◕◕◕" یاد مرگ " ◕◕◕

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز







سلام دوستان بازدید کننده خوش آمدید...

در این تاپیک قصد دارم ان شاالله مطالب مختلفی درمورد
مرگ ویاد مرگ

قرار بدم... تشریف آوردید مطالعه کنید لطفا...ممنون




آدمیان در حادثه مرگ از یکدیگر جدا می شوند بیشتر حوادثی که در جهان بر ما می گذرد مشارکت پذیرند

ما در سرور وماتم ،مدرسه ودانشگاه ،سفر وحصر و...می توانیم با یکدیگر همکاری کنیم اما

هر کدام از ما به تنهایی می میریم


ترس از مرگ و نگرانی از آن مخصوص انسان است حیوانات درباره ی مرگ فکر نمی کنند آنچه در

حیوانات وجود دارد غریزه ی فراراز خطر و میل به حفظ حیات حاضر است آدمیان بر حسب نوع مواجهه ای

که با مرگ دارند می توانند خود را بشناسند در آینه ی مرگ بهتر می توان خود را دید نگاه مرگ بستگی

به اعمال ما داردبعضی از انسانها چون مرگ را نیستی وفنا وپوچی می پندارند

وانسانها هم از این مفاهیم اضطراب دارند ،می ترسند


امام حسن مجتبی (ع) فرمودند:

مرگ برای مومنان بهترین سرور و خوشحالی است. مانند وقتی که از زندان تنگ و تاریک و کثیف

به باغ های سبز و خرم منتقل کنند و برای کفار مانند آن است که آنها را از باغ های با صفا و

پر درخت و نعمت به سوی آتش سوزان انتقال دهند.









 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :

إذا ماتَ أحَدُكُم فَقد قامَت قِيامَتُهُ ، يَرى ما لَهُ مِن خَيرٍ و شَرٍّ

هرگاه يكى از شما بميرد قيامتش بر پا شود پس خدا را چنان بپرستيد كه گويى او را مى ‏بينيد و هر لحظه از او آمرزش بخواهيد

كنزالعمّال : 42123 منتخب ميزان الحكمة : 516





مردم! شما را به یاد آورى مرگ، سفارش مى ‏كنم، از مرگ كمتر غفلت كنید، چگونه مرگ را فراموش مى ‏كنید

در حالى كه او شما را فراموش نمى‏ كند؟ و چگونه طمع مى ‏ورزید در حالى كه به شما مهلت نمى ‏دهد؟

مرگ گذشتگان براى عبرت شما كافى است، آنها را به گورشان حمل مى‏ كردند، بى آن كه بر مركبى سوار باشند،

آنان را در قبر فرود آوردند بى آن كه خود فرود آیند.( نهج البلاغه / خطبه 188)

مرگ آینده دور یا نزدیکی است که در نهایت با آن مواجه خواهیم شد





مرگ‌اندیشی در مکتب علوی


غفلت از مرگ و بی‌توجهی به آن، بسیار زیان‌بخش است؛ آن‌گونه که انسان را به پستی و بی‌باکی و

بی‌غیرتی می‌کشاند،قلب را می‌میراند و او را از هر حیوانی گمراه‌تر و فرومایه‌تر می‌کند بالعکس یاد مرگ

و عالم برزخ و قیامت، بهترین موعظه و سازنده‌ترین اندرز برای هر انسان است و توجه داشتن به آن

باعث می‌شود انسان دیگر به فکر ظلم به خود یا دیگران نباشد؛


بلکه به سوی کارهای خیر و نیک گام بر‌دارد یاد مرگ و تدبیر تمام زندگی و در عالم واقع زیستن،

به حدی مهم و پر رنگ است که فقدان آن، دیگر ارزش‌ها را بی‌رنگ می‌کند و نشان ولایت شیطان

معرفی شده است آدمی با داشتن اوصاف نیکو،ارزشمند و سزاوار مدح دیگران می‌شود؛

اما بدون توجه به مرگ، از ارزش‌ها سقوط می‌کند



 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻣﻨﻘﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ

ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺭﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﻠﻮﺍﻳﻲ، ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻠﺨﻲ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ (73). ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻌﺠﻴﻞ ﺭﺍﺣﺖ ﻣُﺤْﺘَﻀَﺮ ﻧﺎﻓﻊ ﺍﺳﺖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺳﻮﺭﻩ «ﻳﺲ» ﻭ «ﻭَﺍﻟﺼﱠﱠﺎﻓّﺎﺕ» ﻭ «ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻓَﺮَﺝ» ﺍﺳﺖ

-منازل الاخره ( زندگی پس از مرگ )
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام على عليه‏السلام :

المَوتُ بابُ الآخِرَةِ

مرگ ، دروازه آخرت است


غرر الحكم : 319 منتخب ميزان الحكمة : 516



برکات یاد مرگ

یاد مرگ در فرهنگ علوی به محرومیت انسان از بهره‌های طبیعی منجر نمی‌شود؛ بلکه او را بیشتر

بر آن می‌دارد که از دنیا وهر آن‌چه در آن است، برای ساختن زندگی مطلوب و کسب رضایت محبوب

بهره گیرد و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکند

در اندیشه علوی، انسان هم دنیا و هم آخرت را دارد داشتن دنیا برای به دست آوردن آخرت است؛

یعنی دنیا بهای آخرت است و سرمایه به دست آوردن آن امام(علیه السلام) می‌فرماید:


«وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ‏ الدُّنْیَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ فَشَارَكُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ وَ لَمْ [یُشَارِكْهُمْ أَهْلُ‏] یُشَارِكُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ سَكَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُكِنَتْ وَ أَكَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُكِلَتْ فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَكَبِّرُونَ ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ وَ الْمَتْجَرِ الرَّابِحِ أَصَابُوا لَذَّة؛

و بندگان خدا بدانید که پرهیزگاران ـ مردند و ـ بر دنیای گذرا و آخرت آنان شرکت نداشتند در دنیا زیستند

هر چه نیکوتر و نعمت دنیا را خوردند هر چه بهتر پس از دنیا چون نازپروردگان نصیب بردند و چون

سرکشان نعمتش را خوردند سپس از این جهان رخت بربستند با توشه‌ای که به مقصدشان رساند

و سودایی که سودشان را فراهم آورد در دنیا طعم لذت زهد چشیدند و یقین کردند که فردا در آخرت،

همسایه خدا گردند دست دعای آنان برنتابد و بهره‌شان از لذت کاهش نیابد»




مرگ‌اندیشی، ترمز زندگی است برای وقتی که جزر و مد وسوسه‌ها و خواسته‌‌های دل، از کنترل آدمی

خارج می‌شود هنگامی که آدمی برای بینش و ارزش خویش و پندار و رفتار خود دست به انتخاب می‌زند،

یاد مرگ است که او را به سویی می‌کشاند که آخرت را در نظر گرفته و برای آن، کار کند

امام(علیه السلام) از ویژگی مرگ چنین یاد می‌کند:


«أَلَا فَاذْكُرُوا هَاذِمَ‏ اللَّذَّاتِ‏ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِیَاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِیحَةِ وَ اسْتَعِینُوا اللَّهَ عَلَى

أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا یُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِه‏؛


هان! بر هم زننده لذات، تیره کننده شهوت‌ها و برنده آرزوها را به یاد آرید، آن هنگام که به کارهای زشت شتاب

می‌آورید واز خدا یاری خواهید، بر گزاردن واجب او ـ چنان که شاید ـ و نعمت و احسان او که به شمار نیاید»





 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
الإمامُ الصّادقُ عليه‏السلام :

أوّلُ ما يُتحَفُ بهِ‏المؤمنُ يُغفَرُ لِمَن تَبِعَ جَنازتَهُ

نخستين ارمغانى كه به مؤمن (متوفّى) داده مى ‏شود ، آمرزش تشييع كنندگان جنازه اوست

الكافي : 3 / 173 / 3 منتخب ميزان الحكمة : 522





سیمای «مرگ» در کلام امام علی (ع)


« قیامت پیش روی شما و مرگ در پشت سر، شما را می راند سبکبار شوید تا برسید همانا آنان که رفتند

در انتظار رسیدن شمایند»هر روز انسان هایی را می بینیم که بار سفر بسته و به سرای جاویدان سفر

می کنند،کوچ کنندگان به سرای باقی چند دسته اند؛



گروه اول مرگ را «فنای مطلق» و نیستی همه چیز، دانسته و از آن وحشت دارند علت ترس و وحشت این گروه،

این است که پس از مرگ، زندگی وجود نخواهد داشت.




گروه دوم با اینکه به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند و نیک می دانند که مرگ به معنی فنا و نیستی مطلق نیست،

اما به خاطر آنکه پرونده اعمال خود را سیاه و تاریک می بینند و به خاطر عشق به زندگی،

از چگونگی مرگ و رویدادهای پس از آن،سختی جان دادن و شکنجه های طاقت فرسا و مجازات دردناک

بعد از مرگ، از مردن وحشت دارند.



گروه سومی نیز هستند که با آغوش باز به استقبال مرگ می شتابند و از مرگ وحشتی به خود راه نمی دهند

چرا که مرگ را پایان هستی نمی دانند و به سرای جاویدان ایمان دارند و مرگ را همچون تولدی دیگر

می دانند که با عبور از گذرگاه دنیا به سرای آخرت گام خواهند گذاشت.




امام علی (ع) نیز از جمله معدودی افرادی است که از شکوه جهان آخرت آگاه است، نه تنها از مرگ

نمی هراسد،بلکه به آن می اندیشد و بی صبرانه انتظارش را می کشد

(فزت و رب الکعبه؛ به پروردگار کعبه که رستگار شدم)


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]از سخنان پیامبر (ص)در مورد یاد مرگ[/h]



پیامبر (ص) می فرمایند:برترین زهد در دنیا . یاد مرگ است. و بهترین عبادت اندیشه و تفکر است. کسی که یاد مرگ بر سنگینی نیکی ها یش بیفزاید .قبرش در عالم برزخ را باغی از باغات بهشت یابد. و باز در جایی دیگر می فرمایند: شما برای نابودی افریده نشده اید . بلکه برای ماندن و باقی بودن بوجود امده اید.و با مرگ تغییر مکان میدهید. و از منزلی به منزل دیگر انتقال می یابید. یاحق.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﻭﺣﺸﺖ ﻗﺒﺮ

ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﻣﻦ ﻟﺎ ﻳﺤﻀﺮﻩ ﺍﻟﻔﻘﻴﻪ» ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻣﻴّﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻗﺒﺮ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺎﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﻗﺒﺮ ﻧﻜﻨﻨﺪ، ﺑﺪﺭﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻱ ﻗﺒﺮ ﻫﻮﻝ‌ﻫﺎﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﭘﻨﺎﻩ ﺑَﺮَﺩ ﺣﺎﻣﻞ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪِ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺍﺯ ﻫَﻮﻝِ ﻣُﻄﱠﱠﻠَﻊْ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﻣﻴّﺖ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻗﺒﺮ، ﻭ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﺻﺒﺮ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﺩﺧﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﺩ؛ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﻴﺸﺘﺮ ﺑَﺮَﺩ ﻭ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﺻﺒﺮ ﻛﻨﺪ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﻨﺎﺭ ﻗﺒﺮ ﺑﺮﺩ (98). ﻣﺠﻠﺴﻲ ﺍﻭﻝ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺁﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ﻫﺮ ﭼﻨﺪ
ﺭﻭﺡ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﻣﻔﺎﺭﻗﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﻭﺡ ﺣﻴﻮﺍﻧﻲ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻧﻔﺲ ﻧﺎﻃﻘﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻌﻠّﻖِ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﺑِﺎﻟْﻜُﻠﱢﱢﻴّﻪ ﺯﺍﻳﻞ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺧَﻮﻑِ ﺿَﻐﻄِﻪ ﻗﺒﺮ ﻭ ﺳﺆﺍﻝ ﻣُﻨﻜَﺮ ﻭ ﻧﻜﻴﺮ ﻭ ﺭﻭﻣﺎﻥ، - ﻓﺘّﺎﻥِ ﻗﺒﻮﺭ - ﻭ ﻋﺬﺍﺏِ ﺑﺮﺯﺥ ﻫﺴﺖ، ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻔﻜﺮ ﻛﻨﻨﺪ ﭼﻨﻴﻦ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺍﻱ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﺩﺍﺭﻧﺪ.

-منازل الاخره ( زندگی پس از مرگ )
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺳﻴﺪ ﺑﻦ ﻃﺎﻭﻭﺱ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻧﻤﻲ ﮔﺬﺭﺩ ﺑﺮ ﻣﻴﺖ ﺳﺎﻋﺘﻲ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﻗﺒﺮ، ﭘﺲ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﺪﻗﻪ ﺭﺣﻢ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﻴﺎﻓﺘﻲ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺻﺪﻗﻪ ﺑﺪﻫﻲ ﭘﺲ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﻫﺎ ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﻛﻨﺪ، ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺭﻛﻌﺖ ﺍﻭﻝ ﻓﺎﺗﺤﺔ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﻳﻚ ﻣﺮﺗﺒﻪ، ﻭ ﻗُﻞ ﻫﻮ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﺍﺣﺪ ﺩﻭ ﻣﺮﺗﺒﻪ، ﻭ ﺩﺭ ﺭﻛﻌﺖ ﺩﻭﻡ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﻳﻚ ﻣﺮﺗﺒﻪ، ﻭ ﺍَﻟﻬﻴﻜُﻢ ﺍﻟﺘّﻜﺎﺛﺮ ﺩﻩ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﺳﻠﺎﻡ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﻳﺪ: «ﺍَﻟﻠﱠﱠﻬُﻢﱠﱠ ﺻَﻞﱢﱢ ﻋَﻠﻲ ﻣُﺤﻤﱠﱠﺪٍ ﻭَ ﺁﻝِ ﻣُﺤَﻤﱠﱠﺪٍ ﻭَ ﺍﺑْﻌَﺚْ ﺛَﻮﺍﺑَﻬﺎ ﺍِﻟﻲ ﻗَﺒﺮِ ﺫﻟِﻚَ ﺍﻟﻤَﻴﱢﱢﺖِ ﻓُﻠﺎﻥِ ﺑﻦِ ﻓُﻠﺎﻥ». ﭘﺲ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻣﻲ‌ﻓﺮﺳﺘﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﻣَﻠَﻚ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻗﺒﺮ ﺁﻥ ﻣﻴّﺖ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻣَﻠَﻜﻲ ﺟﺎﻣﻪ [ﺍﻱ ﻭ ﺣُﻠﱢﱢﻪ [ﺍﻱ، ﻭ ﺗﻨﮕﻲ ﻗﺒﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﺳﻌﺖ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﻧﻔﺦ ﺻﻮﺭ ﻭ ﻋﻄﺎ
ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺑﻌﺪﺩ ﺁﻥ ﭼﻪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ ﺣﺴﻨﺎﺕ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﭼﻬﻞ ﺩﺭﺟﻪ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﺮﺩﻩ ﺷﻮﺩ
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺣﻜﺎﻳﺖ

ﺷﻴﺦ ﻣﺎ ﺛﻘﺔ ﺍﻟﺈﺳﻠﺎﻡ ﻧﻮﺭﻱ - ﻧَﻮﱠﱠﺭَ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪُ ﻣَﺮﻗَﺪَﻩ - ﺩﺭ «ﺩﺍﺭ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ» ﺍﺯ ﺷﻴﺦ ﺧﻮﺩ ﻣﻌﺪﻥ ﺍﻟﻔﻀﺎﻳﻞ ﻭ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻲ، ﻣﻮﻟﺎﻧﺎ ﺍﻟﺤﺎﺝ ﻣﻠﺎّ ﻓﺘﺤﻌﻠﻲ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺁﺑﺎﺩﻱ - ﻋَﻄﱠﱠﺮ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪُ ﻣَﻀْﺠَﻌَﻪ - ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻋﺎﺩﺕ ﻭ ﻃﺮﻳﻘﻪ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ
ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺒﺮ ﻓﻮﺗﺶ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﺭ ﺷﺐ ﺩﻓﻦ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻣﻲ‌ﮔﺰﺍﺭﺩﻡ، ﺧﻮﺍﻩ ﺁﻥ ﻣﻴّﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻢ ﻳﺎ ﻧﺸﻨﺎﺳﻢ، ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻳﻘﻪ ﻣﻦ ﻣﻄّﻠﻊ ﻧﺒﻮﺩ، ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﻲ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻛﺮﺩ. ﮔﻔﺖ: ﺩﻳﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻡ ﻓﻠﺎﻥ ﺷﺨﺺ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻳﺎﻡ ﻭﻓﺎﺕ ﻛﺮﺩﻩ. ﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻥ؟ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺩﺭ ﺳﺨﺘﻲ ﻭ ﺑﻠﺎ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻣَﺂﻝ ﻛﺎﺭﻡ ﺑﻪ ﻋِﻘﺎﺏ ﺑﻮﺩ، ﺍﻟﺎّ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯﻱ ﻛﻪ ﻓﻠﺎﻧﻲ ﺧﻮﺍﻧﺪ - ﻭ ﺍﺳﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩ - ﺁﻥ ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ؛ ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺖ ﻛﻨﺪ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺣﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﻴﺪ. ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺣﺎﺝ ﻣﻠﺎّ ﻓﺘﺤﻌﻠﻲ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﭼﻪ ﻧﻤﺎﺯﻱ ﺑﻮﺩﻩ؟ ﭘﺲ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﻃﺮﻳﻘﻪ ﻣﺴﺘﻤﺮّﻩ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻣﻮﺍﺕ


ﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﻓﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺣﺸﺖ ﻗﺒﺮ ﺁﻧﻜﻪ
ﺭﻛﻮﻉ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻞ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻛﻨﺪ، ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎﻗﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﺮﻭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻛﻨﺪ ﺭﻛﻮﻉ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﻧﺸﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﺣﺸﺘﻲ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺵ .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز

وصف چگونگی مردن




سئوالی که همواره درباره«مرگ» مطرح است، چگونگی «مردن» ( جدا شدن روح از بدن) است،

امام علی (ع) در خطبه ای در نهج البلاغه ، چگونگی مرگ را این گونه تشریح می کند؛

سختی جان کندن و حسرت از دست دادن دنیا، به دنیا پرستان هجوم آورد بدن ها در سختی جان کندن سست شده و رنگ باختند،

مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز می دارد، او در میان خانواده اش افتاده

با چشم خود می بیند و با گوش می شنود و با عقل درست می اندیشد که عمرش را در پی چه کارهایی تباه کرده

و روزگارش را چگونه سپری کرده؟
و به یاد ثروت هایی که جمع کرده می افتد،

همان ثروت هایی که در جمع آوری آنها، چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه ناک گرد

آورده و اکنون گناه جمع آوری آن همه بر دوش اوست که هنگام جدایی از آنها فرا رسیده،



و برای وارثان باقیمانده است تا از آن بهره مند گردند و روزگار خود گذرانند
راحتی و خوشی آن برای دیگری

و کیفر آن بر دوش اوست، و او در گرو این اموال است که دست خود را از پشیمانی می گزد،

به خاطر واقعیت هایی که هنگام مرگ مشاهده کرده است در این حالت از آنچه که در زندگی دنیا به آن

علاقمند بود، بی اعتنا شده آرزو می کند، ای کاش، آن کس که در گذشته بر ثروت او رشک می برد،

این اموال را جمع کرده بود

اما مرگ هم چنان بر اعضای بدن او چیره می شود، تا آن که گوش او مانند زبانش از کار می افتد،

پس در میان خانواده اش افتاده نه می تواند با زبان سخن بگوید و نه با گوش بشنود، پیوسته به صورت آنان

نگاه می کند، و حرکات زبانشان را می نگرد،اما صدای کلمات آنان را نمی شنود.

سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا می گیرد و چشم او نیز مانند گوشش از کار می افتد

و روح از بدن خارج می شود، و چون مرداری در بین خانواده خویش بر زمین می ماند که از نشستن در کنار

او وحشت دارند، و از او دور می شوند نه سوگواران را یاری می کند و نه خواننده ای را پاسخ می دهد

سپس او را به سوی منزلگاهش در درون زمین می برند،و به دست عملش می سپارند

و برای همیشه از دیدارش چشم می پوشند.

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
در خصوص کیفیت و وضعیت مرگ افراد مختلف شرایط متفاوتی وجود دارد؛ حتی برای مومنان هم در منابع دینی تفاوت هایی بیان شده؛ در آیات و روایات چهار نوع جان دادن داریم که براى هر یک بیان لطیفى آمده است:
1- خوبانى که راحت جان مى‏دهند. حضرت على )ع(مى‏فرماید: هنگام مرگ خوبان، بشارتى به آنان داده مى‏شود که چشمشان روشن می شود و به مرگ علاقه پیدا کرده و راحت جان مى‏دهند. (1)
2- خوبانى که سخت جان مى‏دهند. پیامبر فرمود: «الموتُ کفّارة لذُنوبِ المؤمنین؛ (2)مرگ و سختى‏هاى آن سبب جبران گناهان اندکى است که مؤمنان دارند تا پس از مرگ کیفر دیگرى نداشته و پاک و پاکیزه نزد خدا روند».
3- بدانى که راحت جان مى‏دهند. امام کاظم‏)ع( مى‏فرماید: «و تُصَفّى الکافرین من حسناتهم؛(3) راحت مردن کافر به خاطر تسویه حسابى است که خداوند نسبت به کارهاى نیک آنان انجام مى‏دهد، چون بعضى کافران نقاط خوبى در زندگى دنیوى خود دارند که آسان مردن جزاى خوبی آن ها در دنیا است».
4- بدانى که به سختى جان مى‏دهند، که این اوّلین عذاب الهى برای آن هاست.
البتّه در حدیثى تمام چهار مرحله یک جا آمده است.(4)
درباره لحظه مرگ باید گفت: ممکن است برای برخی مؤمنان شیرین و برای برخی تلخ باشد. در کل سکرات مرگ همان است که در کلام امیرمؤمنان آمده:«وانّ للموت لغمراتٍ هی أفضع مِن أنْ تستغرق بصفةٍ او تعتدِلَ على عقول أهل الدنیا؛ (5) مرگ را ورطه‌ها و دشواری‌هایی است سخت‌تر از آن که بتوان وصفش کرد، یا عقل‌های مردم بتواند آن را بفهمد».
بر اساس کلام حضرت و روایات دیگر معلوم می‌شود که لحظه و سکرات مرگ بسیار تلخ خواهد بود، مگر این که خدای ارحم‌الراحمین کمک فرماید، ولی این ناگواری کلیت نخواهد داشت. حال افراد متفاوت خواهد بود. در خصوص مومنان واقعی این لحظه شیرین ترین و بهترین لحظات آن ها خواهد بود.
از امام صادق (ع) سؤال شد: آیا مؤمن به هنگام مرگ ناراحت است؟ فرمود: به خدا سوگند ناراحت نیست؛ زیرا وقتی عزرائیل بر بالین او می‌آید، به او گفته می‌شود که دوست خدا! جزع شما برای چیست؟ سوگند به خدایی که پیامبر را به نبوت برگزید که بر تو مهربان‌تر از پدر هستم، چشم‌های خود را باز نما و نگاه کن. وقتی محتضر نگاه می­کند، می‌بیند که رسول خدا و اهل بیت (ع) بر بالین او حضور یافته‌اند. به او گفته می‌شود: ای نفس مطمئنّه! در حالی که به ولایت راضی هستی و به پاداش می‌رسی، در جمع بندگان من (پیامبر و اهل بیت) در بهشت من وارد شو. آن‌گاه روح مؤمن با کمال شادمانی پرواز می‌کند. (6)

پی‌نوشت‌ها:
1. محمد باقر مجلسی،بحار، نشر دار الاحیا التراث العربی،بیروت 1403 ق، ج6، ص 153.
2. همان، ص 151.
3.همان، ص 155.
4. همان، ص 152.
5. نهج البلاغه،نشر موسسه امیر المومنین قم، 1380 ش، ‌خطبه 221.
6. محمد بن یعقوب کلینی فروع کافی، نشر دار الکتب الاسلامیه، 1367ش. ج 3، ص 128.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺷﻴﺦ ﺻﺪﻭﻕ؛ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ 7 ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺍَﺣْﺒﺎﺭ (121) ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺵ ﻧﺸﺎﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﺻﺪ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻲ‌ﺯﻧﻴﻢ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﺪﺍ، ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ. ﭘﺲ ﻛﻢ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﻳﻜﻲ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﭼﻪ ﺳﺒﺐ ﻣﺮﺍ ﻣﻲ‌ﺯﻧﻴﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺁﻧﻜﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻱ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﻪ ﻏﻴﺮ ﻭﺿﻮ، ﻭ ﮔﺬﺷﺘﻲ ﺑﺮ ﺿﻌﻴﻔﻲ ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻧﻜﺮﺩﻱ. ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻳﻚ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﺯﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻗﺒﺮﺵ ﻣَﻤْﻠﻮّ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺷﺪ (122). ﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻣﺆﻣﻨﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﺆﻣﻦ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺣﺎﺟﺘﻲ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﺎﺟﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﻧﻴﺎﻭﺭﺩ، ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ
ﻣُﺴَﻠّﻂ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺍﻭ ﻣﺎﺭ ﻋﻈﻴﻤﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ «ﺷﺠﺎﻉ» ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﮕﺰﺩ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ (123) ؛ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﮕﺰﺩ ﺍﻧﮕﺸﺖِ ﻧﺮ (ﺷَﺴﺖ) ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﺧﻮﺍﻩ ﺁﻣﺮﺯﻳﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻣُﻌَﺬّﺏ ﺑﺎﺷﺪ .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
چیزهایی که باعث نجات از فشار قبر میشود.

