گفتگوهای تنهایی

[aynaz.m]

چقدر راحت میگویی من در فراقت نبودم
در حالی که نبودی تا ببینی
چگونه اشک میریختم
چگونه از روی دل تنگی از خدا التماس میکردم
چگونه التماس میکردم تا باران بیاید تا کمی ارام گیرم

 

[t4t]

یک کم دلت واسه من بسوزه...

اذیتم نکن

 

[mani24]

گفت:احوالت چطور است؟؟

گفتمش:عالی ست مثل حال گل...

حال گل در چنگ چنگیز مغول......

 

[aynaz.m]

تنهایی یعنی اینکه همه بیان کنارت ارومشون کنی
اما خودت وقتی دلت گرفته به دیوار سرد تکیه بزنی
تو این لحظات فقط دلم میخواست کسی بیاد
و اروم از دیوار دورم کنه
از بس به دیوار تکیه کردم مثل اون
محو شدم و کسی متوجه من نمیشه

 

[سارا..]

هیچ گاه تنهایت را به حراج نگذار فصلش که شود به قیمت میخرن

 

[aynaz.m]

وقتی تنهایت را ادمی پر کرد که لیاقت نداشت انوقت میفهمی تنهایی یعنی چه
وقتی تنهایت را بخاطر فرار از تنهایی به کسی سپردی که مناسب نیست انوقت قدر میدانی
شاید همین دلیلیست که من تنها گاهی میخواهم تنها باشم که یادم نرود به چه قیمتی تنهایی و ارامش و همینطور عشقی زیبا را بدست اوردم

 

[t4t]

وقتی تنهایت را ادمی پر کرد که لیاقت نداشت انوقت میفهمی تنهایی یعنی چه
وقتی تنهایت را بخاطر فرار از تنهایی به کسی سپردی که مناسب نیست انوقت قدر میدانی
شاید همین دلیلیست که من تنها گاهی میخواهم تنها باشم که یادم نرود به چه قیمتی تنهایی و ارامش و همینطور عشقی زیبا را بدست اوردم

به خاط رتنهاییت به کسی دل نبند

به کسی دل ببند که دلتو برده

 

[aynaz.m]

خوب الان به کسی دل بستم که دلم برده نه بخاطر تنهایی
از این حرف دوستانه هم ممنونم

 

[t4t]

پس سعی کن اذیتش نکنی که اونم جرات کنه بگه دوست داره

جرات کنه بپره بغلت کنه

بوست کنه

از اینکه تو پسش بزنی نترسه

 

[aynaz.m]

کار سختی اخه خیلی خجالتی هستم
ولی سعی خودم میکنم

 

[zahra_216]

*دلـم نـه عـشق ميـخواهد ، نـه دروغــهاي قـشنگ ، نـه ادعـاهاي بـزرگ ، نـه بـزرگهاي پـر ادعــا ...!
دلـم يـک فنـجان قــهوه داغ ميــخواهد و يــک "دوســــت" ، کـه بـشود بـا او حـرف زد و بـعد *** پشيـــمان *** نـشد ...!!!

 

[daneh jou]

تنهایی تاوانی ست برای هرکار بدی که کرده باشی .......

 

[mani24]

آخرین بار ...

قول دادم در آغوشت بمیرم

و حالا که رفته ای ...

نوح میشوم !!!

 

[mani24]

روزے !!!

بہ تـــَـمامــ ایــטּ بے قــَـرارے ـہا ---» مے خــَـنـدے

و ســاده از کـــِنـارشــاטּ ---» مے گــُـذرے

ایــטּ قــَـشـنـگــــ تــریــטּ "دروغے" استـــ کہ دیـــگـراטּ

بــراے آرامــ کــردنـتـــ بہ *تـــــــُـــــــو* مے گـــویــنـد (!)

 

[mani24]

تـــمــامــ دارمـــ هــــــایــم را گــــرفــــتــی

دیـــگـــر هـــیــچ چـــیـــز نــــدارم ؛

..... حتـــیــــ ــ ـ

دوســـتـــتـــ را . . .

 

[خیال شیشه ای]

آشنا‌ها می‌آیند
با تو آشنا می‌‌شوند
دستت را به دوستی می‌‌فشارند
با تو آشناتر میشوند
خودمانی تر
... آشنا‌ها با دوستان تو آشنا میشوند
با نزدیک‌ترین دوستانِ تو آشناتر می‌‌شوند
خودمانی تر
نزدیک‌ترین دوستت را به آغوش می فشارند
آشناها غریبه میشوند
دستِ تو را برایِ بار آخر می فشارند
با نزدیکترین دوستِ تو
برای همیشه می‌‌روند



نیکی‌ فیروزکوهی

 

[mani24]

بعـــضی چـیزهــآ را تـــآ تجـــربـ ه نکـنی نمی فهمـی

مثـــلِ حــآلِ ایـ ن روزهآیِ مـــن

 

[mani24]

این روزها به طرز عجیبی با خـودم می جنگم

که دیـده ها را نادیده بگیــرم

و شنیــده ها را نشنیــده ...

