soltanimehr66
عضو جدید

متوجه نشدم چه اتفاقی افتاده که هر کسی با قدرت خاصی افتاده به جون داشته های نیم بند تاریخی و حال حاضر ما، جای خوشحالی داره که تاجیک ها ابوعلی سینا را با امارات متحده عربی تقسیم کردند و نصف نصف بهره می برند، ترکیه مولانا را با یک دیوان اشعار فارسی خورده و یک لیوان آب روی آن، ازبکستان هم که حق دارد رودکی را برای خودش بردارد.
سندباد ایرانی که مدت هاست به مصادره زوری ادبیات عراقی درآمده و به یمن بازی های آسیایی قطر ابوریحان بیرونی هم قطری شد! ولی جدی جدی این ماجرای “وو وو زلا” قابل تحمل نیست. بابا ما یک عمری تو استادیوم آزادی بوق میزدیم، اون موقع ها اسم این بوق ما “وو وو زلا” نبود!
کلی روش و شیوه های دمیدن در آن بود و البته وقتی ارکستر سفمونیکی از بوقی ها کنار هم ردیف می شدند، صدای دل انگیزی جریان پیدا می کرد، نه این ناله عذاب آور امروزی. ولی معلوم نشد کی دوستان محترم و ساکنان سیاه و دو رگه آفریقای جنوبی از این بوق اصیل خاورمیانه ای که در دربار سلاطین و لشگرکشی ها استفاده می شد، به نام ابزار شکار فیل استفاده کردند.
اون روزهایی که ما “وو وو زلا” میزدیم قضیه این قدر عذاب آور نبود که صدای ۴ میلیارد بیننده جام جهانی را دربیاورد؟ صدای ممتد بوق فقط برای مسیر اتوبوس یا مینی بوس رفت و برگشت ورزشگاه در خیابان ها و بزرگراه ها بود! داخل ورزشگاه هم دمیدن ریتمیک هماهنگ با شعارهای تماشاگران مد بود، اینطوری نبود که همین طوری فرت دهان و بگذاری دم بوق و هی بدمی و هی بدمی؟!
خلاصه ما که کلی سرمایه ملی و میراث فرهنگی را از دست دادیم، این هم سرش! “وو وو زلا” را هم تقدیم به ملت قهرمان و مظلوم و ستمدیده آفریقای جنوبی می کنیم و بی خیال گذشته بوقی خودمان می شویم! دنیا را چه دیدی شاید یک روزی هم ما صاحب الماس های آفریقای جنوبی شدیم، کدام تجارتی را از این معامله سودآور تر دیده اید؟ “وو وو زلا” یا همون بوق خودمون یادت بخیر!