|
|
آمار بسی نادقیق و الکی بود.عجب امارگیری دقیقیاینا که همشون یبار ازدواج کرده بودن
در یک آمارگیری جدید که در آن از ۱۰۵ زن شرکتکننده درمورد تمایل به ازدواج سوال شده بود، نتیجه از این قرار بود:
۴۵ درصد دوست داشتند ازدواج کنند
۴۵ درصد دوست نداشتند ازدواج کنند
۱۰ درصد تصمیمی در این رابطه نداشتند۴۵ درصدی که تمایلی به ازدواج نداشتند، دلایل خود را اینطور عنوان کرده بودند:
استقلال
این یکی از شایعترین دلایل بود. به نظر میرسد این روزها خانمها بیشتر از آزادی خود لذت میبرند.
یکی از شرکتکنندگان عنوان کرده بود که، «از وقتی که ۱۲ سال پیش بیوه شدم، یاد گرفتم که برای اولین بار در زندگیام مستقل باشم و واقعاً عاشق این استقلال هستم. واقعاً افتخار میکنم که میتوانم از خودم مراقبت کنم. در ازدواجم فردی به شدت وابسته بودم.»
یکی دیگر از آنها میگوید، «این روزها خانمها هم کارهای زیادی دارند و نیاز به داشتن یک همراه مرد کمتر حس میشود.»
شرکتکننده دیگری میگوید، «من نیازی ندارم که کسی از من مراقبت کند. من شغل و کار بسیار موفقی دارم، از خودم خانه، ماشین و خانواده دارم. از حریم شخصی، آزادی و استقلال فردی و مالی خودم لذت میبرم.»
اوقات تنهایی
بعضی از زنان هم وقت گذراندن برای خودشان را یکی از دلایل عدم تمایل به ازدواج ذکر کردند.
یکی از آنها میگوید، «من به هیچ عنوان دوست ندارم که عمرم را کنار فردی دیگر بگذرانم. از تنها بودن واقعاً لذت میبرم. حتی وقتی دوستپسرم بیشتر از چند ساعت کنارم میماند اذیت میشوم و دوست دارم تنها باشم.»
خانم دیگری میگوید، «من ۲۳ سال پیش ازدواج کردم و اصلاً دوست ندارم به وضعیت سابقم برگردم. ازدواج خیلی آدم را محدود میکند. من از استقلال، فضای شخصی و آزادی خودم لذت میبرم.»
یکی دیگر از شرکتکنندهها میگوید، «من ۱۱ سال است که مجرد هستم و بالاخره توانستم شخصیت خودم را پیدا کنم. واقعاً کاش شوهرم خیلی زودتر از آن من را ترک میکرد. من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم و همیشه هم وقت کم می آورم. اینکه مجبور نیستم زن یا مادر کسی باشم و شخصیت مستقلی دارم خیلی خوب است.»
فردی دیگر میگوید، «من بعنوان زنی که قبلاً ازدواج کرده باید بگویم که از تنهایی خودم لذت میبرم و اصلاً علاقهای به بر هم زدن آن ندارم. کاملاً احساس شادی و خوشبختی میکنم.»
ازدواجهای قبلی
تجربیات بد از ازدواجهای قبلی یکی دیگر از دلایلی بود که خانمها را از ازدواج دور میکرد.
شرکتکنندهای میگوید، «دو ازدواج ناموفقی که قبلاً داشتم باعث شده است تصور کنم که ازدواج هیچ وجه مثبتی ندارد.»
یکی دیگر از خانمها عقیده دارد، «آدم عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. از این گذشته اصلاً هم علاقهای به مراقبت از بچه و شوهر ندارم.»
زنان متاهلی که نظرات منفی درمورد ازدواج دارند هم بر دوستان مجردشان تاثیر میگذارند.
یکی از شرکتکنندهها میگوید، «بیشتر دوستانم میگویند با ازدواج نکردن هیچ چیز را از دست ندادهام. آنها قبلاً این را امتحان کردهاند و اصلاً راضی نبودهاند.»
پول
مسائل مالی هم یکی دیگر از دلایلی بوده که باعث شده بعضی زنها دست به ازدواج نزنند.
