وقتي رياضيدان عاشق مي شود !

meysam480

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شعری از پروفسور هشترودی



منحنی قامتم، قامت ابروی توست
خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی توست




حد رسیدن به او، مبهم و بی انتهاست
بازه تعریف دل، در حرم کوی توست




چون به عدد یک تویی من همه صفرها

آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست



پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو
گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست



بی تو وجودم بود یک سری واگرا

ناحیه همگراش دایره روی توست





 

Similar threads

بالا