dara_ando
عضو جدید
هیچ کس یاغی ها را دوست ندارد الی مردم عادی. این را فیلمسازهای هالیوودی بهتر از هرکس میدانند. دزد سرکش و حتی کمی ابله بانک از پلیس تیزهوش و کار درست فیلم محبوبتر است. بعد از ظهر سگی از آن فیلم هایی است که در حاشیه اش این حس عجیب انسانی را به نمایش گذاشته. آل پاچینو با آن حالت بی قید و آن چهرۀ متحیر و آرزوهای کوچکش دزد بانکی است که هیچ پولی ندارد. در عوض بیرون از در بانک مردمی برایش صف کشیده اند که او نماد شجاعت از دست رفتۀ آنها است؛ ساده دلانه پول پیتزایی را که برای گروگان هایش سفارش داده پرداخت می کند و این اصلاً برایش کار عجیبی نیست، نقش بازی نمیکند و ادای آدمهای روراست را در نمیآورد. ذاتاً اینطور آدمیست. نمونۀ دیگر این ساده دلی بی پروا را هم باز پاچینو در سرپیکو به نمایش میگذارد. او در این فیلم پلیس کم ادعایی است که چارچوب انظباط پلیس را برنمی تابد و بر خلاف جریان مستولی به قاعده هیپی ها لباس میپوشد و در عین حال آلودۀ فساد همکارانش نمیشود و هم از بابت یاغی گری اش و هم از جانب درستکاری اش حسابی دچار مشکل میشود. یاغی ها در زندگی واقعی هم محبوبند. مارادونای شکست خورده در جام جهانی هنوز اسطوره است چون بیشتر از آنکه اعجاب بازی هایش مردم را مسحور کند شخصیت سرکشش در یادها مانده. او با کسی تعارف ندارد. خواسته هایش را بر منافع مالی و کاریش ترجیح میدهد. الگوی متانت و صبوری نیست. خشمش را پنهان نمیکند. در ناکامی هایش همه را شریک میکند و در پیروزی هایش تنهاست. کلام وزبانش منزه نیست و باکی ندارد. علی کریمی هم دست کمی از مارادونا ندارد. انتقاد میکند، جنجالهای رسانه ای درست میکند، خشمش را کنترل نمیکند اما انجا که لازم است همراه میشود. اخراج شدن ومحرومیت وتنبیه و جریمه هم نمی تواند سر به راهش کند. اما مردم دوستش دارند و این روزها که اخراج شده شاید محبوبترین بازیکن ایران است. هیچکس یاغی ها را دوست ندارد. آنها نظم جامعه را به هم میزنند، سیسستم ها را مختل می کنند، مدریان را مضحکه و بی اعتبار می کنند. آنها تنبیه میشوند، به زندان میروند، حتی شاید مانند مارادونا در فیلم امیر کاستاریکا مقابل دوربین معصومانه به اشتباه های خود اعتراف کنند، اما مردم آنها را دوست دارند از اینکه کارهایی میکنند که ما جرأت انجام دادنشان را نداریم یا نظم معقول و موجه زندگی به عنوان یک انسان مسئول اجازۀ انجام دادن شان را به ما نمی دهند. آنها این کارها را به جای ما انجام میدهند و مجازات میشوند و برای همین آنها را دوست داریم.
