گريه و زارى در پيشگاه حضرت حق- چه از شوق، چه از خوف، چه از عشق، چه به هنگام دعا يا قرائت قرآن يا خواندن مطالب و اشعارى كه آدمى را به ياد دوست مىاندازد، چه براى فراق از حضرت يار- در قرآن مجيد و روايات عالى اسلامى از موضع بسيار مهمى برخوردار است.
گريه و زارى براى خدا از مهمترين ارزشها و بهترين كارها و از والاترين عبادت هاست. مؤمن در پيشگاه حضرت دوست، داراى علائمى است و از علائم مهم او گريه و اشك چشم است.
گريه بر فقدان دنيا و ماديات و به هنگام شكست از عشقهاى مادى و موسمى، دليل بر پستى روح و دنائت نفس است.
گريه براى جناب او، به خصوص در خلوت و به هنگام عبادت و گريه بر فقدان اوليا به خصوص حضرت سيد الشهدا عليه السلام و گريه براى مرگ عزيزانى كه از ارزش ايمانى برخوردارند، گريه صحيح و گريهاى است كه انسان به خاطر آن مأجور است، البته اجر انسان به تناسب موضوع گريه است، اگر گريه براى خدا يا براى حضرت حسين عليه السلام باشد، در صورتى كه انسان از شرايط ايمانى برخوردار باشد، اجرش عظيم و مزدش بىپايان است.
گريه از اعظم نعمتهاى معنوى خداوند به انسان است و چشمى كه اشك ندارد، صاحبش از ارزش والا برخوردار نيست و جمود چشم او علامت قساوت قلب است، چنين انسانى حتماً بايد در رفع عيب خود بكوشد.
گريه علامت مؤمن
در باب اينكه گريه از علائم الهى بودن عبد است، در قرآن مجيد مىخوانيم: [وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ] «1».
و چون آنچه را كه بر پيامبر اسلام نازل شده بشنوند، ديدگانشان را مىبينى به سبب آنچه از حق شناختهاند، لبريز از اشك مىشود، مىگويند. پروردگارا! ايمان آورديم، پس ما را در زمره گواهان [به حقّانيّت پيامبر و قرآن] بنويس.
[إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا] «2». هنگامى كه آيات [خداىِ] رحمان بر آنان خوانده مىشد، سجده كنان و گريان به رو مىافتادند.
گريه براى خدا، دليل حال درون و خشوع قلب و خضوع اعضا و جوارح انسان در پيشگاه مقدس ربوبى است. مسئله گريه در پيشگاه حضرت احديت آن قدر با ارزش است كه حضرت سجاد عليه السلام، در يكى از دعاهاى خود عرضه مىدارد: الهى! روزى كه چشم من از گريه در خانه تو بخواهد باز بماند، آن روز را روز مرگ من قرار بده «3».
و در زيارت امين اللّه عرضه مىدارد: وَعَبْرَةَ مَنْ بَكَى مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةً؛ اشكى كه از براى خوف تو بريزد، مورد ترحّم تو است.
در مقدمه دعاى عرفه حضرت سيد الشهدا عليه السلام آمده: پس شروع فرمود آن حضرت در سئوال از حق و اهتمام نمود در دعا و آب از ديدههاى مباركش جارى بود پس بدين گونه دعا را ادامه داد ...
(1)- مائده (5): 83.
(2)- مريم (19): 58. (3)- مكارم الأخلاق: 99.
آرى، گريه و زارى در پيشگاه حضرت دوست از روى خضوع و تذلل و مسكنت و فقر، به هنگام دعا و نيايش و به خصوص در وقت نماز و عبادت، يكى از مهمترين كارهاى انبيا و امامان عليهم السلام بود. جلال الدين مولوى بلخى در دفتر پنجم مىگويد:
ارزش گريه در روايات
روايات و دعاهاى اسلامى ارزش والايى براى گريه قائل شدهاند؛ روايات مربوط به گريه عموماً در معتبرترين كتب روايى آمده است كه لازم است به نمونه هايى از آن روايات عالى اشاره شود:
پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله به على عليه السلام مىفرمايد: تو را براى خودت به خصلتهايى سفارش مىكنم.