یکی از شرکتکنندهها عنوان کرده بود که، «من هر ماه یک چک از بیمه شوهرم که فوت شده است دریافت میکنم و چه لزومی دارد که بخواهم دوباره ازدواج کنم؟»
شرکتکننده دیگری گفته است، «اصلاً دوست ندارم مجبور به مراقبت از بچه و شوهر شوم و خودم میتوانم از نظر مالی روی پای خودم بایستم.»
خانم دیگری عقیده دارد، «چون بسیاری از زنان هم سن و سال من میتوانند به اندازه کافی پول دربیاورند که هزینههای خود را تامین کنند، دیگر برای سر و کله زدن با مردها زیر یک سقف ریسک نمیکنند.»
مقابلـه با افسردگـی بعد از ازدواجچرا خانمها بعد از ازدواج دچار افسردگی میشوند و چطور میتوان از بروز آن جلوگیری کرد؟
شما هم از افسردگی بعد از ازدواج رنج میبرید؟
ماهها یا شاید سالها برای عروسیتان برنامهریزی کردید. بالاخره این روز بزرگ رسید، این روز جادویی و به یاد ماندنی الان دیگر تمام شده است. ممکن است تصور کنید باید بعنوان یک تازهعروس همیشه سرحال و بشاش باشید اما درمقابل کمی احساس افسردگی میکنید. اگر شما نیز چنین مشکلی دارید، باید بدانید که تنها نیستید. هر یک نفر از ۱۰ زن، در سال اول بعد از ازدواج خود افسردگی را تجربه میکند و تعداد زوجهایی که به دنبال مشاورههای بعد از ازدواج میروند روز به روز در حال افزایش است. اما چه چیز باعث می شود تازهعروسها دستخوش این افسردگی شوند؟
آلیسون اسکات و لائورا استافورد، محقق، در تلاش برای پاسخ دادن به این سوال، با گروهی از زنان تازه ازدواج کرده مصاحبه کردند. اسکات و استافورد دریافتند که همه زنان شرکتکننده احساس بیحوصلگی را بعد از ازدواجشان گزارش کردند؛ آنها همه زمان و انرژیشان را صرف برنامهریزی برای آن روز بزرگ کرده بودند و الان واقعاً مطمئن نیستند که چه باید بکنند. اما، بیحوصله بودن لزوماً به معنای افسرده بودن نیست. برخی خانمها دریافتند که کمی احساس بیحوصلگی دارند اما افسرده نیستند. بعضی دیگر از آنها هم بیحوصله و هم افسرده بودند. چه چیز این دو گروه را از هم متمایز میکند؟ عروسهای افسرده ازدواجشان را هدف نهایی خود میدیدند. درمقابل، عروسهای شادتر، ازدواجشان را شروع یک فصل تازه از زندگی میدیدند.
بااینکه همه آنها بعد از ازدواج کمی دچار بیحوصلگی شده بودند، عروسهای شاد سعی داشتند که تمرکزشان را بیشتر به فصل جدید زندگیشان معطوف کنند. عروسهای افسرده اما نسبت به هدف کنونیشان قطعیت نداشتند. این زنان گزارش دادند که این عدمقطعیتی که بعد از ازدواج دچار آن شدند به سایر قسمتهای زندگیشان هم رسوخ کرده است. آنها نسبت به روابط و حتی نسبت به هویت خودشان هم دچار تردید شدهاند. حالا که عروسیشان تمام شده، که هستند؟ آنها آنقدر درگیر آن روز بزرگ بودند که هیچ برنامهای برای آنچه بعد از آن باید اتفاق بیفتد نداشتند.
برای آندسته از شما که هنوز نامزد نکردهاید یا قصد شروع آن را دارید، به خاطر داشته باشید که عروسی کردن شما شروع فصل جدید زندگیتان است، نه هدف نهاییتان. تجربیات افراد مختلف متفاوت است اما اینجا توصیههایی برای کمک به شما برای دور کردن همه تمرکزتان از روز بزرگ آوردهایم.
چهارشنبههای هر هفته در طول دوران نامزدی، به هیچ عنوان از مراسم عروسیتان صحبت نکنید. حرف زدن درمورد برنامههای روز عروسی بسیار مفرح، لذتبخش و لازم است. اما با محدود کردن این مکالمات به چند شب در روز و گذراندن وقت و حرف زدن درمورد چیزهایی به غیر از عروسی، تعادل رابطهتان را حفظ خواهید کرد. این به شما کمک میکند بعد از ازدواج راحتتر به زندگی واقعی برگردید.
برای بعد از ازدواجتان برنامهریزی کنید. به ازای هر ۵ تصویری که وارد پوشه الهامات روز عروسی ذهنتان میشود، یک مسافرت شاد در کنار هم، غذاهای لذیذی که کنار هم میل میکنید یا برنامههای شاد با دوستان را وارد پوشه بعد از ازدواج ذهنتان کنید. همه افراد بعد از ازدواج دچار کمی بیحوصلگی میشوند اما اگر برنامههایی از قبل برای خودتان ترتیب داده باشید، رغبت بیشتری به قدم بعدی زندگیتان خواهید داشت.
بدانید که تنها نیستید. براساس گفته روانشناسان، افسردگی بعد از ازدواج مشکلی بسیار متداول است. اگر بعد از ازدواجتان کمی احساس بیحوصلگی یا افسردگی میکنید، تصور نکنید که شما مشکلی دارید.
خیلی خود را درگیر افسردگیتان نکنید. فکر کردن زیاد به مشکلات فقط افسردگیتان را بدتر میکند. اگر بعد از ازدواج دچار افسردگی شدهاید، باید بفهمید که دلیل آن چیست و نباید اجازه دهید که این افسردگی بر سایر احساساتتان هم تاثیر بگذارد. درمقابل، یک هیجان جدید پیدا کنید: یک مهمانی با دوستانتان ترتیب دهید.
همسرتان را از افسردگی تان مطلع کنید. اگر بااینکه همسرتان انتظار محبتهای اول ازدواج را دارد اما شما اصلاً حال و حوصله لازم را در خود نمیبینید، ممکن است هر دوی شما را نگران وضعیت رابطهتان کند. اگر همسرتان را آگاه کنید که بعد از درگیریهای عروسی کمی دچار بیحوصلگی و افسردگی شدهاید، تقصیر را از گردن او برداشته، حمایتتان خواهد کرد و مشکلتان سریعتر مرتفع خواهد شد.
اگر ازدواج کردهاید، آیا عروسیتان را هدف نهایی زندگیتان میدیدهاید یا آن را فصل جدید زندگیتان تلقی میکنید؟ شما هم دچار افسردگی بعد از ازدواج شدهاید؟ برای اینکه حالتان بهتر شود چه اقداماتی انجام دادید؟ دوستانتان را از تجربیات خود باخبر کنید.
امار جالب بود و همچنین دلایلش .
در یک آمارگیری جدید که در آن از ۱۰۵ زن شرکتکننده درمورد تمایل به ازدواج سوال شده بود، نتیجه از این قرار بود:
۴۵ درصد دوست داشتند ازدواج کنند
۴۵ درصد دوست نداشتند ازدواج کنند
۱۰ درصد تصمیمی در این رابطه نداشتند۴۵ درصدی که تمایلی به ازدواج نداشتند، دلایل خود را اینطور عنوان کرده بودند:
استقلال
این یکی از شایعترین دلایل بود. به نظر میرسد این روزها خانمها بیشتر از آزادی خود لذت میبرند.
یکی از شرکتکنندگان عنوان کرده بود که، «از وقتی که ۱۲ سال پیش بیوه شدم، یاد گرفتم که برای اولین بار در زندگیام مستقل باشم و واقعاً عاشق این استقلال هستم. واقعاً افتخار میکنم که میتوانم از خودم مراقبت کنم. در ازدواجم فردی به شدت وابسته بودم.»
یکی دیگر از آنها میگوید، «این روزها خانمها هم کارهای زیادی دارند و نیاز به داشتن یک همراه مرد کمتر حس میشود.»
شرکتکننده دیگری میگوید، «من نیازی ندارم که کسی از من مراقبت کند. من شغل و کار بسیار موفقی دارم، از خودم خانه، ماشین و خانواده دارم. از حریم شخصی، آزادی و استقلال فردی و مالی خودم لذت میبرم.»
اوقات تنهایی
بعضی از زنان هم وقت گذراندن برای خودشان را یکی از دلایل عدم تمایل به ازدواج ذکر کردند.
یکی از آنها میگوید، «من به هیچ عنوان دوست ندارم که عمرم را کنار فردی دیگر بگذرانم. از تنها بودن واقعاً لذت میبرم. حتی وقتی دوستپسرم بیشتر از چند ساعت کنارم میماند اذیت میشوم و دوست دارم تنها باشم.»
خانم دیگری میگوید، «من ۲۳ سال پیش ازدواج کردم و اصلاً دوست ندارم به وضعیت سابقم برگردم. ازدواج خیلی آدم را محدود میکند. من از استقلال، فضای شخصی و آزادی خودم لذت میبرم.»
یکی دیگر از شرکتکنندهها میگوید، «من ۱۱ سال است که مجرد هستم و بالاخره توانستم شخصیت خودم را پیدا کنم. واقعاً کاش شوهرم خیلی زودتر از آن من را ترک میکرد. من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم و همیشه هم وقت کم می آورم. اینکه مجبور نیستم زن یا مادر کسی باشم و شخصیت مستقلی دارم خیلی خوب است.»
فردی دیگر میگوید، «من بعنوان زنی که قبلاً ازدواج کرده باید بگویم که از تنهایی خودم لذت میبرم و اصلاً علاقهای به بر هم زدن آن ندارم. کاملاً احساس شادی و خوشبختی میکنم.»
ازدواجهای قبلی
تجربیات بد از ازدواجهای قبلی یکی دیگر از دلایلی بود که خانمها را از ازدواج دور میکرد.
شرکتکنندهای میگوید، «دو ازدواج ناموفقی که قبلاً داشتم باعث شده است تصور کنم که ازدواج هیچ وجه مثبتی ندارد.»
یکی دیگر از خانمها عقیده دارد، «آدم عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. از این گذشته اصلاً هم علاقهای به مراقبت از بچه و شوهر ندارم.»
زنان متاهلی که نظرات منفی درمورد ازدواج دارند هم بر دوستان مجردشان تاثیر میگذارند.
یکی از شرکتکنندهها میگوید، «بیشتر دوستانم میگویند با ازدواج نکردن هیچ چیز را از دست ندادهام. آنها قبلاً این را امتحان کردهاند و اصلاً راضی نبودهاند.»
پول
مسائل مالی هم یکی دیگر از دلایلی بوده که باعث شده بعضی زنها دست به ازدواج نزنند.
یکی از شرکتکنندهها عنوان کرده بود که، «من هر ماه یک چک از بیمه شوهرم که فوت شده است دریافت میکنم و چه لزومی دارد که بخواهم دوباره ازدواج کنم؟»
شرکتکننده دیگری گفته است، «اصلاً دوست ندارم مجبور به مراقبت از بچه و شوهر شوم و خودم میتوانم از نظر مالی روی پای خودم بایستم.»
خانم دیگری عقیده دارد، «چون بسیاری از زنان هم سن و سال من میتوانند به اندازه کافی پول دربیاورند که هزینههای خود را تامین کنند، دیگر برای سر و کله زدن با مردها زیر یک سقف ریسک نمیکنند.»
مقابلـه با افسردگـی بعد از ازدواجچرا خانمها بعد از ازدواج دچار افسردگی میشوند و چطور میتوان از بروز آن جلوگیری کرد؟
شما هم از افسردگی بعد از ازدواج رنج میبرید؟
ماهها یا شاید سالها برای عروسیتان برنامهریزی کردید. بالاخره این روز بزرگ رسید، این روز جادویی و به یاد ماندنی الان دیگر تمام شده است. ممکن است تصور کنید باید بعنوان یک تازهعروس همیشه سرحال و بشاش باشید اما درمقابل کمی احساس افسردگی میکنید. اگر شما نیز چنین مشکلی دارید، باید بدانید که تنها نیستید. هر یک نفر از ۱۰ زن، در سال اول بعد از ازدواج خود افسردگی را تجربه میکند و تعداد زوجهایی که به دنبال مشاورههای بعد از ازدواج میروند روز به روز در حال افزایش است. اما چه چیز باعث می شود تازهعروسها دستخوش این افسردگی شوند؟
آلیسون اسکات و لائورا استافورد، محقق، در تلاش برای پاسخ دادن به این سوال، با گروهی از زنان تازه ازدواج کرده مصاحبه کردند. اسکات و استافورد دریافتند که همه زنان شرکتکننده احساس بیحوصلگی را بعد از ازدواجشان گزارش کردند؛ آنها همه زمان و انرژیشان را صرف برنامهریزی برای آن روز بزرگ کرده بودند و الان واقعاً مطمئن نیستند که چه باید بکنند. اما، بیحوصله بودن لزوماً به معنای افسرده بودن نیست. برخی خانمها دریافتند که کمی احساس بیحوصلگی دارند اما افسرده نیستند. بعضی دیگر از آنها هم بیحوصله و هم افسرده بودند. چه چیز این دو گروه را از هم متمایز میکند؟ عروسهای افسرده ازدواجشان را هدف نهایی خود میدیدند. درمقابل، عروسهای شادتر، ازدواجشان را شروع یک فصل تازه از زندگی میدیدند.
بااینکه همه آنها بعد از ازدواج کمی دچار بیحوصلگی شده بودند، عروسهای شاد سعی داشتند که تمرکزشان را بیشتر به فصل جدید زندگیشان معطوف کنند. عروسهای افسرده اما نسبت به هدف کنونیشان قطعیت نداشتند. این زنان گزارش دادند که این عدمقطعیتی که بعد از ازدواج دچار آن شدند به سایر قسمتهای زندگیشان هم رسوخ کرده است. آنها نسبت به روابط و حتی نسبت به هویت خودشان هم دچار تردید شدهاند. حالا که عروسیشان تمام شده، که هستند؟ آنها آنقدر درگیر آن روز بزرگ بودند که هیچ برنامهای برای آنچه بعد از آن باید اتفاق بیفتد نداشتند.
برای آندسته از شما که هنوز نامزد نکردهاید یا قصد شروع آن را دارید، به خاطر داشته باشید که عروسی کردن شما شروع فصل جدید زندگیتان است، نه هدف نهاییتان. تجربیات افراد مختلف متفاوت است اما اینجا توصیههایی برای کمک به شما برای دور کردن همه تمرکزتان از روز بزرگ آوردهایم.
چهارشنبههای هر هفته در طول دوران نامزدی، به هیچ عنوان از مراسم عروسیتان صحبت نکنید. حرف زدن درمورد برنامههای روز عروسی بسیار مفرح، لذتبخش و لازم است. اما با محدود کردن این مکالمات به چند شب در روز و گذراندن وقت و حرف زدن درمورد چیزهایی به غیر از عروسی، تعادل رابطهتان را حفظ خواهید کرد. این به شما کمک میکند بعد از ازدواج راحتتر به زندگی واقعی برگردید.
برای بعد از ازدواجتان برنامهریزی کنید. به ازای هر ۵ تصویری که وارد پوشه الهامات روز عروسی ذهنتان میشود، یک مسافرت شاد در کنار هم، غذاهای لذیذی که کنار هم میل میکنید یا برنامههای شاد با دوستان را وارد پوشه بعد از ازدواج ذهنتان کنید. همه افراد بعد از ازدواج دچار کمی بیحوصلگی میشوند اما اگر برنامههایی از قبل برای خودتان ترتیب داده باشید، رغبت بیشتری به قدم بعدی زندگیتان خواهید داشت.
بدانید که تنها نیستید. براساس گفته روانشناسان، افسردگی بعد از ازدواج مشکلی بسیار متداول است. اگر بعد از ازدواجتان کمی احساس بیحوصلگی یا افسردگی میکنید، تصور نکنید که شما مشکلی دارید.
خیلی خود را درگیر افسردگیتان نکنید. فکر کردن زیاد به مشکلات فقط افسردگیتان را بدتر میکند. اگر بعد از ازدواج دچار افسردگی شدهاید، باید بفهمید که دلیل آن چیست و نباید اجازه دهید که این افسردگی بر سایر احساساتتان هم تاثیر بگذارد. درمقابل، یک هیجان جدید پیدا کنید: یک مهمانی با دوستانتان ترتیب دهید.
همسرتان را از افسردگی تان مطلع کنید. اگر بااینکه همسرتان انتظار محبتهای اول ازدواج را دارد اما شما اصلاً حال و حوصله لازم را در خود نمیبینید، ممکن است هر دوی شما را نگران وضعیت رابطهتان کند. اگر همسرتان را آگاه کنید که بعد از درگیریهای عروسی کمی دچار بیحوصلگی و افسردگی شدهاید، تقصیر را از گردن او برداشته، حمایتتان خواهد کرد و مشکلتان سریعتر مرتفع خواهد شد.
اگر ازدواج کردهاید، آیا عروسیتان را هدف نهایی زندگیتان میدیدهاید یا آن را فصل جدید زندگیتان تلقی میکنید؟ شما هم دچار افسردگی بعد از ازدواج شدهاید؟ برای اینکه حالتان بهتر شود چه اقداماتی انجام دادید؟ دوستانتان را از تجربیات خود باخبر کنید.
به هر حال خیلی ها این عقایدو برا ازدواج نکردن دارن و تعدادشون بیشتر از اونایی که این عقایدو ندارن و این بیشتر تو جوامع اروپایی و امریکایی زیاده و متاسفانه توایرانم دارد زیادمیشهامار نبود... مسخره بازی های همیشگی سازمان های علاف امریکا بود!
این که دخترا ازدواج نمیکنن واقعا معضلیه ، ولی به نظرمن دلایلش اینا نیست
ممکنه شبیه اینا باشه
ولی اینا همه اش یه بهانه است
دلایل اصلی رو باید از زبون همون دخترا بشنوید!
نه اقا 10 ساله تو ایران دارد رواج پیدا میکنداین امار ها مال هر جا بود
خیلی واضح بود که مال ایران نبود.....
.
.
تا جایی که من میدونم یه دختر نجیب و با اصل و نصب ایرونی ازدواجو خیلی دوست داره اونم به وقتش.......
استقلال بیش تر و ازادی و ..... اینا توی قاموس ما نیست....
.
.
مگه طرف عروس میشه میره توی قفس!!!!
نه اقا 10 ساله تو ایران دارد رواج پیدا میکند
بازم حالا اعتقادات دینی که دارد ضعیف میشه خوب میگیم یه نفر عقیدش فرق دارد اما این مشکله فکری که مربوط به ازدواجه پیش اومده این اصلا مشکل روانیه که بحثش خیلی فراتر از این حرفاست یه باره باید گفت یارو دیوانه استببینید این که داره رواج پیدا میکنه
با این که الان تحقیق شده خیلی فرق داره
بله صد البته قبول دارم داره فرهنگ غرب طوری توی جامعه ما نفوذ که چه عرض کنم ..فراگیر شده...و طوری رواج داره که حد نداره
نمونش همین این نمیدونم شلوار هستش البته شلوار که نیست همون ساق هایی که دخترای زیر 5 یا 6 سال میپوشیدند یه زمانی
الان در رنگ های مختلفش از سبز گرفته تا هر رنگی پای خانما توی خیابون میبینی اونم اون قدر چسب که فکر کنم نباشه خیلی سنگین تره !!!!!!!!!
بازم حالا اعتقادات دینی که دارد ضعیف میشه خوب میگیم یه نفر عقیدش فرق دارد اما این مشکله فکری که مربوط به ازدواجه پیش اومده این اصلا مشکل روانیه که بحثش خیلی فراتر از این حرفاست یه باره باید گفت یارو دیوانه است
والا بیشتر از این دیگه نمیتونم جواب بدم چون ممکنه تاپیک رو حذف کننمشکلات روانی ما دقیقا از جایی شروع شد که نقش دین در زندگی هامون کمتر شد!!!!!
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
پژوهش: چرا برخی از زوج ها بیشتر رابطه جنسی دارند؟ | مشاوره ازدواج | 1 | ||
اندر احوالات برخی درخواستهای اینترنتی | مشاوره ازدواج | 2 | ||
D | هم خانمها جواب بدهند و هم آقایان | مشاوره ازدواج | 20 | |
مرد مورد علاقه خانمها | مشاوره ازدواج | 13 | ||
علل رقابت خانمها برای بدست آوردن مردها | مشاوره ازدواج | 3 |