ﺍﻭﻝ: ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﻤﻌﻪ ﺳﻮﺭﻩ «ﻧﺴﺎﺀ» ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﻓﺸﺎﺭ ﻗﺒﺮ ﺍﻳﻤﻦ ﺷﻮﺩ (126).
ﺩﻭﻡ: ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﻣﺪﺍﻭﻣﺖ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺳﻮﺭﻩ «ﺯُﺧﺮُﻑ» ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺵ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﻮﺭﺍﻥ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺸﺎﺭ ﻗﺒﺮ ﺍﻳﻤﻦ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ (127).
ﺳﻮﻡ: ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺳﻮﺭﻩ «ﻥ ﻭَ ﺍﻟﻘَﻠَﻢ» ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﺮﻳﻀﻪ ﻳﺎ ﻧﺎﻓﻠﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺸﺎﺭ ﻗﺒﺮ ﭘﻨﺎﻩ
ﺩﻫﺪ
ﭼﻬﺎﺭﻡ: ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻨﻘﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﻤﻴﺮﺩ ﻣﺎ ﺑﻴﻦ ﺯﻭﺍﻝ ﺭﻭﺯ ﭘﻨﺞ ﺷﻨﺒﻪ ﺗﺎ ﺯﻭﺍﻝ ﺭﻭﺯ ﺟﻤﻌﻪ، ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺸﺎﺭ ﻗﺒﺮ ﭘﻨﺎﻩ ﺩﻫﺪ.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﭘﻨﺠﻢ: ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻨﻘﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ، ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﺁﺧﺮ ﺷﺐ ﻭ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩ ﻫﺸﺖ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﻭ ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯِ ﺷَﻔﻊ ﻭ ﻳﻚ ﺭﻛﻌﺖ ﻭَﺗﺮ ﻭ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻛﻨﺪ ﺩﺭ ﻗﻨﻮﺕِ ﻭَﺗﺮ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻣﺮﺗﺒﻪ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﭘﻨﺎﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺟﻬﻨﻢ ﻭ ﻃﻮﻟﺎﻧﻲ ﺷﻮﺩ ﻋﻤﺮﺵ، ﻭ ﻣﻌﻴﺸﺘﺶ ﮔﺸﺎﺩﻩ ﺷﻮﺩ (130).

ﺷﺸﻢ: ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻣﺮﻭﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ [ﺳﻮﺭﻩ] «ﺃَﻟْﻬﻴﻜُﻢُ ﺍﻟﺘﱠﱠﻜﺎﺛُﺮ» ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺍﺏ، ﻧﮕﺎﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ

ﻫﻔﺘﻢ: ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻩ ﻣﺮﺗﺒﻪ «ﺍَﻋﺪَﺩْﺕُ ﻟِﻜُﻞﱢﱢ ﻫَﻮْﻝٍ ﻟﺎ ﺍِﻟﻪَ ﺍِﻟﺎّ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪُ» ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎ ﺩﺭ ﻋﻘﺒﻪ ﺳﻜﺮﺍﺕ ﻣﻮﺕ ﮔﺬﺷﺖ (132).

ﻫﺸﺘﻢ: ﺁﻧﻜﻪ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ، ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺹﱢﱢ ﺁﻥ ﺗﺮﺑﺖ ﺷﺮﻳﻒ ﺁﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ ﻭ ﺣﺴﺎﺏِ ﻣُﻨﻜَﺮ ﻭ ﻧَﻜﻴﺮ ﺍﺯ ﻛﺴﻴﻜﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺪﻓﻮﻥ ﺷﻮﺩ ﺳﺎﻗﻂ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ (133).

ﻧﻬﻢ: ﺍﺯ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﻓﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﻊ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ، ﮔﺬﺍﺷﺘﻦِ «ﺟَﺮﻳﺪَﺗَﻴﻦ» ﻳﻌﻨﻲ ﺩﻭ ﭼﻮﺏ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﻴّﺖ. ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﺯ ﻣَﻴّﺖ ﻣﺎﺩﺍﻣﻴﻜﻪ ﺁﻥ ﭼﻮﺏ، ﺗﺮ ﺍﺳﺖ (134). ﻭ ﻧﻴﺰ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ ﺑﺮ ﻗﺒﺮﻱ ﻛﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺁﻥ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ. ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﻃﻠﺒﻴﺪﻧﺪ «ﺟﺮﻳﺪﻩ» - ﻳﻌﻨﻲ ﺷﺎﺥ [ﻩ] ﺩﺭﺧﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﮔﺶ ﺭﺍ ﻛﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ - ﻭ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩ، ﻧﺼﻔﻲ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺳﺮ ﻣَﻴّﺖ ﻓﺮﻭ ﻛﺮﺩ ﺑﻘﺒﺮ ﻭ ﻧﺼﻒ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻨﺰﺩ ﭘﺎﻫﺎ ﻓﺮﻭ ﻛﺮﺩ. (135) ﻭ ﻧﻴﺰ ﻧﺎﻓﻊ ﺍﺳﺖ ﺁﺏ ﭘﺎﺷﻴﺪﻥ ﺑﺮ ﻗﺒﺮ ﭼﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﻋﺬﺍﺏ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﻴﺖ، ﻣﺎﺩﺍﻣﻴﻜﻪ ﻧﻢ ﻭ ﺗﺮﻱ ﺩﺭ ﺧﺎﻙ ﻗﺒﺮ ﺑﺎﺷﺪ
ﺳﻜﺮﺍﺕ ﻣﻮﺕ ﮔﺬﺷﺖ (132). ﻫﺸﺘﻢ: ﺁﻧﻜﻪ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ، ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺹﱢﱢ ﺁﻥ ﺗﺮﺑﺖ ﺷﺮﻳﻒ ﺁﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ ﻭ ﺣﺴﺎﺏِ ﻣُﻨﻜَﺮ ﻭ ﻧَﻜﻴﺮ ﺍﺯ ﻛﺴﻴﻜﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺪﻓﻮﻥ ﺷﻮﺩ ﺳﺎﻗﻂ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ (133). ﻧﻬﻢ: ﺍﺯ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﻓﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﻊ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ، ﮔﺬﺍﺷﺘﻦِ «ﺟَﺮﻳﺪَﺗَﻴﻦ» ﻳﻌﻨﻲ ﺩﻭ ﭼﻮﺏ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﻴّﺖ. ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﺯ ﻣَﻴّﺖ ﻣﺎﺩﺍﻣﻴﻜﻪ ﺁﻥ ﭼﻮﺏ، ﺗﺮ ﺍﺳﺖ (134). ﻭ ﻧﻴﺰ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ ﺑﺮ ﻗﺒﺮﻱ ﻛﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺁﻥ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ. ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﻃﻠﺒﻴﺪﻧﺪ «ﺟﺮﻳﺪﻩ» - ﻳﻌﻨﻲ ﺷﺎﺥ [ﻩ] ﺩﺭﺧﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﮔﺶ ﺭﺍ ﻛﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ - ﻭ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩ، ﻧﺼﻔﻲ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺳﺮ ﻣَﻴّﺖ ﻓﺮﻭ ﻛﺮﺩ ﺑﻘﺒﺮ ﻭ ﻧﺼﻒ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻨﺰﺩ ﭘﺎﻫﺎ ﻓﺮﻭ ﻛﺮﺩ. (135) ﻭ ﻧﻴﺰ ﻧﺎﻓﻊ ﺍﺳﺖ ﺁﺏ ﭘﺎﺷﻴﺪﻥ ﺑﺮ ﻗﺒﺮ ﭼﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﻋﺬﺍﺏ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﻴﺖ، ﻣﺎﺩﺍﻣﻴﻜﻪ ﻧﻢ ﻭ ﺗﺮﻱ ﺩﺭ ﺧﺎﻙ ﻗﺒﺮ ﺑﺎﺷﺪ
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺩﻫﻢ: ﺁﻧﻜﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺟﺐ ﺩﻩ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯﻛﻨﺪ، ﺩﺭﻫﺮ ﺭﻛﻌﺖ ﻳﻚ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺣﻤﺪ ﻭ ﺳﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻓﺘﻨﻪ ﻗﺒﺮ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺑﻤﺎﻧﺪ (137).
ﻭ ﺩﺭ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﺭﺟﺐ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻐﺮﺏ ﺑﻴﺴﺖ ﺭﻛﻌﺖ ﺑﻪ ﺣﻤﺪ ﻭ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﻊ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ ﻧﺎﻓﻊ ﺍﺳﺖ (138).

ﻳﺎﺯﺩﻫﻢ: ﺁﻧﻜﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﻣﺎﻩ ﺭﺟﺐ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﻴﺮﺩ (139)، ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺷﻌﺒﺎﻥ (140).

ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻢ: ﺍﺯ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺠﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺳﻮﺭﻩ «ﺗَﺒﺎﺭَﻙَ ﺍﻟْﻤُﻠْﻚ» ﺍﺳﺖ ﺑﺎﻟﺎﻱ ﻗﺒﺮ ﻣﻴﺖ؛ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ «ﻗُﻄﺐِ ﺭﺍﻭﻧﺪﻱ» ﺍﺯ «ﺍِﺑﻦِ ﻋﺒّﺎﺱ» ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺧﻴﻤﻪ ﺯﺩ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻗﺒﺮﻱ ﻭ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ، ﻗﺒﺮ ﺍﺳﺖ؛ ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﺳﻮﺭﻩ «ﺗَﺒﺎﺭَﻙَ ﺍﻟﱠﱠﺬﻱ ﺑِﻴَﺪِﻩِ ﺍﻟْﻤُﻠﻚ» ﺭﺍ. ﭘﺲ ﺷﻨﻴﺪ ﺻﻴﺤﻪ ﺯﻧﻨﺪﻩ [ﺍﻱ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺭﻩ، ﻣُﻨْﺠِﻴﻪ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ. ﺁﻥ
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻥ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ «ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺐر» (141). ﻭ ﺷﻴﺦ ﻛﻠﻴﻨﻲ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎﻗﺮﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺳﻮﺭﻩ «ﻣُﻠْﻚ» ﻣﺎﻧﻌﻪ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ «ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ» ﻣﻨﻊ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ (142).

ﺳﻴﺰﺩﻫﻢ: ﺍﺯ ﺩَﻋَﻮﺍﺕ ﺭﺍﻭﻧﺪﻱ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﻗﺒﺮ ﻣﻴّﺘﻲ ﻭﻗﺘﻴﻜﻪ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ، ﺳﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﮕﻮﻳﺪ: «ﺍَﻟﻠﱠﱠﻬُﻢﱠﱠ ﺍِﻧّﻲ ﺍَﺳْﺎَﻟُﻚَ ﺑِﺤَﻖﱢﱢ ﻣُﺤَﻤﱠﱠﺪٍ ﻭَ ﺁﻝ ﻣِﺤَﻤﱠﱠﺪٍ ﺍَﻥْ ﻟﺎ ﺗُﻌَﺬﱢﱢﺏَ ﻫﺬَﺍ ﺍﻟْﻤَﻴﱢﱢﺖْ» ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺗﺎ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺻﻮﺭ ﻋﺬﺍﺏ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ (143).


ﭼﻬﺎﺭﺩﻫﻢ: ﺷﻴﺦ ﻃﻮﺳﻲ ﺩﺭ «ﻣِﺼﺒﺎﺡ ﻣُﺘَﻬﺠﱢﱢﺪ» ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﻛﻨﺪ، ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺭﻛﻌﺖ ﺣﻤﺪ ﻭ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﻣﺮﺗﺒﻪ «ﺍِﺫﺍ ﺯُﻟﺰِﻟَﺖ» ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻗﺒﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻮﻟﻬﺎﻱ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﻳﻤﻦ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺳﺆﺍﻝِ ﻣُﻨﻜﺮ ﻭ ﻧﻜﻴﺮ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ

ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﻧﻴﺴﺖ ﺍﺯ ﺷﻴﻌﻪ ﻣﺎ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﻨﺪ ﺳﻪ ﭼﻴﺰ ﺭﺍ: ﻣﻌﺮﺍﺝ ﻭ ﺳﺆﺍﻝ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻭ ﺷﻔﺎﻋﺖ (151).
ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣَﻠَﻚ ﺑﻪ ﻫﻴﺌﺖ ﻫﻮﻟﻨﺎﻛﻲ ﻣﻲ‌ﺁﻳﻨﺪ، ﺻﺪﺍﻱ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﺜﻞ ﺭﻋﺪ ﻏﺮّﻧﺪﻩ ﻭ ﭼﺸﻤﻬﺎﻳﺸﺎﻥ ﻣﺜﻞ ﺑﺮﻕ ﺧﻴﺮﻩ ﻛﻨﻨﺪﻩ. ﺳﺆﺍﻝ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﻭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﺕ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﻭ ﺩﻳﻨﺖ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺳﺆﺍﻝ ﻛﻨﻨﺪ ﺍﺯ ﻭﻟﻲ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻭ (152). ﭘﺲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺎﻝ ﭼﻮﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﻣﻴﺖ، ﻭ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺎﻧﺖ، ﻟﺎﺟَﺮَﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﻭ ﺟﺎ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻳﻜﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺁﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ، ﺩﻭﺵ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ، ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﭼﭗ، ﺩﻭﺵ ﭼﭗ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺳُﻨّﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﻟﻲّ ﻣﻴّﺖ - ﻳﻌﻨﻲ ﺍﻗﺮﺏ ﺧﻮﻳﺸﺎﻥ ﺍﻭ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻗﺒﺮ ﺍﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﻧﺪ ﻧﺰﺩ ﺳﺮ ﻣﻴّﺖ ﻧﺸﻴﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺻﺪﺍﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻛﻨﺪ (153)، ﻭ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻭ ﻛﻒ ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﻗﺒﺮ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻗﺒﺮ ﺑَﺮَﺩ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﺍ ﻧﺎﺋﺐ ﻛﻨﺪ ﻧﻴﺰ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻜﻨﺪ ﻣُﻨﻜَﺮ ﺑﻪ ﻧﻜﻴﺮ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﺑﻴﺎ ﺑﺮﻭﻳﻢ، ﺗﻠﻘﻴﻦ ﺣُﺠﱠﱠﺘَﺶ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﭘﺲ ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺆﺍﻝ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ (154). ﻭ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﻣَﻦ ﻟﺎ ﻳَﺤْﻀُﺮُﻩُ ﺍﻟﻔَﻘﻴﻪِ» ﺍﺳﺖ ﻛﻪ «ﭼﻮﻥ «ﺫَﺭّ» ﭘﺴﺮ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺑﻮﺫﺭّﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻭﻓﺎﺕ ﻛﺮﺩ، ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺑﺮ ﻗﺒﺮ ﺍﻭ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ ﻗﺒﺮ ﻣﺎﻟﻴﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺭﺣﻤﺖ ﻛﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻱ ﺫﺭ! ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ ﺑﻮﺩﻱ ﻭ ﺷﺮﻁ ﻓﺮﺯﻧﺪﻱ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﻣﻲ‌ﺁﻭﺭﺩﻱ، ﻭ ﺃﻟﺤﺎﻝ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺸﻨﻮﺩﻡ. ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺲم ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﺎﻛﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻭ ﻧﻘﺼﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺮﺳﻴﺪ، ﻭ
«ﻣﺎﻟﻲ ﺍﻟﻲ ﺍﺣﺪٍ ﺳﻮﻱ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﻣِﻦ ﺣﺎﺟﺔٍ»؛ «ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﺍﺣﺪﻱ ﺣﺎﺟﺖ ﻧﻴﺴﺖ» ﻭ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﻫﻮﻝ ﻣُﻄﱠﱠﻠﻊ - ﻳﻌﻨﻲ ﺟﺎﻫﺎﻱ ﻫﻮﻟﻨﺎﻙ ﺁﻥ ﻋﺎﻟَﻢ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ - ﻫﺮ ﺁﻳﻨﻪ ﻣﺴﺮﻭﺭ ﻣﻲ‌ﺷﺪﻡ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺗﻮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ، ﻭ ﻟﻜﻦ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﺗﻠﺎﻓﻲِ ﻣﺎﻓﺎﺕ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺗﻬﻴّﻪ ﺁﻥ ﻋﺎﻟَﻢ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻢ، ﻭ ﺑﻪ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻪ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﺮ ﺗﻮ، ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻤﮕﻲ [ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﻏﻢ ﺁﻧﻢ ﻛﻪ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﻭ ﻃﺎﻋﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﻧﺎﻓﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﻜﻨﻢ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻏﻢ ﻣﺮﺩﻥ ﻭ ﺟﺪﺍﻳﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ، ﺑﺨﻮﺭﻡ. ﻭ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﻛﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻧﻜﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﺗﻮ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺍﻱ ﻭ ﻟﻴﻜﻦ ﮔﺮﻳﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﺣﺎﻝ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﮕﺬﺭﺩ؟ «ﻓَﻠَﻴْﺖَ ﺷَﻌْﺮﻱ ﻣﺎ ﻗُﻠْﺖَ ﻭَ ﻣﺎ ﻗﻴﻞَ ﻟَﻚَ؟ »؛ «ﭘﺲ ﻛﺎﺵ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﭼﻪ ﮔﻔﺘﻲ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮ ﭼﻪ
ﮔﻔﺘﻨﺪ؟ » ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ! ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺨﺸﻴﺪﻡ ﺣﻘﻮﻗﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻭﺍﺟﺐ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻱ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ، ﭘﺲ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺒﺨﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻭﺍﺟﺐ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻱ، ﭼﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺟﻮﺩ ﻭ ﻛَﺮَﻡ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭﺗﺮﻱ»
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻨﻘﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻣﺆﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻛﻨﻨﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﺭ ﻃﺮﻑ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﻮﺩ، ﺯﻛﺎﺕ ﺩﺭ ﻃﺮﻑ ﭼﭗ ﺍﻭ، ﻭ ﺑِﺮّ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﻴﻜﻮﻳﻲ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻥِ ﺍﻭ ﻣُﺸْﺮﻑِ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺻﺒﺮ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺍﻱ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ، ﭘﺲ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺩﻭ ﻣَﻠَﻚِ ﺳﺆﺍﻝ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ، ﺻﺒﺮ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺯَﻛﺎﺕ ﻭ ﺑِﺮّ ﮔﻮﻳﺪ: ﺷﻤﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﺑﻴﺪ ﻳﻌﻨﻲ ﻣﻴّﺖ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻫﺪﺍﺭﻱ ﻛﻨﻴﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻋﺎﺟﺰ ﺷﺪﻳﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻢ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﻋﻠﺎﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﻲ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ﺩﺭ ﻣﺤﺎﺳﻦ [ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺧﺎﻟﺪ ﺑﺮﻗﻲ ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ - ﻳﻌﻨﻲ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ﻳﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎﻗﺮﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ - ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻣﺆﻣﻦ ﻣﻲ‌ﻣﻴﺮﺩ، ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺵ ﺷﺶ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ، ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺮﻭﺗﺮ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﻮﺗﺮ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﺎﻗﻲ ﺻﻮﺭﺕ‌ﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻲ‌ﺍﻳﺴﺘﺪ ﻭ ﻳﻜﻲ ﺩﺭ ﺟﺎﻧﺐ ﭼﭗ ﻭ ﻳﻜﻲ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ ﻳﻜﻲ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻭ ﻳﻜﻲ ﺩﺭ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﭘﺎ، ﻭ ﺁﻧﻜﻪ ﺧﻮﺵ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﻟﺎﻱ ﺳﺮ؛ ﭘﺲ ﺳﺆﺍﻝ ﻳﺎ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﻛﻪ ﻣﻲ‌ﺁﻳﺪ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻬﺖ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﻧﻊ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ، ﭘﺲ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺵ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﺻﻮﺭﺕ‌ﻫﺎ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﺷﻤﺎ ﻛﻴﺴﺘﻴﺪ؟ ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﻦ ﺟﺰﺍﻱ ﺧﻴﺮ ﺩﻫﺪ. ﺻﺎﺣﺐ ﺟﺎﻧﺐ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﻧﻤﺎﺯﻡ؛ ﺻﺎﺣﺐ ﺟﺎﻧﺐ ﭼﭗ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﺯﻛﺎﺗﻢ؛ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﺍﺳﺖ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﺭﻭﺯﻩ ﺍﻡ؛ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻋَﻘَﺐِ ﺳﺮ ﺍﺳﺖ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﺣَﺠّﻢ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ﺍﻡ؛ ﻭ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﭘﺎ ﺍﺳﺖ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﺑِﺮّ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻣﺆﻣﻨﻢ؛ ﭘﺲ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻮﻳﻨﺪ، ﺗﻮ ﻛﻴﺴﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺧﻮﺷﺮﻭﺗﺮ ﻭ
ﺧﻮﺷﺒﻮﺗﺮﻱ؟ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪﻡ - ﺻَﻠَﻮﺍﺕُ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ ﻋَﻠَﻴﻬِﻢ ﺍَﺟﻤَﻌﻴﻦ .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺷﻴﺦ ﺻﺪﻭﻕ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺭ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺭﻭﺯﻩ ﺷﻌﺒﺎﻥ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﻧُﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﻨﻜﺮ ﻭ ﻧﻜﻴﺮ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻭﻗﺖ ﺳﺆﺍﻝ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ (158). ﻭ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎﻗﺮﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﺣﻴﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺷﺐ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﺳﻮﻡ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺻﺪ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﺰﺍﺭﺩ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺭﻓﻊ ﻛﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻫَﻮْﻝِ ﻣُﻨْﻜَﺮ ﻭ ﻧﻜﻴﺮ ﺭﺍ، ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﻗﺒﺮﺵ ﻧﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺭﻭﺷﻨﻲ ﺩﻫﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺟﻤﻊ .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺣﻜﺎﻳﺖ

ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﻛﺒﺮ، «ﻣُﺤﻘّﻖ ﺑﻬﺒﻬﺎﻧﻲ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ» ﻧﻘﻞ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ، ﭘﺲ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻱ ﺳﻴﺪ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻡ! ﺁﻳﺎ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﻓﻦ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺭ ﺷﻤﺎ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻛﺪﺍﻡ ﻣَﻠَﻚ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﻥ ﺟﺮﺃﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺳﺆﺍﻝ ﻛﻨﺪ.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺣﻜﺎﻳﺖ

ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ «ﺣَﺒﻞُ ﺍﻟﻤَﺘﻴﻦ» ﻧﻘﻞ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ «ﻣﻴﺮ ﻣُﻌﻴﻦ ﺍﻟﺪّﻳﻦ ﺍﺷﺮﻑ» ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺻُﻠَﺤﺎﺀ ﺧُﺪّﺍﻡ ﺭﻭﺿﻪ ﺭﺿﻮﻳّﻪ - ﻋَﻠﻲ ﺳﺎﻛِﻨِﻬﺎ ﺁﻟﺎﻑُ ﺍﻟﺴﱠﱠﻠﺎﻡِ ﻭَ ﺍﻟﺘﱠﱠﺤِﻴﱠﱠﺔِ - ﺑﻮﺩﻩ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﺭُ ﺍﻟﺤُﻔّﺎﻅ ﻳﺎ ﻛِﺸﻴﻚ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺒﺎﺭﻛﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﺯ ﺭﻭﺿﻪ ﻣُﺘَﺒَﺮّﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻭﺿﻮﺀ، ﭘﺲ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺻُﻔّﻪ ﻣﻴﺮ ﻋﻠﻲ ﺷﻴﺮ ﺭﺳﻴﺪﻡ، ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭ ﺻﺤﻦ ﻣﻄﻬﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﺩﻳﺪﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻠﻮ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﺨﺺ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ، ﺧﻮﺵ ﺻﻮﺭﺕ، ﻋﻈﻴﻢ ﺍﻟﺸﺄﻧﻲ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺟﻤﺎﻋﺘﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻛﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻠﻨﮕﻬﺎ ﺑﻮﺩ، ﭘﺲ ﻫﻤﻴﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﻭﺳﻂ ﺻﺤﻦ ﻣﻘﺪﺱ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﻮ ﺁﻥ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺸﻜﺎﻓﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ، ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﺧﺒﻴﺚ ﺭﺍ - ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﻗﺒﺮ ﻣﺨﺼﻮﺻﻲ - ﭘﺲ ﭼﻮﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻛﻨﺪﻥ ﻗﺒﺮﺵ، ﺍﺯ ﺷﺨﺼﻲ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ
ﻛﻪ ﺍﻣﺮ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ - ﻛﻴﺴﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺛﺎﻣﻦِ ﺿﺎﻣﻦ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺭﻭﺿﻪ ﻣﺒﺎﺭﻛﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩ. ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺩّ ﺳﻠﺎﻡ ﻧﻤﻮﺩ. ﭘﺲ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﻱ ﺟَﺪّﺍ! ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﺴﺌﻠﺖ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﻋﻔﻮ ﺑﻔﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺼﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻣﺪﻓﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻘﺼﻴﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻛﻪ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻲ ﺍﻳﻦ ﻓﺎﺳﻖِ ﻓﺎﺟﺮ، ﺷُﺮﺏِ ﺧﻤﺮ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩ؟ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺑﻠﻲ ﻟﻜﻦ ﻭﺻﻴّﺖ ﻛﺮﺩ ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﻣﺮﮒ ﺧﻮﻳﺶ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺭ ﻣﻦ ﺩﻓﻦ ﻛﻨﻨﺪ. ﭘﺲ ﻣﺎ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭﻳﻢ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ ﻋﻔﻮ ﺑﻔﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺨﺸﻴﺪﻡ ﺗﻘﺼﻴﺮﺍﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
علمای فاجر

«ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻋﻠﻴﻪِ ﺍﻟﺴﱠﱠﻠﺎﻡ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺩﺍﻧﺶ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻳﺎﺩ ﺩﻫﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﻭّﻟﻴﻦ ﻃﺒﻘﻪ ﺯﻳﺮﻳﻦ ﺟﻬﻨﻢ ﻣﻲ‌ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﭘﻨﺪ ﺩﻫﻨﺪ ﻧﺨﻮﺕ ﻭ ﻣﺒﺎﻫﺎﺕ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻨﺪ ﺩﻫﻨﺪ ﺷﺪّﺕ ﻭ ﺧﺸﻢ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪ، ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻭّﻣﻴﻦ ﻃﺒﻘﻪ ﺁﺗﺶ ﺍﻧﺪ. ﻃﺎﻳﻔﻪ ﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﻠﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﻭ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﻴﻨﻮﺍﻳﺎﻥ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻋﻠﻢ ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻨﺪ، ﺍﻳﻦ‌ﻫﺎ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﺳﻮﻡ ﺁﺗﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺟﻤﻌﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺭﻭﺵ ﮔﺮﺩﻧﻜﺸﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﻫﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺩّﻱ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﺼﻮﺭ ﻭ ﺗﻘﺼﻴﺮﻱ ﺭﻭﻱ ﺩﻫﺪ، ﺧﺸﻤﮕﻴﻦ ﻣﻲ‌ﮔﺮﺩﻧﺪ،
ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﻧﺪ. ﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻲ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻱ ﻣﻲ‌ﺭﻭﻧﺪ ﺗﺎ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺣﺪﻳﺚ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺍﻧﺒﻮﻩ ﺳﺎﺯﻧﺪ، ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻬﻨﻢ ﺍﻧﺪ. ﺩﻳﮕﺮ ﻋﺎﻟﻤﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﻨﺪ ﻓﺘﻮﻱ ﺗﻜﻴﻪ ﻣﻲ‌ﺯﻧﻨﺪ ﻭ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﻨﺪ: (ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ) ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ. ﻭ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻛﻠﻤﻪ ﺍﻱ ﻫﻢ ﻧﻤﻲ ﻓﻬﻤﻨﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﺎﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻣﺮﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺒﻨﺪﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﺁﺗﺶ ﺟﺎﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﻃﺎﻳﻔﻪ ﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﻠﻢ ﺭﺍ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻧﺨﻮﺕ ﻭ ﻓﻀﻞ ﻓﺮﻭﺷﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻨﺪ، ﺟﺎﻱ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﻫﻔﺘﻢ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﺳﺖ.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای انـــســـان

از تـــــــــاریـــــــــــک ـــــــی شــــــــب مـــــــــی ترســــــــی

امــــا از تــاریــــکــــی شـــب اول قـــبـــر نــمــی تــرســـی؟

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای امتحانات دنـیـوی سـاعت هـا و روزهـا بـیـدار می مـانـی

امــــا بــــرای امـــتـــحـــانـــات الـــهـــی کـاری نـمـی کـنـی؟


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
از حضرت محمد (ص) ﻣَﺮﻭﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﻫﺮ ﺻﺪﻗﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻴّﺘﻲ ﺑﺪﻫﻲ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣَﻠَﻜﻲ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻲ ﻧﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺷﻌﺎﻉ ﺁﻥ ﻣﻲ‌ﺭﺳﺪ ﺑﻪ ﻫﻔﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ؛ ﭘﺲ ﻣﻲ‌ﺍﻳﺴﺘﺪ ﺑﺮ ﻟﺐ ﻗﺒﺮ، ﭘﺲ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ: «ﺍَﻟﺴﱠﱠﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳﺎ ﺍَﻫْﻞَ ﺍﻟْﻘُﺒُﻮﺭِ»، ﺍﻫﻞ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﻫﺪﻳﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺷﻤﺎ. ﭘﺲ ﻣﻴّﺖ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﺩ ﺁﻧﺮﺍ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻫﺶ ﻓﺮﺍﺥ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ. ﭘﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ: ﺁﮔﺎﻩ ﺷﻮﻱد.ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﻛﻨﺪ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﺪﻗﻪ، ﭘﺲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺍﺟﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ [ﻛﻮﻩ] ﺍُﺣُﺪ، ﻭ ﻣﻲ‌ﺑﺎﺷﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﻪ ﻋﺮﺵ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻱ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﺳﺎﻳﻪ ﺍﻱ ﺟﺰ ﺳﺎﻳﻪ ﻋﺮﺵ ﺧﺪﺍ، ﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺻﺪﻗﻪ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﻲ‌ﻳﺎﺑﻨﺪ.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز



آیاشیطان انسانی که درحال مرگ است راهم گول میزند؟




موقعى که انسان در حال احتضار قرار مى گیرد ونزدیک است جان از بدنش مفارقت کند، شیطان با فرزندان

و یاران خود بر بالین او حاضر مى شوند و تلاش مى کنند تا با حیله هاى مختلف ایمان او را گرفته و آن را

از چنگش بیرون آورند و این سخت ترین حالت براى محتضر است


از امام صادق علیه السلام نقل شده است :

هیچ انسانى نیست مگر این که در هنگام مرگ شیطان یکى از مأمورین خود را نزد او حاضر مى کند تا

وى را وسوسه کند و در دینش به شک اندازد و او را به کفر بکشانند این وسوسه ادامه دارد تا این که روح

از بدن او خارج شوداگر ایمان محتضر سست و عاریه اى باشد، شیطان به آسانى آن را از او مى گیرد و کافر

از دنیا مى رود و اگر محتضر از مؤ منان حقیقى باشد،شیطان نمى تواند بر او غالب شود و دین و ایمانش را

بگیرد.سپس فرمود:
هرگاه یکى از شما بر بالین شخصى از کسان خود رفتید که مرگش

فرا رسیده است ، شهادتین را به او تلقین کنید تا شیطان به او دست نیابد


در حدیث دیگرى آمده است : وقتى انسان در حال مرگ قرار مى گیرد، شیطان با یارانش بر او وارد مى شوند

و در طرف چپ و راست او مى نشینند و مى گویند: دین خود را رها کن و بگو خدا دو تاست تا از این

بلا و سختى که به تو روى آورده است نجات پیدا کنى





وارد شده است : انسان هنگام مرگ ، زیاد تشنه مى شود شیطان از این فرصت براى گرفتن ایمان او استفاده

مى کند و ظرف پر از آب سرد و گوارایى را در دست گرفته و بر بالین انسان مى ایستد و ظرف را حرکت مى دهد

محتضر در حالى که شیطان را نمى شناسد به او مى گوید: مقدارى از این آب را به من بده تا بیاشام شیطان

در جواب او مى گوید: اگر مایل به آشامیدن آب هستى و مى خواهى به تو آب دهم ، بگو خدایى در عالم

وجود ندارداگر جواب او را ندهد و صورت خود را از او برگرداند، شیطان از طرف پا ظاهر مى شود و آن ظرف

را حرکت مى دهد شخص مؤ من باز درخواست مقدارى آب مى کند

شیطان مى گوید: اگر مى خواهى به تو آب دهم ، بگو محمد صلى الله علیه و آله و سلم پیامبر من نیست اگراو

ایمانش عاریه اى باشد آن جمله را مى گوید و بدین وسیله ایمان خود را به شیطان مى دهد و کافر از دنیا مى رود


اگر انسان مى خواهد ایمانش دستخوش وسوسه هاى شیطان قرار نگیرد، باید اعمالى را که بزرگان دین به او دستور داده اند انجام دهد

از جمله :
هنگام نماز شب از خدا بخواهد که ایمان او را کامل گرداند و شیطان را از او دور کند و در برابر

نعمت (ایمانى) که به او عنایت کرده است شکرگذارباشد
و به بندگان خدا ستم روا ندارد، دعاى عدلیه را زیاد

بخواند، اعتقاد خود را به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم وائمه معصوم علیهم السلام محکم کند

نمازهاى خود را ضایع نکند و از آن ها مواظبت نماید در اول وقت بخواند


از طرفى اطرافیان محتضر باید هنگام مرگ بر بالین او قرآن بخوانند و شهادتین را به او تلقین کنند تا جان از بدنش ‍ مفارقت نماید

شیطان براى گرفتن ایمان انسان و گمراه کردن او از راه هاى گوناگونى وارد مى شود تا به مقصود پلید خود برسد.

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺮ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻲ‌ﮔﻔﺖ: «ﺑﻔﺮﺳﺘﻴﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻲ‌ﺍﻧﺪﺍﺯﻳﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﮕﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﺤﺘﺎﺟﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ»


(173). ﻋﻠﺎﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﻲ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺭ ﺯﺍﺩ ﺍﻟﻤﻌﺎﺩ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: «ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻴﺮ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﺧﻮﻳﺸﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﻣﺆﻣﻦ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻨﺪ ﺧﺼﻮﺻﺎً ﺩﺭ ﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﻱ ﻓﺮﻳﻀﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺸﺎﻫﺪِ ﻣُﺸَﺮّﻓﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺯﻳﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻴﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻌﻤﻞ ﺁﻭﺭﺩ.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﻪ ﻧﻴّﺖ ﻣﻴّﺘﻲ ﺗَﺼَﺪﱡﱡﻗﻲ ﺑﻜﻨﺪ، ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﻲ‌ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﻚ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻗﺒﺮ ﺍﻭ ﻣﻲ‌ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻳﻚ ﻃﺒﻘﻲ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻱ ﺍِﻟﻬِﻴﱠﱠﻪ ﻭ
ﻫﺮ ﻳﻚ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﻠﻴﻚ ﺍﻱ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﺪ! ﺍﻳﻦ ﻫﺪﻳﻪ ﻓﻠﺎﻥ ﻣﺆﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ، ﭘﺲ ﻗﺒﺮ ﺍﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻛﺮﺍﻣﺖ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ، ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﻮﺭﻱ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﺰﻭﻳﺞ ﻣﻲ‌ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺣُﻠﱢﱢﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﻲ‌ﭘﻮﺷﺎﻧﺪ، ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﺎﺟﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﻭﺍ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ»
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز



نگاهی به سفر غریب مرگ






مردم! شما چونان مسافران در راهید که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید دنیا، خانه اصلی شما نیست؛ پس به

جمع ‏آوری زاد و توشه بپردازید آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد؛ پس به خود رحم کنید

در نظر سطحى، مرگ نابودى انسان است و زندگى او تنها به همین زندگى چند روزه و در میان زایش

و درگذشت محدود می باشد،اما اسلام مرگ را انتقال انسان از یک مرحله زندگى به مرحله دیگرى تفسیر می کند

به نظر اسلام، انسان زندگانى جاویدانى دارد که پایانى براى آن نیست و مرگ که جدایى روح از بدن است،

وى را به مرحله دیگرى از حیات وارد می کند که کامروایى و ناکامى در آن، بر پایه نیکوکارى و

بدکارى درمرحله زندگى پیش از مرگ استوار می باشد

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است:

«گمان مبرید که با مردن نابود می شوید؛ بلکه از خانه اى به خانه دیگرى منتقل می شوید»(بحارالانوار، ج3، ص161)





انسان پس از مرگ، از جهت اعتقاداتى که داشته و اعمال نیک و بدى که در این دنیا انجام داده است،

مورد بازپرسى خصوصى قرار می‌گیرد و پس از محاسبه اجمالى طبق نتیجه‌اى که گرفته شد، به یک

زندگى شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده و با همان زندگى در انتظار روز رستاخیز عمومى به سر

می‌برد(
همان، ج2، باب البرزخ)

حال انسان در زندگى برزخى به حال کسی شبیه است که براى رسیدگى اعمالى که از وى سرزده، به یک

سازمان قضایى احضار می شودو مورد بازجویى و بازپرسى قرار می گیرد، به تنظیم و تکمیل پرونده اش

می پردازند، آنگاه در انتظار محاکمه در بازداشت به سر می بردروح انسان در برزخ، به صورتى که در دنیا

زندگى می کرد، به سر می برد؛ اگر از نیکان است، از سعادت و نعمت و جوار پاکان و مقرباندرگاه خدا

برخوردار می شود و اگر از بدان است، در نقمت و عذاب و مصاحبت شیاطین و پیشوایان ضلال می گذراند




 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
و سکرات مرگ به حق فرا می‏رسد، این همان چیزی است که تو از آن می‏ گریختی [ سوره ق آیه ۱۹ ]

حضرت رسول(ص) فرمود:

هیچ خانه اى نیست مگر این كه فرشته مرگ بر در آن خانه در شبانه روز پنج بار مى آید تا ببیند آیا عمر صاحب این خانه و افرادى كه در آن هستند تمام شده یا نه؟ اگر دید پیمانه سر آمده و روزى او تمام شده است، مرگ را بر او مى اندازد و چون سكرات و سختى هاى مرگ تمام وجود او را مى پوشاند; سر و صداى اهل خانه بلند مى شود، موها پریشان مى گردد، بر سر و صورت مى زنند و گریه مى كنند; ملك الموت مى گوید: واى بر شما، از چه جزع و فزع مى كنید؟ به خدا سوگند! مال كسى را نبرده ام، اجل او را نزدیك نساخته ام، من كه بدون دستور به سوى شما نیامده ام، بلكه با اجازه كس دیگرى قبض روح مى كنم. من باز بطور مكرّر به سوى این خانواده بر مى گردم تاكسى از این خانواده باقى نماند.
سپس حضرت(ص) فرمود: قسم به كسى كه روح و جان من در دست اوست، اگر جایگاه ملك الموت را، كه بر در خانه ایستاده، ببینند و سخن او را بشنوند مرده خودشان را فراموش مى كنند، بلكه براى خودشان اشك مى ریزند. تا این میت را بر تابوت حمل مى كنند روح میّت بالاى تابوت مى رود بال و پر مى زند و فریاد مى كشد: اى خانواده من، فرزندان من، دنیا با شما بازى نكند آن چنان كه با من بازى كرد من از حلال و حرام جمع كردم و براى دیگران گذاشتم; خوشى و شادیش براى آنها اما مسئولیت هایش براى من مانده است. بترسید از این كه مثل آنچه بر من نازل شد بر شما هم فرود آید
منبع: بحار، ج 74، ص 188.

 
بالا