سپس فرمود: خدايا! او را در اين امور كمك كن.
اول: به صدق و راستى، از دهانت هرگز دروغ خارج نشود.
دوم: به ورع و پاكدامنى، هيچ گاه جرأت به خيانت در خود راه مده.
سوم: خوف از خدا، به گونهاى كه او را مىبينى.
چهارم: زياد گريه كردن از خشيت خداى عزّ و جلّ كه به هر قطره اشكى، خانهاى در بهشت برايت بنا مىشود.
پنجم: بخشيدن مال و جان در راه خدا و حفظ دين.
ششم: پيروى از روش من در نماز و روزه و صدقه، اما نماز پنجاه و يك ركعت، اما روزه در هر ماه سه روز، پنجشنبه اوّل ماه و چهارشنبه وسط ماه و پنج شنبه آخر ماه، اما صدقه در حدى كه بگويند اسراف در بخشش دارد ولى اسراف نكرده باشى.
تو را به نماز شب سفارش مىكنم، تو را به نماز شب سفارش مىكنم، تو را به نماز شب سفارش مىكنم و تو را به نماز زوال شمس سفارش مىنمايم، در هر حال قرآن بخوان، در نماز دست را بلند كرده و در پيشگاه حق آن را دگرگون و واژگون كن، با هر وضو و نمازى مسواك كن و به تمام حسنات اخلاقى آراسته شو و از تمام سيئات اخلاقى دورى نما، اگر اين برنامه ها را انجام ندادى و دچار انواع خسارتها شدى، خود را سرزنش كن «1».
أَنَّهُ صلى الله عليه و آله كَانَ يَبْكى حَتّى يُغْشى عَلَيْهِ «2»؛
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در برابر حضرت حق آنقدر گريه مىكرد، تا جايى كه از حال مىرفت!!
(1)- وسائل الشيعة: 15/ 181، باب 4، حديث 20228.
(2)- سفينة البحار: 1/ 357، باب الباء بعده الكاف.
در روايت آمده: ابوذر از خشيت حضرت رب به حدى گريه كرد كه چشم درد گرفت.
گفتند: اگر از خدا رفع چشم دردت را مىخواستى، شفا مىيافت. گفت: از چشم منصرفم و درد چشم غصه بزرگ من نيست. گفتند: چه علتى تو را از درد چشم منصرف كرده؟ گفت: دو موضوع بزرگ: بهشت و جهنم!! «1» پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به ابوذر فرمودند: علمى كه باعث گريه انسان نشود، علم با منفعت نيست.
خداوند در قرآن مجيد، عالمان را بدينگونه ستوده: [إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً* وَ يَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا* وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً] «2».
همانا كسانى كه پيش از [نزول] آن معرفت و دانش يافتهاند، زمانى كه بر آنان مىخوانند، سجدهكنان به رو در مىافتند.* و مىگويند: منزّه و پاك است پروردگارمان بىترديد وعده پروردگارمان [به پاداش مؤمنان و كيفر مجرمان] قطعاً انجام شدنى است.* و گريهكنان به رو در مىافتند و [شنيدن قرآن] بر فروتنى و خشوعشان مىافزايد.
و نيز پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله فرمود: اى ابوذر! كسى كه مىتواند گريه كند، پس گريه كند، اگر نمىتواند قلباً محزون شود و به صورت گريه كن درآيد كه قلب سخت و قاسى، از خدا دور است ... «1».
(1)- الخصال: 1/ 39، حديث 25؛ بحار الأنوار: 22/ 431، باب 12، حديث 40.
(2)- اسراء (17): 107- 109.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: علامت بدبختى، خشكى چشم، سنگ دلى، شدت حرص در طلب رزق و اصرار بر گناه است «2».
در روايات آمده: چيزى از عمل خير برابر با گريه از خوف خدا نيست «3».
و نيز در حديث آمده: چشمى كه از خوف خدا گريست، در قيامت گريان نيست و قطرهاى از اشك چشم براى خدا، دريايى از آتش را خاموش مىكند و اگر گريه كنندهاى در امتى بگريد به همه رحم خواهد شد و خوشا به حال بندهاى كه خداوند او را در گريه ببيند و گريه كنندگان در قيامت در رفيق اعلا هستند و نزديك ترين مرحله عبد به رب گريه در سجده است «4».
