چرا میمیریم؟

phalagh

مدیر بازنشسته
ظهری داشت کتاب عدل الهی شهید مطهری رو ورق میزدم. رسیدم به بخش مرگ.
شعر جالبی از مثنوی مولوی توش دیدم که در واقع پاسخ به سوالی بود که در عنوان تاپیک گذاشتم.( عدل الهی،صفحه 184)
چون به نظرم خیلی جالب و قشنگ اومد گفتم بزارمش اینجا.

گفت موسی ای خداوند حساب
نقش کردی باز چون کردی خراب
نر وماده نقش کردی جانفزا
وانگهان ویران کنی این را چرا
گفت حق دانم که این پرسش ترا
نیست از انکار وغفلت وزهوا
ورنه تادیب و عتابت کردمی
بهر این پرسش تو را ازردمی
لیک میخواهی که در افعال ما
باز جویی حکمت و سر بقا
تا از ان واقف کنی مر عام را
پخته گردانی بدین هر خام را
موسیا تخمی بکار اندر زمین
تا تو خود هم وادهی انصاف این
چونک موسی کشت و شد کشتش تمام
خوشه هایش یافت خوبی ونظام
داس بگرفت و مر ان را میبرید
پس ندا از غیب در گوشش رسید
که چرا کشتی کنی و پروری
چون کمالی یافت آن را می بری
گفت یا رب زان کنم ویران وپست
که در اینجا دانه هست و کاه هست
دانه لایق نیست در انبار کاه
کاه در انبار گندم هم تباه
نیست حکمت این دو را امیختن
فرق واجب میکند در بیختن
گفت این دانش تو از کی یافتی
که به دانش بیدری بر ساختی
گفت تمییزم تو دادی ای خدا
گفت پس تمییز چون نبود مرا
در خلایق روحهای پاک هست
روحهای تیره گلناک هست
این صدفها نیست در یک مرتبه
در یکی در است و در دیگر شبه (در به معنای مروارید و شبه به معنای سنگ سیاه)
واجبست اظهار این نیک و تباه
همچنانک اظهار گندمها ز کاه
بهر اظهارست این خاق جهان
تا نماند گنج حکمتها نهان
کنت کنزا گفت مخفیا شنو
جوهر خود گم مکن اظهار شو
 

zahra aram

عضو جدید
فلق جان ممنون بابت نوشته ی زیبایی که گذاشتی.کتاب عدل الهی شهید مطهری یکی از بهترین و پرمحتواترین کتابهای ایشون هست.ممنون:cap:
 

mona_serendipity

عضو جدید
علت طراحی مرگ

علت طراحی مرگ

مرگ به دو دلیل طراحی شده است:

1) پایان دادن به نیازمندی ( مادامیکه ما در این دنیا به سر می بریم، نیازمندی های ما به همین شکل ادامه دارد، و هر چقدر هم که از نیازمندی هایمان بکاهیم، باز هم نیازمند هستیم، حتی در حد یک بادام در روز که یک مرتاض به او به جهت زنده ماندن نیازمند است)

2) پایان دادن به مجادله ای که انسانها دارند (انسان مادامیکه زنده است در این جسم فیزیکی و در این دنیا بسر می برد، مجادله دارد، که من با این کالبد فیزیکی آفریده شده امو الزام به این دارم که در خدمت او باشم، و تمام وقت خود را به دنبال تامین نیازمندی های او هستم و فرصت کمال جویی ندارم، و در این مرحله کالبد فیزیکی خود را بهانه می کنیم، لذا مرگ بهانه کالبد فیزیکی را از ما می گیرد و با حذف کالبد فیزیکی، مکان حذف شده و مشکلات مربوط به آن نیز حذف می شود.

-اگر مرگ نبود، الیه راجعون نبود، مرگ تضمین الیه راجعون است.
-مرگ حرکت از نیازمندی به بی نیازی است. زیرا زندگی ابدی = نیازمندی طولانی.

منبع: یکی از مباحث ترم 2 عرفان کیهانی برگرفته از سخنان استاد محمد علی طاهری
 
بالا