله اورست، از مرکز زمین دورتر است.
**********************************
جزیره تریستان دور افتاده ترين جزيره مسکونی
جزيره تريستان در جنوب اقيانوس اطلس دورترين نقطه مسکونی در جهان و به قدری کوچک است که فاقد فرودگاه می باشد. این جزیره 272 نفر جمعيت دارد که تنها از 8 نام خانوادگی استفاده می کنند. اين جزيره در دهه 1800 ميلادی به مستعمرات انگستان افزوده شده. ساکنين اين جزيره دارای کد پستی بريتانيا هستند و اگر از طریق اینترنت کالایی را خریداری کنند مدت ها طول می کشد تا به دست آنها برسد. در صورتی که قصد سفر به آنجا را داشته باشيد بايد بدانيد که نزديکترين خشکی با آن 2000 مايل معادل 3218 کيلومتر فاصله دارد.
**********************************
آبشار های آنجل بلندترین آبشار جهان
آبشار آنجل در ونزوئلا با ارتفاع 984 متر بلندترین آبشار جهان محسوب می شود.
**********************************
اویمایکن، سرد ترين نقطه مسکونی روی زمين
اویمیاکن روستایی است در سیبری واقع در روسیه با 800 نفر جمعیت. پایین ترین دمای ثبت شده در این منطقه 71 درجه سانتیگراد زیر صفر است و به همین دلیل سردترین نقطه مسکونی جهان محسوب می شود.
**********************************
دره های بیابانی خشکترین نقطه جهان
حدود 2 میلیون سال است که در دره های بیابانی ( dry valleys) واقع در آنتارتیکا بارندگی صورت نگرفته است و فاقد یخ، آب یا برف هستند.
**********************************
عميق ترين نقطه اقيانوس ها
گودترين نقطه جهان چاله مارياناس (گودال ماریان) در اقيانوس آرام است. عميق ترين نقطه اين چاله حدود 11 هزار متر عمق دارد. اگر قله اورست را به درون اين گودال بيندازيم قله آن بيش از دو کيلومتر در اعماق اين اقيانوس فرو خواهد رفت. فشار آب در ته اين گودال 1000 برابر فشار در سطح درياست. در سال 1960 نيروی دريايي آمريکا زير دريايي را با دو سرنشين به کف اين گودال فرستاد. و آنها ماهي ، خرچنگ و ديگر موجودات دريايي را در اعماق اين گودال مشاهده کردند.
**********************************
مرطوب ترین ترین نقطه جهان
شهر Llore در کلمبیا سالانه به طور متوسط 30 سانتیمتر بارندگی دارد.
**********************************
کوه تر ( thor) در کانادا مرتفعترین پرتگاه عمودی جهان
این کوه که در پارک ملی جزیره ی بافن در کانادا واقع است دارای پرتگاه عمودی به ارتفاع 1250 متر و زاویه 150 درجه است.
**********************************
پست ترين نقطه جهان


بحر الميت با ارتفاع 422 متر پايين تر از سطح دریا، پست ترين ساحل جهان را دارد. اين درياچه در مرز اردن و فلسطين اشغالي واقع است. جاده دور اين درياچه نیز کم ارتفاع ترین جاده جهان محسوب می شود. به دليل شوری بيش از حد آب ( 10 برابر بیشتر از دریای مدیترانه) اين درياچه، هيچ موجود زنده ای در آن زندگی نمی کند ، به همين دليل هم نام اين درياچه بحر الميت يا دريای مرده است.
 

faranak68

عضو جدید
باسلام حضور دوستان .درخواست مقاله ای درباره اقلیم شناسی و پدیده های جوی ( باد . تابش .فشار هوا ....) را داشتم با تشکر
 

faranak68

عضو جدید
باسلام حضور دوستان .درخواست مقاله ای درباره اقلیم شناسی و پدیده های جوی ( باد . تابش .فشار هوا ....) را داشتم با تشکر


دوستان از مقاله خبری نشد . در باره هرکدام ازموضوعات فوق باشد ازتون ممنون میشوم
 
بالا