آرى، گريه در سجده چه گريه پرارزش و با قيمتى است و راستى كارى هم چون او در ميان برنامههاى عبادتى نمىتوان يافت.
انسان توفيق پيدا كند در كنج خلوتى به وقت سحر با توجه به عظمت دوست و حقارت خود و با توجه به پرونده سياه و پر از وزر و وبال، عصيان و خطايى كه نسبت به حضرت يار داشته، سر به سجده گذارد و با توجه كامل و دل شكسته و اشك ريزان بخواند و با خواندن و گريه تمام وجود خود را شستشو دهد.
(1)- الأمالى، شيخ طوسى: 529، حديث 1162؛ بحار الأنوار: 74/ 80، باب 4، حديث 3.
(2)- الكافى: 2/ 290، باب فى اصول الكفر، حديث 6.
(3)- سفينة البحار: 1/ 353، باب الباء بعده الكاف.
(4)- سفينة البحار: 1/ 353، باب الباء بعده الكاف.
عرفان/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html
گريه و زارى براى خدا از مهمترين ارزشها و بهترين كارها و از والاترين عبادت هاست. مؤمن در پيشگاه حضرت دوست، داراى علائمى است و از علائم مهم او گريه و اشك چشم است.
گريه بر فقدان دنيا و ماديات و به هنگام شكست از عشقهاى مادى و موسمى، دليل بر پستى روح و دنائت نفس است.
گريه براى جناب او، به خصوص در خلوت و به هنگام عبادت و گريه بر فقدان اوليا به خصوص حضرت سيد الشهدا عليه السلام و گريه براى مرگ عزيزانى كه از ارزش ايمانى برخوردارند، گريه صحيح و گريهاى است كه انسان به خاطر آن مأجور است، البته اجر انسان به تناسب موضوع گريه است، اگر گريه براى خدا يا براى حضرت حسين عليه السلام باشد، در صورتى كه انسان از شرايط ايمانى برخوردار باشد، اجرش عظيم و مزدش بىپايان است.
گريه از اعظم نعمتهاى معنوى خداوند به انسان است و چشمى كه اشك ندارد، صاحبش از ارزش والا برخوردار نيست و جمود چشم او علامت قساوت قلب است، چنين انسانى حتماً بايد در رفع عيب خود بكوشد.
گريه علامت مؤمن
در باب اينكه گريه از علائم الهى بودن عبد است، در قرآن مجيد مىخوانيم: [وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ] «1».
و چون آنچه را كه بر پيامبر اسلام نازل شده بشنوند، ديدگانشان را مىبينى به سبب آنچه از حق شناختهاند، لبريز از اشك مىشود، مىگويند. پروردگارا! ايمان آورديم، پس ما را در زمره گواهان [به حقّانيّت پيامبر و قرآن] بنويس.
[إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا] «2». هنگامى كه آيات [خداىِ] رحمان بر آنان خوانده مىشد، سجده كنان و گريان به رو مىافتادند.
گريه براى خدا، دليل حال درون و خشوع قلب و خضوع اعضا و جوارح انسان در پيشگاه مقدس ربوبى است. مسئله گريه در پيشگاه حضرت احديت آن قدر با ارزش است كه حضرت سجاد عليه السلام، در يكى از دعاهاى خود عرضه مىدارد: الهى! روزى كه چشم من از گريه در خانه تو بخواهد باز بماند، آن روز را روز مرگ من قرار بده «3».
و در زيارت امين اللّه عرضه مىدارد: وَعَبْرَةَ مَنْ بَكَى مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةً؛ اشكى كه از براى خوف تو بريزد، مورد ترحّم تو است.
در مقدمه دعاى عرفه حضرت سيد الشهدا عليه السلام آمده: پس شروع فرمود آن حضرت در سئوال از حق و اهتمام نمود در دعا و آب از ديدههاى مباركش جارى بود پس بدين گونه دعا را ادامه داد ...
(1)- مائده (5): 83.