.

.

.​

__________________

​

 

[fantastic.fati]

همیشه دور نما ها
خواستنی ترند
مثل سراب
مثل فردا

 

[fantastic.fati]

چه “ شوری ” میزند دلم وقتی . . .
در چشم دیگران
انقدر “ شیرین ” میشوی !

 

[fantastic.fati]

یه وقتا اینقد آدم زندگی ایش غمناک میشه
که دوس داره یکی یوهو بگه…کاااااات…عالی بود عالی…
خسته نباشین بچه ها…واسه امروز بسه!

 

[fantastic.fati]

یک پاکت سیگار . . .
شراب به مقدار لازم . . .
یه دلِ پر . . .
اینجا شروع ماجراست ، انتهایش را خدا هم نمیداند !

 

[fantastic.fati]

هیچ قطاری از این اتاق نمی گذرد !
من اینجا نشسته ام و با همین سیگار
قطار می آفرینم ! نمی شنوی !؟
سرم دارد سوت می کشد . . .

 

[mitra*]

عشق يعني اينكه ميدوني ديگه بهت زنگ نميزنه يا اس نميده

ولي روزي صد بار گوشيتو چک ميكني تا شايد زنگ زده بود يا اس داده باشه ...

 

[Ahmad Engineer]

عشق يعني اينكه ميدوني ديگه بهت زنگ نميزنه يا اس نميده

ولي روزي صد بار گوشيتو چک ميكني تا شايد زنگ زده بود يا اس داده باشه ...

میترا خانوم به این میگن عشق:

تا حالا این حس رو تجربه کردی...

دیدی که چه حس قشنگیه...
تا حالا دلت خواسته که همیشه و همه جا در کنار یکی باشی...
تا حالا دلت خواسته به کسی بگی دوستت دارم...
تا حالا دلت خواسته خودت رو برای کسی فدا کنی...
تا حالا شبها وقتی همه خوابن تو خلوت خودت

به خاطر وجود کسی گریه کردی...
تا حالا خدا رو به خاطر خلقت کسی ستایش کردی...
تا حالا شده خوشبختی کسی رو بخوای بدون این که خودت جایی تو این خوشبختی داشته باشی و شاید
خوشبختی اون در گرو نابودی تو باشه ....
آره!! ؟؟؟



به این میگن عشق...!!!



حس قشنگیه! نه؟

 

[mitra*]

میترا خانوم به این میگن عشق:

تا حالا این حس رو تجربه کردی...

دیدی که چه حس قشنگیه...
تا حالا دلت خواسته که همیشه و همه جا در کنار یکی باشی...
تا حالا دلت خواسته به کسی بگی دوستت دارم...
تا حالا دلت خواسته خودت رو برای کسی فدا کنی...
تا حالا شبها وقتی همه خوابن تو خلوت خودت

به خاطر وجود کسی گریه کردی...
تا حالا خدا رو به خاطر خلقت کسی ستایش کردی...
تا حالا شده خوشبختی کسی رو بخوای بدون این که خودت جایی تو این خوشبختی داشته باشی و شاید
خوشبختی اون در گرو نابودی تو باشه ....
آره!! ؟؟؟



به این میگن عشق...!!!



حس قشنگیه! نه؟

منتظر زنگ و اسمس بودنم یه جوره شه

 

[aynaz.m]

تنهایی یعنی هر روز سر میز تنها بشینی و هر شب هم سر میز تنها بشینی و ارام به صندلی های اطرافت نگاه کنی همشون خالیه و تو اروم یه موزیک میزاری تا صدای سکوت بشکنی میشینی روزنامه برمیداری طوری ورق میزنی تا خش خش ورقها صدای سکوت بشکنه اما هیچ فایده ای نداره تو تنهایی و این تمام حقیقت هست حتی نمیدانی روزی کسی روبه رویت مینشیند و ارام شروع به سخن گفتن میکند و دیگر مجبور به گوش دادن اهنگهای تکراری نیستی
تنهایی یعنی من
که با وجود اینکه گاهی هزاران نفر کنارم هستند نمیتواند باعث شوند این حس را نداشته باشم تنها گاهی یک نفر میتواند اینکار را برایم بکند تنها یک نفر بخصوص میتواند تمام تنهایی را از من بگیرد اما او حتی این را نمیداند و من چه صادقانه هر روز در انتظار امدنش مینشینم و او هر روز خیلی ساده از کنارم میگذرد

 

[fantastic.fati]

خدایــــا !

خط و نشان دوزخـــــت را برایـــم نکش !

جهنم تـــــر از نبــــودنش

جایـــی سراغ ندارم…

 

[mani24]

شب بود ، شمع بود ، منبودم و غم
شب رفت ، شمع سوخت ، من موندم و غم​

 

[mani24]

چه کنم ؟ تا تو باورم کنی ...

" از یاد بُردنت " حتی برای ثانیه ای

کار من نیست !!!