(2)- مريم (19): 58. (3)- مكارم الأخلاق: 99.
آرى، گريه و زارى در پيشگاه حضرت دوست از روى خضوع و تذلل و مسكنت و فقر، به هنگام دعا و نيايش و به خصوص در وقت نماز و عبادت، يكى از مهمترين كارهاى انبيا و امامان عليهم السلام بود. جلال الدين مولوى بلخى در دفتر پنجم مىگويد:
تا نگريد ابر كى خندد چمن/تا نگريد طفل كى نوشد لبن
طفل يك روزه همى داند طريق/كه بگريم تا رسد دايه شفيق
تو نمىدانى كه دايه دايگانكم دهد بىگريه شيرت رايگان
گفت «وليبكوا كثيراً» گوش دار/تا بريزد شير فضل كردگار
گريه ابر است و سوز آفتاب/استن دنيا همين دو رشته ياب
گر نبودى سوز مهر و اشك ابر/كى شدى اجسام ما زفت و ستبر
كى بدى معمور اين هر چار فصل/گر نبودى اين تف و اين گريه اصل
سوز مهر و گريه ابر جهان/چون همىدارد جهان را خوش دهان
آفتاب عقل را در سوز دار/چشم را چون ابر اشك افروز دار
چشم گريان بايدت چون طفل خرد/كم خور اين نان را كه نان آب تو برد
ارزش گريه در روايات
روايات و دعاهاى اسلامى ارزش والايى براى گريه قائل شدهاند؛ روايات مربوط به گريه عموماً در معتبرترين كتب روايى آمده است كه لازم است به نمونه هايى از آن روايات عالى اشاره شود:
پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله به على عليه السلام مىفرمايد: تو را براى خودت به خصلتهايى سفارش مىكنم.
سپس فرمود: خدايا! او را در اين امور كمك كن.
اول: به صدق و راستى، از دهانت هرگز دروغ خارج نشود.
دوم: به ورع و پاكدامنى، هيچ گاه جرأت به خيانت در خود راه مده.
سوم: خوف از خدا، به گونهاى كه او را مىبينى.
چهارم: زياد گريه كردن از خشيت خداى عزّ و جلّ كه به هر قطره اشكى، خانهاى در بهشت برايت بنا مىشود.
پنجم: بخشيدن مال و جان در راه خدا و حفظ دين.
ششم: پيروى از روش من در نماز و روزه و صدقه، اما نماز پنجاه و يك ركعت، اما روزه در هر ماه سه روز، پنجشنبه اوّل ماه و چهارشنبه وسط ماه و پنج شنبه آخر ماه، اما صدقه در حدى كه بگويند اسراف در بخشش دارد ولى اسراف نكرده باشى.
تو را به نماز شب سفارش مىكنم، تو را به نماز شب سفارش مىكنم، تو را به نماز شب سفارش مىكنم و تو را به نماز زوال شمس سفارش مىنمايم، در هر حال قرآن بخوان، در نماز دست را بلند كرده و در پيشگاه حق آن را دگرگون و واژگون كن، با هر وضو و نمازى مسواك كن و به تمام حسنات اخلاقى آراسته شو و از تمام سيئات اخلاقى دورى نما، اگر اين برنامه ها را انجام ندادى و دچار انواع خسارتها شدى، خود را سرزنش كن «1».
أَنَّهُ صلى الله عليه و آله كَانَ يَبْكى حَتّى يُغْشى عَلَيْهِ «2»؛
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در برابر حضرت حق آنقدر گريه مىكرد، تا جايى كه از حال مىرفت!!
(1)- وسائل الشيعة: 15/ 181، باب 4، حديث 20228.
(2)- سفينة البحار: 1/ 357، باب الباء بعده الكاف.
در روايت آمده: ابوذر از خشيت حضرت رب به حدى گريه كرد كه چشم درد گرفت.
گفتند: اگر از خدا رفع چشم دردت را مىخواستى، شفا مىيافت. گفت: از چشم منصرفم و درد چشم غصه بزرگ من نيست. گفتند: چه علتى تو را از درد چشم منصرف كرده؟ گفت: دو موضوع بزرگ: بهشت و جهنم!! «1» پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به ابوذر فرمودند: علمى كه باعث گريه انسان نشود، علم با منفعت نيست.
خداوند در قرآن مجيد، عالمان را بدينگونه ستوده: [إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً* وَ يَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا* وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً] «2».
همانا كسانى كه پيش از [نزول] آن معرفت و دانش يافتهاند، زمانى كه بر آنان مىخوانند، سجدهكنان به رو در مىافتند.* و مىگويند: منزّه و پاك است پروردگارمان بىترديد وعده پروردگارمان [به پاداش مؤمنان و كيفر مجرمان] قطعاً انجام شدنى است.* و گريهكنان به رو در مىافتند و [شنيدن قرآن] بر فروتنى و خشوعشان مىافزايد.
و نيز پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله فرمود: اى ابوذر! كسى كه مىتواند گريه كند، پس گريه كند، اگر نمىتواند قلباً محزون شود و به صورت گريه كن درآيد كه قلب سخت و قاسى، از خدا دور است ... «1».
(1)- الخصال: 1/ 39، حديث 25؛ بحار الأنوار: 22/ 431، باب 12، حديث 40.
(2)- اسراء (17): 107- 109.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: علامت بدبختى، خشكى چشم، سنگ دلى، شدت حرص در طلب رزق و اصرار بر گناه است «2».
در روايات آمده: چيزى از عمل خير برابر با گريه از خوف خدا نيست «3».
و نيز در حديث آمده: چشمى كه از خوف خدا گريست، در قيامت گريان نيست و قطرهاى از اشك چشم براى خدا، دريايى از آتش را خاموش مىكند و اگر گريه كنندهاى در امتى بگريد به همه رحم خواهد شد و خوشا به حال بندهاى كه خداوند او را در گريه ببيند و گريه كنندگان در قيامت در رفيق اعلا هستند و نزديك ترين مرحله عبد به رب گريه در سجده است «4».
آرى، گريه در سجده چه گريه پرارزش و با قيمتى است و راستى كارى هم چون او در ميان برنامههاى عبادتى نمىتوان يافت.
انسان توفيق پيدا كند در كنج خلوتى به وقت سحر با توجه به عظمت دوست و حقارت خود و با توجه به پرونده سياه و پر از وزر و وبال، عصيان و خطايى كه نسبت به حضرت يار داشته، سر به سجده گذارد و با توجه كامل و دل شكسته و اشك ريزان بخواند و با خواندن و گريه تمام وجود خود را شستشو دهد.
(1)- الأمالى، شيخ طوسى: 529، حديث 1162؛ بحار الأنوار: 74/ 80، باب 4، حديث 3.
(2)- الكافى: 2/ 290، باب فى اصول الكفر، حديث 6.
(3)- سفينة البحار: 1/ 353، باب الباء بعده الكاف.
(4)- سفينة البحار: 1/ 353، باب الباء بعده الكاف.
خوش آن سروى كه بستانش تو باشى/خوش آن گل كه گلستانش تو باشى
چمن گاه دل و بستان جانم/بود خرم چو دهقانش تو باشى
خوشا آن بلبل سرمست عاشق/كه در هر صبح دستانش تو باشى
خوشا آن دل كه دلبر در بر اوست/خوشا آن جان كه جانانش تو باشى
دلم چون گوى در چوگانت افتاد/خوشا گويى كه چوگانش تو باشى
خوشا انسان كه در عينش تو باشى/خوشا عينى كه انسانش تو باشى
خوش آن مسلم كه اسلامش تو دادى/خوش آن محسن كه احسانش تو باشى
سر و سامان من جز عشق تو نيست/خوشا آن سر كه سامانش تو باشى
دلم چون گوى در چوگانت افتاد/خوشا گويى كه چوگانش تو باشى
خوشا انسان كه در عينش تو باشى/خوشا عينى كه انسانش تو باشى
خوش آن مسلم كه اسلامش تو دادى/خوش آن محسن كه احسانش تو باشى
سر و سامان من جز عشق تو نيست/خوشا آن سر كه سامانش تو باشى
عرفان/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html
آخرین ویرایش: